گزارش شرکت در نود وهفتمین اجلاس سالانه ILO
علیرضا ثقفی خراسانی
•
مهم ترین نتیجه مشارکت دراین اجلاس ها، همان ارتباط بانمایندگان کارگری کشورهای دیگر است دولت ها به راحتی با یکدیگر سازش کرده و کنار می آیند زیرا همه آن ها در برابر کارگران در یک جبهه قرار دارند. اتحادیه های کارگری کشورهای مختلف تفاوت های زیادی دارند. شناخت آن ها میتواند برای جنبش کارگری ایران اهمیت زیادی داشته باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣ تير ۱٣٨۷ -
۲٣ ژوئن ۲۰۰٨
در ٣۰ سال گذشته همواره این بحث درILO مطرح بوده است که نمایندگان بخش کارگری و کارفرمائی که از ایران می آیند، وابسته به دولت هستند. بر اساس ماده ٣ بند ۵ اساسنامهILO، دولت ها موظفند نمایندگان غیردولتی را در مورد مسائل کارگری و کارفرمائی معرفی کنند. بخش کارگری سازمان جهانی کار همواره اعتراض خود را در این زمینه اعلام کرده بود. اعتراضات ایرانیان خارج از کشور و نمایندگان مستقل کارگری در داخل درباره دولتی بودن خانه کارگر، باعث کنارگذاردن خانه کارگراز هیات نمایندگی ایران در دوسال گذشته شده است وجای آنرا شورای اسلامی کار گرفته است، اما خانه کارگر ازطرف IWTU (فدراسیون کارگران وابسته به بلوک شرق سابق)، به عنوان نماینده مستقل کارگران دعوت می شود و ازجانب دولت نیز تایید می شود .امسال تحت فشار هیات های مستقل کارگری، اتحادیه بین المللی کارگران (کشورهای اروپائی وآمریکائی) اI.TUC اصرار بردعوت نماینده مستقلی از ایران داشت و ضمن تماس های گرفته شده از من به عنوان روزنامه نگار و آشنا به مسائل کارگری دعوت شد. موقع دعوت گفته شده بود که از من می خواهند تا در مورد خواسته های جنبش مستقل کارگری به مدت ۷ دقیقه در بحث مربوط به ایران شرکت کنم . به همین دلیل متن صبحت خود را آماده کرده بودم از همان ابتدای دعوت هیچ توهمی نسبت به ILO . نداشتم وتنها آنرا به عنوان تریبونی که بتوان از آن برای رساندن صدای کارگران ایران به دیگران استفاده کرد میدیدم.
با ورود به مقر سازمان ملل و ILO متوجه تغییر جو شدم. هیات ایرانی متشکل از وزیر کار و معاونانش از روز اول در آنجا حضور داشتند. . با ما همانند یک فرد عادی که می خواهد ا زاجلاس دیدار داشته باشد برخورد شد. کارتی به عنوان وزیتور به ما داده شد که بتوانیم در جایگاه تماشاچیان بنشینیم و با این کارت امکان مشارکت مستقیم در جلسات نبود. با مراجعه به دفتر ITCU و ملاقات با دعوت کنندگان (آنا بیوندی و گای رایدر) آنها نیز مساله شرکت ما در کمیسیون های فرعی را مطرح کردند که این مساله از نظر ما قابل قبول نبود.
روز دوم با تماس هایی که گرفتیم و برخورد مستقیم و تند ی که با گای رایدر داشتم ،اعتراض کردم که اساسا چرا ما را دعوت کرده اند. مشخص شد که با فشار دولت ایران موافقت کرده اند که در اجلاس ILO به صورت وزیتور مخصوص بدون حق سخنرانی در مساله مربوط به ایران مشارکت کنم.
همان گونه که می دانید ILO اساسا اجلاس دولت هاست. و نمایندگان دولت ها از کشورهای مختلف و وزرای خارجه و روسای جمهور و یا نخست وزیران کشورهای مختلف در مقر سازمان ملل در ژنو اجلاس موازی هم دارند و در باره ی مسایل اقتصادی همانند اشتغال ویا کشاورزی و تغذیه صحبت می کنند. در روز اول که در اجلاس سازمان ملل به عنوان ناظر شرکت کردیم رییس جمهور اسلووانی سخنرانی کرد که به زبان بسیار سلیس انگلیسی به مساله جهانی سازی حمله کرد و آن را به ضرر کشورهای در حال توسعه دانست. که البته با استقبال نه چندان گرم مواجه شد.
در روز دوم در اجلاس ILO به صورت وزیتور مخصوص شرکت کردم که بدون حق صحبت بود. اما از آنجا که نماینگان کارگری کشورهای دیگر و اتحادیه ها ی عضوITCU حضور داشتند. ارتباط با آنها را شروع کردم.ومتن سخنرانی را تکثیر کرده به آنها دادم. ابتدا با گونزالس معاون و دستیار رئیس جلسه که اسپانیایی بود و سپس با آنی ون وزل که نماینده ی اتحادیه های هلند بود. او خانمی میان سال با گرایشات چپ بود که در کمیته ی مربوط به مسایل ایران شرکت داشت و علاقه ی زیادی به دانستن مسایل ایران به خصوص از طریق منابع مستقل داشت. متن سخنرانی را به او دادم و در باره ی مسایل ایران با او صحبت شد. در این جا متوجه شدیم که توافقی میان ILO و دولت ایران صورت گرفته است تا فقط در مورد دو مساله صحبت کنند.یکی مساله تبعیض جنیستی و دیگری مساله تبعیض در مورد اقلیت های مذهبی وضمنا هیات ایرانی موفق شده است جلو سخنرانی من را بگیرد هم چنین هیچگونه بحثی در باره تشکل های مستقل کارگری واخراج وعدم پرداخت حقوق صورت نخواهد گرفت.. از آنجا که مسولین ILO خواهان حفظ رابطه با کشورها و نگهداری آنها در این سازمان هستند، چنین توافق هایی را با بعضی کشورها می کنند تا آنها از ILO بیرون نروند. یعنی به حداقل ها تن می دهند. مثلا در روز اول که ما در آن جلسات شرکت کردیم بحث کلمبیا و بنگلادش مطرح بود.این دو کشور در اجلاس در موضع ضعف قرار داشتند. در مورد کلمبیا مساله اصلی ترور فعالین کارگری بود که در سال گذشته بیش از ۱۶ نفر از این فعالین کشته شده اند یا به وسیله ی نیروهای دولتی و یا به وسیله ی مخالفان. حمله ها به دولت کلمبیا بسیار زیاد بود. در انتها دولت کلمبیا فعالیت هایش را در جهت حفظ جان فعالان کارگری بیان کرد. اما کمیته مسئول آن کشور خواهان فشار بیشتر به دولت برای جلوگیری از این مساله بود.
در مورد بنگلادش نیز مساله اجرای کنوانسیون های ۹٨ و ٨۷ بود که فعالین کارگری آن کشور گزارش دادند. توضیحات دولت بنگلادش قانع کننده نبود. و کمیته ی مخصوص خواهان تصویب پاراگرف مخصوص در باره ی آن کشور شد. لازم به توضیح است که پاراگراف مخصوص در حقیقت نوعی محکومیت آن کشور است.همچنین خواهان فرستادن بازرس فنی به آن کشور شدند. که نمایندگان دولت بنگلادش قبول نکردند. این مساله باعث شد که رییس با کمیته در همان جلسه به مذاکره خصوصی بپردازد. وقتی نماینده دولت بنگلادش هم خواهان مذاکره خصوصی شد رییس از آن امتناع کرد.
اما بحث در مورد ایران در روز پنج شنبه ۵ ژوئن بود که در ساعت ده شروع شد. ما روز چهار شنبه با مسولان کمیته ی ایران صحبت کرده بودیم. موارد مروبوط به تبعیض جنیسیتی و قومی را برای آنها توضیح داده بودیم. . اما موارد مربوط به تشکل های کارگری مستقل و اخراج کارگران مورد بحث قرار نگرفت. زیرادولت ایران گفته بود اصلا در این موارد حاضر به صحبت نیست. و ILO که نگران رابطه خود با ایران است آن ها را از دستور حذف کرده بود. در صحبت هایی که با نمایندگان داشتیم می گفتند چین و ایران دوکشورمتمرد و قوی هستند و ILO در مورد تهدید چین به ترک اجلاس برای جلوگیری از حضور نمایندگان مستقل تسلیم شده . هر چند در این زمینه کسی به ما چیزی نگفت اما به نظر می آمد ایران نیز تهدید مشابهی کرده است. زیرا همه از تسلیم ILO به تهدید چین صحبت می کردند و می گفتند ایران هم مثل چین است. قبل از شروع جلسه ناگهان نماینده شورای اسلامی و نماینده ی خانه کارگر کنار صندلی من آمدند . درحالی که من اصلا آنها را نمی شناختم. و اسم آنها را شنیده بودم. درویش نماینده شورای اسلامی جزء هیات نمایندگی و حمزه ای به عنوان نماینده خانه کارگر و مسول روابط بین الملل آن .
اولین سوال آنها این بود که شما چگونه به اجلاس آمده اید. بدون اینکه به آنها گفتم روزنامه نگارم و روزنامه نگاران همه جا می توانند بیایند. گفتند باید به محل ناظران بروی . گفتم بالاخره ما روزنامه نگاران هم روابطی داریم . همه اش که شما رابطه ندارید . مطلب را به شوخی کشاندم و سپس آنها را مورد سوال قرار دادم که مثلا شما نمایندگان کارگران هستید و طرفدار جمهوری اسلامی. شما باید از حقوق کارگران دفاع کنید. کشورهای دیگر را ببینید از اسانلو و هفت تپه حمایت می کنند . شما چرا ساکتید. وضعیت کارگران خراب است و... آنها به دفاع ازخود پرداختند . حمزه ای گفت من همیشه از منصور اسالو دفاع کرده ام. همکار من است. اما آنها پارسال تظاهرات ما را به هم زدند. که نگذاشتم ادامه دهد و گفتم مثلا تو کارگری و می دانی که بر روی کارگران فشار زیاداست . آنها هر جا بتوانند تظاهرات می کنند باید به آنها حق داد.
در همین موقع درویش هم به غیرت آمد و از حق کارگر دفاع کرد. اوگفت من هم جنوبی هستم و در کارخانه کاغذ پارس کار می کنم. بچه های هفت تپه را می شناسم و از آنها دفاع می کنم. به او گفتم پس چرا کمک نمی کنید تا سندیکایشان را تشکیل دهند که او گفت انجمن صنفی تشکیل دهند. اما خودشان اختلاف دارند و نمی توانند . تا حدودی از مسایل آنان آگاه بود.در همین موقع آنی و ن ویزل (نماینده اتحادیه های هلند وارد صحبت ما شد و خواست با درویش دست بدهد. درویش دستش را عقب کشید.من با او دست دادم. از آنها سوال کرد آیا حاضرید سخنرانی کنید. هیچ کدام جوابی ندادند من برایشان ترجمه کردم. و آنها گفتند که حاضر به سخنرانی نیستند. گفتم پس چرا آمده اید.... دوباره به من گفت هر چه کردیم نتوانستیم برای سخرانی شما وقت بگیریم. از او خواستم که اعلام کند که نمایندگان مستقل کارگری در سالن هستند که قبول نکرد.
آنها در صحبت هایشان اظهار تاسف کردند که یانیک فوت کرده است. حتا می گفتند که دعوت کننده شما یانیک بوده است و اگر او زنده بود شما به عنوان میهمان مخصوص درکنار هیات رییسه می نشستید. راست یا دروغ، همه مساله را به فوت یانیک مربوط می کردند.
در تمام مدت نمایندگان دولت ایران مواظب ما بودند. به هر حال بحث ها شروع شد. ایران متهم به این بود که تبعیض جنسیتی را در قوانین خود حذف کرده است. زنان نمی توانند قاضی شوند. حقوق زنان در بسیاری از موارد نقض می شود ودرگزارش ILO در باره ایران توضیح مفصل داده شده بود.
نماینده ی ایران معاون وزیر کار بود و انگلیسی را با لهجه ی سلیس امریکایی صحبت می کرد ، شرح مفصلی از اقدامات دولت برای رفع تبعیض جنیسیتی و مذهبی ارائه کرد که منطبق با مقاوله نامه های ۱۱۱ است و گفت ۶۷ درصد زنان در دانشگاه ها مشغول به تحصیل هستند و هم چنین ۴۰۰ زن در دانشگاه ها مشغول تدریس هستند. دو قاضی زن وجود دارند که می توانند حکم بازداشت و آزادی زندانیان را صادر کنند. در سایر موارد اگر زنان مشارکتی ندارند مربوط به مسایل فرهنگی ایران است که مثلا در مورد مجلس به زنان رای ندادند. این دیگر مربوط به دولت نیست و یا در پذیرش بعضی مشاغل مساله مربوط به روابط بین زنان و شوهران است که حاضر نیستند زنان در آن مشاغل حضور داشته باشند و مربوط به دولت نیست. در مورد اقلیت ها گفتند بهاییان دردانشگاه ها و مشاغل مختلف حضور دارند و هیچ ممنوعیتی ندارند و شاید برای اولین بار بود که ایران اعلام می کرد بهاییان را به رسمیت می شناسد . صحبت از دانشجویان بهایی و مدیران خصوصی بهایی بود. و مشارکت اقلیت ها در مدیریت کشور. ایشان مطرح کردند که خودشان از اقلیت ها هستند. نماینده ی ایران سپس شرح مفصلی از مدیران کرد در منطقه ، مدیران بلوچ در بلوچستان و مدیران ترک در آذربایجان وغیره داد. در مقابل ۴ نماینده کارگران و کمیته ی ایران به موارد نقض حقوق اقلیت ها و مساله تبعیض جنسی پرداختند. به قوانین محدود کننده اشاره کردند و به این که در بسیاری موارد حقوق زنان نصف مردان است. و کارگاه های زیر ده نفر که در آن قوانین کار جریان ندارد واکثرا از کارگران زن استفاده می کنند. در ٨۱ دانشگاه بهاییان حق تحصیل ندارند . زنان حق قضاوت ندارند و ...
مجددا نماینده ایران به پاسخ گویی پرداخت. و گفت که قوانین به گونه ای است که تا سال ۲۰۱۰ تبعیض ها برطرف خواهد شد. واز این قبیل . از جمله آن که هیچ گزارشی درمورد نصف بودن حقوق زنان در ایران دریافت نکرده اند و تکرار هما ن مسایل قبل.
یکی از نمایندگان خواهان صدور پاراگراف مخصوص برای ایران شد.
پس از تعطیلی جلسه نمایندگان کنگره کانادا به سراغ ما آمدند و از اینکه نتوانستیم در کنگره کار کانادا شرکت کنیم اظهار تاسف کردند و از من خواستند که در یک ورقه که با خودشان آورده بودند اعتراض کتبی خود را به دولت کانادا اعلام کنم. آنان تلاش زیادی کردند که میان ما و هیات های نمایندگی کشورهای مختلف ارتباط برقرار شود. که به این ترتیب ما بانمایندگان کشورهای استرالیا، فرانسه ، انگلیس ، آلمان، ونزوئلا، ایتالیا جلسات مشترک داشتیم. با تمام آنها قرار گذاشتیم و برای همه ی آنها وضعیت کارگران ایران را توضیح دادیم. همه با حمایت از ما آدرس ها وایمیل های خود را دادند و از ما خواستند که روابط بیشتری داشته باشیم.
مهمترین ملاقات ما با M RagHwan مسول بازرسی های ILO و رییس پانک سول بازرس مخصوص ایران بود. او بسیار مسلط آگاه و طرفدار کارگر بود.
او وزیر کار ایران را فردی ضد کارگر و حکومت ایران را دارای تفکرات ضد کارگری می دانست. اما می گفت حرف ما برد ندارد و ILO ملاحظات خاص خودش را دارد. او تاکید کرد که اگر پانگ سول این بار به ایران بیاید حتما با تشکل های مستقل کارگری تماس می گیرد
ملاقات با نمایندگان CGT
آقای ژان فرانسوا کو رب نماینده روابط بین المللی CGT بود ابتدا من صحبت کردم که فرانسه به عنوان بزرگترین سرمایه گذار در صنایع نفت و گاز و اتومبیل در ایران موظف است که مقاوله نامه های بین المللی را در مورد نیروی کار به اجرا در آورد. شرکت های توتال رنو و پژو که بیشترین سرمایه گذاری ها را در ایران دارند درمورد حقوق کار در مناطق سرمایه گذاری کاملا بی تفاوت هستند.آن ها باسودهای کلانی که میبرند] تنها بهفکر غارت منابع هستند ودر پایمال کردن حقوق کارگران دخالت مستقیم دارند. در صنایع نفت و گاز و اتومبیل سازی کارگران حق تشکیل اتحادیه وسندیکا را ندارند. حق برگزاری مراسم جشن اول ماه مه راندارند.از حق انتخابات آزاد برای تشکیل تعاونی های مسکن و یا سایر تعاونی ها برخوردار نیستند و حتی بر روی تشکل های ساده مانند گروه کوهنوردی و یا فعالیت هایی از این قبیل شدیدا کنترل اعمال می شود. کارگران در این بخش ها حق قراردادهای دسته جمعی را ندارند و مورد فشار اخراج ها، نداشتن قرارداد دائم کار قرار دارند. به نظر ما اتحادیه کارگران فرانسه می تواند از طریق روابط با اتحادیه های این شرکت ها و با مراکز اتحادیه ای از این شرکت ها بخواهد که حداقل، استانداردهای نیروی کار را رعایت کنند.
در مقابل وی بحث ورود گروه های سیاسی با مسایل اتحادیه ای را مطرح کرد که نباید این دو مساله با هم مخلوط شود. مثلا گفت که گروه های سیاسی به ما مراجعه کرده اند و از ما خواسته اند که دولت ایران را محکوم کنیم و به آن اعتراض کنیم. در حالی که اتحادیه ها مسایل سیاسی را دنبال نمی کنند و به مسایل کارگری و استانداردهای کارگری می پردازند. و گروه های سیاسی نمی توانند نمایندگان کارگری باشند. ما با اتحادیه های و گروه های کارگری می توانیم ارتباط داشته باشیم. و نه با گروه های سیاسی از جمله آنکه شما پارسال با آمدن نمایندگان ما به ایران مخالفت کردید که علت آن برای ما معلوم نیست.
من به آن ها توضیح دادم که علت مخالفت ما آن بوده است که نمایندگان CGT ویزای رسمی نداشته ومی خواستند با ویزای توریستی بیایند که در این صورت به علت حساسیت شرایط،ملاقات ما با آنها مشکل می شد. زیرا CGT هم اماده نبود تا در سطح بین المللی اعلام کند که آنها نمایندگان CGT هستند. اما اگر اعلام کند و با هماهنگی قبلی بیاید ما از آنها استقبال می کنیم.
ملاقات با دیوید کاکرافت رئیس اتحادیه حمل و نقل بین المللی که فردی مسن و دارای تجربه ی زیادی در مسایل اتحادیه ای است.، قبل از شروع سخنرانی او در روز یازدهم ژوئن صورت گرفت. او نطق خود را برای دفاع از منصور اسالو آماده کرده بود. اجلاس ILO شامل دو بخش است. یکی کمیته های سه جانبه برای بررسی پرونده دولت ها و روابط کاری و یکی هم مربوط به اظهار نظر دولت ها ونمایندگان کشورهای مختلف بر روری مسایل گوناگون. از جمله مسایل مربوط به اشتغال ، خواربار جهانی، بهداشت کار و ... در این اجلاس کمیته های مختلف از کشورهای گوناگون نتیجه ی تحقیقات و بررسی های خود را ارائه می دهند. دیوید کاکرافت در میان حدود ٣۰ سخنران از کشورهای مختلف قرار داشت. نوبت او نزدیک به ساعت ۹ ونیم شب بود. درسخنرانی اش به طور مفصل از منصور اسالو دفاع کرد . هیات نمایندگی کشورهای مختلف آرمی با عکس اسالو را به سینه زده بودند و برچسب هایی با شعار"منصور اسالو را آزاد کنید بر روی میزهای کنفرانس دیده می شد. قبل از جلسه ی سخنرانی با هم گفت و گو داشتیم. او گفت حنفی روستاندی نماینده ی اتحادیه حمل و نقل بین المللی از آندونزی که برای دیدار اسالو به تهران آمده بودو موفق به دیدار نشده بود در بازگشت مورد بازجویی قرار گرفته است.درفرود گاه گذرنامه اورا گرفته اند ودردسر زیادی داشته است.
اما ما تصمیم داریم باز هم نمایندگان مستقل را به ایران بفرستیم. و به دنبال نمایندگانی می گردیم که میان ما و دولت ایران واسطه باشند و از کشورهایی انتخاب شوند که با دولت ایران روابط خوبی دارند. او می گفت ما این کاررا ادامه خواهیم داد. و تا آزادی او عقب نشینی نمی کنیم.
اجلاس ILO دستاورد دیگری نیز داشت: ثابت کرد که اگر مبارزات کاررگان برای بدست آوردن حقوق خود ادامه یابد مجامع جهانی مجبور به پذیرش جنبش مستقل کارگری هستند. هر چند که بخواهند در تعامل بر دولت ها بر آن سرپوش بگذارند، اما موفق نمی شوند.
درخارج از اجلاس مقابل مقر سازمان ملل متحد در روز ششم ژوئن جمعی از ایرانیان که حدود پنجاه نفر میشدند از کشورهای مختلف اروپائی گردهم آمده بودند ودرحالی که باران شدیدی می بارید تجمع خودرا در اعتراض به حضور ایران وبی توجهی به حقوق کارگران درایران برگزار کردند
گزارش کمیته مخصوصILO درپایان بحث هادر باره ایران ،خواهان تداوم هم کاری با ایران بود .یک مهلت شش ماهه به ایران داده میشد تا گزارش جدیدی از پیشرفت درزمینه رفع تبعیض جنسیتی وتبعیض در مورد اقلیت ها ارائه دهد.
مهم ترین نتیجه مشارکت دراین اجلاس ها، همان ارتباط بانمایندگان کارگری کشورهای دیگر است دولت ها به راحتی با یکدیگر سازش کرده و کنار می آیند زیرا همه آن ها در برابر کارگران در یک جبهه قرار دارند. اتحادیه های کارگری کشورهای مختلف تفاوت های زیادی دارند. شناخت آن ها میتواند برای جنبش کارگری ایران اهمیت زیادی داشته باشد.
در پایان باید از همه کسانی که امکان این مسافرت رافراهم کرده اند بخصوص آقای مهدی کوهستانی نژاد تشکر کنم.
|