شورش در خیابان
بیانیه دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاههای تهران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۰ تير ۱٣٨۷ -
٣۰ ژوئن ۲۰۰٨
دور جدیدی از مبارزات شهری در ایران آغاز شده است. مشهد به فاصله ی کمی شاهد دومین رویارویی بزرگ خیابانی میان مردم معترض به فشارهای شدید اقتصادی از یک طرف و موتورسواران نقاب پوش و گارد ویژه و لباس شخصی های سازمان یافته در سوی دیگر بود. جهش سرگیجه آور بهای مسکن و اجاره خانه در سال گذشته با موج جدیدی از گرانی مواد غذایی تکمیل شده و در فاصله ای کوتاه بخش وسیعی از جامعه زندگی خود را تباه شده یافته اند. چکمه های نظامیان برای لگدمال کردن اعتراضات ممکن تمیز شده و ثروت جامعه صرف تجهیز نیروهای موتوریزه ی سرکوب شده است. جنگ طبقاتی تلاطم خود رابه سطح خیابان ها سرریز کرده است.
سرمایه داری لجام گسیخته ی ایرانی همراه با ساخت سیاسی استبدادی خود نه تنها راه های مشارکت سیاسی بخش های هر چه وسیع تری از جامعه را در تنظیمات و تصمیم گیری های اصلی اجتماعی سد کرده بلکه با غارت زندگی روزمره ی میلیون ها انسان و تهی ساختن معنای زندگی برای آنها، رشد کثیف و انگل سان خود را تضمین می کند. پیوند فاجعه بار نئولیبرالیسم با اسلام سیاسی را شاید بتوان راه حل بومی سرمایه داری در این منطقه از جهان دانست. سرمایه، نیروی های حیاتی روانی و جسمی میلیون ها نیروی کار را می مکد و چیزی جز شکاف گسترده تر طبقاتی، قسط های عقب مانده، اضافه کاری های شبانه، پولی شدن رابطه های انسانی، خانه های فرهنگ تهی و اتوبان ها و شهرک های لبریز، بردگی مدرن و قوانین عصر مفرغ به جای نمی گذارد.
خیابان های شهر ایران اسلامی در قرق گشت های ارشاد و ویترین های مغازه ها است. شهروند مطلوب، مصرف کننده ی محجبه ای است که با رعایت حجاب اسلامی، خود به بازتولید نظام موجود طبقاتی یاری رساند. جز با سرکوب مداوم، چنین غارت گسترده ای از هستی انسان ها میسر نیست. بورژوازی ایرانی و دولت ناقص الخلقه و کوتاه قامت آن برای رشد ثروت خود و کسب قابلیت های رقابت جهانی چاره ای جز تحمیل سطح نوینی از فلاکت به نیروی کار ایرانی ندارد. خیابان های مشهد در این روزها و خیابان های بسیاری از دیگر شهرها در آینده ای نزدیک نتیجه جدال میان جنبش کسب هویت انسانی برای یک زندگی بهتر از یک طرف و تحمیل فلاکت و بربریت از سوی دیگر را رقم خواهند زد.
نگاهی به تاریخ مبارزات شهری در ایران و دیگر کشورهای دنیا نشان می دهد که در فقدان سازمان یافتگی توده های شهری، بخشی ازجامعه ی طبقاتی قادر است از طریق تقویت سرکوب و یا بازی های سیاسی خود را نجات داده و پس از فرونشاندن مبارزات، سلطه ی خود را مستحکم تر کند. اما روشن است که سازمان یابی کلید توده های شهری برای کسب آزادی و برابری است. اگر دلالان و کارخانه داران، صاحبان آژانس های ملکی، دارندگان انحصارات واردات و صادرات کالاهای مختلف، هیأت امنای موسسات چپاول مالی و اعتباری و ... در شبکه ای منظم از روابط متقابل، ادامه ی بهره کشی و غارتگری خود را تنظیم می کنند، سرکوب شدگان برای اعاده ی شرافت و انسانیت خود، برای به چنگ آوردن آزادی و برابری، به سازمان یابی هایی بس گسترده تر و نیرومندتر احتیاج دارند. سازمان یابی بدون وابستگی به قدرت حاکم یک خیال صرف نیست. هر ابتکار جمعی که در محیط های کار و زیست و تجمع، طبقه کارگر را از زن و مرد و دختر و پسر به یکدیگر پیوند زند، مسیر پیروزی در خیابان ها را هموار خواهد کرد. انتشار و توزیع نشریات محلی در محیط های زیست و محیط های کار، تشکیل جلسات بحث و گفتگو، ایجاد محافل، تشکل ها و کانونها، و هر اقدام سازمان بخش دیگر می تواند خیابان های فردا را از چنگال گشت ها و گرانی ها برهاند و آن را در معرض تنظیم اجتماعی کارگران و دیگر گروه های تحت ستم قرار دهد.
نکته دیگر، نقش ورشکستگان سیاسی امروز و سالهای قبل است که با استفاده از رانت های سیاسی و دسترسی اشان به منابع مالی و همچنین ابزار قدرتمندی چون تلوزیون و رادیو، کانالیزه کردن تحرکات اجتماعی مردم را در دستور کار خود قرار داده اند. بی تردید پخش مطالب و شعارهایی مانند مقابله با مفاسد اقتصادی از جانب تلوزیونهای لس آنجلسی ادامه همان مواضع رسمی سرمایه داری در ایران است که برای کشاندن مردم به چارچوب فضای تیره و تار اصلاح طلبی و نهایتا تایید جمهوری اسلامی (در بزنگاه تاریخی) با قبول تغییرات از بالا بدون حضور مردم صورت می گیرد. مسائل اقتصادی پیش آمده از تعدیل نیرو در مراکز کاری گرفته تا بیکار سازیها و کاهش قدرت خرید مردم و تورم و فساد دستگاههای دولتی و همگی و همگی مسائلی نیستند که تنها با رفع مضحک مفاسد اقتصادی از جانب قدرت سیاسی در ایران حل و فصل شوند. طرح این نوع شعارها از جانب نیروهای راست و ناسیونالیست آگاهانه است و فساد، جزء لاینفک تمامیت نظام سرمایه است. تنها آلترناتیو موجود در مقابل استبداد سرمایه و متعاقب آن اختناق سیاسی در جامعه ایران، تلاش برای تغییرات بنیادین به منظور براندازی شیوه تولید سرمایه داری و مسئله توزیع ناعادلانه ثروت و مالکیت خصوصی است. در پایان دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاههای تهران ضمن در خواست تلاش از جانب نیروهای مترقی در رابطه با وضعیت بازداشت شدگان شهر مشهد (از جمله دانشجویان دانشگاه فردوسی) خواستار دخالت دیگر نیروهای سیاسی در پس زدن هر چه بیشتر ارتجاع داخلی و خارجی با هدف پیشبرد مبارزات توده ای و ردیکال است.
زنده باد آزادی و برابری
دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاههای تهران
|