هم نمایندگان از پیش تعیین شده اند هم تعداد رای دهنده گان! حداقل ۳۰ میلیون
علی کشتگر
•
اهانت و تحریف به جای نقد، روش کیهان آقای شریعتمداری است که ابراهیم نبوی نیز در هجو طرفداران تحریم به آن تاسی جسته است... آقایان نگهدار و نبوی که فراخوان شرکت در انتخابات فرمایشی را امضا کرده اند به پرسش های مطرح شده پاسخ دهند!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۲ اسفند ۱٣٨۶ -
۱۲ مارس ۲۰۰٨
علی خامنه ای بارها گفته است که در هیچ کجای جهان به اندازه ی ایران آزادی وجود ندارد. در این ادعای او یک واقعیت انکارناپذیر نهفته است. و آن این که آزادی بی حد و حصر خامنه ای و ایادی او در هیچ کجای جهان برای هیچ خودکامه ای وجود ندارد. او آزاد است پیش از انتخابات ترکیب اکثریت مطلق مجلس را مشخص کند. او آزاد است پس از منصوب کردن دویست تن از نمایندگان مجلس هشتم مردم را برای انتخابات نمایندگان منصوب شده به حضور فعال در کنار صندوق های رای که آن را «مجاهدت» نام گذاری کرده فرا خواند. او آزاد است اگر مردم انتخاباتی که تکلیف آن از قبل معلوم شده را تحریم کردند، هر چند میلیون که خواست به رقم شرکت کنندگان اضافه کند و با اعلام ارقام کاذب موفقیت خود را در برگزاری آزادترین انتخابات جهان به امت همیشه در صحنه ایران تبریک بگوید. و به این ترتیب «مشت محکمی به دهان امریکا و اذناب داخلی آن بکوبد!»
این روش ها برای خامنه ای و هر کس دیگری که بتواند به زور نیروی مسلح و سرکوب و ارعاب، آزادی ملتی را برای شخص شخیص خود مصادره کند اصلا عجیب نیست. عجیب اما این است که عده ای به نام دفاع از اصلاح طلبی و آزادی خواهی نه فقط هم چنان مردم را به شرکت در انتخابات فرمایشی فرا می خوانند، بلکه به خود اجازه می دهند هر کس که فریاد اعتراضی علیه نمایشی که اهانت به شعور و اراده ی ملت است بلند کند را مورد طعنه و ریشخند قرار دهند. و هم صدا با سخنگویان استبداد او را به تند روی متهم می کنند. (مقاله ی آقای ابراهیم نبوی با عنوان پنج، چهار، سه، دو، یک بوم را به عنوان نمونه ای از این گونه موارد بخوانید). کسانی که یادداشتهای مرا در رد این انتخابات فرمایشی خوانده اند می دانند؛ که نه من و نه بسیاری از مخالفان این بازی چیزی مگر ضرورت خودداری از شرکت در انتخاباتی که تکلیف آن از پیش معلوم است ننوشته ایم، که این یک اعتراض مدنی مسالمت آمیز است نه تندروی و خشونت! ما خواستار آن شده ایم که مردم انتخاباتی که با ابتدایی ترین حقوق انسانی آنان در مغایرت قرار دارد را تحریم کنند. که نسبت به این حرکت ظالمانه اعتراض کنند. بر آن بوده ام و نوشته ام که همراهی مردم با این حرکت استبداد را هارتر و گستاخ تر می کند و گرایش به مقاومت را در جامعه تضعیف می سازد، که هر چه تعداد بیشتری از مردم در انتخاباتی که تکلیف آن از پیش معلوم است شرکت کنند موضع برگزارکنندگان این نمایش به ویژه آقای خامنه ای قوی تر و راه گسترش جنبش دموکراسی خواهی مسدودتر می شود.
کسانی که شرکت در این انتخابات فرمایشی را تبلیغ می کنند طبعاَ حق دارند نظرات من و امثال مرا نقد کنند و نادرستی آن را نشان دهند. استقبال از گفتگو و برخورد نقادانه از ضرورت های اولیه ی نهادینه شدن فرهنگ دموکراسی است. اما مغالطه کاری و تحریف نظر مخالف و به کار بستن روشهای اهانت آمیزی که ابراهیم نبوی به آن متوسل شده از ضروریات حتمی استبداد و فرهنگ استبدادی است. برای نمونه چند سطر از نوشته ابراهیم نبوی که با روش کیهان شریعتمداری منتقدان انتخابات فرمایشی را هجو می کند در پانویس بخوانید [i] !
گنجی را به خاطر شباهت مقاله اش به آنچه من درباره انتخابات فرمایشی نوشته ام مورد سرزنش و ریشخند قرار داده و مدعی شده اند که دعوت اکبر گنجی و امثال من به تحریم موجب روی کار آمدن احمدی نژاد شده و ما هم چنان بدون عبرت گرفتن از گذشته به روش خود ادامه می دهیم.
در پاسخ فقط کافی است یاد آور شوم که نوشته ها و گفته های همه تحریم کنندگان با هم تاثیر تعیین کننده ای بر انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که احمدی نژاد را روی کار آورد و انتخابات مجلس هشتم که قرار است مجلسی کاملا گوش به فرمان خامنه ای باشد، ندارد. یکی به آن دلیل که در شرایط سانسور صدای تحریم کنندگان در فضای ایران چندان انعکاسی ندارد و دیگر آن که در انتخاباتی که نتیجه ی آن از پیش تعیین شده، چه شرکت و چه تحریم چیزی را عوض نمی کند. و همان گونه که بسیاری از اصلاح طلبان نیز اذعان دارند نتیجه از قبل مشخص شده است. بنابراین، این ادعا که فراخوان گنجی و دیگران موجب روی کار آمدن احمدی نژاد شده است اگر از روی غرض ورزی نباشد دست کم از سادگی ناشی می شود. و ضمنا مسوولیت اصلاح طلبان را در رویگردانی مردم از آنان به فراموشی می سپارد.
فراخوان به تحریم اما بر خلاف تبلیغ به شرکت پیامد دیگری دارد و آن این است که مردم را به مقاومت و نه گفتن به استبداد فرا می خواند و هر چه بیشتر مورد استقبال قرار گیرد بیشتر دروغین بودن انتخابات را در انظار داخلی و خارجی بر ملا می سازد و به همین دلیل هم هست که استبداد هیچ فریاد اعتراضی علیه انتخابات فرمایشی تحمل نمی کند! اگر قرار باشد مقاومتی ملی و گسترده علیه استبداد شکل گیرد مخالفان استبداد باید مردم را به اعتراض علیه انتخاباتی که در مغایرت کامل با حقوق آنان است دعوت کنند. حتی اگر قرار باشد تحولات ایران از بالا آغاز شود باز هم مقاومت و اعتراض مردم در پایین از ضروریات آن است.
در انتخابات فرمایشی مجلس هشتم برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی بسیاری از نیروهای ملی ـ مذهبی، بخشی از اصلاح طلبان، و تقریباَ همه ی مدافعان حقوق بشر و فعالان جنبش زنان، از آنجا که شرکت مردم نتیجه ی انتخابات را عوض نمی کند و فقط شرکت کنندگان را به سیاهی لشگر خامنه ای تبدیل می کند، به تحریم گرایش پیدا کرده اند. قبلا نوشته ام و باز هم تاکید می کنم که هر چه موج تحریم قوی تر باشد برگزارکنندگان انتخابات فرمایشی ضعیف تر از کار در می آیند و چه بسا در جبهه استبداد نیز شکاف ایجاد شود و در نتیجه شرایط برای مقاومت و اعتراض در برابر استبداد مساعدتر شود.
آقایان نبوی و نگهدار که مردم را به شرکت در انتخابات فرمایشی فرا خوانده اند بهتر است به این پرسش ها پاسخ دهند:
۱ ـ دعوت شما به شرکت در انتخاباتی که نتیجه ی آن از پیش معلوم است چه تا ثیری در نتیجه انتخابات دارد؟ چه کسانی به آن عمل می کنند و چه کسانی می توانند از آن بهره برداری کنند؟
۲ـ آیا برای شما پرنسیپ و خط قرمزی در این مورد وجود دارد؟ مقصودم آن است که آیا شرایطی را می شناسید که تحریم برایتان قابل قبول باشد و یا آن که معتقدید در هر شرایطی و به هر قیمتی باید در هر انتخابات فرمایشی شرکت کرد و تحریم همیشه غلط است؟
٣ ـ چه راهی برای اعتراض به فرمایشی بودن انتخابات پیشنهاد می کنید؟
۴ـ اهانت و تحریف به جای نقد، روش کیهان شریعتمداری است که ابراهیم نبوی نیز در هجو طرفداران تحریم به آن تاسی جسته است. آقای نبوی توضیح دهد که روش ها و جملات به کار گرفته وی در برخورد با اکبر گنجی و دیگران از جمله خود من با روش ها و ادبیات کیهان چه تفاوتی دارد؟ مگر ما به جز انتقاد از خودکامگی خامنه ای و ضرورت اعتراض مسالمت آمیز به این روشها چه نوشته ایم که حال آقای نبوی به هم خورده و ترسیده است که اگر خواندن آن را تا آخر ادامه دهد ممکن است تحت تاثیر نوشته ی ما به عملیات انتحاری متوسل شود؟
به هر حال تا آنجا که می دانم علت ترس و به هم خوردن حال آقای نبوی نه نوشته ی ما، بلکه منشا آن را باید در جای دیگری جستجو کرد. و پیشاپیش هم اعلام می کنم که اگر ایشان روزی به عملیات انتحاری دست زد به رسوبات عقیدتی گذشته خود ایشان مربوط می شود و ربطی به ما ندارد.
۲۲ اسفند ۱٣٨۶
[i] به نقل از مقاله ی ابراهیم نبوی:
پهلوان اکبر و سلطان علی شاه
راستش را بخواهید می خواستم در روزهای انتخابات وارد گفتگوی اینترنتی با اکبر گنجی بشوم، به همین دلیل منتظر بودم نوشته او در مورد انتخابات منتشر شود و به آن پاسخ بدهم. دو روز قبل مقاله ای را در اینترنت خواندم با تیتر «به کام سلطان، به زیان دموکراسی» تیتر را که دیدم متوجه شدم مطلبی از «علی کشتگر» است. دو سه بخش از مقاله را که خواندم از شدت جراحات وارده حالم بد شد، با خودم فکر کردم «این علی کشتگر چرا اینقدر تند برخورد می کند؟» مطلب را ادامه دادم و دیدم تحمل این حجم از بزن بزن را ندارم، لامصب این علی کشتگر جوری نوشته بود که انگار آیت الله خامنه ای دارد سخنرانی می کند. البته با خودم قکر کردم، آدم وقتی مدتی طولانی در خارج باشد همین جوری می شود. راستش را بخواهید جرات نکردم مقاله را تمام کنم، ترسیدم چنان اثری روی من بگذارد که همین فردا برگردم ایران و در یک عملیات انتحاری هم خودم را بکشم و دیگران را. هر جوری فکر می کنم می بینم این علی کشتگر خیلی تند برخورد می کند. از همه کسانی که قلب شان ضعیف نیست و بالای هجده سال دارند، در خواست می کنم مقاله «به کام سلطان، به زیان دموکراسی» را حتما بخوانند. البته مطلب اشتباه چاپی دارد، نمی دانم چرا بالای مقاله نام اکبر گنجی نوشته شده است. البته من مطمئنم به زودی مطلب اکبر گنجی در مورد انتخابات منتشر می شود، به محض انتشار قصد دارم چیزی در مورد آن بنویسم، خدا کند قبل از انتخاب مطلب را ببینم.
|