سخنرانی در سمینار حقوق بشر در ایران
۲۰- ۲۲ ژوئن سن خوزه، کالیفرنیا
داوود نوروزی
•
متاسفانه در کشور ما به راحتی حقوق حقه کارگران، زنان و .... پایمال می شود و فعالین این جنبش ها با اتهامات انتسابی از جمله تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت عمومی سرکوب می شوند تا درس عبرتی باشد مثلا برای سایرین
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۶ تير ۱٣٨۷ -
۲۶ ژوئن ۲۰۰٨
با سلام به حضار محترم:
باید بدانیم که جهان بر مدار عشق و محبت استوار است ، اگر این کره خاکی را همچون کره جغرافیا نگاه کنیم دو قطب نگاه دارنده آن همان عشق و محبت است، عشق به هم نوع، عشق به جهان هستی و آفریدگار آن و محبت به همه، در جهانی که بر مدار عشق و محبت می چرخد حق هیچ کس ضایع نمیشود. باید بدانیم بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، مساوی و عدالت می بایستی برای همه باشد. چو عضوی به درآورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار، با رعایت حقوق دیگران و عشق و محبت به دیگران می توان جهانی به دور از خشونت و جنگ داشت. جهانی سرشار از زیباییها. ایران مهد حقوق بشر است. کوروش بزرگ هزاران سال پیش از حقوق بشر سخن گفته. برای رعایت حقوق بشر می بایستی قانون حاکم باشد و انسانها قوانین را برای بهتر زیستن مدون می سازند.
بعد از صنعتی شدن جهان و قدرت گرفتن صاحبان سرمایه کارگران برای دفاع از حقوق حقه خود به ایجاد تشکلهای صنفی همانا سندیکاها روی آوردند زیرا هیچ گاه صاحبان سرمایه به حقوق خود قائل نبوده و همواره در فکر استثمار کارگران بوده اند. در ایران سالها از تاسیس سندیکاها می گذرد اما صاحبان قدرت و ثروت همواره در پی از هم پاشیدن سندیکاها این مدافعان واقعی حقوق کارگران بوده اند و همیشه حقوق حقه کارگران که در قالب توافقنامه ها، پیمانهای دسته جمعی و قوانین سندیکایی بوده دستخوش حمله بیرحمانه صاحبان صنایع سرمایه و قدرت بوده اند. مطالبات انباشته شده کنونی که سالیان سال است پرداخت نشده با رنج فراوان و خون دل خوردن اعضای سندیکاها به دست آمد. با نبود سندیکاها سفره کارگران خالی و خالی تر می گردد و آنگاه که بی پناهی کارگران نمود واقعی پیدا کند و عدالت از میان برود دوباره شروع دیگری برای بربریت قانون جنگل است و انسانها تنها تر از گذشته.
با انبوه شدن مطالبات در تمامی بخش های کارگری در ایران ، شوراهای اسلامی کار که آنها را می توان بازوی مشورتی کارفرما تلقی کرد آن وجهه و اعتبار اندکی را هم که کارگر برای آنها در نظر گرفته بود از دست داد و مجبور به سکوت و تغافل شد در بخش حمل و نقل درون شهری یعنی شرکت واحد کارگران به گذشته رجعت کردند و برای فعال کردن سندیکای خود که از سال ۱٣۶۲ از فعالیت باز مانده بود اقدامات قانونی راشروع کردند بعد از ورود نمایندگان آی ال او به نامهای آقایان تاپیولا و واندرلان به تهران و مطرح شدن سه جانبه گرایی، توافقاتی بین هیئت ایرانی و سازمان جهانی کار به خصوص مقاوله نامه های ٨۷ و ۹٨ به امضا رسید ، هیئت موسس احیای سندیکای کارگران شرکت واحد با تکیه بر قانون اساسی و مقاوله نامه ها و عضویت ایران در آی ال او شروع به عضو گیری نمود.
اما عده ای در حزب خانه کارگر که منافع نا مشروع خود را از دست رفته می دیدند در تاریخ ۱۹/۲/۱٣٨۴با همدستی شوراهای اسلامی کار ، مدیریت و حراست شرکت واحد به محل سندیکای شرکت واحد واقع در محله حسن آباد حمله و با ضرب وشتم کارگران و تخریب اموال سندیکا و برید ن زبان اسالو در حضور پلیس مخالفت خود را با احیای سندیکا ها علنی کردند همچنین در تاریخ ۲۱/۲/۱٣٨۴ با پرتاب بمب آتش زا به درون سندیکا هیئت موسس احیای سندیکا را تهدید کردند اما در نهایت با در ج ۲ مرحله آگهی در روزنامه های کثیر الانتشار مجمع عمومی اول در تاریخ ۲٣/۲/۱٣٨۴ برگزار شد اما بدلیل نرسیدن به حد نصاب مجمع عمومی دوم در تاریخ ۱٣/٣/۱٣٨۴ با وجود فشارهای امنیتی در ابتدای کار ، برگزار شد و اساسنامه سندیکا به تصویب واعضای هیئت مدیره و بازرسین منتخب شده ومدارک آنها به نهادها و سازمان های قانونی تحویل شد ، از اینجا سندیکا عملا نمایندگی کارگران را به عهده گرفت و با جدیت پیگیری کرد با عدم پذیرش خواسته ها ی کارگران از سوی مدیریت شرکت واحد اولین اعتراض سندیکایی با حضور گسترده اعضا به صورت حضور در محل کار و انجام امور محوله در طی روز با روشن نگاه داشتن چراغ های اتوبوس ها در تاریخ ۱٨/۶/۱٣٨۴انجام گرفت که بیش از ٨۰% از اعضا شرکت داشتند در این اعتراض چند تن از اعضا ی هیئت مدیره و فعالین دستگیر و روز بعد آزاد شدند اعتراض خود جوش در تاریخ ۲/۷/۱٣٨۴ از سوی رانندگان اعلام شد اما سندیکا به جهت اینکه دوم مهرماه اولین روز بازگشایی مدارس بود آن را ملغی اعلام کرد تا دانش آموزان در اولین روز بازگشایی مدارس با مشکلی مواجه نشوند و سعی شد با مدیریت شرکت واحد ارتباط بیشتری برای تحقق خواسته های کارگران بر قرار شود اما مدیریت آن زمان هیچگاه نپذیرفت بر سر میز مذاکره بنشیند ، تا اینکه بعد از دستگیری اعضای هیئت مدیره در تاریخ ۱/۱۰/۱٣٨۴ اولین اعتصاب برای تاریخ ۴/۱۰ /۱٣٨۴ با محوریت منطقه ۶ شرکت واحد شکل گرفت و در نتیجه آقای قالیباف شهردار تهران در ساعات آخر شب در جمع کارگران معترض حاضر و اعلام کرد بیش از ٣۴ مورد از خواسته های برحق کارگران را شناسایی و در صدد رفع آن بر می آید و حتی قول آزادی کارگران دستگیر شده را داد اما هیچ یک از این خواسته ها محقق نشد ، به دلیل عدم رسیدگی به خواسته های کارگران اعتصاب دیگری با قدرت هر چه تمامتر برای تاریخ ٨/۱۱/۱٣٨۴ از سوی سندیکا اعلام شد و در اطلاعیه صادره از سوی سندیکا احقاق حقوق از دست رفته کارگران و آزادی منصور اسالو از مهمترین خواسته های کارگران بود ، اما باز هم پلیس امنیت و حراست شرکت واحد با شدت هر چه تمامتر سرکوب اعتراض را در پیش گرفتند که منجر به دستگیری صدها نفر شد بعد از آزادی اعضای هیئت مدیره و فعالین از زندان اعضای سندیکا به محل کارشان یعنی شرکت واحد مراجعه کردند اما از اشتغال آنها جلوگیری به عمل آمد و جواب ، تنها اخراج بود با اینکه دادگاه انقلاب اشتغال به کار اعضای سندیکا را بلا مانع اعلام کرد هیچ کارگری به سر کار بر نگشت .
اعضای اخراجی شرکت واحد به ادارات کار مراجعه و با طرح شکایت در آن اداره خواستار بازگشت به کار خود شدند ، اما ادارات کار از پذیرش و ثبت شکایات کارگران سندیکایی که از وظایف قانونی اداره کار است سر باز زد ، اداره کار شرق تهران به مدت یکسال کارگران را معطل نگه داشت و هر از گاهی چند تن از کارگران را به حراست شرکت واحد معرفی کرد و با گرفتن تعهد نامه های متعدد به کار بازگرداند شکایت کارگران که باید ظرف ۱۵ روز رسیدگی می شد پس از یکسال پذیرفته شد ، این مرحله شروع سر در گمی هر چه تمامتر کارگران اخراجی بود ، در مرحله اول در هیئت تشخیص اکثر رانندگان اخراجشان تایید و با اعتراض کارگران پرونده ها به هیئت های حل اختلاف سپرده شد در هیئت های حل اختلاف برای یک موضوع واحد، یعنی تلاش برای احیای سندیکا و تشکل مستقل کارگری چند گونه رای صادر شد در اداره کار شرق و جنوب کارگران بدون هیچ گونه مزایایی با احتساب ماده ۲۷ اخراج شدند ، در اداره کار غرب عده ای حکم بازگشت به کار گرفته و تعدادی اخراج خارج اراده کارگر شدند . کارگرانی که حکم بازگشت به کار گرفته اند بعد از گذشت یکسال هنوز به سر کار بازگردانده نشده اند و کارگران اخراجی از هر سه اداره کار (غرب ، جنوب و شرق) در دیوان عدالت اداری طرح شکایت کردند و اکنون بعد از گذشت یکسا ل از طرح شکایت در دیوان عدالت اداری آنجا هم احکام غیر قانونی تایید شده در ادارات کار را مورد تایید قرار داده است . این در حالی است که در اخراج خارج از اراده فقط باید کارگر در صورت شکایت به کار بازگردانده شود . البته قابل ذکر است همواره به این نحو بوده ، اگر کارگران در هر جا خواستار حقوق خود باشند و اعتراض صنفی کنند ، اعتراضشان سرکوب و پرونده آنها به مراجع قضایی فرستاده و با خوردن مهر امنیتی در پرونده استقلال از مراجع رسیدگی کننده به پرونده گرفته و همه نگاه ها امنیتی می شود .
قبل از دستگیری ها و زندان ها و بیکار شدن ها هرگاه اعضای سندیکا به اداره ای مراجعه کردند با نیروی پلیس مواجه بودند به همین نحو بعد از اخراج نیز به هر اداره ای مراجعه می شد دستور از بالا می آمد و آنها می بایستی نظر شورای تامین استان و اطلاعات و امنیت را در نظر می گرفتند و بعد جواب می دادند اصل مطلب اینجاست که موضوع در کل عوض شده است کارگران شرکت و احد خواستار سندیکا و یک زندگی شایسته اند اما جواب آنها زندان و ضرب وشتم و بی کاری است اگر به اطلاعیه های سندیکا مراجعه شود ما هیچگاه خواستار براندازی حکومت نبوده ایم ما هیچگاه کار سیاسی نکرده ایم ، ما همیشه دردی مشترک با همه کارگران داشته ایم ، یعنی سفره ای خالی همواره به چشم یک دشمن و عامل خارجی به ما نگاه کرده اند ما هیچگاه با هیچ گروه و کشوری پیمان نبسته ایم که جلوی حکومت بایستیم یا در نظم اخلال کنیم در سال ٨۴ خط فقر ٣۰۰۰۰۰ تومان اعلام شد در صورتی که پایه حقوق کارگر ۱۲۰۰۰۰ تومان بود ، ما مسلمانیم و در آموزه های دین اسلام و هر دین الهی دیگری نیامده که برای پر کردن سفره خود به کارهای نا مشروع بپردازیم اگر بخواهیم پاک و شرافتمندانه زندگی کنیم خلا ۱٨۰ هزار تومانی میان خط فقر و پایه حقوق اعلام شده توسط وزارت کار را چگونه پرکنیم متولیان امور اول این سوالات را پاسخ دهند بعد ما را به زندان ببرند درد های دیگری نیز وجود دارد ، دردی به مراتب بزرگتر، مثلا سازمان جهانی کار هر ساله اجلاس هایی برگزار می کند که نمایندگان آن از کشور های متعدد که اکثر نمایندگان از سوی دولت ها تعیین می شوند در آن شرکت می کنند . از ایران نیز نمایندگانی که از طرف دولت در آنجا حاضر می شوند به سازمان جهانی کار می گویند که ما در کشور خود در پی اصلاح امور مربوط به کار و کارگر هستیم و در کشور خود در کنفرانس های خبری متعدد سخن از دست آورد های چنین و چنان می گویند و هرساله موجب به تعویق افتادن هر چه بیشتر کارها می گردند . این نمایندگان به اسم کارگر در آن جلسات حاضر و از فشارهایی که به کارگران می آید و سفره های خالی آنها بی خبرند ، کارگران شرکت واحد برای داشتن تشکل مستقل کارگری تاوان سختی می پردازند سه سال است بیش از سی نفر از اعضای فعال و هیئت مدیره سندیکا بی کار و بدون داشتن حتی دفترچه های خدمات درمانی در سخت ترین شرایط به سر می برند ، کدامیک از این نمایندگان برای یک بار در آن سازمان از درد کارگران شرکت واحد ، کیان تایر ،البرز ، نساجی کردستان ، نیشکر هفت تپه و بسیاری دیگر از کارگران که هر روزه با مشکل معیشت و کار روبروهستند سخن به میان آورده اند .
آری این دردی بزرگ است کارگران راهها را می سازند ، خانه ها و بیمارستانها ، کارخانه ها و همه زحمات بر دوش این عزیزان است عرق می ریزند و زحمت می کشند اما برای گرفتن سهم خود می بایستی خون دل بخورند ، ضرب و شتم شوند ، زندان برون و در نهایت از کار بیکار شوند و با بدبختی روزگار بگزرانند اما صاحبان سرمایه و مدیران در پشت میز ها با بهترین حقوق و زندگی و رفاه کامل در جهانی اینگونه ، کدام حقوق بشر ، ما از چه سخن می گوئیم . کارگران بزرگترین جرمشان کارگر بودن آنهاست .
در آخر نظرتان را به مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر که همان حقوق کارگر است جلب می کنم و در پایان با شعری که از اعماق وجودم جوشیده است سخنم را به پایان می رسانم :
از آنجا که شناسائی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی و عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد ، از آنجا که عدم شناسائی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه گردیده است که روح بشریت را به عصیان وا داشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالا ترین آمال بشر اعلام شده است ،
از آنجا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر بعنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد ،از آنجا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بین الملل را مورد تشویق قراردادو ،
از آنجا که مردم ملل متحد ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی کمک کنند و در محیطی آزاد وضع زندگی بهتری بوجود آورند ،
از آنجا که دول عضو متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر وآزادی های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تامین کنند
و از آنجا که حسن تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق و آزادی ها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد ، مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع این اعلامیه را دائما مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت احترام این حقوق و آزادی ها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها ، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهایی که در قلمرو آنها می باشند ، تامین کنند .
ولی متاسفانه در کشور ما به این واقعیات هیچ توجهی نشده و به راحتی حقوق حقه کارگران ، زنان و .... پایمال می شود و با اتهامات انتسابی از جمله تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت عمومی سرکوب می شوند تا درس عبرتی باشد مثلا برای سایرین.
بیا در هر دلی جایی برای خویش پیدا کن
به آهنگ محبت آتشی از عشق برپا کن
ندارد برکه اندوه مروارید امیدی
دلت را مهربان وسعت بخش ورنگ دریا کن
چه لطفی دیده ای در حلقه چشمان اشک آلود
بیا زیبایی لب های خندان را تماشا کن
ندارد گوشه گیری حاصلی از خویش بیرن آ
به سوی سمان عشق اگر شد روزنی وا کن
گذشت امروز تو دیروز هرگز بر نمی گردد
هر آنچه مانده را در یاب از این پس فکر فردا کن
گرفتم هر چه دارد این جهان از تو برای توست
جهان جایی ندار می توانی در دلی جا کن
داود نوروزی
عضو هیئت مدیره سندیکایی شرکت واحد
|