گیتارنواز شکلاتی
دکتر تورج پارسی
•
او می رقصد، می رقصد
با درد و چینی بر پیشانی به بزرگی حیرت و حسرت
می رقصد گویی که زمین را می جنباند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ خرداد ۱٣٨۷ -
۲۶ می ۲۰۰٨
"به کیخسرو باقرپور و جان جهانش"
او،
او آنکه رخی شکلاتی دارد،
جان و جهانش را با سیم های گیتارش،
به این سو و آن سو می برد .
او می خواند تا در بعد طایفه ی درد
به رویای ستاره ای گمشده برسد
او می رقصد، می رقصد
با درد و چینی بر پیشانی به بزرگی حیرت و حسرت
می رقصد گویی که زمین را می جنباند.
او قصه های ماتش را
روی شن های خفته ی ساحل دور
پهن می کند تا شاید خشک شوند
شگفتا که غم های خشک شده ی گیتار نواز شکلاتی
آنچنان غمگین می خوانند
که دریا سر بر ساحل می کوبد
گیتار در گوشم می گرید
و
من هم می گریم، می گریم
و
دریا، نیز
و ...........
|