تو ولی گفتی:" نه!
ویدا فرهودی
•
....و دلت می گیرد
روزی از دیدن گل های بهاری، حتا
که به اجبار ِ زمان،
بی دل ِ خوش می رویــَـنـد،
باز هم بر لب جو!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۱ فروردين ۱٣٨۷ -
٣۰ مارس ۲۰۰٨
" در گرامی داشت رفــته ای که یاد ش هماره ماندگار است"
....و دلت می گیرد
روزی از دیدن گل های بهاری ، حتا
که به اجبار ِ زمان،
بی دل ِ خوش می رویــَـنـد،
باز هم بر لب جو!
* * *
" در نفهمیدن ِ هستی – گفتم-
حکمتی باید باشد؟!؟! "
تو ولی گفتی:" نه !
علم را باید چــید،
از درختان ِ کهنسال خِــرَد" !
چیده بودیــش،
ولی
در چشمت
برق ِ اشــکی گـــاهـــی ! ....
* * *
با همه نادانی، مــن
اشک را رغم تلاشت دیدم
لرزش تلــخ ِ یقین را گهـــگاه
پـس ِ بغضـی گــذرا، فهـمیدم
خوب می دانم
که دلت می گیرد
از نفهمیدن ِ هستــی ،
چون من
یا به هنگام تماشای گـُـلی
که به اجبار ِ زمان می رویـَـد
بــاز هــم بر لــب جــــو...
* * *
" در نفهمیدن ِ هستی – گفتم-
حکمتی باید باشد!"
تو ولی گفتی:" نه !
تو ولی گفتی:" نه !
تو ولی گفتی:" نه !
ویدا فرهودی
۱٣۷۷
|