•
زاینده رود تنها منبع آبی فلات مرکزی ایران در پی خشکسالیهای اخیر، در شرف خشکی است و در حال حاضر در شرایط بحرانی به سر میبرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۹ تير ۱٣٨۷ -
۲۹ ژوئن ۲۰۰٨
به گزارش جام جم آنلاین رودخانه زایندهرود، تنها منبع آبی فلات مرکزی ایران است که هماکنون آب شرب حدود
۴ میلیون نفر را تامین میکند و تا افق چشمانداز ۱۴۰۴ باید تامین آب مورد نیاز بیش از ۶ میلیون نفر را بر عهده داشته باشد، اما متاسفانه در پی خشکسالیهای اخیر، آب این رودخانه کاهش چشمگیری داشته و در حال حاضر در شرایط بحرانی به سر میبرد، به نحوی که سرانه آب این رودخانه هم اینک به ۱۰۰۰مترمکعب رسیده است.
این رودخانه در محدوده استان اصفهان و به ویژه در داخل شهر اصفهان طی چند روز گذشته به علت بیآبی خشک شده است. آبزیان این رودخانه که هنوز تلف نشدهاند، نیز در گودالهای آبی بستر رودخانه تجمع کردهاند. در این میان، مردم هم بااستفاده از فرصت مناسب در حال صید ماهیان سیاه و قرمز رنگی هستند که در نقاط گودتر رودخانه به حیات خود ادامه میدهند. ایوانهای آبی پلهای تاریخی در طول رودخانه زاینده رود درشهر اصفهان هم کاملا خشک است و آبی برای گذر از روی آنها وجود ندارد و بنا بر گفته معاون بهرهبرداری شرکت سهامیآب منطقهای اصفهان، جاری کردن آب در زایندهرود در حدی است که فقط در کف رودخانه افراد نتوانند فوتبال بازی کنند.
غلامحسین حیدرپور میگوید: برای خشک نشدن رودخانه زایندهرود و رساندن حداقل آب به تالاب بینالمللی گاوخونی تلاشی جدی داریم، اما حرف اول را عنایات خداوندی میزند.
محمدعلی طرفه، مدیرعامل آب منطقهای اصفهان نیز با بیان اینکه در سال آبی جاری حدود ۷۰ درصد کاهش بارندگی در استان اصفهان داشتهایم، میگوید: در سال آبی ٨۶-٨۵ حجم آب ورودی به سد زایندهرود یک میلیارد و ٨۰۰ میلیون متر مکعب بود که با کاهش بارندگی امسال تا آخر شهریور ماه آب ورودی به سد زایندهرود به بیش از ٨۵۰ میلیون متر مکعب نخواهد رسید.
او با اشاره به اینکه میزان آب ورودی به مخزن سد خمیران در شهرستان تیران و کرون نیز به میزان ۶۱ درصد و سدحنا در شهرستان سردسیر و پر آب سمیرم ۶۰ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است، میافزاید: مجموع میزان کل آورد آب به مخازن سدهای استان اصفهان تا پایان شهریور سال جاری به حدود ۹۲۰ میلیون مترمکعب میرسد که با رقم ۲ میلیارد متر مکعب سال قبل تفاوت بسیار زیادی دارد.
او با بیان اینکه متوسط بارندگیهای زمستان سال قبل و بهار امسال در سطح استان اصفهان نسبت به دوره قبل ۶۷ درصد کاهش نشان میدهد که این کاهش در سمیرم ٨۰ درصد است، ادامه میدهد: شهرستان سمیرم از شهرستانهای سردسیر و پر آب استان اصفهان بشمارمیرود که امسال به دلیل وضعیت بحرانی برای تامین آب شرب مردم این شهرستان، باید چاه عمیق زده شود.
او در پاسخ به اینکه امسال با توجه به شرایط بحرانی کنونی برای توزیع آب چه تدابیری اتخاذ شده است، میافزاید: برای هر سد برنامه توزیع آب در بخش شرب، صنعت، کشاورزی و محیط زیست تدوین و سر جمع آب خروجی سد زایندهرود برای امسال یک میلیارد و ٣۰۰ میلیون مترمکعب برای بخش شرب، صنعت، کشاورزی و محیط زیست مشخص شده است که از این میزان آب خروجی از سد زایندهرود ۴۵۰ میلیون متر مکعب به بخش شرب و صنعت اختصاص یافته است. او با تاکید بر اینکه علیرغم این کمبودهای آبی موفق شدیم امسال کشت غله استان را با کاهش ۵۰ درصدی آبرسانی کنیم که در برداشت محصول کاهش زیادی بوجود نیاید، ادامه میدهد: امسال از اولویتهای ما در بخش کشاورزی حفظ درختان در حوزه زایندهرود است که برای این مهم به صورت دورهای و هر ۱۵ روز یک بار آب برای درختان حاشیه زایندهرود تحویل داده میشود و این برنامه تا آخر شهریور نیز ادامه مییابد.
او درباره تامین آب شرب سال آینده با توجه به ادامه خشکسالی میگوید: این شرکت میبایست آب شرب سال آینده را نیز تامین کند؛ به همین دلیل نمیگذاریم حجم آب سد زایندهرود کمتر از ٣۵۰ میلیون متر مکعب شود.
او تصریح میکند: این میزان در حدی است که اگر زمستان امسال و بهار آینده نیز باکمبود بارشهای جوی مواجه باشد، برای شرب مردم در سال ٨٨ به اندازه کافی آب وجود داشته باشد.
او با ابراز نگرانی از اضافه برداشتها از چاهها و منابع آب زیر زمینی نیز، میافزاید: همه تلاش ما جلوگیری از خشک شدن آب زایندهرود است که برای این مساله از شهرداری درخواست کردهایم شکل بستر رودخانه را به نحوی تغییر دهند تا آب ورودی زایندهرود که از شهر درچه وارد شهر اصفهان میشود به نحوی جریان یابدکه زایندهرود با حداقل آب زنده بماند.
تبعات روحی و روانی خشک شدن زایندهرود
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: با وجودی که خشک شدن آب زایندهرود قابل پیشبینی بود، اما آثار روحی و روانی زیادی بر مردم اصفهان برجای میگذارد.
کریم نصراصفهانی در جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان افزود: با خشک شدن زایندهرود، محصولات کشاورزی وابسته به آب به خطر افتاده و کشاورزان و شهروندانی که در کنار این رودخانه زندگی میکنند با مشکلات بسیاری روبهرو هستند.
او با تاکید بر ضرورت صرفهجویی آب و شرایط بحرانی اصفهان و این که مسوولان و مدیران استانی باید با جدیت پیگیر این مساله باشند، خاطرنشان کرد: شهرداری، شورای اسلامی شهر و میراث فرهنگی باید تمام سعی خود را به کار بسته و فکری اساسی در مورد خشک شدن زایندهرود و تبعات بعدی آن کنند.
دنیا رو به خشکسالی
این روزنامه در شماره ی روز شنبه ی خود همچنین گزارش و گفتگویی را درج کرده است تحت عوان «دنیا رو به خشکسالی است» که در زیر آمده است:
در چند ماه اخیر شاهد اتفاقات عجیبی در آب و هوای کشورمان بودیم. زمستان گذشته با برف سنگین و یخبندانهای طولانیمدت مواجه شدیم و حال که در تابستان هستیم، هوا آنقدر گرم و آزاردهنده شده که نمیدانیم چگونه باید تابستان را سپری کنیم و با خشکسالی که روبهرو شدهایم، مطمئنا همه دوست دارند بدانند این هوای سرد و گرم غیرطبیعی از کجا ناشی میشود و چه آیندهای را پیشرو خواهیم داشت؟ کارشناسان این عدم تعادل آب و هوا را ناشی از تغییرات آب و هوایی حاصل از گرمایش جهانی میدانند.
تغییراتی که نهتنها ایران، بلکه بسیاری از کشورهای دنیا را تحت تاثیر و حتی زندگی بسیاری را در معرض خطرات جدی قرار داده است.
این تغییرات شدید آب و هوایی ناشی از فعالیتهای نابخردانه و سودجویانه خود انسانهاست که متاسفانه اول از همه گریبان کشورهای در حال توسعه و جهان سومی را میگیرد.
برای اطلاع بیشتر از این معضل جهانی و خشکسالی نابهنگام امسال سری به دفتر آقای مهندس محمدصادق احدی، معاون دفتر ملی تغییرات آب و هوایی سازمان حفاظت محیط زیست زدیم و ساعاتی را با ایشان به بحث و گفتگو پرداختیم.
تاکنون برای مقابله با تغییرات آب و هوایی چه طرحها و برنامههایی اجرا شده است؟
وقتی در سال ۱۹۹۲ اولین اجلاس زمین برگزار شد، در آنجا کنوانسیون تغییرات آب و هوا برای امضا آماده شد. آقای دکتر حبیبی، معاون اول رئیسجمهور وقت به نمایندگی از دولت ایران کنوانسیون تغییر آب و هوا را امضا کرد.
کنوانسیون از سال ۱۹۹۴ اجرایی شد و دولت جمهوری اسلامی ایران هم کنوانسیون را در خرداد ۱٣۷۵ تصویب کرد. ساختار کنوانسیون آب و هوا به این شکل است که دری را برای امضا باز میگذارد و اشخاص و دولتهایی که میآیند و آن را امضا میکنند، فقط صرفا یک امضا میدهند و بعدا باید این موارد را در ساختارهای اجرایی خودشان به تصویب برسانند.
مثلا در ایران کنوانسیون باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. بنابراین کنوانسیون در سال ۷۵ به تصویب مجلس رسید. کنوانسیون تعهداتی را برای کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در نظر گرفته است.
به کشورهای توسعهیافته مثل کشورهای اروپایی، آمریکایی، ژاپن و استرالیا کشورهای ضمیمه یک کنوانسیون میگویند. کشورهای در حال توسعه مثل ایران، هند، چین، برزیل، آفریقای جنوبی و دیگر کشورها هم کشورهای غیرضمیمه یک هستند.
هر کدام از این کشورها تعهدات متفاوتی به کنوانسیون دارند. یکی از تعهدات کشورها این است که گزارشهای ملیشان را به دبیرخانه کنوانسیون تغییر آب و هوا ارسال کنند.
کشورهای توسعهیافته وظیفه دارند گزارشهایشان را هر ۲ سال یکبار و با بودجههای خودشان تهیه کنند؛ اما کشورهای در حال توسعه وظیفه دارند گزارش ملی اول خود را تهیه کنند.
گزارش ملی دوم را هم که در سال ۲۰۰۲ در اجلاسی در هند برگزار شد، ارائه کردند. اگر هم ضرورتی وجود داشت، میتوانند گزارش سوم خود را نیز ارائه کنند.
در ایران هم از دی ۱٣۷۶ (ژانویه ۱۹۹٨) فرآیند تهیه اولین گزارش ملی آغاز شد و سند پروژه بین ایران و برنامه عمران سازمان ملل متحد در تهران امضا و کمک مالی هم از طرف صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی به دولت ایران داده شد تا مقدمات لازم برای تهیه گزارش آغاز شود. این گزارش در آوریل ۲۰۰٣ تهیه و به دبیرخانه ارسال شد.
یکی دیگر از تعهداتی که کشورهای توسعهیافته دارند، این است که باید کمکهای مالی و فنی خود را به کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که متاثر از تغییرات آب و هوایی هستند، انجام دهند تا اثرات سوء تغییر اقلیم کاهش یابد.
مشخصات کشورهای در حال توسعه و متاثر از تغییرات آب و هوایی در طرح نوشته شده است. هر کشوری که مشخصات زیر را داشته باشد، آسیبپذیر است:
۱- کشورهایی که در اقلیم خشک و نیمهخشک قرار دارند.
۲- کشورهایی که در اقلیم کوهستانی قرار دارند.
٣- کشورهایی که نواحی ساحلی داشته باشند، یعنی در کنار دریاهای آزاد باشند.
۴- کشورهایی که اقتصادشان به بخشهای متاثر از تغییرات آب و هوایی وابسته باشند؛ مثل بخش کشاورزی و ...
۵- کشورهایی که اقتصادشان به تولید و فرآوری فرآوردههای نفتی وابسته باشد.
آیا ایران هم جزو کشورهای آسیبپذیر است؟
اگر به این فهرست نگاه کنیم، میبینیم کشور ایران تقریبا تمام این مشخصهها را دارد. پس با توجه به تقسیمبندی خود در کنوانسیون یکی از کشورهای متاثر از تغییر آب و هوایی است. بخش کشاورزی حدود ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده و در حدود ۲۵ تا ٣۰ درصد اشتغالها در بخش کشاورزی است.
خیلی از اقشار زیرین جامعه و جوامع محلی و روستاییان منابع درآمدیشان وابسته به بخش کشاورزی است و بخش کشاورزی هم از بخشهایی است که شدیدترین آسیبپذیری را در مقایسه با موضوع تغییر آب و هوایی دارد.
اقتصاد ما هم شدیدا وابسته به این بخش است. اگر در بخش نفت دقت کنیم حدود ٨۰ تا ۹۰ درصد تشکیل درآمدهای ارزی کشور به بخش نفت وابسته است. از طرفی، اقلیم ما اقلیمی خشک و نیمه خشک است.
متوسط بارش کشور ایران حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیمتر در سال است، در حالی که متوسط بارش دنیا ٨۰ تا ٨۵ میلیمتر است. پس ما به طور طبیعی به اندازه یکچهارم کمتر از بارش دنیا را در کشورمان داریم. این نشان میدهد اقلیم ایران ذاتا خشک است و نسبت به موضوعات خشکسالی آسیبپذیر است.
حال اگر پدیدهای به نام تغییر اقلیم که کل سیستم اقلیم را به هم میزند اتفاق بیفتد، آسیبهای ناشی از این مساله و خشکسالی ناشی از آن، روند و شدت بیشتری به خود میگیرند.
اگر بخش آسیبپذیری ناشی از تغییرات اقلیمی را بررسی کنیم، میبینیم که ایران از چندین جنبه میتواند نسبت به این موضوع آسیبپذیر باشد:
۱- آسیبهای مستقیم ناشی از تغییر اقلیم. مثل اثراتی بر تولید محصولات کشاورزی یا تولیدات دامی، اثر بر بهداشت و ...
۲- آسیبهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن. مثلا وقتی جامعه کشاورزی منابع درآمدیاش را از دست بدهند، به سمت شهرها کوچ میکنند و حاشیهنشین میشوند. یا در نواحی مرزی باعث میشوند مردم به دنبال منابع درآمدی جایگزین باشند، پس به دنبال قاچاق کالا میروند.
٣- آسیبهای ناشی از کاهش درآمدهای غیرنفتی کشور یا ناشی از اقدامات مقابلهای.
تغییرات آبوهوایی چه تاثیری بر میزان بارش (بهصورت باران و برف) دارند؟
در منطقهای ممکن است بارش در مقایسه با سالهای قبل تغییر پیدا نکند، اما طول دوره بارش تغییر یابد مثلا فرض کنیم در زاهدان ۱۰۰ میلیمتر باران در سال میبارد. قبلا این ۱۰۰ میلی متر در یک دوره ٣ ماهه میبارید، ولی الان همان ۱۰۰ میلیمتر در یک دوره یک ماهه میبارد.
وقتی دوره بارش کم شود، شرایط برای طغیان و آسیبهای ناشی از سیل بهوجود میآید. دوره مختصری منابع آبیمان زیاد میشود که این افزایش کوتاه و ناگهانی نه تنها کمکی نمیکنند، بلکه اراضی کشاورزی را میگیرد و بعد یک دوره خشکسالی در پی خواهد داشت. چون اگر قبلا ٣ ماه میبارید، ۹ ماه دوره خشکسالی داشتیم، حالا که یکماه میبارد ۱۱ ماه دوره خشکسالی داریم. پس در این حالت شدت بارش تغییر پیدا کرده است.
آسیبهایی داریم به نام آسیبهای ناشی از اقدامات مقابلهای کشورهای توسعهیافته آیا ایران نیز با این آسیبها روبهرو خواهد شد؟
در پروتکل کیوتو و کنوانسیون، کشورهای توسعهیافته متعهد هستند میزان انتشار گازهای گلخانهایشان را کاهش دهند. وقتی ٨۰درصد انتشار گازهای گلخانهای کل دنیا از بخش انرژی صورت میگیرد، پس عمده سیاستهای کاهش وابسته به بخش انرژی خواهد بود. پروتکل کیوتو به این کشورها توصیه کرده که میزان انتشار گازهایشان را در محدوده سالهای ۲۰۰٨ تا ۲۰۱۲ به ۵۲ درصد زیر سطح انتشار سال ۱۹۹۰ برسانند.
این ۵۲ درصد برای مجموعه کشورهای توسعهیافته است. حالا هر کشوری تعهد متفاوتی دارد. مثلا کشورهای اروپایی باید ٨ درصد کاهش داشته باشند. روسیه صفر درصد، آمریکا ۷ درصد، اروپای شرقیها ۴ درصد، اوکراین صفر درصد و انگلستان ٨ درصد است. استرالیا نه تنها تعهد کاهش انتشار ندارد، بلکه اجازه دارد تا ٨ درصد هم بیشتر از سطح سال ۱۹۹۰ افزایش انتشار داشته باشد.
در حال حاضر بسیاری از کشورهایی که دریاهای آزاد دارند، بر اثر بالا رفتن سطح آب دریاها در معرض تهدیدند. آیا این مشکل شامل حال ایران نیز میشود؟
در اثر افزایش دمای متوسط زمین، یخهای قطبی شروع به ذوب شدن کردهاند. در نتیجه سطح آب دریاها افزایش مییابد. در کشور ما عمده سکوهای نفتی یا در داخل دریاست یا در حاشیه خلیجفارس در سواحل است و خیلی از تاسیسات بزرگی که در آنجا داریم، مثل پتروشیمی ماهشهر و رازی، منطقه اقتصادی ویژه انرژی پارس، تجهیزات پتروشیمی و در کل تمامی تجهیزات نفتی و پتروشیمی ما در سواحل قرار گرفته است.
افزایش سطح آب دریاها میتواند باعث پیشروی آب دریاها به خشکی شده و این تاسیسات را تحت شعاع قرار بدهد و به تبع آن تولیدات فرآوردههای نفتی و پتروشیمی ما تحت تاثیر قرار گیرد و صادرات نفت خام هم دچار مشکل میشود.
در اثر افزایش تلاطم و سطح امواج ممکن است خوردگی سکوها زیادتر شود این مساله برای کشتیهای بارگیری هم مشکل ایجاد میکند.
از طرفی با افزایش سطح آب دریاها آب شور در ساحل پیشروی میکند. این آب شور در حفرههای آبهای شیرین زیرزمینی که در سواحل وجود دارند، نفوذ میکند پس دسترسی به آب شرب بهداشتی در آن مناطق مشکل میشود.
با وجود مشکلات تغییرات آب و هوایی و خشکسالیها، با کمبود آب آشامیدنی هم روبهرو خواهیم شد؟
در اثر افزایش دما شدت تبخیر در حوزههای آبریز افزایش مییابد. در نتیجه اولا کیفیت آب رودخانهها پایین میآید؛ چون بر اثر تبخیر املاح زیادی باقی میمانند. پس دسترسی به آب آشامیدنی مشکل میشود و یا هزینههای تصفیه آب آشامیدنی بالا میرود. ثانیا ورودی این حوزههای آبریز به دریاها کم میشود.
وقتی ورودی کم شود، در اثر افزایش سطح آب دریاها، آب شور دریا در بستر رودخانهها پیشروی میکند و تنوع زیستی این رودخانههای آب شیرین دچار آسیب میشوند سوم اینکه وقتی این آبشور در بستر رودخانه نفوذ میکند ، به آبهای زیرزمینی آن نواحی هم نفوذ و آب آشامیدنی آن شهرها و اطراف رودها را دچار مشکل میکند. مثل مشکلی که سال ۷٨ تا ٨۰ در آبادان و اهواز بهوجود آمد.
بر اثر پیشروی آب دریا به حوزه کارون، چون میزان آبریز حوزه کارون به دریا کم شده بود، آب شور به بستر نفوذ کرده و آب آشامیدنی آبادان، خرمشهر و اهواز دچار مشکل شده بود. بعضیها میگفتند مردم این مناطق فاضلابشان را به داخل رودخانه ریختهاند، ولی در واقع مشکل این بود که آبشور دریا به حوزه آبریز شطالعرب نفوذ کرده بود؛ چون سطح آب دریا بالا رفته بود.
تغییرات اقلیمی کشاورزی ما را تهدید میکند. این آسیبها چقدر خواهند بود؟
اگر به اقلیم و نوع کشاورزی ایران نگاه کنیم، میبینیم بیش از ٣۰درصد اراضی ما کشت دیم است و ۷۰ درصد آن اراضی هم به کشت غلات اختصاص دارد. پس اگر تغییری در الگوی بارش به وجود آید و افزایش دما صورت بگیرد، دیگر معلوم نیست چه بلایی بر سر کشاورزان خواهد آمد.
اول اینکه امنیت غذایی کشور به خطر میافتد و این امنیت غذایی تبعات زیادی نظیر ۱) امنیت ملی را به خطر میاندازد ۲) مهاجرت به شهرها و حاشیهنشینی زیاد میشود. ٣) اعتیاد و بزهکاری در حاشیه شهرها افزایش مییابد ۴) در نواحی مرزی قاچاق کالا خواهیم داشت ۵) حدود ۲۵ تا ٣۰ درصد اشتغال کشور مربوط به کشاورزی است که با این اتفاق حجم بیکاران زیاد میشود.
از طرفی، در اثر بالا رفتن دما میوهها از بین میروند یا در اثر سرما میوهها یخ میزنند. همچنین در سالهای اخیر خشکسالی باعث شد که گندم پیش از آن که به حد و اندازه مناسبی برسد، زرد شود و کشاورزان آن را درو کنند. مثلا اگر ساقه گندم ۵ میلیمتر باشد، ٣ میلیمتر است و کشاورز مجبور است آن را با این اندازه درو کند.
در پاییز و زمستان گذشته برف و باران زیادی داشتیم. فکر نمیکنید اگر سدهای بیشتر و توانمندتری داشتیم، این آبها برای این دوره خشکسالی ذخیره میشد؟
از موضوعاتی که کنوانسیون تغییرات آب و هوا خیلی روی آن تاکید کرده، این است که دولتمردان باید موضوعات تغییر آب و هوایی را در برنامههای توسعه خودشان بگنجانند. ما اگر برنامههای مدیریت منابع آبمان را بدون ملحوظ کردن موضوع تغییر آب و هوا بگنجانیم، آیا این سدها برای ۲۰ سال آینده مفید خواهد بود. اگر رواناب حوزههای آبریزمان ٣۰ تا ۴۰ درصد کاهش یابد و اگر بارشی در آینده نداشته باشیم، آیا ورودی به این سدها خواهیم داشت و این سدها کارایی خواهند داشت؟
از طرفی ممکن است در ۱۰۰ سال آینده دما ۲ ٣ درجه سانتیگراد افزایش یابد. در حال حاضر، ممکن است متوسط دما افزایش نیابد، ولی ماکسیمم دما بالا برود. مثلا اگر قبلا ماکسیمم دمای تهران در ۲۰روز سال به بالای ٣۵ درجه میرسید، الان در ۴۰ روز از سال به بالای ٣۵ درجه میرسد و این مساله باعث میشود شدت تبخیر بالا برود، پس دیگر در پشت سد آبی باقینمیماند.
پس باید برنامههای مدیریت منابع آب را مبتنی بر موضوع تغییرات آب و هوایی بدانیم؛ چرا که اگر غیر از این باشد، درست است که سد وسیلهای برای کنترل سیلاب است، ولی اگر طی تابستان تعداد روزهای داغ ما دو برابر شود، کار سدسازی بیهوده خواهد بود.
اگر برنامهریزی درستی داشته باشیم، دیگر هر جایی سد نمیسازیم و سدها را در مناطق معین و مناسب میسازیم و از شیوههای جدیدی برای مدیریت منابع آبیمان استفاده میکنیم. یعنی اگر داریم کانالکشی میکنیم، دیگر برای انتقال آب از کانال باز استفاده نمیکنیم؛ چون تبخیر میشود. به این ترتیب باید از آبیاری تحت فشار یا کانالهای سرپوشیده استفاده کنیم.
کدام استانها بیشترین آسیبدیدگی را از نظر خشکسالی داشتهاند؟
در حال حاضر استانهای فارس، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان و قسمتی از اصفهان بیشتر از دیگر استانها درگیر خشکسالی هستند. طی مطالعاتی که با همکاری مرکز ملی اقلیمشناسی سازمان هواشناسی و دفتر ملی تغییر آب و هوا انجام شد.
با تمام اینها بهتر است فراموش نکنیم که ٨۰ درصد اراضی ما در اقلیم خشک و نیمهخشک قرار دارند و این خیلی مشکلساز خواهد بود.
در کل میزان تاثیر گرمایش جهانی بر ایران چقدر بوده است؟ آیا میتوان گفت ایران کشوری بحرانزده از لحاظ تغییرات آب و هوایی است؟
موضوع تغییر آب و هوایی، موضوعی بلندمدت است و اثرات خود را در درازمدت نشان میدهد. این خشکسالیها و سیلابها نشانههایی از آن هستند و تازه شروع تغییرات آب و هوایی هستند، پس دقیقا نمیدانیم که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد و چه کشورهایی بحرانزده خواهند شد.
در حال حاضر توفان در آمریکا نسبت به سالهای قبل چندین برابر و شدتشان هم بیشتر شده است. توفانی که اخیرا در میانمار صورت گرفت شدت خیلی بالایی نسبت به قبل داشت. اما مساله آسیبپذیری نسبت به تغییرات اقلیمی یک موضوع چند معیار است.
در این باره میتوان ۲ کشور هلند و بنگلادش را مقایسه کرد. هر دوی این کشورها نسبت به موضوع تغییرات اقلیمی آسیبپذیرند، اما هلند توانسته خودش را با این شرایط تطبیق بدهد؛ چون ساختارهای اقتصادی انعطافپذیری دارد و تعداد مردمی که به دلیل این موضوع دچار آسیب میشوند، در مقایسه با بنگلادش خیلی پایینتر است.
در بنگلادش منبع تامین درآمد مردم از کشاورزی است و اگر اراضیشان زیر سطح آب برود، از گرسنگی میمیرند. اما هلند از همین الان در بسیاری از مناطق ساحلیاش دیوار کشیده است. در حالی که در بنگلادش با افزایش سطح آب دریاها حدود ۱۵ درصد اراضی به زیر آب میروند، ولی هلند به خاطر این دیوارها آسیب نمیبیند.
دولت چه طرحها و برنامههایی را برای مبارزه با خشکسالی در نظر گرفته است؟
هنوز برنامههای توسعه کشورمان منطبق بر موضوع برنامههای تغییرات آب و هوایی نیست. وزارت نیرو در حال انجام مطالعاتی است که تا ببینید اثرات تغییرات اقلیم بر منابع آبی چیست و چه اثرات سویی دارد و با این تحقیق میخواهد برنامه مدیریت منابع آب را منطبق بر تغییرات اقلیمی طرح کند.
البته این مطالعه هم در گامهای اولیه قرار دارد و راه به جایی نبرده است. متاسفانه در حال حاضر کاری به این شکل در کشور انجام نشده است.
البته اخیرا سازمان حفاظت از محیط زیست در دفتر ملی تغییر آب و هوایی برنامهای را به کمیته ملی توسعه پایدار پیشنهاد کرده که این برنامه باید ارسال شود به دولت تا آن را در برنامههای پنجم توسعه موضوع تغییرات آب و هوایی بگنجانند. یعنی در برنامه پنجم توسعه محورهای برنامه توسعه مبتنی بر موضوع تغییرات آب و هوایی خواهد بود.
غیر از آن بعضی برنامههای ملی در زمینه سازگاری با تغییر آب و هوایی در حال تدوین است که این برنامه هر کدام از نهادها را موظف میکند که در این خصوص چه باید کنند تا از همین الان ظرفیتها و پتانسیلهای لازم را برای کم کردن اثرات سوءتغییر اقلیم در سالهای آتی خودمان ایجاد کنیم.
این باعث میشود با هدف و برنامه جلو برویم، نه این که یکدفعه ببینیم خشکسالیهای شدیدی ایجاد شده و هیچ کاری هم نمیتوانیم بکنیم، اما تمام این برنامهها ظرفیتهای قانونی، مالی، اداری، نیروی انسانی و برنامههای اجرایی میخواهد.
آموزش و تحقیقات نیز لازم دارد و برنامه باید طوری تدوین شود که به دولت ارسال شود. دولت هم تصویب و به صورت لایحهای به مجلس ارسال میکند. اینها مراحل کار است.
در حال حاضر کشاورزان مناطق مختلف کشور بیشتر از همه در معرض آسیبند، چون محصولات و داراییشان در معرض خطر قرار گرفته است. چه اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است؟
متاسفانه همیشه در ایران برنامهها کوتاهمدت است و هر وقت اتفاقی میافتد، تازه به فکر راهحل آن میافتیم. مثلا چند سال پیش در سالهای ۷٨ ٨۰ بحثی درخصوص بیمه محصولات کشاورزی پیش آمده است. همان سال هم تعدادی از کشاورزان محصولاتشان را بیمه کردند. ولی پس از آن دیگر نه تبلیغی در این زمینه شد، نه پیگیری شد.
در صورتی که بیمه یکی از روشهای کار برای کاهش اثرات سوء تغییرات آب و هواست. ما علاوه بر بعضی مکانیسمهای اجرایی و قانونی، برنامههای بیمه هم داریم. اگر کشاورزی محصول خود را با یک درصد قیمت محصولش بتواند بیمه کند، وقتی مشکلی ایجاد شود، میداند جایی است که خسارتش را جبران کند.
درست است که محصولش آسیب دیده و از بین رفته ولی حداقل منابع درآمدیاش از بین نمیرود و به شهر نمیآید تا سیگار بفروشد و دستفروشی کند. اخیرا بحث وامهای کشاورزی برای جبران خسارتها مطرح شد، ولی بیمه خیلی بهتر است. علاوه بر بیمه کشاورزی باید سیستمهای بیمه را در تمام سطوح تقویت کرد، مثلا برای بلایای طبیعی مثل طوفان و سیل و... .
در کل ما برای کاهش اثرات سوءتغییرات آب و هوایی ۲ روش داریم:
۱- اثرات را از بین ببریم که برای این کار باید خود را با اثرات سوء تطبیق دهیم.
۲- اثرات سوء و آسیبهای ناشی از آن را کاهش بدهیم. تطبیق یعنی وقتی در نواحی ساحلی تاسیسات داریم، تاسیسات را دورتر از ساحل ایجاد کنیم. یک کار دیگر هم همان بیمه است.
در شرایط فعلی نمیتوانیم کارهای بلندمدتی مثل سدسازی انجام دهیم. بهترین کار حداقل برای امسال این است که به کشاورزان وام بدهند و فقط مکانیسمهای مالی در حال حاضر جواب میدهند.
برای این کار امسال دولت کمیته خشکسالی را دوباره فعال کرده است. در اولین اقدام هم استاندار فارس موضوع را در دولت مطرح کرده است. جلساتی هم در این زمینه برگزار شده است. ولی باید به فکر سالهای بعدی بود، نه این که فقط همان موقع تصمیم بگیریم و عمل کنیم. باید برنامههای بلندمدت و جدی و مهمی را در این زمینه طراحی کنیم؛ چون کشور ایران بسیار مستعد خشکسالی است و آسیبپذیر خواهد بود.
|