سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دگرگونی مفهوم «زندگی مشترک» در عصر مشروطه


حمید قهوه چیان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۷ خرداد ۱٣٨۷ -  ۶ ژوئن ۲۰۰٨


مفهوم زندگی مشترک از مفاهیمی بود که در عصر مشروطه توسط تجدد طلبان دگرگون شد. فعالان حقوق زنان تأکید می کردند که عدم شناخت و آگاهی لازم جهت زندگی مشترک، ناشی از آموزش های رایج و غلط در جامعه است و این یک خلل بزرگ در مفاهیم زندگی مشترک بود. این آموزش سینه به سینه به نسل های بعدی انتقال می یافت. در مورد روابط زن و شوهر به دختران آموزش می دادند که :«هرگز دل به این مردهای بی وفا نبند. تا می توانی نگذار شوهرت صاحب تمول و خانه شود. به محض اینکه قبای او دو تا شد زن دیگری خواهد گرفت و تو را سیاه بخت خواهد کرد. اقلاً ننه جان فکر خودت باش از او اخذ عمل کن که اقلاً در روز سیاه بختی پول در دستت داشته باشی که پیش ملای طالع بین که دعای سفید بخت می دهد خجالت نکشی یا اگر طلاق گرفتی به خانه ی شوهر دیگر که می خواهی بروی دست خالی نروی.»(۱)
این نوع تربیت محدود به دختران نبود بلکه مردان نیز رفتار و درک بهتری از زناشویی نداشتند، «زن عالم و باسواد به چه دردی می خورد.» چرا که مردان نیز زن را همسر و رفیق خویش نمی پنداشتند بلکه بر این باور بودند زن فقط برای رفع حوائج مردان خلق شده است و وسیله لذایذ نفسانی و شهوت رانی آنهاست: «خدا آسان کرده که هرگاه یکی به دلمان ننشست یکی دیگر بگیریم همچنان الی آخر عمر»(۲)
یا گفته می شد « طایفه اناثیه حکم جاریه دارند ممکن است که چندین زن اختیار نماییم و محتمل است یکی از آنها مطبوع اتفاق افتد» (٣) بسیاری از تعالیم حتی مخالف با فقه شیهی بود . چرا که تعدد زوجات در اسلام اولا مقید به حفظ عدالت میان همسران است. دوما تعدد بیش از ۴ همسر باطل است. اما از عبارات فوق نه تنها این باور استخراج نمی شد بلکه جواز خودسری و لاقیدی در می آمد. البته شاید چند همسری فراگیر نبود اما وجود همین باور و عرف مردسالار یکی از عوامل تأثیر گذار و منفی بر زندگی مشترک بود.
دخالت بی حد حصر خانواده طرفین علت دیگری بر ایجاد اختلافات خانوادگی بود. مجموعه این شرایط موجب می شد زنان تجدد طلب به این نتیجه برسند که «زن و شوهری ِ ایرانی زناشویی نیست بلکه مرده شویی است و زن و شوهری اجباری است زیرا که اساسش درست نیست.» (۴)
یکی از بارزترین نشانه های این امر از نظر فعالان حقوق زنان در عصر مشروطه تعدد زوجات و ازدواج مجدد مردان است. بسیاری از زنان علت ازدواج مجدد مردان را هوسرانی آنها می دانستند. در این میان زنان تجدد طلبی هم پیدا می شدند که عامل را فقط همین نمی پنداشتند. عوامل دیگری نیز در این میان اثرگذار بود . گروهی این مسئله را به شکل متفاوتی و دو جانبه ای مورد بررسی قرار دادند. یکی از این افراد طائره خانم بود. او معتقد بود که علت اصلی ازدواج مجدد اکثر مردان به رفتار و گفار همسر او باز می گردد. «از کثرت بداخلاقی و بی تدبیری ما طایفه نسوان {است} که مردان را مجبور به تعدد زوجه نموده است.» (۵)
طائره خانم با ازدواج مجدد مردان موافق نبود و رفتار و گفتار نادرست زنان را مجوزی برای ازدواج مجدد مردان نمی دانست و به صراحت می نوشت: « که آیا مردان هم می پذیرند که ما زنان، شوهر های متعدد اختیار کنیم. حاشا و کلا.» (۶) ایشان راه حل این مشکل را در آموزش و تربیت دختران و تأمین امنیت آنها نسبت به آینده خویش در محیط خانواده می دانست.
خانم افضل وزیری نیز دیدگاهی مشابه طائره خانم داشت. وی علت اصلی اینکه چرا مردان دو تا سه تا زن می گیرند را شیوه تربیت و نحوه رفتار زنان با شوهران خویش می داند: «مرد پس از کار روزانه به امید آسایش و زیارت شمایل زن و فرزند به خانه می آید، اول که در می زند خانم با صدایی که آب از جریان و مرغ را از طیران باز می دارد فریاد می زند انشاء الله خبرت بیاید، خدا به تیر غیب گرفتارت کند، باز آمد. پس از باز کردن در و وارد شدن مرد به خانه، اتاق در هم و برهم، خانم ابرو ترش کرده و به کنجی خزیده، اطفال هر یک در گوشه ای، لباس پاره، یک گریه می کند، یکی فریاد می زند آن دیگری سر زفت گرفته، دماغ بیرون آمده با یک هیئت مضحکی، چراغ کثیف، غذای نپخته، از اول که وارد می شود. تمام فحش و کتک و حرفهای لغو که تو چرا اینطور گفتی و اینکار کردی.» اما این انتقاد ها بمعنای پذیرش عملکرد مردان و رفتار آنها در محیط خانواده نبود بلکه زنان تجدد طلب به ستم واجحافی که مردان نسبت به زنان اعمال می کردند و هیچ حق و حقوقی برای زنان قائل نبودند، آگاهی داشته همواره به آن اعتراض می کردند. باید بپذیریم نبود فرهنگ مناسب زندگی زناشویی و نگاه ابزاری به زن و نیز عدم وجود معیار ها و هنجار های مناسب در حیطه زندگی خانوادگی آن را تبدیل به آشفته محیطی کرده بود که خواست و تمایل شخصی بدون مرز ِ هدایت گر، آن را مشوش کرده و در این میان از مدارا و توافق که از جوهره ی زندگی مشترک است، خبری نیست.


حمید قهوه چیان
دانشجوی حقوق دانشگاه علامه طباطبایی
وبلاگ: sobat.blogfa.com


۱- روزنامه ی ایران نو ، سال ۱ شماره ۷٨، سه شنبه ۱۶ ذیقعده ۱٣۲۷، ص ۲ به نقل از هدف ها و مبارزه زن ایرانی نوشته محمد حسین خسروپناه
۲-روزنامه ایران نو، سال ۱ شماره ۶ شنبه ۲۹ شوال ۱٣۲۷ ص ٣
٣- همان
۴- شکوفه سال ٣ شماره ۷ – ۲۷ ربی الاول ۱٣٣٣. ص۱
    ۵- روزنامه ایران نو. سال ۱. شماره ۶۹. ۵ ذیقعده ۱٣۲۷. ص٣
      ۶- همان


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست