روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۲ اسفند ۱٣٨۶ -
۱۲ مارس ۲۰۰٨
حضور حداکثری، پاسخ به تهدیدات فرامرزی
دور از انتظار نیست که انتخابات هشتم مجلس به دور دوم بکشد!
حساسیت مردم به زیاده طلبی غیرقانونی و تضعیف جایگاه مجلس
شرکت و حضور فراگیر برای آماده شدن در انتخابات آینده ریاست جمهوری
تعبیر حضور معترضانه تعبیر منافقانه است
جریمه خرید و فروش لاک پشت هایی که از چین وارد شده است!!
روزنامه رسالت با عنوان: انتخابات؛ نمایش قدرت نوشته است: جمعه ۲۴ اسفند مردم ایران بار دیگر برای تعیین وکلای خود برای نهاد قانونگذاری پای صندوق های رای می روند. برگزاری انتخابات از ویژگی اصلی نظام های دموکراتیک است که آرای مردم تعیین کننده می باشد.
انتخابات در ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که مردم باحضور در انتخابات علاوه بر مشارکت در تعیین سرنوشت خویش در برابر دشمنان خود که در صدد فرصت برای ضربه زدن به ایران هستند قدرت نمایی می کنند و به همین دلیل انتخابات ایران مورد توجه جهانیان بویژه قدرت های سلطه گر است و میزان مشارکت مردم در انتخابات را با حساسیت فراوان دنبال می کنند.اکنون که ایران با تهدیدهای فرامرزی مواجه است و در آستانه انتخابات ۲۴ اسفند، آمریکا و چند کشور اروپایی صدور قطعنامه علیه ایران را در شورای امنیت کارگردانی کرده اند حضور حداکثری مردم در انتخابات بهترین پاسخ به تهدیدات می باشد. اکنون حضور مردم در انتخابات فارغ از اینکه به چه نامزدی رای دهند دارای اهمیت است وحضور امروزدر انتخابات در واقع ساختن فردایی بهتر و ایرانی قدرتمند است که در آن می توان با عزت و سربلندی زیست و در برابر مطامع بیگانگان از حقوق حقه خود دفاع کرد.
مردم ایران در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی درتمام صحنه ها اعم از نبرد نظامی ونبرد سیاسی به خوبی از هویت، آرمان واستدلال و تمامیت ارضی کشور دفاع کرده است و عمده دلیلی که اکنون قدرت های سلطه گر به خود اجازه تعدی به ایران اسلامی را نمی دهند حضور آگاهانه ملت درصحنه است .
اکنون صحنه آزمون دیگری فرا رسیده است و یقینا ملت ایران باحضور حداکثری خود درانتخابات یک بار دیگر قدرت خود را به رخ قدرت های سلطه گرخواهد کشید.
دوشنبه گذشته خبرگزاری فرانسه فاش ساخت؛ ائتلافی تحت رهبری آمریکا انتخابات ایران را هدف قرار داده است. همچنین خبرگزاری فرانسه تاکید می کند دولت آمریکا امیدوار است با ترغیب ایرانی ها به پشت کردن به احمدی نژاد فعالیت هسته ای ایران را متوقف کند. از سوی دیگر بارها بوش با مواضع مداخله جویانه خود از به اصطلاح اصلاح طلبان ایرانی حمایت کرده است. مردم ایران هوشمندانه این مواضع را رصد می کنند و پاسخ آن را در روز۲۴ اسفند درپای صندوق های رای خواهند داد.
حساسیت نسبت به تضعیف مجلس
روزنامه همشهری در مقاله ای با عنوان: ضرورت تقویت مجلس نوشته است: مجلس به عنوان یکی از ارکان اساسی قدرت در کشور ما در سه دهه گذشته شرایط مختلفی را پشت سر گذاشته است. در مقطعی قدرت مجلس از جانب قوه مجریه مورد چالش قرار گرفت و خوشبختانه به دلیل جایگاه رفیع مجلس در قانون اساسی، قوه مجریه نتوانست در دوره های سوم، چهارم و پنجم کنترل این جایگاه رفیع را در اختیار بگیرد و نقش مجلس را کمرنگ سازد. بعدها برخی احزاب تلاش کردند نقش قانونگذاری مجلس را مورد چالش قرار دهند. اگرچه آنها هم توفیق چندانی از آن خود نساختند، زیرا که زیاده طلبی غیرقانونی از مسیر تضعیف جایگاه قانونی مجلس با حساسیت شدید ملت مواجه شد. حزبی که توانسته بود قوه مجریه و قوه مقننه را در اختیار بگیرد برای بسط قدرت خود با موانع قانونی مواجه شد. این تصور در حزب حاکم بر مجلس ششم به وجود آمده بود که می توانند از طریق تضعیف جایگاه قانون در کشور به ویژه قانون اساسی به بسط قدرت حزب متبوع خودبپردازند اما خوشبختانه برخورد آگاهانه ملت ایران موجب شد که این تجربه سخت نیز پشت سر گذاشته شود.
مجلس هفتم هرچند مجلسی بود که ما در آن شاهد تشنجات و قدرت طلبی های غیرقانونی حزبی نبودیم اما در این مجلس هم به سهولت نیاز مفرط و توانمندی بالاتر را برای فایق آمدن برناهنجاری ها و قانونمند کردن اموری که از مسیر مصالح ملت خارج شده بود احساس می شد. به عبارتی دیگر در مقطع کنونی مهار ناهنجاری هایی که در غیاب مجلسی توانمند در دوره های گذشته ایجاد شده است، ضرورت تقویت هرچه بیشتر مجلس را براساس مبانی اصولگرایانه طلب می کند، زیرا که عمده ناهنجاری های گذشته ریشه در فاصله گرفتن از مبانی و اصول اولیه انقلاب دارد. مهار آفات قدرت و بسط نظارت مردم بر کلیه امور و مناسبات پنهان و ناپیدا در گرو مجلسی به مراتب قدرتمندتر از مجلس هفتم خواهد بود. ضمن محترم داشتن جهت گیری های کلان مجلس هفتم از این نکته نباید غافل شد که صرفاً با برخورداری از نظارتی قدرتمند قادر خواهیم بود بر آنچه ناهمگون با اصول انقلاب است فایق آییم. در این مسیر گزینش مردم کم هزینه ترین راه تصحیح خطاها و تقویت شأن و منزلت آحاد جامعه خواهد بود، بنابراین نیازی به یادآوری نیست که انتخابی هوشمندانه از سوی ملت به چه میزان قادر خواهد بود همچون گذشته انقلاب را در مسیری عزتمندانه به پیش برد.
آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری
اگر اوضاع مطلوب است شرکت نکنیم عنوان سرمقاله دیروز روزنامه کارگزاران است که در پی نقل شده است: مراحل مقدماتی انتخابات مجلس هشتم با همه نقص ها، مشکلات و رخدادهای تأسف انگیز در حذف بخش گسترده ای از نیروهای اصلی نظام و کشور به هر نحو که بود طی شد و ما امروز در آستانه انتخابات قرار گرفته ایم. اصلاح طلبان طی چند ماه گذشته نشان داده اند که به رغم همه سختی ها و ناملایمت های تحمیل شده از سوی جناح حاکم، فقط برای پاسداری از جمهوریت و اسلامیت نظام و تداوم آرمان های اصیل انقلاب اسلامی در صحنه هستند و حاضرند تمامی تهمت ها و تنگناها را به خاطر حفظ کشور و مصالح عالیه ملت به جان بخرند. حتی اگر در این راه با انتقادات بخش قابل توجهی از بدنه فعال خود که خواهان کناره گیری از انتخابات در انتقاد به حذف گسترده نیروهای شاخص اصلاح طلب هستند، مواجه شوند هرچند که این حضور و رقابت در حدود کمی بیش از یک سوم کرسی های مجلس باشد. به هر روی با شروع تبلیغات رسمی نامزدها، امید است تا فضای کنونی شور و نشاط بیشتری یابد و حذف گسترده بخش اعظمی از نیروهای اصلاح طلب که به نظر می رسد با هدف کم رونق کردن فضای حضور مردم و پیروزی از پیش تضمین شده جریان رقیب به اجرا درآمده است؛ با حضور گسترده مردم و نخبگان در صحنه خنثی شود، چرا که تجربه انتخابات گذشته بیانگر این واقعیت است که چنانچه انتخابات با حضور گسترده مردم همراه باشد، پیروزی از آن اصلاح طلبان بوده است.
مردم عزیز و فهیم ما در ٣۰ سال گذشته، خود شاهد وضعیت عمومی کشور بوده اند و توانسته اند مقایسه ای بین وضعیت گذشته خود (در دوران دولت خاتمی) و اوضاع کنونی کشور ـ به رغم تفاوت های بنیادی از جمله افزایش افسانه ای قیمت نفت در سه سال گذشته ـ داشته باشند. حال روی سخن با مردم ایران است که با توجه به اینکه عدم شرکت در انتخابات در عمل به نفع جریان حاکم خواهد بود و تغییری در وضع نامناسب ـ و بعضاً فاجعه آمیز ـ کنونی ایجاد نخواهد کرد حتماً شرکت کنند اما؛ اگر منافع ملی ما با مجلس کنونی که نظارتی بر قوه مجریه ندارد، تضمین می شود و در پشت میز مذاکره قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میلادی منعقده ایران و شوروی نادیده گرفته نمی شود و منافع ما در دریای خزر هیچ شمرده نمی شود؛ حتماً شرکت نکنند. اگر نقض صریح آرمان ها و اهداف بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی دیده نمی شود و نظامیان از دخالت در عرصه سیاست به دورند و بدین بهانه پنجه بر چهره بیت امام و نزدیک ترین یاران ایشان کشیده نمی شود، حتماً شرکت نکنیم.
اگر دراین دو، سه سال توانسته ایم خود را قانع کنیم که معیشت قابل برنامه ریزی داشته ایم؛ حتماً شرکت نکنیم.
اگر در سه سال گذشته حجم نقدینگی دو برابر افزایش نیافته، ریسک سرمایه گذاری خارجی ایران بدتر نشده، تورم از ۱۱ درصد به بیش از ۲۰ درصد نرسیده، گرانی مسکن و کالاهای اساسی سرسام آور نشده؛ حتماً شرکت نکنیم.
اگر تمایل به تداوم سیاست های ناصواب داخلی و خارجی کنونی داریم؛ و اگر روزنامه های شرق و هم میهن همچنان به فعالیت رسانه ای خود مشغولند؛ و اگر انجمن های اسلامی دانشگاه ها همچنان بانشاط و طراوت به فعالیت های آزادانه خود می پردازند و اگر… و اگر… حتماً شرکت نکنیم.
اگر تحجر و قشری گری دولتی به مدد رسانه های به اصطلاح فراگیر و ملی تقویت نشده و بر این اساس هم شکوه ملی و هم عزت بین المللی مخدوش نشده، حتماً شرکت نکنیم.
اما به نظر می رسد با شرکت و حضور فراگیر و پرنشاط و بر هم زدن بازی از پیش طراحی شده می توان حداقل شور اجتماعی را ارتقا بخشید و خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده کرد.
تعبیر معترضانه یا منافقانه
روزنامه کیهان در سرمقاله دیروزش نوشته است: امروز البته، دیگر خبری از جبهه اصلاحات نیست و این عنوان حداکثر به ستاد ائتلاف اصلاحات فرو کاسته شده است. امروز بر خاکستر آن جبهه لااقل می توان ۴ طیف را سراغ گرفت که با وجود برخی پیوندها، کم یا بیش از هم گسیخته شده اند؛ طیف کارگزاران و اعتدال و توسعه، طیف مجمع روحانیون و خاتمی، طیف اعتماد ملی، و طیف حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و نهضت آزادی و جبهه ملی (گرایش های متنوع لائیک یا سکولار). امروز اصلاحات به لحافی پر وصله و چهل تکه می ماند، آن قدر وصله خورده و باز شده که سوزن تازه در آن فرو بردن برای رفو کردن، خود شکافی تازه را می گشاید. تضاد و تناقض های ساختاری بیش از آنچه تصور می شد، آن مجموعه را فرسوده ساخته است و هر جا آن طیف های متنوع بدون رفع تناقض ها و تضادهای اصلی می کوشند بر اساس عصبیت قبیله ای به هم بازگردند، شکاف موجود سرباز می کند و زخم را تازه می کند. از این جهت آقای کروبی و آقای هاشمی انسان های باهوشی بودند که به موقع کوشیدند کمابیش ـ با وجود پیوندهای وثیق برخی اطرافیان با برخی از تندروها ـ حساب خود را از آنها جدا کنند. به قول آقای کروبی، دیگر حتی دستگاه جوشکاری او هم از کار افتاده بود.
این وضعیت از آن جهت که به جدا شدن مرز دوستان و دشمنان انقلاب، و مرز میانه روی و تندروی منجر شده اسباب خرسندی است اما از آن جهت که از بخشی از نیروهای درون انقلاب هزینه گرفته و به حیثیت آنها لطمه زده تاسف انگیز است. و درباره حال و روز فعلی عناصر افراطی، حقیقتا باید گفت که رقت انگیز و عبرت آموز می باشد. چه، از افراطیون تصویر افرادی بوقلمون صفت و شترمرغ نما نزد افکار عمومی و حتی نزد طرفداران سابق ساخته که گویا به خاطر وضعیت نابسامان شخصیت خویش نمی توانند صدق و ثبات رأی داشته باشند. این بوقلمون صفتی و منش شترمرغی در واقع ماده انحلال و آنارشیسم سازمانی را با خود دارد و به همین دلیل معمولا سمپات ذی شعور را برای افراطیون مذبذب باقی نمی گذارد. اصلاح طلبان هم به هر نسبت که به این طیف ویروسی نزدیک یا از آن دور شوند، از امواج لطمات اجتماعی، سیاسی، حیثیتی و سازمانی آن آسیب خواهند دید یا مصون خواهند ماند.
بیایید خودمان را جای یک سمپات این مجموعه بگذاریم و ببینیم آیا سرسام و سرگیجه گرفتن و انگشت نما شدن و احساس توهین کردن حق اوست یا نه؟ یک روز خاتمی قهرمان و سردار اصلاحات است، روز دیگر او را اردک لنگ و شاه سلطان حسین صفوی بی کفایت و فاقد حداقل های سیاستمداری و تدبیر و… معرفی می کنند و با ژست آوانگاردی شعار عبور از او را سر می دهند، بعد هم که قافیه تنگ می آید و در وزن کشی ها ـ از جمله وزن کشی در انتخابات ریاست جمهوری و قبل و بعد از آن ـ بی وزنی آشکار می شود، می گویند او تنها ضلع مانده از مثلث ٣ ضلعی اصلاحات است و باید با همو مثلث ساخت. می گویند خروج از حاکمیت. ساده دل هایی را هم پیش می فرستند، تحصن می کنند، استعفا می دهند، قهر می کنند، خود را به در و دیوار می کوبند اما وقتی به رأی مردم کارت قرمز می گیرند تا به خاطر بد بازی کردن از حاکمیت اخراج شوند، کفش ها را برعکس می پوشند و ضمن برجای گذاشتن رد پای خروج، می کوشند به قدرت بازگردند. ماه ها فضا را تیره و تار نشان می دهند تا جا بیندازند که انتخابات مجلس رقابتی نیست و از ۲۹۰نماینده، ۲۰۰نماینده از قبل چیده شده اند و فقط مانده ۹۰کرسی که نامزدهایشان حداکثر در ۵۰ کرسی امکان رقابت جدی دارند اما چندی بعد لیست ٣۰ نفره برای تهران می دهند و در میتینگ های انتخاباتی مکرر در مکرر اعلام می کنند ای هواداران، بیایید بازی آنها را به هم بزنیم که اگر بیایید می توانیم اکثریت مجلس را هم به دست بگیریم!
می گویند ۹۰۹ نفر را با نهضت ثبت نام به میدان فرستادیم که بیش از ٨۰۰ نفر رد صلاحیت شدند و فقط ۱۰۰نفر برای ما باقی ماند. زیادی که جو زده می شوند و به مثابه خودگویی و خود خندی ، کسی از میان خودشان برای آنها کف می زند، ماجرا را داغتر می کنند و می گویند آن اصلاح طلبانی هم که تایید صلاحیت شده اند، به شیوه های اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی شورای نگهبان(!) اول توبه نامه از اصلاحات و تحصن مجلس و خروج از حاکمیت نوشته و بعد تایید صلاحیت شده اند، پس اینها هم خائنند و محافظه کار و فرصت طلب و غیراصلاح طلب! و… ته این همه افسانه خوانی، باز هم می گویند نه تحریم انتخابات پاسخگوی شرایط امروز است و نه مشارکت در آن؛ چاره کار در حضور معترضانه است (بیانیه مشابه سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و گروهک نهضت آزادی).
مراجعه کنید به مصاحبه دیروز روزنامه اعتماد ملی با رئیس ستاد انتخاباتی حزب مشارکت. این روزنامه طی ماه های اخیر، کاملا خود را در خدمت طیف افراطی مذکور قرار داده اما وضع چنان رقت انگیز شده که خبرنگار خطاب به وی می گوید من معنی این حضور معترضانه را نمی فهمم. قبلا هم از این تعابیر متناقض مانند آرامش فعال استفاده کردید آخر سر هم کسی نفهمید منظور از آن چیست… تعبیر حضور معترضانه تعبیر منافقانه ای است… مردم از اینکه هم در انتخابات شرکت می کنید و هم مرتب از غیررقابتی بودن آن صحبت می کنید، شاید برداشت عدم صداقت کنند و او در جواب می گوید مردم در انتخابات وجود خارجی ندارد. در واقع ما با قشرهای مختلف مواجهیم… ما برای حفظ ائتلاف در انتخابات شرکت می کنیم… یک عده می گفتند ائتلاف در انتخابات شرکت نکند که من هم جزو آن دسته بودم. چه باید گفت وقتی خبرنگار یک روزنامه افراطی از مشیی چنان متناقض به نفاق تعبیر می کند؟ مگر می شود مخالف شرکت در انتخابات بود و رئیس ستاد انتخابات حزب هم شد؟! اصلا مگر خاتمی را سرزنش و تخطئه نمی کردند و نمی گفتند به جای شخص سالاری باید به نهاد سالاری، حزب سالاری، و کاستن از نقش اشخاص روی آورد؟ حالا چه اتفاقی افتاده که دوباره ائتلاف به اصلاحات را قائم به شخص آقای خاتمی کرده اند و خود را به دروغ یاران خاتمی معرفی می کنند؟…
تندروها البته با علم به اینکه پشتوانه و سرمایه اجتماعی حداقلی ندارند، ترجیح می دهند به زیست طفیلی ادامه دهند ـ که معلوم هم نیست به این وضع بشود گفت زندگی یا نه ـ و در ناامیدی تمام، روی القای مظلومیت و انباشت و بهره برداری از آن حساب می کنند اما کیست که نداند انسان و جریان مذبذب به اعتبار خودکیشی و دور خود چرخیدن و توجیه مداوم موضع جدیدی که در آن ایستاده، هر روز عرصه را بر خود تنگ تر می کند، مانند کسی که خود را طناب پیچ کند و در گره های کور آن گرفتار آید. افراطیون سیکل دائما کاهنده ای برای خود ساخته اند که هرچه در پیچ و خم آن پیش می روند، بیشتر سقوط می کنند و راه بازگشت را صعب العبورتر می سازند. نهضت آزادی و جبهه ملی و بقایای منافقین و باند مهدی هاشمی و انجمن حجتیه، برخی طیف های منافق دیگر، امروز نقش همان رفیق ناباب را برای مشارکتی ها و مجاهدینی ها ایفا می کنند و متاسفانه تاروپود دام گسترده خویش به نیابت از دشمنان خارجی را به خوبی به پای اینها محکم کرده اند. در این سیکل سقوط هرکس دم دست باشد، لاجرم به او چنگ خواهند آویخت و با خود پایین خواهند کشید.
انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی به فضل الهی و با حضور پرنشاط و گسترده ملت بیدار، با شیرینی و توفیق برگزار خواهد شد و فصلی دیگر از کتاب زرین انقلاب به خط ملت رقم خواهد خورد اما در این میان نمی توان ابراز تحسر و تاسف نکرد از رفتار کسانی که به خاطر کف و هورای جماعتی شیاد و کلاهبردارانی آس و پاس، در حال انتحار و خودزنی هستند. قصه، قصه پسر نوح است که با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد و در ورطه هلاکت افتاد. هلاکتی این چنین البته شعف و شادمانی ندارد، جز برای حاشیه گود نشستگانی که از آن سوی مرزها فریاد می زنند بپر! بپر! .
جریمه خرید و فروش لاک پشت چینی!
از میان خبرهای گوناگون روزنامه های دیروز، یک خبر هم از روزنامه اعتماد درباره لاک پشت ها انتخاب کردیم که در پی می خوانید: با وجود اینکه مصوبه شماره ۰۷۱شورای عالی محیط زیست به تاریخ خرداد ۱٣۷۹ عرضه و فروش لاک پشت را غیرقانونی اعلام کرده و طبق این مصوبه فروشندگان لاک پشت ها به ۱۶ هزار تومان برای هر قطعه محکوم شده اند، اما با وجود این مصوبه فروش لاک پشت در سطح شهر دوباره آغاز شده و دستگاه های متولی اقدامی برای کنترل و جلوگیری از فروش آنها انجام نمی دهند. این مصوبه که پیش از این نیز از طریق دامپزشکی به شهرداری و سازمان میوه و تره بار نیز ابلاغ شده اما در تماس شهروندان با شماره ۱٣۷ شهرداری برای اعتراض به فروش غیرقانونی لاک پشت ها در سطح شهر، مسئولان ابراز بی اطلاعی کرده و هیچ اقدامی را برای جمع آوری فروشندگان خاطی انجام نداده اند. پیش از این در نامه سازمان دامپزشکی درباره دلایل جلوگیری از فروش لاک پشت در سطح شهر تاکید شده بود؛ جانوران ذکر شده ناقل باکتری های مهلکی نظیر سالمونلا بوده و سلامت افراد جامعه را شدیداً تهدید می کنند. لذا کلیه افرادی که اقدام به فروش این قبیل حیوانات کنند متخلف شناخته شده و با مشارالیه وفق بند(چ)ماده ٣ مصوبه شماره ۱۷۰ شورای عالی حفاظت محیط زیست مورخ ۱٣۷۹,٣/۱۱برخورد قانونی خواهد شد.
با استناد به این مصوبه و با وجود تماس شهروندان و حتی پیگیری خبرنگار اعتماد برای برخورد با این فروشندگان تاکنون هیچ اقدامی انجام نشده است. فروشندگان لاک پشت ها که مدعی هستند این موجودات را از کشور چین وارد می کنند هر کدام را به قیمت ٨ هزار تومان به فروش می رسانند.
به گفته بسیاری از دامپزشکان بسیاری از این جانوران به علت اینکه از مجراهای قانونی وارد کشور نمی شوند در نتیجه مدت زمان قرنطینه کافی نیز برای این جانوران وارداتی انجام نشده و احتمال اینکه بسیاری از آنها ناقل بیماری از جمله بیماری سالمونلا باشند بسیار است.
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|