آزادی مطبوعات، هنوز هم دردسری برای استبداد
به مناسبت سوم ماه مه (۱۴ اردییهشت) روز جهانی آزادی مطبوعات
فرشید یاسائی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۷ -
٣ می ۲۰۰٨
"هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن بیان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد". اصل ۱٩ اعلامیه جهانی حقوق بشر
مقدمه : مطبوعات آزاد ، اسباب پیشرفت و ترقی را در کشور ها فراهم می سازد. وجود مطبوعات آزاد یکی از علل ترقی و توسعه ملل اروپا و آمریکا تقریبا در تمام زمینه های علمی ، فرهنگی ، سیاسی و توانائی های اقتصادی و فنی است. پیشرفت و توسعه در جوامع امروز، به وجود مطبوعات آزاد و اساسا عملکرد مطبوعات در جامعه مربوط میشود که میتواند یکی از عوامل پیشرفت فرهنگی ملتها نیز تلقی شود* ؟ اما برای پاسخ به این پرسش که آیا مطبوعات در کشور های دموکراتیک جهان امروز از آزادی محدود برخوردارند و یا اینکه دارای مرزها و محدودیتهایی مشخص هستند؟ هدف از نوشتن این مطلب ، بررسی و نگرش به جایگاه و کارکرد مطبوعات در جوامع و پاسخی به ابعاد گوناگون نسبت به مسئولیت های حرفه روزنامه نگاری درقبال جامعه می باشد. راهنمای مباحث این پژوهش به نظرات و افکار مختلفی مربوط میشود که در مورد این مفهوم ( در رد و آزادی آن ) ارائه داده شده است .
مفهوم آزادی مطبوعات که در حوزه آزادیهای سیاسی قرار دارد، در واقع یکی از مهمترین و برجسته ترین شاخص های مهم آزادی سیاسی در جامعه است. آزادی سیاسی در جامعه به این معنا است که : افراد جامعه در تکوین و هدایت و نظارت بر مدیریت نظام سیاسی جامعه خویش، نقش و موثر باشند. نه این که تنها یک قشر یا جمع کوچکی که برای خویشتن خویش ( چه از نظر مذهبی و غیر مذهبی ) رسالت و حق ویژه در اداره امور کشور را داشته باشند. آزادی سیاسی یعنی اینکه تمامی مردم ساکن کشور صرفنظر از وابستگیهای فرهنگی ، قومی ، گویش ، دینی و... که تبلوراجرائی آن در خانه نمایندگان جلوه می کند ، در جامعه قادر باشند نظام سیاسی کشور را به سوی مطلوب هدایت و کنترل کنند. برای رسیدن به این امر مهم به وسیله ای لازم می باشد و آن مطبوعات آزاد و مستقل است.
آغاز : زمانی که گفته می شود در جامعه ای مردم دارای آزادی سیاسی می باشند، به این معنا است که افراد در جامعه مذکور هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند و هم حق فعالیت سیاسی - اجتماعی، انتشار نظرات از طریق کتب ( بدون آنکه نشر آنان محتاج مجوز و اجازه یا محکوم به سانسور باشد) و نشریات و.. ، ایجاد و بهره گیری از تشکلهای مختلف : جمعیت ها ، سازمانها، احزاب، سندیکاها ...آزادی اجتماعات و بیان افکار و نظرات سیاسی و مهمتر از همه قوه اجرائی و قضائی باید حافظ آزادی سیاسی باشد و از تعرض بدان ممانعت کند. در واقع آزادی سیاسی ، پلی مابین افراد جامعه و حکومت وخصوصا عملکرد آن است.
بنا بر تعریفی که از آزادی سیاسی ارائه شد، مردم در جامعه قادر خواهند بود با استفاده از مطبوعات آزاد به بیان نظرات ، انتقادات ، توصیه و پیشنهادات و افکار سیاسی خویش مبادرت ورزند و مستقیما در نظام سیاسی نظارت و مشارکت داشته باشند. ضمن اینکه درخواستها و انتظارات خود را نیز از نظام سیاسی مطرح می سازند، از طریق تشکل های مختلف ... نظام سیاسی را به سوی اهداف و خواستههای خویش هدایت کنند. در یک نظام سیاسی که آزادی سیاسی ارج و قربی از نظر حقوق دارد با توجه به آموزهها و آموختهها و داده های مختلف سیاسی – اجتماعی مردم می توانند در اداره امور کشور دخالت و مشارکت نمایند. یکی از کارآمدها وشیوههای ابراز نظرو عقاید ، استفاده بهینه از طریق مطبوعات و رسانههای عمومی ( خصوصا صدا و سیما ) است. مطبوعات آزاد و مستقل در جامعه زبان گویائی هست که خواستها، مطالبات، انتقادات و اعتراضهای مردم را شفاف در معرض دید بانیان حکومت و دولت ها قرار می دهند.
در جامعه امروز ما با توجه به فضای حاکم بر جامعه سیاسی و خصوصا مطبوعات به دیدگاه ها و نظرات متعدد وحتی متعارضی در مورد مفهوم آزادی مطبوعات برخورد می کنیم. اما پرسش اساسی این است که الگوی نظری حکومت نسبت به آزادی سیاسی و خصوصا آزادی مطبوعات چیست؟ در باره مطبوعات تا کنون نظریههای گوناگونی از سوی بانیان حکومت و دولت ارائه شده است. به طوری که می توان الگوهای نظری حاکم بر نظام مطبوعات را در قالب نظریات کلی مطرح ساخت. طبق این نظر کلی در کشور ما گفته میشود : " ... مطبوعات را نه یک عامل مثبت بلکه عامل تخریب و تضعیف دین و نظام دینی جامعه و نیز تزلزل نظام سیاسی حکومت دینی به شمار آورده و آن را به حال جامعه مخل و مضر میداند. بر این اساس وجود مطبوعات آزاد و مستقل از حکومت در جامعه اسلامی باعث سست شدن و متزلزل گشتن بنیادهای دینی مردم و تضعیف نهادهای دینی میگردد...".
بر اساس این نظریه که متاثر از فضای اقتدارگرایانه و غیر دموکراتیک اواخر دوران رنسانس در جوامع اروپائی است. بیش از آن که محصول جامعه ای آزاد و سالم باشد . حاصل تلاش رهبرانی است که می کوشند با توسل به ایدئولوژی با خواست نظام سیاسی منشعب از آن ، بار " هدایت " تودهها ( امت ) را بر دوش کشند. رهبرانی که بر این تصورند : خردمندان و نخبگان جامعه بوده که به دلیل بهره ازهوش سرشار و تفکری مسلح به ایدئولوژی دینی ، قیم تودههای فاقد عقل سلیم بوده و وظیفه هدایت و آگاهی این توده بی هویت از طرف پروردگار بر عهده آنان گذاشته شده است. به سخن دیگر، حقیقت و آگاهی در کانون قدرت رهبران خلاصه و تعیین و تکلیف نهائی نیز در ید قدرت آنان است. در این نظریه کاملا روشن است که مطبوعات عمدتا در دست و زیر کنترل ( نهاد زیر فرمان آنان ) قوه اجرائی و قضائی است ، لذا هرگونه اعتراض و انتقادی و حتی توصیه ها به مثابه تهدیدی برای امنیت ملی ، زیانآور تشخیص داده شده و با آن شدیدا مقابله می شود. به زبان دیگر طبق این نظریه ، " نخبگان سیاسی" حاکم تصمیم میگیرند که نشریه و یا کتابی منتشر شود یا خیر!
تبیین و تفسیر این نظریه حتی در چارچوب قانون اساسی نیز امکان دارد امنیت ملی و نظم عمومی مخدوش شود! بنابراین مطبوعات باید در خدمت حاکمیت بوده و انگیزه های بانیان حکومت را برآورد سازند! از آنجا که مردم مصالح خود را نمی توانند صحیح و منطقی تشخیص دهند ، باید برای آنان نظر سازی وتصمیمگیری نمود! طبق این نظریه : رسانههای عمومی را در خدمت حاکمیت و قدرت سیاسی میداند. واقعیت این است که چنین دیدگاهی نسبت به رسانه ها و بطور کل آزادی سیاسی را به وضوح میتوان در سطح جامعه و نظام رسانهای کشور یافت.
نظریه ای که معتقد به رشد دموکراسی سیاسی و آزادی در کشور است ، خواهان فضای آزاد روشنگری است و مفهوم جدیدی به نام آزادی سیاسی خصوصا آزادی مطبوعات را مطرح می کند. مخالفان آزادی سیاسی این خواست را به مثابه نظام اجتماعی لیبرالیسم قلمداد کرده و چون ماهیتا با آزادی مشکل اساسی دارند. آن را محکوم و طرد می کنند. این نظریه از بدو انقلاب عمدتا توسط حزب توده در بازار آشفته سیاسی اوائل انقلاب برای جلوگیری از رشد آزادیخواهی مردم ایران و در راستای سیاست مسکو* و آنتی آمریکانیسم به ادبیات سیاسی کشور تزریق و خصوصا بانیان حکومت اسلامی را مسموم و نهایتا با انجام ماموریت سیاسی ، خود را کنار کشیده و نتیجه آن را ( سرکوب آزادی سیاسی و آزادیخواهان) با ذوق و شهامت دنبال می کنند !
نظریه آزادی سیاسی و نقش مطبوعات از آنجا آغاز شد که کنترل بیش از اندازه دولت ها ( حدودا قرن ۱۷ در اروپا ) برفعالیتهای مطبوعاتی بود. دولت ها سانسورها را با این توجیه که آزادی مطبوعات تهدیدی برای امنیت و ثبات دولت و جامعه است، اعمال می کردند . نداهای آزادی خواهانه متفکران آزادگرا در واقع واکنشی بود علیه اعمال قدرت بیش از اندازه حکومت ها در تمام شئونات اجتماعی که عملا حتی رقیبی بودند برای دین و حکومت معنوی. نظریه آزادی مطبوعات عمدتا بربنیان آزادیخواهی بنا شده است و برمنع قدرت خودسرانه و مسوولیت افراد در قبال سرنوشت خویش استوار است. براساس این نظریه سهم آزادگرا ها خصوصا اصرار بر اهمیت فرد و فردیت، تکیه بر قدرت استدلال فردی و مفهوم حقوق طبیعی است که آزادی دین، بیان و مطبوعات جزئی از آن محسوب میشود. مخالفان این نظریه در واقع هواداران گوناگون دیکتاتوری زمانیکه خود در اقلیت و تحت فشار بانیان مستبد باشند. از آزادی و خصوصا آزادی بیان دفاع می کنند. و با بهره گیری از این مفهوم ( که در واقع ایمان و اعتقادی بدان ندارند) کوشش می کنند که خود را از بند استبداد رها سازند. اما به محض تصرف قدرت سیاسی . آزادی بیان و اندیشه را انگیزه ای لیبرالی فرض کرده ومحکوم و در نهایت ممنوع می کنند. ما نمونه آن را درکشور خودمان ایران قبل از انقلاب و بعد از آن شاهد بودیم که چگونه زندانیان دیروز به زندانبانان و بازجوهای امروز تبدیل شدند .
مطبوعات مستقل دریک جامعه باز و آزاد کارکردی دوگانه خواهند داشت : هم به منافع و مصالح ملی توجه خواهند کرد و به روشنگری درباره آن می پردازند و از آنچه در تعارض - با منافع و مصالح عمومی است - دوری خواهند کرد. هم با قدرت کامل مدافع و حافظ آزادی سیاسی می باشند. واز آنجا که به وجدان آگاه و بیدار مردم تبدیل شده اند هر زمان که تخلفی از دولت و حاکمیت مشاهده کنند. شفاف با مردم درمیان خواهند گذاشت و به مسئولت و وجدان روزنامه نگاری در امر خبر رسانی واقعی توجه خاص مبذول داشته و به اهمیت نقش مهم اجتماعی خود بعنوان نیروی چهارم مملکت توجه خواهند کرد. وظایف کلی مطبوعات آزاد را می توان در یک جمع بندی کلی چنین ارزیابی کرد.۱- مطبوعات آزاد موظف خواهند بود شرحی واقعی، مستند ، جامع و روشن از رویدادهای روزمره به مردم ارائه دهند. ۲- مطبوعات آزاد ابزاری برای مبادله آرا و عقاید و انعکاس انتقادات ، اعتراضات و توصیه های ، ... مردم با مردم و مردم با دولت و حکومت می باشند. ٣- مطبوعات آزاد آیینه تمام نمای نظرات و عقاید تمامی افراد جامعه صرفنظر از گویش و فرهنگ ....ساکن کشور می باشند. ۴- مطبوعات آزاد خود را موظف به انعکاس و تصریح اهداف و ارزش های جامعه خواهند کرد. ۵. مطبوعات آزاد و غیر وابسته ضمن دسترسی به آخرین اطلاعات و دانش روز در تامین نیازمندی های جامعه ( یاری به رفع و برون شد از فقر فرهنگی و عقب ماندگی علمی ...) کوشا خواهند بود و جریانهای فکری - سیاسی گوناگون در سطح جامعه راپوشش اطلاعاتی خواهند داد.
مطبوعات به دلایل متعدد در جامعه امروزی ما علیرغم که در جدالی گسترده با سانسور و ممنوعیت قرار گرفته اند. روز به روز مورد توجه عمومی قرار گرفتهاند. یکی از آنها، نقش بسیار مهمی است که در رشد و توسعه سیاسی جامعه و گسترش فرهنگ و ادبیات عمومی ایفا می کنند. چنان که بخوبی واقفیم : آثار مکتوب ، مجلات و نشریات ، تعدد و تنوع عناوین آنها، میزان بهرهوری مردم از کتب و نشریات، میزان مراجعه عمومی مردم به کتابخانهها، و دریافت اطلاعات از طریق اینترنت و. . . از شاخصهای اصلی رشد و توسعه محسوب میگردند. هدف ازبیان این نکته آن است که امروزه علیرغم وجود سانسور و روش بیرحمانه نسبت به جامعه مطبوعاتی نه تنها از نقش مطبوعات در جامعه ما کاسته نشده است، بلکه روز به روز نیز بر رونق آن افزوده ( خصوصا با توجه به گسترش و دستیابی به آگاهی و اطلاعات از طریق اینترنت...) و مخاطبان بیشتری را به سمتخود جلب می کنند
بر همین اساس است که انتظارمیرود : مطبوعات و به طور کل رسانههای خبری و اطلاع رسانی نقش مهم و پر اهمیت هدایتگری جامعه را فراموش نکنند و در خدمت آمال و آرزوهای مردم باشند. گفته میشود : یکی از کارکردهای اساسی مطبوعات نقش مهم و راهگشایی در تربیت متفکران و دانشمندان و سیاستمداران آینده رابر عهده دارند. مطبوعات آزاد قادرند نیروی بیکران اندیشه را در جامعه بارور سازند. چنانکه میدانیم آینده کشورها بسته به میزان کار و تلاش و بهرهمندی از اطلاعات و اندیشه و خردورزی است نه بطور اخص پیروی از ایدئولوژی هائی که اراده معطوف به تصرف قدرت سیاسی دارند. لذا در مسیرخلاقیت و عقلانیت با بهره گیری از نیرو ، استعداد و ابتکار جوانان ، مطبوعات آزاد قادرند نقش اساسی و عمدهای را در این فرآیند بازی کنند.
مطبوعات آزاد قادرند تا پرده سیاه سیاست را در مقابل مردم کنار زده و صحنه سیاسی را روشن سازند تا زوایائی تاریک و مخفی باقی نماند. از آنجا که در عصر روشنگری زندگی و کار می کنیم. نیاز ما بیش از هر زمانی دیگر به اطلاعاتی می باشد که طبیعتا شفاف و روشن است. یکی دیکر ازکارکردهای مهم رسانهها و بویژه مطبوعات آزاد، نقد و ارزیابی عملکرد مسئولان نظام سیاسی ( بدون استثنا ) و دفاع از حقوق اساسی مردم در مقابل حاکمیت است. چون مطبوعات ، ابزاری است مناسب برای رساندن صدای مردم به مسولان. بی تردید در کشوری با حکومتی مستبد و خود رای و مسلح به ایدئولوژی و آموز های دینی ، کار کرد مهم مطبوعات ( به طور کل آزادی سیاسی ) مایوس کننده و تاسف بار است. در آستانه قرن بیست و یک هنوز هستند کشورهائی ( مانند ایران ، چین ، روسیه ، کره شمالی وبدون استثنا تمام کشورهای اسلامی و....) . از روشنگری و آزادی مطبوعات کاملا وحشت داشته و آنرا بشدت سرکوب می کنند. از آنجا که مسئولین نسبت به تنویر افکار دشمنی میورزند و تنها ایدئولوژی خود را حقیقت کامل می دانند خود را ملزم به پاسخگویی و تصحیح عملکردهای نادرست و غیرموجه خود نمی دانند.
در خاتمه این پژوهش کوتاه بعنوان حسن ختام باید اذعان داشت : خوشبختانه در عصری زندگی می کنیم که دسترسی به اطلاعات آسانتر از دهه های پیشین است. در جهان امروز خصوصا در کشورهائی که نماد دموکراسی در آن قابل رویت است و حقوق بشر ومدنی موارد کمکش و تضاد حاکمیت و مردم نیست ، تخلف های مطبوعاتی نه در قالب نظریات اقتدارگرانه و حذف آزادی مطبوعات ، بلکه در سطح مسئولیت اجتماعی به وسیله قانون رسیدگی میشود. آنچه که بدان متذکر شد ، نظری اجمالی بر مفهوم آزادی مطبوعات و علل وجودی آن در جامعه بشری با ابعاد و زوایای گوناگون و مقایسه آن در جوامع مختلف بود.
اوائل ماه مه ۰٨
*- البته اگر علل پیشرفت را تنها در ساختن برج و جاده و تولید موشک وراکت و هواپیما فرض نشود.
*- چنانکه می بینیم در روسیه بعد از فروپاشی دیکتاتوری ، هنوزهم روزنامه نگاران و مطبوعات مستقل سرکوب میشوند.
|