یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در سوگ پل سوییزی پدر ¨مانتلی ریویو¨


مجید تمجیدی


• نه تنها هنر تاسیس مانتلی ریویو در اوج مک کارتیسم, بلکه مافوق هنر تداوم آن به مدت بیش از پنجاه سال, تبدیل آن به یکی از معتبرترین نشریات تئوریک جهانی و مهمتر از همه ایجاد یک شبکه مارکسیستی بین المللی آن کار عظیم و رشک انگیزی بود که بدون سوییزی انجام آن اگرچه نه محال, اما بسیار دشوار بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۵ اسفند ۱٣٨۲ -  ۱۵ مارس ۲۰۰۴


majidtamjidi@yahoo.se

خبر کوتاه بود. پل سوییزی روز ۲۷ فوریه در گذشت. خبری اندوهناک اما نه غیر منتظره, با توجه به کهولت سن او. در حقیقت گرامیداشت چند سال پیش پنجاهمین سالگرد تاسیس مانتلی ریویو (Monthly Rwview) گرامیداشت سوییزی بود و با انتشار شماره ویژه معلوم بود که سوییزی هم دیر یا زود رفتنی است. اما به واقعیت پیوستن همین انتظار طبیعی نیز بسیار اندوهناک بود. در همین چند روزه اخیر بسیاری از مارکسیستها و دوستان و همکاران سوییزی در مورد آثار و فعالیتهای تئوریک حجیم و انبوه او نوشته اند, بسیاری از سرشناسترین مارکسیستهای معاصر که تعداد زیادی از آنان شاگردان او نیز بوده اند. آثار عمیق و وسیع و انبوه سوییزی البته بخشی از زندگی پربار او بود. با این آثار و نظریه ها, مثل نظریه سرمایه انحصاری و مازاد مصرف, بحران و مصرف نامکفی و غیرو میشود موافق یا مخالف بود. اما برای من سوییزی بیش از هر چیز معماری هنرمند, پیگیر و وظیفه شناس در طراحی و تاسیس نشریه مانتلی ریویو در اوج مک کارتیسم بود. نه تنها هنر تاسیس مانتلی ریویو در اوج مک کارتیسم, بلکه مافوق هنر تداوم آن به مدت بیش از پنجاه سال, تبدیل آن به یکی از معتبرترین نشریات تئوریک جهانی و مهمتر از همه ایجاد یک شبکه مارکسیستی بین المللی آن کار عظیم و رشک انگیزی بود که بدون سوییزی انجام آن اگرچه نه محال, اما بسیار دشوار بود.
بر متن وجود انواع گرایشات و نظرات متفاوت در سوسیالیسم دوران جنگ سرد, انتشار مداوم مانتلی ریویو و تبدیل آن به تریبون و چتر پوشش تئوریک موثر و بین المللی, بدون داشتن وسعت نظری عظیم, بدون درک عمیق از سوالات پیشاروی سوسیالیسم و لاجرم آگاهی از عمق کار نظری ضروری, بری از محدودنگریها و فرقه گرایی ها و داشتن قلبی بزرگ امکان ناپذیر بود. هنر بزرگ زندگی و فعالیت سیاسی پل سوییزی دارا بودن این خصوصیت بود. خصوصیتی که موجب شد مانتلی ریویو در این چند ده ساله به تریبون مارکسیستها و سوسیالیستهای متعددی در اقصی نقاط جهان تبدیل شود. بدون اغراق میتوان گفت که هیچ نظریه چپ معتبری در این دوران را نمیشود یافت که یا از طریق مانتلی ریویو طرح و یا معرفی نشده باشد. حتی سرسخت ترین منتقدان و مخالفین نظرات سوییزی نیز جای ویژه ای در این نشریه داشتند. بسیاری از سازمانها و احزاب سیاسی در اقصی نقاط جهان نیز بطور مستقیم و غیر مستقیم از این نشریه تغذیه تئوریک کرده و با نظریه های معتبر مارکسیستی در این چند ده ساله آشنا شده و آن را به نظرات تئوریک سازمان و حزب خود تبدیل کرده اند. حتی نشریات ¨دختر¨ متعدد مارکسیستی که با انتقاد از مانتلی ریویو و یا با هدف تمرکز بر عرصه تئوریک معینی منتشر شدند عمدتا سنتی را که این نشریه متولد کرد ادامه دادند. بسیاری از نو آموزان که بعدا به صاحب نظران معتبر مارکسیستی تبدیل شدند بارها و بارها به نقش تعیین کننده پل سوییزی و مانتلی ریویو در آشنایی آنان با نظرات مارکسیستی و روند رشد فکری خود اشاره کرده اند. برای من, که امکان آشنایی مستقیم با مانتلی ریویو را از چند سال پیش پیدا کرده ام, و شاید برای بسیاری دیگر نیز, علاوه بر نکات فوق, سوییزی و مانتلی ریویو با یک پدیده عزیز و گرامی یعنی هری برورمن و کتاب کار و سرمایه انحصاری نیز تداعی میشود. پروسه تبدیل یک فعال کارگری, هری برورمن, به یک محقق برجسته قرن بیستم پدیده نادری است که بنا به اعتراف خود برورمن نقش پل سوییزی در آن بسیار برجسته بوده است. نه فقط به این دلیل که این کتاب توسط انتشارات مانتلی ریویو منتشر شده و بلافاصله مورد توجه جدی و وسیع قرار گرفت بلکه عمدتا به این دلیل که نقش سوییزی, و همین طور پل باران, در تولد و پرورش برورمن به عنوان یک فعال کارگری تئوریک نقشی بسیار برجسته و تعیین کننده بود. سنتی که متاسفانه در میان چپ سنتی به مثابه کیمیا و ستاره سهیل است. اگر کتاب کار و سرمایه انحصاری تاثیری بسزا بر فعالین کارگری کشورهای مختلف داشت, اگر حوزه سازمان کار, نزدیک به صد سال پس از مارکس و تحت تاثیر برورمن مورد توجه جدی مارکسیستها قرار گرفت اما نقش سوییزی در این میان بسیار مهم بود. نقش مانتلی ریویو در پرورش دهها و دهها نظریه پرداز و محقق عرصه سازمان کار, پیدایش مکاتب مختلف در این عرصه, از جمله مکتب ¨تئوری فرایند کار¨ (Labour Process Theory) و تاثیر عملی آنها بر نگرش فعالین کارگری بین المللی و نوع کار تشکلهای کارگری نقشی تعیین کننده و حیاتی بود. این یکی از مواردی است که علیرغم تفاوتهای نظری با سوییزی بر ارزش و منزلت او نزد من میافزاید. سنتش پردوام و یادش گرامی باد!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست