یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کسی که مواد غذائی را کنترل می کند - ۲


Annette Groth وAlexander King - مترجم: ناهید جعفرپور


• تنها با یک تغییر پایه ای رادیکال در سیاست زراعی و رفع موانعی که در بالا نام برده شد و همچنین لغو پیمان های ناعادلانه تجارت آزاد و ممنوعیت کمک های مالی زراعی (برای صادرات) می توان به گرسنگی در جهان غلبه نمود. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ تير ۱٣٨۷ -  ۲۴ ژوئن ۲۰۰٨


منطق هائی که دلالت بر جهات مثبت تغییرات ژنتیکی در تولیدات زراعی دارند، به آسانی رد شدنی هستند: موادغذائی ژنتیک دستکاری شده ارزان تر نیست بلکه برعکس ذرت های ژنتیک دستکاری شده در آمریکا یک سوم قیمت گران تر از ذرت های معمولی می باشند و از آنجا که در این صورت آفات مقاوم تر می شوند، لذا در کاشت انواع گیاهان ژنتیک دستکاری شده باید مواد شیمیائی زراعی ی بیشتری بکار برده شوند. همچنین در صورت عدم استفاده از مواد شیمیائی لازم برداشت هم چندین برابر نخواهد شد. حتی محققان دفاتر بررسی و تخمین پیامد های تکنیک ژنتیکی در مجلس آلمان به این نتیجه رسیده اند که مزایای تکنیک ژنتیکی ثابت نشده اند.
بله منظور از بکار بری تکنیک ژنتیکی از همه مهمتر بر سر این مسئله است که بازارموادغذائی را رهبری نمود. یکی از کارمندان سابق کنسرن مون سانتو یکبار گفته است که :" کنسرن مون سانتو می خواهد رهبریت مواد غذائی جهان را داشته باشد".
هنری کسینجر سیاستمدار پر نفوذ آمریکائی در همان سال های ۷۰ گفته بود که:" کسی که نفت را کنترل کند در این موقعیت قرار خواهد داشت که تمام ملت ها را کنترل کند: کسی که مواد غذائی را کنترل کند، انسانها را کنترل خواهد نمود".
همین امروز ۵ کنسرن مهم جهان رهبریت بر ۹۰% بازار غله جهان را بر عهده دارند. تنها دو کنسرن رهبری کننده بازار یعنی کنسرن های کارگیل و "آ د ام" ۶۵% تجارت جهان را کنترل می نمایند.
همین حالا سوپرمارکت های زنجیره ای جهانی ای چون کرفور، مترو، وال مارت، آهولد و تسکو به بازار مواد غذائی جهان فشار می آورند: آنها هر چه بیشتر سوپر مارکت های کوچک و متوسط را ورشکست می کنند و از این طریق تولید کنندگان را که برای محصولاتشان همواره کمتر دریافت می کنند، تحت فشار قرارمی دهند. در هندوستان در حال حاضر جنبش اعتراضی بزرگی وجود دارد که بر علیه این تلاش های رهبران بازار مبارزه می کنند. زیرا که توسط این سوپرمارکت های زنجیره ای ۱۰ میلیون سوپر مارکت کوچک و متوسط و واسطه درآمد خود را می توانند از دست بدهند.
احیای " انقلاب سبز" تهدیدی واقعی و جدی برای بخش غیر رسمی ارائه بذر به دهقانان خرد می باشد. دهقانان خردی که تا کنون هنوز ٨۰ تا ۹۰ درصد نیاز جهان را پوشش می دهند. بذر میان آنان رد و بدل می گردد و یا از بازار های غیر رسمی به قیمت ارزان خریداری می گردد. با انقلاب سبز میبایست این سیستم قابل دسترس برای همه و ارزان استفاده از بذر با سیستم رسمی ای که از کنسرن های چند ملیتی فرمان می گیرند معاوضه گردد. از این طریق دهقانان وابسته به بذر صنعتی می شوند. همچنین این کار خود به گسترش گیاهان ژنتیک دستکاری شده یاری خواهد رساند.
به بحران مواد غذائی همچنین مواد سوختی زراعتی هم یاری می رسانند. البته این نوع کاشت به تنهائی برای درجه گرانی مسئول نمی باشد اما طبق تخمینات ٣۰ تا ۷۰ درصد افزایش قیمت های مواد غذائی به افزایش کاشت و استفاده گیاهان برای تولید مواد سوختی (بنزین) ربط پیدا می کند.

با وجود انتقادات روبرشد به کاشت مواد سوختی زراعتی از سوی بانک جهانی، سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، آژانس انرژی اروپائی و بخصوص از سوی تعداد بیشماری از سازمانهای کمک به کشورهای درحال توسعه و همچنین جوامع متمدن جنوب جهان، اما اتحادیه اروپا همچنان در کاشت این نوع مواد سوختی مصر است. در هر حال می بایست کمک های مالی جاری بشوند و وزیران محیط زیست اتحادیه اروپا می خواهند در آینده تنها اجازه یک چنین مواد سوختی زراعتی را برای آنهائی که سیستم جنگل های طبیعیشان ویران نشده است، بدهند. افزون براین می بایست در آینده مواد سوختی بیولوژیک بجای اینکه از ذرت یا جو گرفته شوند از سایر مواد زاید آلی بدست آیند تا بدینوسیله جلوی کمبود مواد غذائی و به دنباله آن قیمت های بالای موادغذائی گرفته شود. بعلاوه کمیسیون اتحادیه اروپا می خواهد تنها آن مواد سوختی را مجوز بدهد که از تولید تا مصرف حداقل ٣۵ درصد گازکربنیک کمتر از مواد سوختی فسیلی تولید می کند.
اینکه آیا این وظیفه اصولا بطوری سیستماتیک اجرا می شود و بطور موثر کنترل می شود، بسیار مبهم است.
مقاومت بزرگ در برابر کاشت مواد سوختی زراعتی بخصوص از سوی بیشماری ازسازمانهای کشورهای جنوب جهان صورت می گیرد. آنها تاکید دارند که پیامدهای افزایش صادرات این نوع مواد سوختی نه تنها باعث از بین رفتن جنگل های طبیعی ( قطع کردن درختان) می شود بلکه همچنین باعث بالا رفتن کمبود آب و ایجاد فرهنگ اداره کردن انحصاری خواهد شد. مسئله قابل اهمیت در اینجا بخصوص طرد خشونت بار دهقانان خرد و یا گرفتن زمینهای ملت های سرخپوست که برای تولید نیشکر یا نخل های دانه های روغنی کاشت می کردند، می باشد. زمین های آنان از آنها گرفته می شود و برای تولید مواد سوختی زراعتی استفاده می گردد.
از سوی دیگر این کمبود مواد غذائی و گرانی آن از سوی بازار های بورس هم دامنه دار تر می شود. صندوق های بازنشستگی آمریکائی و اروپائی در کنار سهام نفت دربخش سهام مواد اولیه ای غذائی ای چون سویا و گندم و ذرت سرمایه گذاری می کنند. هرچه قیمت این مواد اولیه گران تر شود منفعت سهام داران بیش تر خواهد بود.
از طریق احتکار معنوی مواد اولیه، قیمت ها در بازار های مواد اولیه تا ۲۰% افزایش یافته اند واین منحنی قیمت ها همواره می تواند بالا تر رود. همانطوری که در حال حاضر در باره نفت مشاهده می کنیم. هرهفته در حدود یک تا دو میلیارد دلار آمریکائی دیگر در بخش مواد اولیه به جریان می افتد. برای اینکه مجموعه محصول غلات آمریکا را خرید طبق تخمینات احتیاج به ۱۲۰ میلیارد دلار است ـ مبلغی کوچک برای سهامداران بازار بورس که روزانه در حدود ٣۰۰۰ میلیارد دلار آمریکائی را به جریان می اندازند. بورس بازی و احتکار مواد غذائی یک جنایت است و باید ممنوع گردد. دولت هندوستان این مسئله را فهمیده است و از ابتدای سال ۲۰۰۷ این کار را برای گندم، برنج، انواع حبوبات و نخود ممنوع نموده است. کمی بعد این ممنوعیت شامل روغن سویا و سیب زمینی هم گردیده است.
شورای زراعی جهانی در گزارش علنی شده ماه آپریل خود خواهان این شده است که باید بجای صنایع زراعی صادراتی، کشاورزان خرد در مرکز بهره برداری های زراعی قرار گیرند: تکنولوژی متناسب، تقسیم عادلانه زمین و ذخایر و همچنین دسترسی بهتر به آموزش و وام دهی میبایست نقاط ثقل بهره برداری های زراعی باشند.

تنها با یک تغییر پایه ای رادیکال در سیاست زراعی و رفع موانعی که در بالا نام برده شد و همچنین لغو پیمان های ناعادلانه تجارت آزاد و ممنوعیت کمک های مالی زراعی (برای صادرات) می توان به گرسنگی در جهان غلبه نمود.
در هنگام لیبرالیزه شدن و انهدام خدمات اجتماعی همگانی (انهدام خدمات اجتماعی دولتی)، زمین که سنتا مالکیت اجتماعی داشت و استفاده از آن میان دهقانان و عشایر و حشم داران تقسیم شده بود، خصوصی می گردد.
با تجاری شدن هر چه بیشتر املاک زراعی در خدمت محصولات مواد غذائی و انرژی زراعتی و همچنین برای پارک های جنگلی و سایر تاسیسات جلب توریست یا بعنوان استراتژی انباشت و ذخیره برای طبقه برگزیده ملی، بخصوص گروه های اجتماعی ضعیف چون زنان، جوانان و یا روستائیان تحت فشار قرار می گیرند. برای اینکه آنان بتوانند مجددا بطور قانونی و ضمانت شده به زمین و سایر ذخایر دسترسی یابند، برخی از سازمان های غیر دولتی کمک به کشورهای در حال توسعه برای توسعه مجدد رسوم اختصاصی سنتی حرکت می کنند. این کار خود اقدام مهمی است برای جلوگیری از زمین ربائی و یا به زبانی بهتر جلو گیری از بیرون راندن انسانها از زمین هایشان توسط برگزیدگان ملی و یا کنسرن های خارجی و همچنین جلوگیری از بیشترشدن بورس بازی با زمین.

منبع: Jungewelt


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست