کرد یک واقعیت تاریخی است
گزارشی از سفر به کردستان عراق!
هادی صوفی زاده
•
زمینههای پیشرفت در همه عرصهها در این منطقه به چشم می خورد و نسل جدیدی حضور یافته که از جامعه سنتی فاصله گرفته و درک نوینی از اجتماع دارد، اما در کشوری بحرانی و در منطقهای بحرانزا که کشورهای همسایه مشکلی بنام کرد دارند، نمی توان از آینده سیاسی سر در اورد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ فروردين ۱٣٨۷ -
۶ آوريل ۲۰۰٨
هر گاه که به نقاط مختلف ایران سفر می نمودم ودوستان جدیدی را می یافتم، پیشنهاد سفر به کردستان یکی از شگردهای بنده بود، و در پیشنهاد خود به جای تعریف از تجملات وداشتن امکانات دنیای مدرن که در کردستان وجود ندارد، طبیعت زیبای کردستان را به رخ آنها می کشیدم تا شاید فرجی باشد که دعوت مرا قبول نمایند و با آداب و رسوم و سنت کردها آشنا شوند و به نوعی تبادل فرهنگی منجر شود. اما از بخت بد ویا گشاده دستی زیاد! کردستانی که به دوستان پیشنهاد می نمودیم بر میزبان ممنوع گردید و بقول معروف خانه به صاحب خانه حرام. سازگاری آب وهوای بخشهای کردستان با روح و جسم عنصر کرد به گونهایست که می توان خود را در بخشهای دیگر کردستان یافت و و همچون گهواره احساس آرامش نمود. ویژگیها و آشتراکات ملی عنصر کرد علیرغم تمام مشقات و مصیبتهای تاریخی تزلزلی در شخصیت کرد نگذاشته و از نگاه یک کرد، کردستان یکی است. با این احساس سالانه به کردستان سفر می نمایم و آخرین بار اسفند ماه گذشته است.
کردستان عراق با جمعیتی بیش از پنج میلیون که رژیم صدام در گذشته و دولتهای همسایه آنراشمال عراق و کردها، با تعبیراتی چون کردستان جنوبی، جنوب کردستان و عدهای هم آنرا کردستان عراق می خوانند. البته از طرف دولت و پارلمان محلی، اقلیم کردستان (ههرێمی کوردستان) نام نهاده شده است. کشمکشهای تاریخی کردستان عراق، فجایع انسانی، کشتار دسته جمعی کردها توسط صدام و تراژدیهای بسیاری که بر علیه ملت کرد در آن بخش کردستان انجام گرفته برای ما کردها در آنسوی مرز به بخشی از زندگی ما تبدیل شده است. صحنهای رااز تلویزیون کردی عراق هنگام آخرین سفر صدام حسین به شهر سلیمانیه در اواخر دهه هشتاد میلادی بیاد دارم که صدها هزار انسان را در شهر سلیمانیه ـ که نمیدانم الگو از رژیم ایران گرفته و یا ایران از صدام یاد گرفته بود ـ جمع کرده و با غروری کاذب گفت که جلال طالبانی باید این خواب را به گور ببرد که بتواند بار دگرچند نفر را دور خود جمع نماید وادعای شورش نماید. روزگار سپری شد و سخنان صدام در میان مردم همچون زخمی بر بدن عنصر کرد سنگینی می نمود تا اینکه با گذشت زمان شاهد بودیم صدام با خفت وخواری به تاریخ پیوست و جلال طالبانی نه به سبک صدام بلکه با توافق مردم عراق در نهاد ریاست جمهوری قرار گرفت.
هیچگاه فراموش ننمودهام که یکی از بهترین روزهای بیادماندنی بنده، آزادی کردستان عراق در سال ۱۹۹۱ و متعاقب آن انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۲ بود. بیش از ۱۷ سال از آن روزها گذشته است. و در این مدت تغییرات بنیادی زیادی در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی کردستان عراق ایجاد شده است. کردستانی که بعد از آزادی در زیر ضربات تحریمهای بین المللی و تحریم مضاعف توسط دولت مرکزی و توطئههای حکومتهای همجوار محصور شده و زندگی کردها در گذشته توام با ترس و ناامیدی، افت و خیزها پیش رفته و پیکره اجتماعی آن آسیب جدی دیده است، تاجائیکه یک نظر سنجی نشان می دهد که میانگین سن در کردستان پنجاه سال برآورد می شود.
کردستان امروز دورههای بحرانی را پشت سر نهاده و در معادلات بین المللی و منطقهای موضوعیت دارد و یک پیام مهم را به گوش می رساند که کرد یک واقعیت تاریخی است.
تلاش برای زیرساختهای جامعهای مدنی در جامعهای سنتی و جنگزده، آزادی مطبوعات و تشکیل حزب و سندیکا جریان دارد که همه اینها اینها به بالا رفتن ضریب امنیت روانی جامعه کمک نموده است. از نکات مثبت توسعه و سرمایهگذاری در این زمینه، همکاری و گشایش تعدادی ازدانشگاههای امریکا، بریتانیا و نروژ و شمار قابل توجهی از ان جی اوهای کشورهای مختلفی است که در آنجا فعال می باشند. کشور کره جنوبی به دلیل حضور نیروی نظامی خود که در جریان جنگ آزادسازی عراق در کردستان مستقر شده بیشترین سرمایه گذاری را در عرصههای فرهنگی و اقتصادی انجام داده است.
در زمینه تجارت و بازرگانی سرمایهداران کرد خود را با سیستم تجارت بین المللی وفق دادهاند و کردستان به مرکزی تجاری تبدیل شده است که طبعا تبادل فرهنگی را با خود به همراه دارد.
به لحاظ امنیت، سرمایهگذاری خارجی، مجتمع سازی مسکونی، جاده سازی و عمران کارهای بسیاری صورت پذیرفته، که قابل تحسین است، اما اوج عقب ماندگی و نیازهای تلنبار شده چند دهه گذشته ناشی از جنگهای دورههای متعدد به اندازهایست که گویی کاری صورت نگرفته است. کمبود برق، عدم برخورداری از بهداشت مناسب، تورم و موارد دیگری فشارهای موجود بر جامعه هستند. در کنار اینها و از بهترین کارهای انجام گرفته تاسیس فرودگاه بین المللی اربیل "ههولێر" که بخشهای از آن هنوز در دست اجرا است وبه لحاظ کیفی شباهت زیادی با فرودگاه پراگ در چک دارد. کشور ترکیه که با واژه کرد مشکل دارد، اجازه پراز هواپیماهای عازم به کردستان و برعکس را در آسمان خود نمیدهد، بناچار هواپیماهایی که از اروپا به کردستان و یا از کردستان به اروپا می روند، از طریق آسمان لبنان و پس از توقف اندکی مجددا به پرواز در می آیند. یکی از مشکلات نفس گیر کردستان عراق دخالتها و اشکال تراشیهای مقامات ترکیه در امور داخلی عراق و بویژه در قضیه شهر کرکوک است.
شکست اخیر ارتش ترکیه در جنگ با حزب کارگران کردستان با خوشحالی مردم کردستان روبرو شد و به محبوبیت حزب کارگران کردستان ترکیه افزود. این حزب که در کردستان ترکیه فعالیت دارد، در میان کردهای عراق و ایران و سوریه طرفداران بسیاری دارد.
دستگاههای امنیتی ایران نیز در بعد از ازادسازی کردستان عراق در سال ۹۱ بیشترین نفوذ را در این منطقه دارند و همچنان سایه ترسناکی را بر کردستان عراق دارند. باید بیاد آورد که در دهه نود صدها کرد ایرانی در خیابانها و شهرهای کردستان عراق و یا در خانههایشان، جلو چشم کودکانشان توسط عوامل جمهوری اسلامی ترور گردیدند. از انجا که جمهوری اسلامی تجارب فراوانی در به راه انداختن جنگ داخلی در کردستان عراق به دست آورده و بیشترین جنایات را بر مردم کردستان عراق انجام داده، اینک این تجارب را به جنوب عراق انتقال داده و در آنجا بکار می برد. تا جاییکه آخرین مورد از جنگ بین حکومت عراق با گروه صدر به ایران نسبت داده می شد. همچنانکه در بالا ذکر شد تحولات منطقهای شرایطی را پیش آورده که سطح توقعات کردها بالا رفته و ایران نیز خود را با شرایط وفق داده و هراز چند گاهی یکبار با دادن وعدههایی غیر عملی مبنی بر صدور برق به کردستان، و یا ایجاد بازارچههای ترانزیتی می خواهد همچنان به نفوذ خود بیفزاید. به لحاظ رسانهای، شبکه تلویزیونی سحر توانسته مخاطبینی برای خود داشته باشد.
از بین رفتن زیربنای اقتصادی کردستان در چند دهه گذشته و ناتوانی شرکتهای داخلی شرایطی را برای پیمانکاران ترک و ایرانی بوجود آورده که اکثر کارهای عمرانی را بعهده بگیرند. بعداز کودتای عبدالکریم قاسم در سال ۱۹۵٨ کشور عراق بیشترین روابط اقتصادی و سیاسی را با کشورهای بلوک شرق داشته و اکثر مهندسین عراق نیز فارغ التحصیل کشورهای رومانی, مجارستان, چکواسلواکی, بلغارستان و لهستان بودند همین امر شرایطی را ایجاد نموده بود که سیستم شهرسازی شهرهای عراق به سبک همان کشورها باشد و مجریان شهرسازی نیز از همان کشورها بودند. برای نمونه شهر اربیل طبق نقشه چکیها به پیش رفته است. اما با سقوط رژیم صدام حسین تمامی معادلات بهم خورده و امروزه کمپانیهای ترکیه به ساخت و سازهای بدون کنترل و دور از چشم حکومتگران کردستان عراق ادامه می دهند. که خطرات آن را باید از این زاویه نگاه کرد که در زمین لرزه سال ۱۹۹۹ در ترکیه که منجر به کشته شدن هزاران نفر شد نتایج کارشناسی از زمین لرزه در ترکیه تقلب پیمانکاران ساختمان سازی را عامل تلفات انسانی به آن گستردگی دانست و اینک در کردستان عراق که نظارتی بر کار پیمانکاران نیست بعید نیست که شاهد فجایعی از این قبیل باشیم. پیمانکاران ترکیه به ساخت یک سری پل های هوایی در شهر اربیل دست زده اند که در ظاهر مشکل ترافیک شهر را حل نماید اما تمامی شواهد نشان می دهد که طرحهای انجام گرفته درازمدت نیست و مشکل ترافیک در اندک زمانی به قوت خود باقی خواهد ماند.
تخریب محیط زیست و بی توجهی در تغییر کاربری غیر اصولی زمینهای کلاسه اول کشاورزی نگرانیهای خود را دارد. در سالهای اوایل دهه نود و با تحریم همهجانبه بر کردستان و نبود سوخت زمستانی مردم منطقه به ناچار به تخریب و قطع درختان جنگلی پرداختند که ضربه اساسی به طبیعت زیبای کردستان وارد نمود. (عمق فاجعه در آن زمان به حدی بود که برخی ازکوههای جنگلی یکباره عریان گشتند) و اینک ساخت و سازهای بی رویه به نوعی دیگر تکرار فاجعه است.
آنچه جالب به نظر می رسد حضور هزاران عرب نواحی مرکزی و جنوب عراق است که با توجه به امنیت نسبی کردستان و با یک تفاوت که در گذشته کردها به زور از کردستان به جنوب تبعید می شدند اما امروزه آنها به میل خود به آن منطقه پناه آوردهاند و دو دسته می باشند. یکی سرمایهداران عرب به دلیل آب وهوای مساعد کردستان و امنیت نسبی و دیگری کارگران عرب که برای کار که در آن منطقه فراوان است در آنجا به سر می برند.
بی لیاقتی دولت محلی و بی توجهی به خواستههای مردم به نارضایتی زیادی انجامیده است. در این بخش از کردستان سوءمدیریت در سطح دولتی، فساد اداری، رشوهخواری به معضلی اساسی تبدیل شده است. برخی از کارشناسان امور ریشه این معضلات را در بی ثباتی تاریخ عراق جستجو می نمایند. بی لیاقتی و بی کفایتی دولت محلی کردستان در بی توجهی و عدم خودکفایی در کار کشاورزی که حاصلخیزترین زمینها را دارد پر واضح است. منطقهای که همچنان محتاج واردات غلات و حبوبات و اقلام ریز مواد خوراکی هستند.
کوتاه سخن اینکه زمینههای پیشرفت در همه عرصههاو در این منطقه به چشم می خورد و نسل جدیدی حضور یافته که از جامعه سنتی فاصله گرفته و درک نوینی از اجتماع دارد، اما در کشوری بحرانی و در منطقهای بحرانزا که کشورهای همسایه مشکلی بنام کرد دارند، نمی توان از آینده سیاسی سر در اورد.
|