اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۷ -  ۱۲ می ۲۰۰٨

فیلیپ جیرالدی در تازه ترین مقاله اش، به تاریخ نهم ماه مه، با استناد به منابع اطلاعاتی خود، نوشته است که با وجود مخالفت محدود ونسبی رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، طرح حمله به ایران، در شورای امنیت ملی آمریکا به تصویب رسیده است.
فیلیپ جیرالدی، قبلاً یکی از مأموران عالیرتبه ی سی آی ای بود که در حال حاضر با بعضی از محافل ضد جنگ، به خصوص با سایت معروف «آنتی وار» کار می کند. او در این سایت، ستون ثابتی با نام Smoke and Mirrors دارد.
در ۲۱ ژانویه ی امسال نیز، جیرالدی در مقاله یی، از فعال شدن دوباره ی دیک چینی (بعد از مدتی کنار گذاشته شدن عملی از مراکز تصمیم گیری) و تلاش مستمر او برای افروختن جنگ آمریکا علیه ایران خبر داده بود. ترجمه ی آن مقاله به همین قلم، همراه با توضیحات و تفصیلاتی، در همان زمان با عنوان «دیک چینی دوباره برای حمله به ایران، خیز برداشته است» منتشر شد. (۱)

هرچند که از یک نگاه، در شرایط کنونی، کار حمله به ایران، برای دستگاه بوش، کاری آسان نیست، اما از یک نگاه دیگر، چنین حمله یی می تواند بنابر محاسبات اسراییل و کاخ سفید، نقشی تعیین کننده در پیروزی مک کین و شکست کاندیدای حزب دموکرات، و یا دستکم حذف باراک اوباما به نفع هیلاری کلینتون، در انتخابات چند ماه دیگر ریاست جمهوری آمریکا داشته باشد.
این مورد را خانم پرفسور مارجری کن، استاد حقوق و رییس «انجمن حقوقدانان ملی» در آمریکا، و نویسنده ی کتاب معروف «کابوی جمهوری: شش شیوه ی باند گانگستری بوش برای مبارزه با قانون»، در مقاله ی ۲۴ مارس خود که با عنوان «زنهار! مواظب حمله به ایران باشید!» ترجمه و منتشرش کرده بودم مورد تأکید قرار داده است. (۲)

اگر این همه را دستکم با چهار عامل دیگر زیر در هم بیامیزیم، دوباره به خود یادآوری خواهیم کرد که لحظه یی سکون و رخوت و خواب آلودگی ما می تواند احتمالاً به قیمت بود و نبود کشوری به نام ایران تمام شود:

٭ دوباره از سوراخ بیرون آمدن جان بولتون (۳) و عربده کشی جدیدش در ضرورت بمباران آنچه او از آن به عنوان مراکز آموزش تروریسم نام می برد در دل خاک ایران.

٭ تصریحات مکرر اسراییل در مورد «اجازه ی دستیابی به بمب اتمی به ایران ندادن»، و انجام عملیات «پیش گیرانه» در صورت ضرورت (۴) و با تهدید به محو و نابود کردن کشور ایران و تمام هفتاد میلیون مردم آن از صفحه ی روزگار، آن طور که وزیر «زیرساخت های ملی» اسراییل، اخیراً مژده اش را داد، و در فاصله یی کم تر از دو هفته، هیلاری کلینتون نیز به نشخوار سخنان او پرداخت. (۵)

٭ تمرین های نظامی و سیاسی بی سابقه ی اسراییل در ماه گذشته، که بنا به تفسیر پروفسور میشل شاسودووسکی و همکاران او، ماهیت دفاعی ندارد. (۶) یعنی به بیان روشن تر: اطلاع اسراییل از حمله یی احتمالاً قریب الوقوع به ایران، و آمادگی در برابر پاسخگویی های احتمالی ایران.

٭ فعال شدن ناگهانی اسراییل و آمریکا توسط کارگزاران لبنانی خود در تضعیف حزب الله لبنان و خنثی کردن توان نظامی آن که طبعاً در صورت حمله ی اسراییل و آمریکا به ایران، به شدت اسراییل را تهدید خواهد کرد.
پرداختن به این موضوع، در این یادداشت مختصر، میسر نیست. ولی به طور خلاصه، بنا به گزارش های منابع مختلف، جریان از این قرار بود که اسراییل طرحی در دست اجرا داشت با این هدف که طی یک عملیات سریع و غافلگیر کننده، سید حسن نصرالله را به قتل برساند. این طرح اسراییل، توسط نیرو های اطلاعاتی حزب الله لبنان، با بهره گیری از شبکه ی وسیع مخابراتی این حزب، اندکی پیش از به اجرا درآمدن خنثی شد.
و از همین رو، اسراییل و آمریکا، برنامه ی انحلال شبکه ی مخابراتی حزب الله را در اولویت قرار دادند. و نیز تصفیه ی مراکز حساس مراقبت های امنیتی را از افراد و نیرو های نزدیک به مجموعه ی اپوزیسیون دولت لبنان که به حزب الله، منحصر نمی شود ولی با این جریان در موارد معینی همراهی می کند. از ملی گرایان و کمونیست ها گرفته تا بخش بزرگی از مسیحیان و لبنانیان معمولی شیعه و سنی.
اما مسیر وقایع ـ دستکم تا این لحظه ـ آمریکا و اسراییل را به نتیجه یی درست بر عکس آنچه امید داشتند رسانیده است. مثل مورد تجاوز سی و سه روزه ی اسراییل به لبنان (در سال ۲۰۰۶) به حساب آمریکا و کمک به «زایمان خاورمیانه ی جدید» به تصریح کاندولیزا رایس در تأیید و تبیین همان تجاوز.
در همان زمان جنگ سی و سه روزه، تری میسان، نویسنده و روزنامه نگار برجسته ی فرانسوی، فاش کرد که جرج بوش به صورت صریح و بی پرده به ژاک شیراک، رییس جمهوری وقت فرانسه، اخطار کرده است که خود را از ورود به آن ماجرا کنار بکشد؛ چرا که «این، یک عملیات اسراییلی مورد حمایت آمریکا نیست؛ بلکه یک عملیات آمریکایی است که به وسیله ی اسراییل انجام می پذیرد» (۷)

به هر حال، چه ما بخواهیم، و چه ما نخواهیم، در شرایط خاص کنونی، سرنوشت ایران، با سرنوشت لبنان و فلسطین و تمام خاورمیانه، بیشتر از همیشه پیوند خورده است.

عمده ترین عامل مضاعف در مضاعف کردن خطر تجاوز آمریکا و اسراییل به ایران، حکومتی است که در محاسبات ابلهانه اش، امکان بقای خود و ادامه ی قتل و غارت و دزدی و شکنجه و خفقان و دست و پا بریدن و اعدام و سنگسار را در دامن زدن به بحران های دروغین می جوید. بحران های درغین، برای پوشانیدن بحران های راستین.
و بنا بر این، راه مردم ایران و اپوزیسیون سالم و استقلال گرا و متکی بر توده ها ـ نه آویخته به دامان دشمنان سوگند خورده ی ایران که به وضوح کامل و بدون کوچک ترین ابهامی، نابود کردن ایران با تمامی مردم و تاریخ آن را برای حفظ امنیت اسراییل وعده می دهند ـ مشخص است.

و یک نکته ی دیگر:
اگرچه در این مقاله ی اخیر فیلیپ جیرالدی، سخن از حمله ی محدود به یک مرکز نظامی در ایران است، اما همانطور که تحلیل گران سیاسی متعدد، از جمله خود او نیز قبلاً بر آن تأکید کرده اند، این حمله ی محدود ـ در صورت وقوع ـ به حمله ی نامحدود و تمام عیار به سراسر ایران و مراکز اتمی و غیر اتمی آن خواهد انجامید.
به بهانه ی پاسخ واقعی و انجام پذیرفته، یا موهوم و انجام نپذیرفته ی ایران به این حمله.
همان چیزی که به نظر می رسد، این «حمله ی محدود»، دقیقاً به خاطر آن برنامه ریزی شده باشد...
۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۷
۱۲ مه ۲۰۰۸

امروز (نهم ماه مه) در واشنگتن زمزمه ها و شایعاتی بالا گرفته بود مبنی بر این که «شورای امنیت ملی آمریکا» با به اجرا در آوردن نقشه ی یک حمله ی هوایی به مقر نیرو های «القدس» سپاه پاسداران که احتمالاً نیرو های عراقی مخالف آمریکا در آن آموزش داده می شوند موافقت اصولی کرده است.
مرکزی که ممکن است مورد حمله قرار بگیرد یکی از اردوگاه های نزدیک به تهران است.
وزیر دفاع آمریکا، رابرت گیتس، تنها مسئولی است که خواهان تأمل بیشتر و به تعویق انداختن چنین حمله یی است.

این تصمیم حمله به ایران ، نتیجه ی مستقیم نگرانی آمریکا از وقایع اخیر لبنان است. چرا که به نظر می رسد که حزب الله، متحد حکومت ایران، توانسته است در این وقایع، نسبت به نیرو های دولت لبنان [ متحد و فروتر از متحد حکومت آمریکا ـ م ] دست بالا داشته باشد؛ و احتمالاً در موقعیتی است که خواهد توانست بر اوضاع پرآشوب کنونی لبنان مسلط شود.

کاخ سفید، دیروز (هشتم ماه مه) با واسطه ی رهبران کرد عراقی که هنوز روابط تنگاتنگی با حکومت ایران دارند، با حکومت ایران مذاکره کرده است.
آمریکا در این مذاکره، از حکومت ایران خواسته است تا اعتراف کند که در امور عراق دخالت می کند، و متعهد شود که به کمک رسانی به نیرو های مخالف آمریکا در عراق پایان دهد.
به حکومت ایران، همچنین در مورد دخالت در لبنان اخطار شده است.
گفته می شود که حکومت ایران، بلافاصله به آمریکا پاسخ داده است که همچنان بر مواضع گذشته ی خود پافشاری می کند، و بحث در این گونه امور تا زمانی که آمریکا بر مداخلاتش در ایران با به کارگیری گروه های مخالف حکومت ایران خاتمه ندهد بی مورد است.

وضعیت فعلی لبنان، کاخ سفید را این طور متقاعد کرده است که باید به حکومت ایران، علائم خطری بفرستد که بی سابقه باشند. احتمالاً به صورت موشک های کروز.
می توان چنین فرض کرد که حمله ی آمریکا، «دقیق» و در حد امکان، محدود خواهد بود، و فقط «نیروی قدس» را هدف خواهد گرفت تا از صدمه رسیدن به مردم عادی اجتناب شود.

هنوز کار تصمیم گیری در مورد به اجرا گذاشتن این طرح به مرحله ی پایانی نرسیده است. این، با رییس جمهوری آمریکا ست که بعد از اتمام مراحل آماده سازی، فرمان اجرای طرح را صادر کند.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
عنوان و لینک مقاله:
War With Iran Might Be Closer Than You Think
www.amconmag.com/blog/2008/05/09/war-with-iran-might-be-closer-than-you-think

۱ ـ دیک چینی، دوباره برای حمله به ایران، خیز برداشته است:
www.ghoghnoos.org
۲ ـ زنهار! مواظب حمله به ایران باشید:
www.ghoghnoos.org
۳ ـ برای شناخت بهتر شخصیت و سوابق جان بولتون، و خوابی که در زمان تصدی پست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد برای ایران دیده بود و هنوز در پی تعبیر آن است:
www.ghoghnoos.org
۴ـ اسراییل، احتمالاً ۱۶ تا ۲۶ میلیون ایرانی را خواهد کشت:
www.ghoghnoos.org
۵ ـ کلینتون: صهیونیست های آمریکا! به من رأی بدهید تا ایران را از تاریخ و جغرا فیا حذف کنم
www.ghoghnoos.org
۶ ـ بی سابقه ترین تمرین های اسراییل برای تجاوز احتمالی به ایران:
www.ghoghnoos.org
۷ ـ نئوکنسرواتور ها و سیاست «هرج و مرج سازنده»:
www.ghoghnoos.org