"صفحه بزرگ شطرنج"
آ. کاردوخ
•
خلق کرد از دو سو تحت فشار است. از طرفی دول منطقهای بر سیاستهای سنتی خویش در جهت سرکوب کردها اصرار ورزیده و از سوی دیگر سرمایهی جهانی خواهان بجای آوردن سیاستها و نقشههای خویش بوده که به معنی یک دمکراسی نصفه و نیمه و ناتمام بوده و معضلاتی جدید را با خود خواهد آورد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۷ خرداد ۱٣٨۷ -
۱۶ ژوئن ۲۰۰٨
تصویر اول: بشار اسد در کنار احمدینژاد و دستدردست او لبخند میزند. هر چند قد او از احمدینژاد بسیار بلندتر است اما پیداست که احمدی نژاد پرپیچ و خم و موذیتر است. فلاشها زده شده و عکسها گرفته شده و روزنامهنگاران به بیرون از محل دیدار میروند. گفتگو با حضور مترجم و چند مقام از هر طرف آغاز میشود.
تصویر دوم: نوری المالکی با ایماژی عربی بر قالیهای ایرانی و در کنار همان پیچ و خم و مکاری است. اینبار احمدینژاد از مهمان ضعیفتر است و برآمدگی شکم مقام عرب در کت و شلوار عربی نمی گنجد. در این دیدار ریشها سخن میگویند و مقامات دو دولتی که هشت سال خون همدیگر را ریختند، سعی میکنند قرابتی نامأنوس را نشان دهند.
تصویر سوم: هواپیمایی از مرز میگذرد و در فرودگاه بغداد مینشیند. خطوط هوایی ترکیه ـ عراق بسیار شلوغ است و انواع و اقسام مقامات در تردد هستند. برخیشان مقابل دوربینها و برخی به دور از دوربین و شبانه. از مدیر و مستشار گرفته تا وزیر و ژنرال همگی در پی هدفی در رفت و آمد به عراق وقت میگذرانند.
تصویر چهارم: علی باباجان از سفر به آمریکا در پوست نمیگنجد. در این دیدار و مسافرت با همگان ملاقات کرده و تبادل نظر میکند. تبادل نظر به شیوه آ.ک.پ تجارتی از نوع خود است. لبخند و شعف جزو جداییناپذیر دیدار مقامات ترکیه است که تا آمریکا آنها را متفق خطاب نکند، خواب به چشمشان نمیآید و آمریکا برایشان معیار و ملاک همهچیز است.
تصاویر مکمل همدیگر هستند اما مسئلهای مبهم باقی میماند. این ابهام در نظر اول به چشم میخورد اما پس از اندک تاملی رو به شفافیت مینهد. سیاستمدارانی که اطراف کردستان را به محاصره درآورده و هرکدام خویش را صاحب بخشی از آن میبینند وقتی در دیدارهای جداگانه کنار هم میآیند، بر هرکس عیان است که کردها محور مباحثشان هستند. تنها چیزی که در سخنان پس از این دیدارها به زبان نمیاید، خلق کرد است. اما تنها چیزی که در آن دیدارها جدی است نیز همان مسئله است.
خلق کرد با تاریخ و جغرافیا و موقعیت و وضعیت اجتماعی خویش، همچنین با سطح مبارزاتی و سیاسی که بدان دست یافته، به عنصر اصلی تحول و قوهی محرکه دمکراسی منطقه مبدل شده است. این توسعه به اندازهای است که از انتظار و خواست صاحبان سرمایهی جهانی فراتر میرود. سرمایهی جهانی دو مقوله را برنمیتابد: خلقهای هشیار و دول نیرومد. خلق کرد با هشیاری که داراست، برعکس جریان جویبار نقشههای سرمایهی جهانی در حرکت بوده و با کاراکتر انسانی و دمکراتیک خویش میرود تا از کمبودهای نظام جهانی گذار نماید و سرمایهی جهانی در پی ممانعت از این مورد است.
صاحبان سرمایه، خلقی را میخواهند که به آگاهی، حقوق، اقتصاد و اخلاقی که نظاام جهانی تعیین میکند بسنده نموده و آغوش خویش را برای پذیرفتن جهانی شدن باز کرده باشند. از نظر مواضع قدرت در اقتصاد جهانی حدودی وجود دارد که سرپیچی از آنها نقض خطوط قرمز محسوب گشته و اقداماتی را در پی دارد. سرمایهی جهانی با این محاسبات وارد پروسهای میشود که آن را دمکراتیزه نمودن خاورمیانه مینامد اما این دمکراتیزه نمودن تا سطحی معین است که برای منطقه روا میبینند. جنبش آزادیخواه خلق کرد در پی گذار از این سطح است و خواهان برقراری دمکراسی و عدالت واقعی بوده و در کمال شفافیت برای اجرای آن حاضر به انجام هر اقدامی بوده و در برابر ممانعت از اجرای آن نیز، مقاومتی بزرگ را پیشه مینماید.
دول منطقهای نیز به سبب دوری وافر از اصول دمکراسی و گرفتار آمدن در چنگال سیاستی دگماتیک، نهتنها نیتی مبنی بر استفاده از این نیروی پتانسیل سیاسی کردها برای ایجاد تحولات بنیادین در خویش را ندارند، بلکه با توجه به منطق محافظهکاری و واپسگرای خویش در پی دشمنی با آن برآمده و به جایی رسیدهاند که دیگر بدون پنهانکاری و در لفاف ادبیاتی مختص به خویش آن را بر زبان میآورند. خلق کرد پس از اینهمه پیشرفت و توسعه سیاسی قادر نیست به صورت گذشته و همچون بخشی از هویت کلی جامعه بسر برده و در پی آن است که بدون اینکه هویتها را بصورت "مرگبار" درآورد، با ابراز هویت اتنیکی و سیاسی خویش در چارچوب مرزهای فعلی موجود و بصورت عنصر اصلی اجتماع زندگی کند. این مغایر با کاراکتر توتالیتر دولتهای حاکم بر کردستان بوده و در تضاد و چالش با نگرش موضع قدرت است. دول حاکم کردها را با هویت خویش نپذیرفته و بنیاد موقعیت سیاسی خویش را بر انکار این خلق استوار ساختهاند. به همین جهت هنگامی که کردها در پی رسیدن به هویت خویش برمیآیند، با شمشیر نفی صاحبان قدرت برخورده و چالشهایی سر بر میآورند که تنها سبب آنها نبود دمکراسی است و این مضمون برخی از دیدارهای دیپلماتیک میگردد.
خلق کرد از دو سو تحت فشار است. از طرفی دول منطقهای بر سیاستهای سنتی خویش در جهت سرکوب کردها اصرار ورزیده و از سوی دیگر سرمایهی جهانی خواهان بجای آوردن سیاستها و نقشههای خویش بوده که به معنی یک دمکراسی نصفه و نیمه و ناتمام بوده و معضلاتی جدید را با خود خواهد آورد و جنبش آزادیخواه خلق کرد نیز با مقاومتی بینظیر که امثال آن در تاریخ نادر و کمیاب است بر هویت و طلبهای خویش اصرار میورزند.
این وضعیت در این صفحه بزرگ و بغرنج شطرنج، سبب بوجود آمدن تصاویری غیرعادی میشوند. در مخالفت با آزادیخواهی خلق کرد، محافظهکاران منطقه و سرمایهسالاران جهانی راهی را برای اتحاد یافته و در کمال ناباوری وجدانهای بیدار و در عین دورویی دست همکاری به یکدیگر میدهند. پراگماتیسم کاپیتالیستی در سودپرستی حد و مرزی نشناخته و ماکیاولیوار هر ارزشی را پایمال مینماید. در اینجاست که نفت عرب و قالی ایران و فناوری آمریکا و اسب ترکها کنار هم آمده و تابلویی تراژیک ـ کمیک را به تصویر میکشند.
این توافقات فاقد بنیادی قوی بوده و پایداری چندانی نمیتوانند داشته باشند. از طرفی اختلافات تاریخی ایران و ترکیه و از طرف دیگر وضعیت طبیعی ناشی از همپیمانی ترکیه و آمریکا که دشمنی با ایران را سبب میشود اجازه نمیدهد که پایداری در این وضعیت پیش آید. تفکر پان ترکی و "میثاق ملی" و سَندرُم کرد نیز مانع از آن است که ترکیه به همسایگی مسالمتآمیز با عراق و سوریه تن در دهد. وجود اسرائیل در منطقه و چالش آن با سایر کشورها و نزدیکی آن با ترکیه نیز بر این ناپایداری میافزاید. در صورتی که مقاومت ادامه یابد، امکان شکست این توافقات قوی بوده و خلق کرد خواهد توانست با ابراز هویت خویش به همزیستی مسالمتآمیز با سایر خلقها بپردازد. تنها مورد لازم وجود هشیاری در اندیشه، تعیین استراتژی و اجرای تاکتیکهای آن و مبارزه با ناهنجاریهای سیاسی و تعیین ارزشهای خلقی و سیاسی و اصرار بر آن است. این به نفع خلق کرد بوده و در دمکراتیزه نمودن منطقه سهمی بسزا خواهد داشت.
|