۱۸ تیر، روزی فراموش نشدنی!
اعلامیه کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) به مناسبت ۱۸ تیر
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۷ تير ۱٣٨۷ -
۷ ژوئيه ۲۰۰٨
٩ سال از آن روزهای فراموش نشدنی ١٨ تا ٢٣ تیر١٣٧٨ می گذرد. روزهایی که توده عظیم دانشجویان با شعارهای " آخوند خدائی می کند! ملت گدائی می کند! "؛ " مرگ بر استبداد! درود بر آزادی!" ؛ " طالبان حیا کن! مملکتو رها کن!" خشم خود را فریاد کردند. فریادی که هم آوایی بخش گسترده ای از جوانان و مردم کار و زحمت را به همراه داشت. گسترده گی و عمق این خروش حق طلبانه، آن چنان ارکان سیاست در کشور استبداد زده را به لرزه درآورد که اصلاح طلبان مدعی اصلاحات از ترس، به دامن تمامیت خواهان پناه بردند و نشان دادند که دیواره تحمل شان کجاست و در سازشی نفرت انگیز، راه سرکوب این حرکت با شکوه را هموار ساختند. جنبش عظیمی که هم چون ١٦ آذر، در تاریخ جنبش دانشجوئی کشور جاودانه خواهد ماند تا این حقیقت را بیان کند که شیخ و شاه در سرکوب و اختناق و بی حقوقی مردمان همدستند و با جنبش دانشجویی دشمنی ریشه داری دارند.
جنبش١٨ تیر هر چند سرکوب شد اما درس های گرانقدری از خود بر جای گذاشت. از آن پس، بخش وسیعی از دانشجویان چپ و سوسیالیست و آزادیخواه راه مستقل خود را برگزیدند و همسوئی با مردم را محور اصلی کار خود قراردادند . همین امرموجب صف بندی های جدیدی در جنبش دانشجویی شد و بسیاری از فعالین چپ فعالیت مستقل خود را آغاز کردند .
توهم بخش وسیعی ار دانشجویان نسبت به کلیت حاکمیت و تمامی جناح های آن فروپاشید .
تشکل های دانشجویی وابسته به جریانات اصلاح طلب حکومتی، زیر فشار پایه های جنبش، مجبور شدند از احزاب حکومتی فاصله بگیرند.
ضرورت تکیه بر پایه های جنبش دانشجویی و پیوند فعالین و توده دانشجو و توجه هرچه بیشتر به خواست های بی واسطه شان روز به روز برجسته تر شد و بر قدرت و استحکام جنبش افزود.
همسوئی با جنبش های کارگری، زنان وخلق های تحت ستم بیش از پیش پررنگ شد و چشم انداز نوینی ازهمبستگی توده ای را به نمایش گذاشت.
این درس های گرانبها، اما به قیمت اسارت، شکنجه و محرومیت از تحصیل بخش وسیعی از دانشجویان مبارز و آزادیخواه بدست آمد. حاکمان اسلامی در ٩ سال گذشته تمامی قدرت سرکوب خود را بسیج کرده اند تا مانع از آن شوند که این درس های ارزشمند از سوی جنبش دانشجویی به کار گرفته شود. اما علیرغم همه ترفندهای رژیم ، جنبش دانشجویی نشان داده است که با قدرت، چشم به آینده دوخته است. برگزاری ١٦ آذر سال گذشته ؛ حرکت های دانشجویی دانشگاه های شیراز، بوعلی سینای همدان، سهند تبریز، کرمانشاه، تربیت معلم کرج و در این اواخر تحصن با شکوه دانشجویان زنجان و تحصن جسورانه دانشجویان دختر دانشگاه مازندران نشان داد که دانشجویان علیرغم آن که زیر سرکوب چکمه پوشان نو محافظه کار فاشست قرار دارند اما از راه خود باز نخواهند گشت؛ بر خواست های برحق صنفی و سیاسی خود پای می فشارند وتعرض به حریم دانشگاه و دانشجو را بر نمی تابند.
اکنون در حالی که کشور در شرایط خطرناکی قرار دارد، جنبش دانشجویی بیش از پبیش به سازماندهی مقاومت در داخل دانشگاه ها و انعکاس این مقاومت به بیرون از دانشگاه نیاز دارد. در شرایطی که سیاست های ماجراجویانه حاکمان بهانه های کافی به سلطه جویان بیگانه می دهد و کشور به لبه ی پرتگاه جنگ و بمباران و ویرانی نزدیک می شود و تنگ تر شدن تحریم های اقتصادی ، اقتصاد کشور را به ویرانی میکشاند و تورم لجام گسبخته نان را از سفره مردم می رباید، جنبش دانشجویی می بایست پیوند های خود با جنبش های توده ای را گسترده تر کند. برای رسیدن به این هدف، همبستگی درونی دانشجویان و سراسری شدن مقاومت سازمان یافته، نقش کلیدی دارد. اما همبستگی درونی، بدون بسیج وسیع ترین توده دانشجو حول خواست های مطرح و جلوگیری از انشقاق و چند دسته گی در میان فعالین دانشجویی امکان پذیر نیست.دراین میان فعالین چپ و سوسیالیست دانشجویی مسئولیت سنگین تری بر عهده دارند. آن ها از یک سو می توانند پیوندهای خود با توده ی دانشجو را تقویت کنند؛ از سوی دیگر نقش تشکل های سازشکار و وابسته به جریانات حکومتی را افشاء کنند و هم زمان با سرکوب لجام گیسخته حکومتیان در اشکال گوناگون به مقابله برخیزند. روشن است که این مهم بدون اتحاد و همبستگی گرایشات درونی مبارزین چپ و سوسیالیست امکان پذیر نیست و در این راه بکارگیری تبرهای ایدئولوژیک و ارجع دانستن منافع فرقه ای و سازماندهی اقدامات سکتاریستی توان مقاومت جنبش دانشجویی را تضعیف خواهد کرد.
در این شرایط به شدت حساس که تهدیدات جنگی و تحریم های اقتصادی از بیرون و سرکوب لجام گسیخته از درون، جامعه را در چنبره ی خود گرفته است، نیروی تحولات عظیم در کشور، نیرویی که می تواند جلوی فاجعه پیش رو را بگیرد ، توده های میلیونی کار و زحمت هستند. مردمی که زیر فشار سنگین تورم و گرانی له می شوند و اعتراض شان با سرکوب چکمه پوشان فاشیست روبرو می شود؛ تنها نیروئی هستند که توان و قدرت در هم شکستن سناریوی سیاه پیشاروی جامعه را دارند. اما این نیرو می بایست به قدرت و توان خود آگاه شود؛ باید متشکل گردد و در مقابل حکومتیان سد مستحکمی ایجاد کند. در این راستا جنبش دانشجویی مسئولیت خطیری بر عهده دارد. توده وسیع دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور،اگر در دانشگاه به مثابه یک جنبش اجتماعی عمل می کنند، اما هم زمان بخش آگاه جنبش میلیونی جوانان کشور هستند. جوانانی که نزدیک به٧٠ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و اکثریت شان به توده های کار و زحمت تعلق دارند. دانشجویان، این جوانان آگاه و پرشور، به دلیل داشتن گسترده ترین روابط با خانواده ها، دوستان، هم محله ای ها و همشهری ها، می توانند در بردن آگاهی و تبلیغ ضرورت متشکل شدن در میان طبقات و اقشار گوناگون مردم نقش بسزائی ایفا کنند. آن ها ضمن متشکل شدن در دانشگاه ها و تلاش برای ایجاد همبستگی سراسری دانشجویان کل کشور، می توانند به این ضرورت پاسخ در خور دهند. جنبش دانشجویی قطعأ می داند که بدون ایجاد پیوندهای گسترده با میلیون های جوان پرشور و از آن طریق با توده ی مردم نمی تواند حتی به خواست های برحق خود در سطح دانشگاه ها نیز به نحو مطلوب دست یابد.
در این مبارزه روزمره، که زیر نگاه چکمه پوشان و ده ها نیروی رنگارنگ سرکوب اسلامی جریان دارد، دانشجویان مبارز و انقلابی همواره در خطر دستگیری ، زندان و شکنجه قرار دارند. به دلیل همین سرکوب سازمان یافته و دستگیری کادرهای با تجربه دانشجویی، همواره خطر ایجاد گسست های مبارزاتی بوجود می آید. برای مقابله با این وضعیت، توجه به اصل تلفیق کار علنی با مخفی و ایجاد تمهیداتی که بتوان سدهای سرکوب پلیسی و امنیتی را در هم شکست ضرورتی تام دارد. نباید گذاشت نیروهای سرکوب بطور مدام تجارب انباشته شده مبارزاتی جنبش دانشجویی را به نابودی تهدید کنند.
گرامی باد ١٨ تیر، روز فراموش نشدنی جبنش دانشجویی
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران( راه کارگر)
تیرماه ١٣٨٧
ژوئیه ٢٠٠٨
|