یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نرم زمان لازم برای خریدن یک نان سنگک طبق اظهارنظر کارشناسان ۱۸ دقیقه است اما برای خریدن موادمخدر ۱۳ دقیقه است این ملت نمی تواند مدعی سربلندی و ایثار و الگوی جهانی بودن باشد
هادی غفاری: حداد، لاریجانی و آقاتهرانی انگشت کوچک من هم نیستند
یک جامعه فقیر نمی تواند جامعه آزادی خواهی باشد و مترقی نیست. ترقی فکر و اندیشه با ترقی شکم میسر می شود ملتی که خرما ندارد خدا هم ندارد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ ارديبهشت ۱٣٨۷ -  ۲٣ آوريل ۲۰۰٨


هادی غفاری از نامزدهای اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی در گفتگو با روزنامه مردم سالاری پیرامون ویژگی های خود برای حضور در مجلس گفت: من اگر به مجلس بروم حداقل به اندازه چند نماینده توان پیگیری این امور را می کنم. حداقل رهبری یک جریان را در مجلس می توانم به دست بگیرم.

مصاحبه کننده: با توجه به این که شما سابقه طولانی در مبارزات انقلابی دارید، لطفا مقایسه ای بین آرمان اولیه انقلاب برای تشکیل مجلس شورا و وضعیت فعلی این نهاد انجام دهید.

هادی غفاری: اگر بخواهم خلاصه و در یک بند بگوییم باید بگوییم مجالس اول، دوم، سوم، تا حدودی مجلس چهارم و مجلس ششم مجالس اندیشه بودند اما مجالس پنجم و هفتم مجالس پادگانی بودند. در این مجالس ظاهرا مردم نقش داشتند اما به نظر من نقشی نداشتند و بر اساس القائات این مجالس تشکیل شدند. مردم به کسانی رای دادند که آنها را نمی شناختند. حالا اگر بخواهید من این موضوع را باز کنم.

مصاحبه کننده: بله لطفا.

هادی غفاری: توضیح من یک بعد جهانی دارد. در دنیا خب زمانی رای را می دزدیدند. بعد خرید و فروش رای مرسوم شد. بعدها در جامعه صنعتی این رویه باب شد که مردم بر اساس القائات رای بدهند. یعنی مردم به کسانی رای بدهند که ما می خواهیم. استانداردها را تعریف می کردند و مردم بر اساس آن ها رای می دهند. نرم افزار را عده ای می دهند و مردم هم رایشان را در صندوق ها می ریزند. بعد از انقلاب فرانسه و طرح اندیشه انسانی در اروپا دموکراسی مطرح شد. یعنی در کنار کرسی های دیگر دموکراسی یعنی حکومت مردم مطرح شد. بعدها این دموکراسی به سمت دموکراسی هدایت شده رفت. یعنی مردم به آن هایی که ما می گوییم و می خواهیم رای بدهند. یعنی مدتی کار می شود و اندیشه شان بر اساس زیربنایی که فکر ماست ساخته می شود و بعد به کسانی رای می دهند که ما می خواهیم. در این صورت نیازی به خرید و فروش رای یا دستکاری در آرا نیست. این ها زمانی بود که ما نتوانیم آرا را هدایت کنیم با روش ساختن آرا روش های دیگر مثل تقلب منسوخ می شود.

مصاحبه کننده: این روش حتما با آرمان شما در اول انقلاب مغایر است؟

هادی غفاری: قطعا.

مصاحبه کننده: در این راستا یکی از مهم ترین مسایل بعد نظارتی مجالس است. اگر شما در مجلس حضور پیدا کردید برای احیای بعد نظارتی مجلس چه خواهید کرد؟

هادی غفاری: من یک نکته ای را باید توضیح دهم. نظام های هدایت شده به جای وکیل المله، وکیل الدوله می خواهند. از زمانی که پارلمان در کشورهای جهان سوم شکل گرفته به این سمت می رفته. نمونه های متفاوت مثل مرحوم مدرس وجود داشته اند که وکیل المله بودند اما در اثر استبداد تلاش می شد مجلس از وکیل الدوله ها تشکیل شود. من الان معتقدم قانون اساسی ظرفیت یک دموکراسی کامل را دارد به شرطی که درست اجرا شود. من دعوای اسم هم ندارم. اسم این دموکراسی درست را هر چه می خواهید بگذارید. دموکراسی دینی، دموکراسی اسلامی، مردم سالاری دینی و ... قانون اساسی ظرفیت تحقق مردم را دارد. با ابزارهایی که در اختیار دارد. مجلس دولت تعیین می کند. دولت بر اساس قانون مجلس حرکت می کند دولت فقط مجری است و خط را از مجلس می گیرد. مجلس سه کار انجام می دهد. یک قانون وضع می کند. مجری تعیین می کند و بر رفتار مجری نظارت می کند. برای نظارت بر مجری هم چهار ابزار دارد. اگر دولت در راستای قوانین مجلس حرکت کند مجلس نیز کمک می کند; اگر دولت از مسیر قانون دور افتد یا تعلل کند مجلس ابزارها را در اختیار می گیرد. ابزار اول تذکر است تا دولت بداند کجا کار نمی شود کجا نیازمند توجه بیشتری است. این کار فردی است و یک نفر هم می تواند تذکر بدهد یا سوال بپرسد. ابزارهای بعدی مجلس جمعی است. یعنی استیضاح و طرح عدم کفایت. برای استیضاح حداقل ۱۵ نماینده باید جمع شود. اگر با استیضاح هم کار درست نشود ولی دولت یا رییس جمهور نتواند کار را پیش ببرد طرح عدم کفایت سیاسی رییس جمهور مطرح می شود. این چهار ابزار در اختیار مجلس است. بهترین ابزار را قانون اساسی برای نظارت بر دولت در اختیار مجلس گذاشته است. این ابزارها تناسب هم دارد.
یعنی یک نماینده بر کار یک وزیر نظارت می کند و از او سوال می پرسد یا تذکر می دهد و در استیضاح یا عدم کفایت جمع مجلس بر کار جمع دولت نظارت می کند. البته عدم کفایت سیاسی رییس جمهور به تنفیذ رهبر هم احتیاج دارد. اما رهبر هم اتفاق می افتد که در برابر مصوبه نمایندگان ایستادگی کند. یک بار هم این اتفاق افتاد و وقتی آقای بنی صدر نتوانست کشور را اداره کند و کشور به سمت بی ثباتی می رفت طرح عدم کفایت سیاسی او مطرح شد. در طرح عدم کفایت هم اولین امضا امضای من است. پایین متن امضا من است. امام(ره) هم این حکم را تنفیذ کردند. رهبر در مقابل اراده ملی مقاومت نمی کند.

مصاحبه کننده: دو نکته در گفته های شما وجود دارد. اول این که مجلس هفتم سطح نظارتی را بسیار کاهش داده و حتی در وصول برخی سوالات هم کارشکنی شده است. این مورد به کرات باعث اعتراض نمایندگان هم شده است. اما شما حتی از طرح کفایت سیاسی رییس جمهور هم به عنوان یکی از ابزارهای نظارتی مجلس صحبت می کنید و سابقه ای هم در این مورد دارید. نیمه دوم این که شما گفتید رهبر در مقابل اراده ملی مقاومت نمی کند. یعنی مشکل عدم نظارت بر دولت از ناحیه عملکرد ضعیف خود نمایندگان است.

هادی غفاری: بله. به شجاعت نمایندکان بستگی دارد و پایگاه آن ها و همچنین وجدان نمایندگان. من اگر به مجلس بروم حداقل به اندازه چند نماینده توان پیگیری این امور را می کنم. حداقل رهبری یک جریان را در مجلس می توانم به دست بگیرم. چند روز پیش کسی از من پرسید از بین سه نفری که برای ریاست مجلس مطرح هستند آقایان حداد عادل، لاریجانی و آقا تهرانی کدامشان رای بیاورند. من با صراحت گفتم خودم. گفتند کاندیدا می شوی گفتم بله. من توان مدیریتی بسیار بیشتری از آقای حداد عادل دارم.

مصاحبه کننده: و سوابق انقلابی بیشتر.

هادی غفاری: و سوابق انقلابی که جای خود دارد. من با تکبر می گویم این سه بزرگوار در سوابق انقلابی انگشت کوچک من هم نمی شوند. ما از بس متواضعانه صحبت کردیم که برخی فکر کردند علی آباد هم شهری است. یک صدم سیلی هایی را که من برای انقلاب خورده ام این سه بزرگوار در خواب هم ندیده اند. چه برسد در بیداری. یک صدم آن کابل خوردن ها، تحمل آب جوش ها قپان ها و آویزان شدن ها. هنوز عوارض شکنجه ها را پس از سی سال در بدن خود دارم.مشت هایی که یک استخوان در فکم نگذاشته و انگشتان پایم هم ناخن ندارد. اگر کسی الان پایش را روی پای من بگذارد خون جاری می شود. به لحاظ تدبیر و عقل هم خودم را در تدبیر تحصیلات عالیه و مرتبه اندیشمندی از هر سه بزرگوار برتر می دانم. می دانم این پاسخ متکبرانه است اما این سنتزی است که از تواضع ما و رفتار متکبرانه آقایان ناشی می شود. هر چه ما تواضع کردیم آن ها بیشتر سو»استفاده کردند.

مصاحبه کننده: در تشریح عوامل ضعف مجلس برای انجام کار نظارتی چه مقدار روند برگزاری انتخابات اعم از مرحله بررسی صلاحیت ها و سلامت آن را مهم می دانید؟

هادی غفاری: درباره رد صلاحیت ها حداقل در مورد خودم می دانم که بین خودم و خدا شهادت می دهم که رد صلاحیت من غیر منطقی بود. برای همین هم بازگردانده شد. من پرسیدم مطابق کدام قانون و به استناد کدام بند قانون رد صلاحیت شده ام چرا که رد صلاحیت باید مستند به قانون باشد. البته استناد نباید مثل عمل آن آقایی باشد که داشت درباره نفت مطلب می نوشت اما برای این که نشان دهد مطلبش استناد دارد بندهای کنوانسیون ژنو را میآورد. استناد باید طوری باشد که اگر یک حقوق دان بی طرف و یک وجدان آگاه بررسی کرد، بداند قضیه چه بوده است. بحث دوم دخالت در آرا است. بعضی ها به عنوان تکلیف شرعی آرای کس دیگری را به نام کس دیگری می خوانند. نیمی از آرای من حساب نشده بود که با کمک آقای فرماندار آرای من برگشت.

مصاحبه کننده: یکی از مسایل انتخابات مشارکت کم مردم در انتخابات است. برای ایجاد انگیزه در مردم بهتر است که کاندیداهای اصلاح طلب به طور روشن دلایل کاندیداتوری خود رابه مردم بگویند شاید باعث افزایش انگیزه آن ها شود تا پای صندوق بیایند.برای شما مهم ترین دلیل کاندیدا شدن چه بود؟

هادی غفاری: اول اجازه بدهید که توضیحی بدهم. مردم در انتخابات شرکت کردند ولی رای ندادند و پیامشان را با رای ندادن نشان دادند. در مورد خودمن دلیل شرکت این بود که به اوضاع و احوال اول انقلاب برگردیم. من از کسانی نیستم که می گویند یک دست صدا ندارد. یک دست هم موج ایجاد می کند. یک دست وقتی حرکت کرد دست دیگری هم به حرکت در می آید و آن ها به هم می رسند. می گویند با یک گل بهار نمی شود این را هم قبول ندارم یک گل طلیعه بهار است.من می توانم در اطراف خود تغییر ایجاد کنم. برای تغییرات قهرمان لا زم است و من خودم را قهرمان می دانم شاید این را هم متکبرانه بدانند باز برایم مهم نیست برای خودم این مهم است که خودم چه می اندیشم این قهرمانان هستند که ملت ها را به حرکت در می آورند و ملت ها هم از قهرمانان حمایت می کنند. من به تنهایی آمده ام تا حداقل به اندازه خودم این روند را تغییر بدهم.مردم را دعوت می کنم پای صندوق ها و آگاهانه رای بدهند. من اهدافم را گفته ام می خواهم برای آزادی، آرمان خواهی و عزت مردم کار کنم و به مردم نشان دهم که می توان در میان امواج دیگر موج دیگری ایجاد کرد.


مصاحبه کننده: تشکیل یک فراکسیون از اصلاح طلبان و برخی کاندیداهای مستقل و حتی اصولگرای مخالف سیاست های دولت را در مجلس هشتم ضروری می دانید و اگر چنین فراکسیونی تشکیل شود چه نقشی در آن ایفا می کنید؟

هادی غفاری: قطعا ضروری می دانم و نقش مدیریتی خواهم داشت.

مصاحبه کننده: مهم ترین اولویت کاری این فراکسیون را چه می دانید؟ با توجه به مجموعه مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد اعم از مسایل اقتصادی، فرهنگی و...

هادی غفاری: من به کار هم زمان اعتقاد دارم و هنوز نتوانسته ام در ذهن خودم اولویت بندی کنم. از نظر سیاسی باید حرمت این مردم را باز گردانیم جوانان پیران زنان کودکان روشنفکران نباید چوب برداریم و به دنبال روشنفکران برویم و آنها را سکه یک پول کنیم و آنها خجالت زده شوند و همه دلشان بخواهد کوته فکر باشند باید هویت این مردم به آنها برگردانده شود اسلام بخشی از هویت ماست وقتی می گوییم هویت بخشی از آن اسلام است، بخشی از هویت سرزمین است و بخشی دیگر قومیت و فرهنگ و زبان و آداب و رسوم و لباس و این هاست. دومین مساله اقتصاد است یک جامعه فقیر نمی تواند جامعه آزادی خواهی باشد و مترقی نیست. ترقی فکر و اندیشه با ترقی شکم میسر می شود ملتی که خرما ندارد خدا هم ندارد. ملتی که دنیایش بدتر از آخرت یزید است نمی تواند ادعا کند ملتی پیشگام و ام القرای جهان اسلام است. ام القرای جهان اسلام به همان اندازه که به دین نیاز دارند به معیشت هم نیاز دارند. دین و معیشت با هم ناسازگار نیست. مثال روشنی هم دارم که به عنوان یک آخوند آن را مطرح می کنم. وقتی وارد مسجدالحرام می شوید چشمتان به خانه خدا می افتد مستحب است این دعا خوانده شود اللهم اعوذ بک من الکفرو الفقرخدایا من به تو پناه می برم از بی دینی و فقر یعنی مادی ترین خواسته در معنوی ترین حالت ورود به داخل مسجد الحرام آن دنیای یکرنگی با همه انسانیت بدون لباس های مرسوم بی هیچ تشخصی حتی با یک ساعت یا انگشتر معنوی ترین حالت است و مادی ترین خواسته. وقتی که به روح تعالی انسان معتقد و اینکه نباید این تعالی مخدوش شود باید به آرامش مردم و آسایش مردم که از اقتصاد است برسیم و اینها با اقتصاد بلبشو و تولید بلبشو شدنی نیست امروزه برای یک تولید ساده گذشتن از ٨۷ فیلتر لازم است ٨۷ مجوز. عیب بزرگی است برای یک جامعه که نرم زمان لازم برای خریدن یک نان سنگک طبق اظهارنظر کارشناسان ۱٨ دقیقه است اما برای خریدن موادمخدر ۱٣ دقیقه است این ملت نمی تواند مدعی سربلندی و ایثار و الگوی جهانی بودن باشد تا اینها جابه جا نشود.

مصاحبه کننده: بحث اقتصاد را مطرح کردید. یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشور ماعدالت است که از سرچشمه ای دینی و مذهبی نیز می آید. نظر شما به عنوان یک روحانی و از منظر دین بر برنامه های عدالت دولت چیست؟ظاهرا دولت نه تنها در تحقق عدالت موفق نشده، بلکه آسیب هایی جدی بر این مفهوم وارد آورده است.

هادی غفاری: من البته دولت را در این امر تنها نمی بینم بلکه حامیان دولت و مجلس نیز در آن دخیلند. یعنی یک بافت چند بعدی وجود دارد مجلس، دولت و مجموعه کسانی که نقدی بر این شرایط ندارند در آن مقصرند. مجلس باید بیندیشد که چرا تورم با این حجم وجود دارد بنابراین من دولت را فقط مقصر نمی دانم. قیمت ها در تمام دنیا یک تعادل عقلی دارند اما در کشور ما چرا چنین نیست این وظیفه مجلس است که بررسی کند وتوضیح بخواهد چرا در کشوری که روی گاز نشسته باید چهار ساعت در صف گاز ایستاد چرا تعداد پمپ های گاز به تعداد نیست به چه منطقی برنامه می ریزند؟ من از شما که شان روشنفکری دارید می پرسم کسی چرا باید ساعت ها در صف گاز ایستاده باشد وقتی به خانه برمی گردد با زنش چه برخوردی می کند با اداره فردا صبحش و درس بچه اش چه می کند؟ در کشورهای پیشرفته همه چیز ضریب عددی دارد. ژرژ گاموف کتاب خوبی دارد که می گوید عدد زبان علم است. باید چهار ساعت ایستادن در یک صف را در عدد ضرب کنیم تا نتیجه ای دریافت شود. در کشورهای پیشرفته حتی نصب یک سرعت گیر محاسبه دارد مقدار مصرف لنت ترمز و رانش آسفالت و ... و بعد محاسبه می شود این تبعات با ضرورت نصب سرعت گیر همخوانی دارد یا نه اما برای ما نه. نصب یک سرعت گیر فقط برای کاهش سرعت است و هیچ از این محاسبه ها در آن انجام نمی شود این مساله را می توان بزرگ تر کرد و بر مبنای آن تصمیمات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را بررسی کرداصلاح همه اینها ما را به سمت اصلاح طلبی می برد.

مصاحبه کننده: برای جوانان برنامه خاصی دارید؟

هادی غفاری: جوانان چند جا دچار مشکل هستند مشکل اول هویت جوانان است. در این مورد ما مواد خام لازم را هم داریم اما چون مشتی آدم کم دانش اداره کننده این امور بوده اند این مشکل پیش آمده است یک جمله معروفی درباره مارکسیست است که می گوید مارکسیست از وقتی بیچاره شد که مدافعان بیسواد پیدا کرد. ما مواد خام بالنده در دین بی نهایت داریم وقتی در دانشگاه برخی جملات نهج البلاغه را مطرح می کنم جوانان در می یابند که در دین همچنین آثاری داریم و لذت می برند. دین اساسا خمیرمایه روشنفکری است و طرح دین به عنوان شفاف و نه مرتجعانه به جوانان برای هویت کمک می کند. بحران دوم بحران شخصیتی است جایگاه جوانان معلوم نیست برای جوانان گفته شد دین همانی است که برخی سازمان ها می گویند جوان با چیزی که می خواند و می بیند تفاوت زیادی را حس می کند بعضی کلاس ها را اجباری باید برود و نمی داند کجاست و چه می کند. بحران دیگر بحران شغل است سمت سواد دانشگاهی ما به سمت اشتغال نیست. امروزه خیلی از افراد در شغل های غیرمرتبط با مدارکشان کار می کنند. دانشگاههای ما متناسب با نیاز اجتماعی سامان داده نشده اند امروزه دراکثر کشورهای جهان تا حدی حدود دیپلم آموزش همگانی است و بعد متناسب با بازار کار تخصص پیدا می کنند. البته همه جوانان ما هم پشت میز را دوست دارند و کارهای اداری و کم تر کسی به کار عملی سوق پیدا می کنند.

مصاحبه کننده: شما به دعوت آیت الله بهشتی عضوشورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودید. در حال حاضر چه جایگاهی برای احزاب قایل هستید و برنامه تان برای آن چیست؟با احزاب اصلاح طلب آیا ارتباط ارگانیک و تشکیلاتی دارید؟

هادی غفاری: احزاب در ایران همیشه از بالا به وجود آمده اند در حالی که باید از پایین شکل گرفته باشند و تجربه احزاب هم ناموفق بوده اند به همین دلیل احزاب باید از پایین تشکیل شوند و به قدرت برسند. من از این نوع تحزب دفاع می کنم و به آن معتقدم. احزاب شناسنامه دار و قدرتمندی باید داشته باشیم که منتقد باشند هر چه قدر باشد باید نقد شود به همین دلیل، علی(ع) که بعد از پیامبر(ص) مقدس ترین انسان است می گوید من در جان خود آن قدر به خود اطمینان ندارم که اشتباه نکنم و شما باید خیرخواهانه مرا نصیحت کنید این عقل الهی خدا این گونه صحبت می کند قدرت اگر پاییده نشود و پالایش نشود به استبداد خواهد رسید. احزاب هنر ایستادن در برابر این خطاها را دارند. احزاب همچنین چون به رای مردم نیازمندند، همیشه مواظب مردم هستند و این به آرامش و آسایش مردم منتهی می شود. با همه احزاب اصلاح طلب هم ارتباط دوستانه دارم ولی ارتباط تشکیلاتی ندارم.

مصاحبه کننده: متوجه هستید که در آذربایجان سال هاست حسی از تبعیض وجود دارد و تصور می شود که آذربایجان دچار تبعیض است این حس در همه موارد هم قابل مشاهده است از زبان و فرهنگ و هنر تا ورزش و صنعت و سرمایه گذاری. شما چه برنامه ای برای آذربایجان دارید؟

هادی غفاری: گفتم که قانون اساسی ظرفیت بیشتری دارد و در این مورد هم اصول ۱۵ و ۱۹ وجود دارد و مثلی در ترکی هست که ترجمه فارسی اش تقریبا می شود ناتنی. برخی از دوستان آذربایجان را ناتنی می دانند متاسفانه دیدگاهی وجود دارد که بخشی از خاک ما، فرهنگ ما و خود ما ناتنی حساب می شود. شهریار شعری دارد که می گوید: ما در زمان شاه ناتنی بودیم گفتیم انقلاب می شود و تنی می شویم. البته ما نگاه تنی به ایران داریم اگر هم چشم ما به خارج ایران نگاه کند خودمان چشممان را کور می کنیم.حرمت زبان ما باید نگه داشته شود و ما هم افتخار می کنیم و همه ایران باید نگاه یکسانی باشد.از سوی دیگر باید ظرفیت استان را بالا ببریم و این یکی از اهداف من است.

۲ اردیبهشت ۱٣٨۷
منبع: فردا نیوز


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست