یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گیتارنواز شکلاتی


دکتر تورج پارسی


• او می رقصد، می رقصد
با درد و چینی بر پیشانی به بزرگی حیرت و حسرت
می رقصد گویی که زمین را می جنباند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ خرداد ۱٣٨۷ -  ۲۶ می ۲۰۰٨




"به کیخسرو باقرپور و جان جهانش"
 
 
او،
او آنکه رخی شکلاتی دارد،
جان و جهانش را با سیم های گیتارش،
به این سو و آن سو می برد .
او می خواند تا در بعد طایفه ی  درد
به رویای  ستاره ای گمشده برسد
او می رقصد، می رقصد
با درد و چینی  بر پیشانی به بزرگی حیرت و حسرت
می رقصد گویی که زمین را می جنباند.
او قصه های  ماتش را
روی شن های خفته ی ساحل دور
پهن می کند تا شاید خشک شوند
شگفتا که غم های خشک شده ی گیتار نواز شکلاتی
آنچنان غمگین می خوانند
که دریا سر بر ساحل می کوبد
گیتار در گوشم می گرید
و
من هم می گریم، می گریم
و
دریا، نیز
و ...........
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست