حاصل ۳۰ سال حکومت اسلامی:
نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر!
•
معاون اقتصادی رییس جمهور تعداد افراد زیر خط فقر را ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر اعلام کرده است. به نظر کارشناسان اقتصادی آمار اعلام شده از سوی وی مربوط به خط فقر خشن است که جامعه به آن دچار شده و تعداد افراد زیر خط فقر به حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور می رسد که با درآمدی معادل دو دلار و مصرف سرانه ی ۲۰۰ر۲ تا ۵۰۰ر۲ کالری در روز زندگی می کنند. در عین حال با اضافه شدن شاخص هایی همچون رفاه، تفریح و بیمه به این مجموعه آماری، این رقم به ۸۰ درصد می رسد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۷ -
۶ می ۲۰۰٨
معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهوری اعلام کرده است: «طبق شاخص اقتصادی اعلام شده حدود ۲۰ درصد جمعیت زیر خط فقر هستند. این شاخص برای جامعه اسلامی که اخوت حرف اول را می زند خوب نیست. این با وجودی است که دولت هر سال چهار تا پنج هزار میلیارد دلار کالاهای اساسی را توزیع می کند اما باز نیز گروهی بهره مند نیستند.»
علی عسگری در میزگرد اقتصاد تشکل های دانشجویی در محل نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه ها افزود: «همچنین بیش از ۶۰ درصد درآمد در اقتصاد دست ۲۰ تا ٣۰ درصد جمعیت است و بقیه درآمد دست افراد دیگر است و این همان توزیع نابرابر فرصت هاست.»
براساس اعلام معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهوری، ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر زیر خط فقر هستند و این اظهار نظر تاییدکننده دیدگاه کسانی است که معتقدند ۱۵ میلیون فقیر داریم و آمار ۹ میلیون نفری تعداد فقرا که برخی نهادهای دولتی اعلام کرده اند خوشبینانه است و آمار واقعی فقرا بیش از این رقم است. در عین حال برخی کارشناسان معتقدند که تعداد ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر فقیر اعلام شده توسط علی عسگری معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهور، شامل تعداد افرادی است که زیر خط فقر خشن هستند و تعداد فقرا حدود ۵۰ درصد جامعه است و ۷۰ درصد جامعه با ۴۰ درصد امکانات و درآمد کشور زندگی می کنند و این شکاف شدید طبقاتی و توزیع درآمد نامناسب باعث شده که افراد فقیر افزایش یابند و طبقه متوسط کوچک شود و گروهی کوچک با درآمد بالا و امکانات زیاد و اکثریت با درآمد کم و فقر زندگی کنند.
بنا به نظر برخی کارشناسان، تعداد فقرا بین ۹ تا ۱۵ میلیون اعلام شده است. عده ای از صاحب نظران تعداد افراد زیر خط فقر خشن یا گرسنگی را دو میلیون نفر و افراد زیر خط فقر را ۱۵ میلیون نفر اعلام کرده اند.
طبق برنامه های دولت، مرجع رسمی اعلام خط فقر کشور، وزارت رفاه است اما به عقیده کارشناسان، با وجود تلاش های صورت گرفته به علت مشکلات ساختاری و نبود آمار و سیستم شناسایی افراد فقیر، وزارت رفاه در سال گذشته و در سال جاری، رقم خط فقر را مشخص نکرده است.
باوجود اعلام آمارهای متفاوتی که از سوی کارشناسان در مورد خط فقر اعلام شده و برخی از کارشناسان خط فقر مطلق را در تهران ٣۹۵ و در مناطق شهری ۱۶۰ هزار تومان اعلام کرده اند، وزیر رفاه اعلام کرده که خط شدید فقر ۲٨ هزار تومان در ماه یا یک دلار در روز است و اعلام خط فقر و فقر نسبی دردی را دوا نمی کند و ما باید خط فقر خشن را تعریف کنیم.
۵۰ درصد است!
روزنامه ی سرمایه در یادداشتی به قلم رزاق صادقی در این باره نوشته است: اگرچه معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی رییس جمهوری تعداد افراد زیر خط فقر را ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر اعلام کرده است اما به نظر می رسد که آمار اعلام شده مربوط به خط فقر خشن است که جامعه به آن دچار شده و تعداد افراد زیر خط فقر بیش از این هاست و حدود ۵۰ درصد جمعیت با مشکل فقر روبه رو است. در عین حال به دلیل این که بیان این آمار ها همواره نگرانی مردم را در پی دارد، آمار واقعی هرگز ارایه نمی شود و این رقم همواره تقریبی است. در حال حاضر با در نظر گرفتن درآمد روزانه دو دلار و تامین ۲۰۰ر۲ تا ۵۰۰ر۲ کالری در روز برای هر نفر به عنوان خط فقر، حدود ۵۰ درصد از جمعیت کشور زیرخط فقر زندگی می کنند. در عین حال با اضافه شدن شاخص هایی همچون رفاه، تفریح و بیمه به این مجموعه آماری، این رقم به ٨۰ درصد می رسد. از سوی دیگر، اگر برای دهک های اول تا هفتم نیز یک زندگی اولیه را در نظر بگیریم براساس درآمد مورد نیاز جهت تامین نیازهای اساسی، خوراکی و غیرخوراکی از قبیل پوشاک و مسکن زندگی این دهک ها نیز زیرخط فقر قرار می گیرد. فقر نسبی، فقر مطلق و فقر خشن جزو انواع فقر است که به دلیل تنوع و تعریف آن در سطوح درآمدی مختلف تقسیم شده است. خط فقر در تمام کشورها تعریف شده و دولت ها با اعلام آن حمایت های لازم را از افرادی که زیرخط فقر هستند به عمل می آورند. به عنوان مثال اگر افرادی زیر خط فقر ۶۰۰ یورویی در اروپا باشند از دولت کمک می گیرند اما اگر بالاتر از آن باشند به نسبت رشد درآمد خود مالیات می دهند.
آنچه مسلم است دولت با اعلام خط فقر نوعی آگاهی را به مردم جامعه می دهد و مردم نیز براساس آن آگاهی انتظاراتشان را تعریف می کنند و برنامه ریزی می کنند تا خرج و دخل خود را به تعادل برسانند. تورم، رکود و بیکاری از جمله عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری خط فقر است چرا که موجب کاهش قدرت خرید مردم می شود. در حال حاضر از آن جا که در اقتصاد ایران، نظارتی موثر بر ثروت، تولید و... در چارچوب قانون وجود ندارد، برخی نابسامانی ها از جمله رانت خواری و... گسترش فقر و عمیق شدن فاصله طبقاتی را فراهم آورده است. در عین حال به نظر می رسد با فراگیر شدن قانون تامین اجتماعی تا حدودی بتوان خط فقر را در کشور کاهش داد، هر چند که این موضوع نیز همچون دارو و مسکن است که حل آن حمایت همه جانبه دولت و مسوولان را می طلبد. دولت برای کاهش فقر در شرایط درآمد ۱۰۰میلیارد دلاری نفت باید به نظام باز توزیع درآمد، مالیات بر مصرف و ارزش افزوده توجه کند تا ثروت و فقر را در گروه های مختلف درآمدی کنترل کند.
|