یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سخنان خواندنی علی دایی در برنامه ی مثلث شیشه ای



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۷ تير ۱٣٨۷ -  ۲۷ ژوئن ۲۰۰٨


- در درجه اول میخواهم به خاطر روحیه جنگنده ای که در تو وجود دارد و اصولا خاصیت آذری ها تلاش هر چه بیشتر برای اثبات خودشان است بهت تبریک بگویم بخاطر اینکه همیشه پاسخ سوالها و انتقادات را با تلاش بیشتر می دهی و خیلی برای همه جالب بود که تیم ملی با وجود همه این فضاهایی که بوجود آمد به عنوان سرگروه صعود می کند به دور بعدی، و از این بابت لازم است که در ابتدای کار قبل از شروع انتقاداتم به شما تبریک بگویم و همین طور تیمی که مربی گری میکنید.

*خواهش میکنم. ما در خدمتیم.

- آقای مهندس علی دایی! شما خودت می پذیری که الان در ذهن خیلی از مخاطبان فوتبال، نه فقط در ذهن تمام ملت ایران به عنوان یک نماد فوتبال ایرانی برای کشورمان، حتی در اکثریتی به عنوا ن یک اسطوره فوتبالی شناخته می شوید یا خیر؟

*ببینید این وظیفه من را سنگین تر می کند و این لطف مردم است که نسبت به من دارند و من تا آنجایی که توانستم سعی کردم در خدمت این مردمی که نسبت به من لطف داشتند باشم، الان هم خیلی دوست دارم که در این لباس باعث شادی و خوشحالی آنها شوم و از اول هم برای اینکه بتوانم مردم را خوشحال کنم آمدم.

من یازده سال افتخار این را داشتم که با لباس بازیکنی این مردم را خوشحال کنم و در خدمت این مردم باشم و الان هم دوست دارم که در لباس دیگری در خدمتشان باشم و خیلی دوست دارم تا آنجایی که می توانم با مردمی که عاشقانه ماها را دوست دارند و تیم ملی شان را دوست دارند برایشان کار کنم.

-بسیار خب، علی جان یک بخشی از فرمایش شما که گفتی وظیفه من را سنگین می کند من اشاره ام به همین بحث است، مردم از رضا رشیدپور که یک مجری ساده و معمولی تلویزیون است توقعات زیادی ندارند انتظار ندارند که رفتارش خیلی استاندارد باشد، می گویند یک مجری ساده تلویزیونی است ولی علی دایی یک نماد اسطوره ای فوتبالی است، شاید خیلی از مخاطبین فوتبالی انتظار ندارند که علی دایی انقدر عصبانی باشد، علی دایی بعضی اوقات با پرخاش با خبرنگاران برخورد کند، حتی یکی از دوستان فیلمی به من نشان داد که عصبانیت از حد گذشته بود، بلند شده بودی و میخواستی خبرنگار را از سالن گفتگو بیرون کنی، میگویم از این اسطوره فوتبال شاید مردم خیلی وقتها این انتظار را ندارند.

*به نظرم شما در خواب دیده باشید، اصلا فیلمی وجود ندارد خودم دوست دارم چنین فیلمی را ببینم، من شاید باهاشون جرو بحث کردم ولی هیچ موقع به هیچ خبرنگاری بی احترامی نکردم تا الان.

هیچ کس نمی تواند بگوید و همانطور که گفتم در خواب و رویا این مسئله را دیده باشید ،چنین چیزی اصلا امکان نداردو چنین فیلمی اصلا موجود نیست که شما بخواهید به من بگویید.

اما ببینید همه چیز دو طرفه است، احترام احترام می آورد، من اگر به طرفم احترام بگذارم ، به خودم احترام گذاشتم، همیشه هم همینجوری بوده، من اگر احترام شما را نگه دارم اول از همه به خودم احترام گذاشتم به خاطر آن همیشه سعی کردم این کار را انجام دهم.

خب بعضی مواقع بوده به خاطر موقعیت شغلی ادم عصبانی می شود ولی همانطور که می گویید این را قبول دارم باید این عصبانیت را خیلی کمتر کنم و خیلی سعی کردم.

من نمیخواهم راجع به این مسائل که چرا مثلا در بازی های باشگاهی آدم عصبانی می شود و یک سری مسایل دیگر و در بازی های ملی و یا مثلا این شش بازی که من با سایپا در نیمکت سایپا بودم ، یا شش بازی که من با تیم ملی در نیمکت تیم ملی بودم، شما چنین چیزهایی دیدید؟
در یک سری شرایط و جوی است که متاسفانه در فوتبال ما یک سری مسائل دیگر مطرح است که شاید خیلی ها را نتواند بگوید و و هیچ موقع هم نمی تواند بگوید ولی این را قبول دارم که بعضی موقع ها عصبانی شدم ولی نه اینکه بخواهم کسی را از سالن بیرون کنم، اینها درست نیست.

-حالا این فرضیه ای که شما می فرمایید در شرایطی است که شما به عنوان یک مربی خیلی عادی مثل بقیه مربی ها مطرح باشید ، من می گویم با فرض پذیرش اینکه مردم علی دایی نماد و سنبل و و اسطوره ای از فوتبال در کشورشان می دانند ،حتی آن عصبانیت های مقطعی هر دلیلی که داشته باشد، از نگاه مردم قابل پذیرش نیست می گویند این علی دایی است و باید فرق کند با بقیه.

*حرف تان درست، اما مردم هم می دانند که علی دایی نه ربات است نه ماشین، ما هم اعصاب داریم .

شما اگر نگاه کنید که مثلا در ایران بزرگترین معضل این است که تا بازی تمام می شود میکروفون را می گیرند جلوی آدم که مصاحبه کنند، اگر مثل همه جای دنیا یک ده دقیقه ، یک ربع وقت بدهند که ادم برود در رختکن، براعصابش مسلط شود مطمئنا خیلی بهتر است، اما ما اینجا چنین کاری را انجام نمی دهیم درست وقتی بازی تمام می شود حالا داور یک اشتباهی کرده یا مثلا تیم باخته، درست همان موقع میکروفن را می آورند .
ما باید یک خورده وقت دهیم،صبر کنیم ده دقیقه ، پانزده دقیقه بگذرد،زنگ بزنید به ما که بیائیم در اتاق کنفرانس صحبت کنیم.

-حالا شاید به قول شما در فیلمی که من در خواب دیدم آن خبرنگار خیلی سعی می کند خودش را به شما نزدیک کند و همین قضیه باعث عصبانیت بیش از حد شما می شود.

*نه مطمئنا آن چیزی که شما گفتید در اتاقی و جایی اتفاق افتاده و حتما من وقت داشتم و گرنه چنین چیزی اتفاق نیفتاده ، تا الان یادم نیست که به یک خبرنگار بگویم برو بیرون یا چیز دیگر.

-ولی من دوست دارم واقعا علی دایی با تمام مشکلاتی که دارد، مخصوصا در مواجهه با خبرنگاران، که قشری هستند بسیار زحمت کش و دلسوز برای فوتبال کشورمان، اگر از شما انتقاد می کنند میخواهند شخصیت شما بیشتر برود بالا ، تیم ملی شان بیشتر تقویت شود. دوست دارم در برنامه من این اتفاق بیفتد که علی دایی خیلی بیشتر به اعصابش مسلط شود در گفتگو با خبرنگاران.

*نه ببینید الان این فرق می کند، من احترام خاصی به قشر خبرنگار دارم و همه شان جزو اقشار زحمت کش این مملکت هستند اما شما نگاه کنید در این مدت که تیم ملی آمدم خیلی از مطبوعات حمایت کردند چون من را حمایت کنند تیم ملی شان را حمایت کردند، اما بعضی ها نه، بعضی ها به هر دلیلی دوست نداشتند تیم ملی شان موفق باشد، میگویم خیلی ها حمایت کردند، خیلی ها همگام با ما بودند و اما بعضی ها نه، دوست نداشتند ما موفق باشیم ، من اصلا ناراحت نمی شوم، راجع به من چند سال است می گویید ومی نویسید، چند سال است؟

-خیلی وقت است.

*من یک مساله بگویم ؛ در امارات خط دفاعی من عالی کار کرده، از هرکسی هم پرسید، چهار بازی گل نخورده تیم ما، خط دفاعی تیم ملی خیلی خوب بوده، شما به نظرم الان کارنامه تیم ملی را ببینید در این مدت چهار بازی نبوده که پشت سر هم گل نخورده باشد، اما در این چهار بازی تیم ملی گل نخورده، من میگویم خط دفاعی ما ایراد دارد و باید ایرادش را برطرف کنیم اما موقعی که خط دفاعی گل نخورده می آیند به دو تا از بچه های خط دفاعی من در روزنامه ورزشی صفر می دهند، مثلا از پنج امتیازی که به بچه ها دادند به بچه هایی که در امارات گل نخورده صفر میدهند.

-خب این که نشانه دشمنی نیست.

*نشانه چی است؟

-نظریه شخصی است.

*بینید آخر، شما می گویید مسئله نظر شخصی است مگر نظر شخصی انقدر میتواند فایو باشد، به دفاع صفر میدهند که اصلا ما صفر نداریم ، دفاع یک میدهند از پنج، که سه تا گل خورده باشد در آن بازی، موقعی که در آن شرایط آن خط دفاعی کار کرده یک خورده کمال بی انصافی است که بیایند به خط دفاعی که گل نخورده، چهار بازی پشت سر هم گل نخورده بیایند نمره صفر بدهند، من قبول میکنم خط دفاعی ما ایراد دارد که باید رفع کنیم چون زمانی نداشتیم با همدیگر کار کنیم،بازی تدارکاتی زیادی نداشتم.

- شرایط آب و هوایی هم در آن بازی خیلی بد بود.

*اصلا من شرایط آب و هوایی را کار ندارم، خط دفاع تیم گل نخورده نشان می دهد که خط دفاع خوب کار کرده.

-حالا همان بعضی از خبرنگاران که به قول شما شاید قصد دارند تخریب کنند علی دایی را، یک تئوری را مطرح می کنند دوست دارم که علی دایی خیلی شفاف بگوید می گویند بردهای تیم ملی شانسی است و یعنی تیم خوب بازی نمی کند شانسی گل می زند و می رود جلو.

*کاش تیم ملی تا آخر بازیهای مقدماتی شانسی ببرد و ما گل بزنیم و ببریم. خدا کند اینجور باشد. ببینید شانس تا یک حدی میتواند عامل موفقیت باشد، اما آن سعی و تلاش آن کار خیلی مهم است، به نظر من تیم ملی ما روز به روز بهتر کار کرد، بچه های ما خیلی بهتر کار کردند، و دستشان درد نکند، و خدا کند خدا از این شانس ها به ما بدهد و در زندگی مان بیشتر شانس بیاوریم.

-پس حالا اگر به کنایه و طعنه هم نباشد، شما هم خیلی شانس را کمرنگ نمی دانید و می گویید خدا کند ادامه داشته باشد.

*اگر آقایان فکر میکنند که ما با شانس می بریم خدا کند که در جام جهانی هم با شانس ببریم دیدی ایران قهرمان شد.

-علی جان ، یک بخشی از این منتقدین چون هیچ وقت از جواب شفافی در مورد بعضی سوالاتشان نشنیدند باعث میشود که بیشتر کنجکاوتر شوند و به اصل قضیه پی ببرندیکی از آنها موضوع قرارداد شما با فدراسیون فوتبال است که چرا در مورد قرارداد علی دایی انقدر پنهان کاری می شود چرا مبلغ اش اعلام نمی شود و بعضی ها می گویند که توصیه علی دایی است که مبلغ من را اعلام نکنید و بعضی ها میگویند انقدر زیاد است جرات نمی کنند اعلام کنند یک جواب شفاف دهید.

*جواب شفاف می دهم، شما چقدر حقوق می گیرید؟

-من الان به شما جواب دهم؟ من بابت اجرای هر برنامه مثلث شیشه ای صد هزار تومان درآمد دارم.

*بیرون چقدر درآمد دارید؟

-درآمدها متفاوت است. اما رسمی ها را اعلام کردم می گوییم رسما قرارداد من صد هزار تومان بابت هر اجراست، شما رسما قرارداد با فدراسیون چقدر است؟

*مسئله ای است که شخصی است اما می گویم، مسئله ای که در زندگی شخصی من یاد گرفتم در زندگی حرفه ای که هیچ موقع قرارداد من به بازیکن بغلی و رفیق من ربط پیدا نمی کند، شما در دنیا بروید هیچ کسی را نمی توانید ببینید که مثلا این بازیکن از دیگری بازیکن قراردادش را بداند.

-خیلی از بازیکن های حرفه ای می آیند جلوی دوربین اعلام می کنند می گویند با این مبلغ ما حاضر شدیم این کار را کنیم.

*اصلا، این مبلغ یک مبالغی است مثلا پنجاه میلیون دلار بازیکن را می خرند آن همه جای دنیا می داند، اما یک سری حق و حقوق است که هیچ جا شما نمی توانید پیدا کنید، اگر من پنج سال در اروپا بازی کردم من یکبار نشد بغل دستی ام بدانم چقدر حقوق گرفته.

-چه ایرادی مگر پیدا می شود؟ حالا که انقدر کنجکاو هستند چه ایرادی دارد؟

*چرا کنجکاو باشند هرکسی باید حریم خودش را رعایت کند، در مورد قرارداد من این را بگویم از مربی های قبلی تیم ملی که قرارداد رسمی بسته بودند و قرار بود پول بگیرند و گرفتند کمتر بود.

-این رقم های یک میلیارد و هشتصد میلیون یا یک میلیارد وهفتصد میلیون که این روزها من در روزنامه ها میخوانم شایعه است یا نزدیک به واقعیت؟

*خدا کند که بیشتر شود، یک میلیارد و هشتصد و هفتصد به نظر من برای یک مربی که وقت اش را می گذارد خیلی کم است، حالا یک میلیارد و هشتصد و هفتصد برای یک سال است؟ سه سال است؟

-چقدر است همین را می گویم؟

*ببینید این یک میلیارد و هشتصد میلیون برای چی است؟

-من هم همین را می پرسم؟

*خود من هم از شما می پرسم می گویم این یک میلیارد و هشتصد میلیون بگویم برای چی است؟

-برای مربیگری علی دایی تا رساندن به جام جهانی، ادامه بازی ها در جام جهانی .

*باید قرارداد جوری باشد که شما اعلام می کنید، موقعی که قرارداد من این است که هر سال توافقی با فدراسیون که اگر من به توافق نرسم من میتوانم قرارداد را فسخ کنم، فدراسیون با من به توافق نرسد اصلا از کار من رضایت نداشته باشد میتواند فسخ کند، پس نمی تواند بگوید تا پنج سال دیگر، سه سال دیگر، من یک سوال دارم در لیگ ما چقدر بابت مربیگری پول می گیرند؟

-متغیر است و رقم های مختلف.

*چرا ببخشید نسبت به مربی های قبلی این حساسیت نبود.

-اولا مربی های قبلی علی دایی نبودند ، دوما مربی تیم ملی نبودند.

*مربی تیم ملی را می گویم.

-پس یک پله بیائیم عقب تر.

*مربی تیم ملی قبلا چقدر گرفته؟ شما به من بگو که از علی دایی داری می پرسی؟ اگر سوال بدی می پرسم بینندگان هم به من بگویند، شما که الان گیر دادید که مبلغ دقیق قرارداد علی دایی را بدانید مبلغ قرارداد مربی قبلی تیم ملی چقدر بوده است؟

-من نمیدانم اطلاع ندارم.

*پس اگر نمیدانی پس این را هم نباید بدانی.

-من نمیدانم دلیل بر بی اطلاعی من است.

*مردم ما هم بی اطلاع هستند، هیچ کسی تا الان هیچ برنامه ای من ندیدم که به قرارداد مربی قبلی اشاره کرده اما این را دارم می گویم که ما در ایران داریم کار می کنیم من در تیم باشگاهی اگر قراردادی که بستم از این قراردادی که در تیم ملی کار میکنم بیشتر می گرفتم، مبلغی که مربی های ایرانی در باشگاهها می گیرند بعضی ها از من بیشتر می گیرند، بعدش هم شما مربی خارجی داشتید می آوردید درست است؟ سالی چقدر به آنها میدادید؟

-یک میلیارد و صد

*یک میلیارد و صد هزار یورو، چقدر می شود؟ می شود دور و بر یک میلیارد و ششصد و هفتصد میلیون، پس مطمئن باشید که علی دایی خیلی کمتر از این حرفها دارد پول می گیرد، بعدش هم علی دایی کارش است، ببخشید من موهایم را برای این سفید کردم.

-خب مربی های دیگر هم همینطور .

*مطمئنا، مربی های دیگر هم حق وحقوق می گیرند، شما بیائید مربی های لیگ قراردادهایش به من بگویید چقدر گرفته، شما یک مربی را بگویید که در لیگ چقدر قرارداد گرفته، چقدر پول گرفته سال قبل چقدر پول گرفته؟

-آقای قلعه نویی را مثلا اعلام کردند که چهارصد میلیون تومان گرفتند.

*چه کسی این را اعلام کرد اما من میدانم که چنین چیزی نیست.

-من که نمیخواهم با شما بجنگم، من می گویم وقتی مطبوعات می نویسند یک میلیارد و هفتصد و هشتصد میلیون باید جواب بدهید.

*جواب میدهم که این نیست، اصلا مطبوعات باید بگویند که مثلا تا چه مدت گرفته و چه جوری گرفته، و من می گویم که اصلا چنین چیزی نیست و اما در اینجا می گویم اگر مربی بیاید سالی پنج میلیارد هم بگیرد حق اش است باید بگیرد.

-انشاالله خدا بیشترش کند، اصلا قضیه را یک پله می برم عقب تر ، چرا نسبت به رقم قرارداد انقدر حساسیت نشان میدهد مطبوعات، علی جان یک پله عقب تر از این قضیه انتخاب شما به عنوان سرمربی تیم ملی است، همه می گفتند که افشین قطبی تا پای قرارداد با تیم ملی فوتبال کشورمان جلو آمد و یک شبه همه چیز تغییر کرد و علی دایی به دستور آمد شد سرمربی تیم ملی .

*به دستور کی؟

-حالا من دیگر نمیخواهم بگویم.

*نه دیگر باید بگویی شما که میخواهی شفاف سازی کنی و شفاف به مردم بگویی، شما هم بگو

-اخر در یک مصاحبه ای شما گفتید که هرکی لابی اش قوی تر باشد سرمربی تیم ملی می شود.

*الان هم به این اعتقاد دارم، آن موقع گفتم الان هم می گویم، آن موقع خیلی ها رایزنی کرده بودند و آدم نباید بیاید خیلی از مسائل را عنوان کند.

خیلی ها لابی کرده بودند خیلی ها را دیده بودند و الان هم دنبال این بود و تا بازی امارات هم خیلی دوست داشتند که بیایند و این پست را قبول کنند، یعنی این پست را بگیرند، خیلی ها لابی کرده بودند با خیلی ها، حیف که خیلی از چیزها را نمی شود گفت ، اما همان موقع هم در برنامه تلویزیونی ورزشی گفتم که من یکبار در دفتر آقای کفاشیان صحبت کردیم ، آن موقع قرار بود کلمنته بیاید و ایشان به من پیشنهاد داد که من همکار آقای کلمنته باشم. گفتم به هیچ عنوان قبول نمی کنم اگر قرار باشد جایی کار کنم ، نفر اول کار می کنم .

یک بار دیگر با من صحبت کردند و خواستند مرا مدیر تیم ملی کنند ، مشاور ایشان، با من جلسه گذاشت و گفتم اگر میخواستم مدیریت کنم مطمئن باشید در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت می کردم گفتم نفر اول اگر قرار باشد دوست دارم کار در زمین انجام دهم نه اینکه بخواهم مدیریت کنم.

-الان خود شما تاکید کردید که خیلی ها لابی کردند که بشوند سرمربی تیم ملی فوتبال، این ذهنیت الان فکر نمی کنید در بین اهالی مطبوعات بوجود آید که لابی علی دایی قویتر بوده؟

*مطمئنا قوی است، بالادست آن بالایی کسی نیست، خدا ؛ خدا شاهد است همین جا میتوانم بگویم به همان روزی که دیروز گذشته همان خانم زهرا (س) با یک نفر راجع به این قضیه صحبت نکردم،اصلا نمیدانستم، دوست نداشتم فقط به عنوان مدیریت گفتند .

-یعنی کاملا همه چیز اتفاقی از افشین قطبی برگشت به شما؟

*شما این حرفها را می زنید همه در مطبوعات و صحبت کردن هایتان بود.
این چیزها را باید از آقای کفاشیان ، کسانی که در فدراسیون هستید بپرسید، که چه جوری یک شبه علی دایی شد مربی تیم ملی.
خدا شاهد است و بچه های باشگاه هم می دانند من صبح سر تمرین بودم، آقای کفاشیان ، شاید اس ام اس اش را همه نگه داشته باشم، سه بار زنگ زد. سر تمرین من جواب نمی دهم، آقای هاشمی مدیر عامل باشگا سایپا هستند می توانند شهادت بدهند. اس ام اس فرستاد که خواهشا به من زنگ بزنید، تمرین که تمام شد زنگ زدم ایشان به من گفتند که اینجوری.

-یعنی شما از همه جا بی خبر بودید؟

* اصلا و ابدا.می گویم آقای هاشمی هستند الان میتوانید زنگ بزنید و بپرسید.
به آقای هاشمی گفتم من چه کار کنم، زنگ بزنم گفتند اگر بخاطر باشگاه است که در جام باشگاههای آسیا بازی میکنند، حتما زنگ بزنید و صحبت کنید با ایشان ، وگرنه فدراسیون به من مدیریت را داده بودد . و این را بگویم که اصلا صحبت آقای قطبی نبود که مربی تیم ملی شود، من را گفته بودند به عنوان مدیر فنی تیمهای ملی شوم و آن موقع به من گفتند آقای دکتر بیژن ذوالفقار نسب به عنوان مربی کار کند که گفتم که ایشان هم تجربه اش خیلی بیشتر از من است،هم اینکه من نمیتوانم مربی فنی تیمی باشم که آقای ذوالفقار نسب سرمربی باشد چون ایشان استاد من است و بزرگ من است.

-پس الان در این برنامه این که علی دایی به دستور یا فرموده یا با لابی سرمربی تیم ملی شده باشد از طرف خود علی دایی تکذیب میشود؟

*کاملا چون اگر لابی بود خیلی از آدمهای سرشناس مملکت را آوردند و بردند که سرمربی تیم ملی بشوند. من افتخار میکنم که الان سرمربی تیم ملی کشوری هستم که مردمشان عاشقانه این مملکت را دوست دارند. اما این را باید بگویم که من برای هر کاری خودم را خرج نمی کنم.

- البته سرمربی گری تیم ملی کم کاری نیست، آدم میتواندخودش را خرج کند.

*نه من یک چیزی بگویم برای سرمربی تیم ملی سهل است برای بزرگتر از اینها، من هیچ موقع خودم را مدیون کسی نمی کنم، که کسی فردا بیاید بگوید که این کار را کردم و این کار را برای من انجام بده،مطمئن باشید تا آخر عمرم هم همینجوری هستم، خدارا شکر در این انتخاب مدیون هیچ احدی نیستم که بخواهد فردا به من بگوید فلان کار را کن.

-یعنی شما الان در سرمربی تیم ملی مدیون هیچ کسی نیستی؟

*مطمئن باشید فقط به غیر از اون بالایی.

- اتفاقا ما هم معتقدیم که لطف الهی و توکل ادم به خداوند نتایج خیلی بزرگی داشته باشد و تاکید میکنم که این سوالهایی را که می پرسم برای شفاف کردن اهالی مطبوعات و مردم است .

*حق دارید، من یک چیزی را به شما بگویم، این پیشنهاد به من شد استخاره کردم خوب آمد قبول کردم، تا این حد که ببینم استخاره چه می گوید.

-در کار خیر که حاجت به استخاره نیست.

*نه! کار خیر بوده و فردا شر می شود، شما نمی توانید بگویید. من آبرو و حیثیت ورزشی ام را گذاشتم که قبول کردم در این شرایط، هیچ کس نمی آمد همینجوری آبرویی که من در دوازده سال کسب کرده بودم در این مقطع بگذارد. هنوز از جام جهانی زیاد نگذشته.

-من آرزو میکنم به قول خودت آبروی که علی دایی در طبق اخلاص گذاشته، نتیجه بخش باشد به موفقیت هایت یک موفقیت اضافه شود.
علی جان بالاخره تکلیف علی کریمی چه شد؟

*ببینید تکلیف ندارد، آقای کریمی متاسفانه مصدوم بودند و ما نتوانستیم از ایشان استفاده کنیم بعد آن مسائلی که بوجود آمد اصلا ایشان مصدوم بودند و مسائل بیرونی اردو اصلا به من ربطی پیدا نمی کند.

-الان که بیرون اردویش ظاهرا حل شده و آقای رئیس جمهور هم دستور دادند.

*آقای رئیس جمهور خیلی لطف دارندکه انقدر به تیم ملی شان نظر دارند، به بازیکن های تیم ملی شان، اما چیزی که هست اینکه هروقت آقای کریمی آماده باشد به تیم ملی دعوت می شود.

-الان از نظرشما آماده نیست علی کریمی؟

*آقای کریمی کجا بازی می کنند الان؟

-یک چیزی را رک بگویم، همان مخالفان شما می گویند که علی دایی تعمدا علی کریمی را راه نمیدهد تا مبادا بیاید رکورد علی دایی را بشکند.

*علی دایی رکورد زد به غیر از اس ام اس چه چیزی عایدش شد؟ شما به من بگو که بخواهد ناراحت بشود.به من بگویید که در جام جهانی با من چه کار نکردند؟
شما بگو ، من اگر مثلا در همان کشورهای خلیج فارس بودم الان علی دایی تمام مجسمه هایش در تمام میادین بود، اما ما اینجا بودیم و متاسفانه مردم ما انقدر احساسی هستند که یک روز علی دایی میشود بزرگترین آدم و یک روز هیچ میشود.
شما در جام جهانی براثر آن مسائلی که بوجود آمد و خیلی از چیزها را هرکسی که دوست داشت، مخالف علی دایی بود آمد حرف زد، هرکاری میخواست کند کرد.

-من یک چیزی را روراست بگویم شما دو تا مسئله را اگر کنار بگذارید، من دوستانه بعنوان یک همزبان میگویم شاید مجسمه تو را بسازند در میدان شهر بگذارند، یک غروری داری به خاطر تحصیل کرده بودن ات، دو ؛یک غروری داری به خاطر آذری بودن ات، سه؛ یک غروری داری به خاطر رکوردهایی که ثبت کردی.

*اصلا چنین چیزهایی نیست، علی دایی احتیاج ندارد مجسمه اش را کسی بسازد.

-چرا الان گفتید اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس بودید مجسمه تان را می ساختند.

*نه یکی از دوستان من تعریف می کرد یک کشور رفته بود و ناراحتی قلبی داشت می گفت رفتم بیمارستان و یک مجسمه بود.
من از دکترم پرسیدم خدا بیامرزدش این چه کسی بودکه مجسمه اش را ساختید؟
گفت این الان زنده است و این دکتری است که فلان جراحی ها را انجام می دهد ، مجسمه اش را زدیم، ما متاسفانه بر می گردد به فرهنگ ما، تاریخ ما ، ما تا موقعی که هستیم کسی یادی نمی کند ،خدای نکرده یک اتفاقی پیش بیاید، این همه آدم بودند در ایران هنرپیشه بوده، ورزشکار بوده، ما زمانی که مرحوم تختی بوده اینجوری قدرش را میدانستیم؟

ولی الان هرکسی بخواهد صحبت کند الگویت کیست؟ مرحوم تختی بوده در حالی که اصلا نمی داند تختی کی بوده ، چکار کرده، کجا بوده، ما این را داریم، منم دارم ، شما هم دارید.

-علی جان، از مرحوم تختی مردم ذکر می کنند می گویند در مرحوم تختی ، غروری که در علی دایی بوده ، نبوده، عصبانیت علی دایی در تختی نبوده و این ها را داری دیگر.

*عصبانیت که اولش هم گفتم مگر ماشین هستم یا ربات هستم که عصبانی نشوم؟ مطمئنا آدم عصبانی می شود، من الان بگویم بیشتر وقتم هرکجا مصاحبه میکنم این است که چرا این دعوت نکرده و آن دعوت نکرده.

-یادمان رفت علی کریمی را می گفتیم.

*کسی منکر مسئله فنی علی نیست، علی خیلی زحمت کشیده برای مملکت، برای فوتبال ملی ما، همیشه زحمت کشیده ،خوب بوده اما می گویم باید خوب باشد، اسم بازی نمی کند، علی کریمی آماده باشد خودش را به من نشان دهد.

-دو تا هم زبان هیچ وقت به همدیگر دروغ نمی گویند، یعنی وجدانا بخاطر این نیست که اگر علی کریمی بیاید رکورد تو را می زند؟

*من باز گفتم، منظورت از رکورد کدام رکوردت است؟ الان به من بگویید مردم هم گوش کنند.

-رکورد بازی های ملی

*الان علی کریمی چند تا بازی کرده ، شما می دانید؟

-حدودا که در هشتاد و شش تا

*من چه تعداد بازی کردم؟

-خب شما آمارت خیلی متفاوت است با علی کریمی.

*نه به من بگو من چندتا بازی کردم، که دودوتا چهارتا حساب کنیم که علی کریمی چند سال باید باشد؟به من بگو من چند بازی ملی کردم؟

-بیشتر از صدتا، صد و بیست و هشت تا

*نه، صدو پنجاه خورده ای، خدا شاهد است خودم نمی دانم .

-بازی های رسمی و غیر رسمی؟

*مجموعا، پس شما نگاه کنید که علی کریمی چند سال باید بازی کند که به این تعداد برسد، شما حساب کنید که علی دایی شاید همین فردا از تیم ملی برود، اتفاق است خیلی چیزها اتفاق می افتد. این حرفها چیست.

-راجع به مهدی مهدوی کیا

*راجع به تک تک شان من جواب دارم، شما علی کریمی را بگذارید تمام کنیم، علی کریمی هر موقع آماده باشد مطمئن باشید که در تیم ملی جایگاهش حفظ است، هیچ کس نمی تواند منکر توانایی فنی علی کریمی باشد، چون نشان داده ،همه دیدند، اما من به صرف اینکه علی کریمی در تیم بازی می کند نه، مهدی مهدوی کیا چون کاپیتان تیم ملی بوده به هر صورت بیاید بازی کند نه، من این همه مشکل داشتم قبل از اینکه جوانهایی مثل غلامرضا رضایی را بازی دهم یا خیلی های دیگر، من سوال قبلی را که پرسیدید جواب بدهم من یازده دوازده سال آبروی ورزشی ام را گذاشتم در تیم ملی.

-و کار بزرگی کردید در جوان گرایی، مثبت و خوب است.

*ریسک بزرگ من، خواست خدا هم بود که کمک کرد من این ریسک را انجام دهم ، علی کریمی مصدوم شد، آقای مهدوی کیا مصدوم شد، دست و بال من را این چیزها باز گذاشت که بتوانم از جوانها در غیاب آنها استفاده کنم، مثلا شما می گویید فلان مربی که میخواست مربی تیم ملی شود ایشان چه اعتباری را می خواست بگذارد که مثلا از دست بدهد تیم ملی موفق نباشد، از دست چه چیزی را می داد.

-الان ولی تیم ملی موفق نشود علی دایی ممکن است خیلی چیزها را از دست بدهد.

* مطمئنا بعضی ها منتظر این قضیه بودند، همانطور که بعضی ها آمدند در امارات نشستند منتظر بودند که علی دایی ببازد، بعضی ها پیغام داده بودند به دوستان خود من که مثلا یک ماه دیگر مربیگری تیم ملی را به من تبریک می گویید، کاری به این چیزها ندارم چون من به کار اعتقاد دارم، خیلی مسائل است آدم نمیخواهد بازگو کنم.

-در همین راستا است که من در روزنامه میخوانم روی ماشین علی دایی اسید ریختند.

*این جزو چیزهایی است که خود من هم ماندم، مگر می شود روی ماشین من، روی ماشین یکی دیگر اسید بریزند؟ این هم جزو اخباری بود که همه ما -ببخشید- شاخ به اندازه عاج فیل واسه ما درآمد، اصلا من نمیدانم این اخبار را از کجا می آورند، آدم به چه کسی بگوید، الان ماشین من اینجاست.

-من خودم می روم ببینم اسید ریختند یا خیر (خنده).

*مردم ما انقدر با فرهنگ و باشعور هستند مطمئن باشید صد هزار سال دیگر از این کارها نمی کنند، در جام جهانی گفتند روزنامه ها را دارم به شما نشان می دهم که فروشگاه علی دایی را شیشه شکستند، در حالی که من این حق را می دهم، اگر یک موقع موفق نباشد تیم ملی ، حق را به آن صورت نمی دهد ولی اگر کسی ناراحت باشد مطمئنا می آید سراغ مغازه علی دایی، چون کس دیگری مغازه ندارد که ، آن کسی که دارد علی دایی است که اسمش روی مغازه اش است، این هم جزو آن هایی بود که من شاخ درآوردم.

نمیدانم این اخبار که ماشین من در المپیک پارک چه کسی اسید ریخته ، راجع به آقای رحمان رضایی، قرار شد بیاید در اردو ، یک شنبه بازی اش تمام شد و قرار شد سه شنبه در اردو باشد، در یک سال و خورده ای ایشان بازی نکرده بود.

ما دوست داشتیم در اردبیل آقارحمان داشته باشیم تست کنیم ببینیم رحمان آمادگی اش چگونه است، تازه ایشان قرار بود سه شنبه اردبیل باشد پنج شنبه بعدازظهر به قول خودش به من زنگ زده که من جوابش را ندادم که این چیزها برای ما معنی و مفهوم ندارد.

آقای مهدوی کیا زانویشان در تمرین آخر پیچ خورده بود می توانید از خودشان بپرسی.
من آقای مهدوی کیا را دعوت کردم، آقای رحمان رضایی را دعوت کردم، فقط آقای وحید هاشمیان را دعوت نکردم چون خودش ایمیل کرده بودکه من نمیتوانم دوره اول شرکت کنم به هر دلیلی که خودش دارد که دلایلش هم به نظر من محترم است چون هرکسی زندگی مخصوص به خودش دارد و به خودش ربط پیدا می کن.
به غیر از این من چه کسی را دعوت نکردم؟ بعد هم شما این همه اسم می آوریم تیم ملی مگر چند نفر میتواند داشته باشد، در لیست من بالای پنجاه و پنج نفر است که میتوانم از همه آنها استفاده کنم اما من می گویم شما هی اسامی می آورید چه کسانی را باید بگذارم کنار؟

-اتفاقا من می گویم این حق مسلم یک سرمربی است که از هرکسی که دوست دارد استفاده کند.

*مطمئنا الان شما یک سوال دیگر از من می پرسید و این حق را از من می گیرید.

-نه شفاف سازی می کنیم وگرنه این حق شماست.

*مطمئنا حق من است و در این حق هم به کسی اجازه نمی دهم که دخالت کند، فقط در این برنامه تلویزیونی فقط اس ام اس نفرستید که مردم یازده نفر را قبل از بازی ، مثلا فردا با امارات بازی داریم چه کسانی بازی کنند!

-من شنیدم که از یکی از این اس ام اس های تلویزیونی ناراحت شده بودید.

*من مطمئنا ناراحت می شوم، من در بدترین شرایط احتیاج به حمایت داشتم آن هم در رسانه ای که همه نگاه می کنند اینکه تیم ملی صعود می کند یا خیر ، خیلی در روحیه بچه های من اثر می گذارد، و خدا را شکر میکنم که بچه های با غیرت داشتم که همه جوره برای تیم ملی تلاش کردند.

-خدا را شکر، دفعه قبل هم موقعی به برنامه من آمدید که این گلایه از برنامه نود وجود داشت.

*نه این گلایه نیست ، اگر قرار باشد همه چیز دو طرفه باشد، باید دو طرفه باشد.

موقعی که همان برنامه ای که حالا شما اسم آوردید، من هم می گویم اگر تیم ملی می باخت ۱٨٣ کارشناس می آوردند تیم ملی این کار را کرد، این جوری گل خورد، این چیز اشتباه بود اما تیم ملی برده، تیم ملی این مملکت که انقدر برای مردم اهمیت دارد سه دقیقه در برنامه شان راجع به تیم ملی صحبت کردند، زیرگروه را ده دقیقه، یک ربع صحبت کردند، بازیهای دیگر هم همینجوری، اما تیم ملی مملکت ارزشش را ندارد که مثلا سه دقیقه از آن صحبت میکنند، پس مطمئنا یک سری چیزهای دیگر است.

اما اگر می باختیم مطمئن باش انواع و اقسام کارشناسان می آمدند که علی دایی اصلا صلاحیت نداشت.

ببینید تیم ملی صعود کرد با اقتدار، بعد از اینکه تیم ملی صعود کرد ، گروه ما آسان شد، اصلا مگر سوریه بردن دارد، من در مصاحبه ام هم گفتم اگر کسی یادش باشد که ما کی کویت را بردیم؟ ببینید چه جوری است؟ پس گروه ما آسان است اما اس ام اس می دادید که تیم ملی صعود می کند یا خیر؟

ما کارمان به مشکل برخورد چون ما هم لیگ را میخواستیم هم تیم ملی موفق باشد،همین آقایان اصرار کردند که لیگ برگزار شود اگر لیگ برگزار نشود فاجعه است، به خود من زنگ زدند که فاجعه است، من اینجا دارم می گویم تیم ملی موفق نباشد فاجعه است یا مثلا باشگاههای ما؟ همه اینها جمع شده است که تیم ملی درست شود.

-علی جان ما هم کلا ، اصلا رسانه هدفش این است که حمایت کند از تیم ملی، و آرامش ببخشد به اوضاع و برنامه امشب ما هم و شفاف صحبت کردنمان هم دقیقا در همین راستا است که خیلی از این حاشیه ها را از بین ببریم کمک کنیم انشاالله، فردا شما هفت بعدازظهر میروید مالزی برای ادامه کار، انشاالله بیشتر موفق باشید و این آرزوی همه ما است.

*من اصلا روی این شک ندارم، من دوست دارم انتقاد می کنید یک انتقادی کنید که به درد من بخورد .

-ما چند عکس میخواهیم نشان بدهیم خیلی کوتاه فقط یک کلمه راجع به آن بگو.

پخش عکس علی دایی در حال تنیس بازی

*من همه ورزشها را انجام می دهم.

-علی دایی در حال تنیس بازی کردن ، شاید کمتر کسی از مخاطبین معمولی وغیرورزشی بداند که علی دایی یک تنیس باز حرفه ای هم است.

*اصلا حرفه ای نیستم.

پخش تصویر کریم باقری

*یکی از بهترین دوستان

-و قرار نیست دعوت شود؟

*صحبت هم کردم، کریم جایگاهش خیلی بالاتر از اینهاست، چون دراین موقعیت ما کسانی داریم که هم جوانتر از کریم هستند و هم آماده تر از کریم.

پخش تصویر ناصر حجازی

*آقای حجازی هم جزو بهترین ها

پخش تصویر عکاسان فوتبال

*قشر زحمت کش عکاس

پخش تصویر علی کریمی

*یکی از نوادر فوتبال ما

پخش تصویر برانکو

*یک مربی جنتلمن و با کلاس

-آقای مهندس عزیز باز خیلی ممنون هستم که به برنامه ما آمدید،خیلی ممنون هستم که سوالها را شفاف تر از قبل جواب دادی، برایت آرزوی موفقیت میکنم امیدوارم در مالزی قرعه خوبی به نام ما بخورد. حرفهای پایانی در بیست ثانیه.

*خواهش میکنم. من تشکر میکنم از تمام کسانی که در این مدت من را مورد لطفشان قرار دادند، از خانواده ام، از همسرم که من را تحمل کردند و از مردم عزیزمان هم میخواهم که همیشه ما را دعا کنند.

منبع: سایت عصر ایران


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست