یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کنفرانس سه روزه سران ۸ کشور در تویاکوی ژاپن


ناهید جعفرپور


• کنفرانس سران ۸ کشور در رابطه با بحران گرسنگی درست بمانند مورد سیاست جوی بجای تصمیم گیری های مشخص تنها به تجویز داروی آرام بخش قناعت نمود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲٣ تير ۱٣٨۷ -  ۱٣ ژوئيه ۲۰۰٨


روسای دولت های ٨ کشور قدرتمند صنعتی جهان در تاریخ ۷ تا ۹ جولای در کنفرانس سران ٨ کشور که در جزیره ژاپنی تویاکوبرگزار گردید، گرد هم جمع آمدند. آنچه که در این کنفرانس تصمیم گیری گردید به سرنوشت میلیون ها انسان در جهان ربط پیدا می کند.

در حدود ٣۰ کیلومتری محل کنفرانس نزدیک به ۴۰۰ منتقد جهانی سازی در تمامی سه روز کنفرانس به اعتراض پرداختند. از میان تظاهر کنندگان ۱۰۰ نفر از اروپا و آمریکای شمالی بودند. آنها روزها در گروه های کوچک به اعتراض می پرداختند اما همواره از سوی جمع وسیع نیروهای پلیس به عقب رانده می شدند. دور تا دور محل کنفرانس را به شعاع کیلومترها نیروهای پلیس احاطه نموده بودند. از این رو در کیوتو، توکیو و ساپورو تظاهرات های وسیع انجام گرفت و همزمان کنفرانس آلترناتیو کنفرانس گ ٨ برگزار گردید.

در کنفرانس چه گذشت
درست در لحظه های پایانی کنفرانس سه روزه سران ٨ کشور در تویاکوی ژاپن اتفاقی افتاد که طراحان کنفرانس روی آن حساب نکرده بودند: روسای دولت کشورهای بزرگ توسعه یافته که برای گفتگوئی دوساعته دعوت شده بودند، در باره مشکل محافظت از جو از پیروی سران ٨ کشور خودداری نمودند. بدین سبب بنظر می رسد که تم گسترش گ ٨ دیگر منتفی باشد.
چین و هندوستان اعلام نمودند که آنها از هدف گ ٨ مبنی بر پائین آوردن گاز های سمی هوا به مقیاس ۵۰% تا سال ۲۰۵۰ پیروی نخواهند کرد.
کشورهائی که جزء گ ٨ می باشند عبارتند از روسیه، ژاپن، فرانسه، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، کانادا و آمریکا و اما کشورهای گ ۵ کشورهای بزرگ توسعه یافته چون چین، هندوستان، مکزیک، برزیل و آفریقای جنوبی می باشند. کشور ژاپن بعنوان کشور برگزارکننده کنفرانس برای اولین بار از اندونزی و کره جنوبی و استرالیا دعوت به عمل آورده بود.
آنجلا مرکل صدراعظم آلمان یکسال پیش در کنفرانس سران ٨ کشور "هالیگن دام آلمان" ۵ کشور بزرگ توسعه یافته را به کنفرانس سران ٨ کشور بزرگ صنعتی جهان دعوت نمود.
اینکه مذاکرات میان ٨ کشور و ۵ کشور امسال در دومین نشست میان آنها به شکست انجامید، این سئوال را بدنبال خواهد داشت که این کنفرانس اصولا با توجه به بحران های جهانی چه می تواند انجام دهد؟ اکنون برای کشورهای قدرتمند صنعتی جهان روشن تر شده است که آنان بدون این ۵ کشور بزرگ نمی توانند مشکلاتی چون تغییرات جوی و یا قیمت نفت خام را حل نمایند. چین و هندوستان با نیازهای روبه رشدشان همواره به بالا رفتن قیمت نفت و همچنین آلودگی جوی یاری می رسانند.
البته آلمان و ژاپن مخالف عضویت گروه ۵ کشور در گروه ٨ کشور می باشند. آنجلا مرکل در این باره می گوید که باید مواظب بود که گروه ٨ کشور قدرت خود را از دست ندهد.
به این دلیل در کنفرانس، مسائل مشخصی در ابتدا در جمعی کوچک مورد مذاکره قرار می گرفت. با وجود اینکه آلمان و ژاپن سال گذشته با وصل این ۵ کشور به گروه ٨ کشور توافق نموده بودند، اما امسال تلاش می کردند ازعضویت کامل آنها در این جمع جلوگیری نمایند. این موضع دلیلی خیلی ساده دارد: آلمان و ژاپن بر خلاف بریتانیا و فرانسه صندلی دائمی در شورای امنیت سازمان ملل ندارند. گروه ٨ کشور برای آنها تنها موقعیتی است که می توانند مرتبا با قدرتمندان جهان روبرو گردند. از این رو آنها ترس دارند که در صورت گسترش گروه ٨ کشور از قدرت آنها کاسته شود. برعکس اما گروه ۵ کشور آنچنان تمایلی ندارند که به این جمع بپیوندند. نماینده دولت چین در کانال دولتی تلویزیون این کشور گفته است که: "برای اینکه بتوانیم بعنوان شرکت کننده مساوی با دیگران در کنفرانس حضور به هم رسانیم باید وعده هائی را می دادیم که به هیچ وجه حاضر به انجام آنها نبودیم. ما بیشتر چیزهائی را از دست می دادیم تا اینکه بدست آوریم".
همچنین نخست وزیر هند که همان شرکت بار اول را در کنفرانس سران ٨ کشور در آلمان وقت گذرانی نامیده بود، امروز آنطور که پیداست هیچ مخالفتی ندارد که در گروه ٨ کشور جای نداشته باشد. این دوکشور با مخالفتشان در باره پیوستن به کمیسیون جوی نفوذ خود را بدون اینکه عضوی کامل باشند به نمایش می گذارند. با توجه به نتایج سه روزه این کنفرانس، گ ٨ از زمان ٣٣ سال پیدایشش تا کنون در بحران مشروعیت بزرگی قرار گرفته است و اعتماد مردم جهان را از دست داده است. مشکلات جهانی می بایست بطور جهانی حل گردند. ده ها سال است که نهادهای سازمان ملل متحد مورد سوء استفاده قرار می گیرند و پیمان ها خدشه دار می شوند. کمبود آلترناتیو یک دولت جهانی به وضوح دیده می شود. در کنفرانس اخیر سران کشورها تلاش می کنند با وجود اینکه خود به آن اعتقاد ندارند اما به مردم جهان نشان دهند که آنها قصد دارند که در امر محافظت از جو کره زمین تا سال ۲۰۵۰ به نتایج مثبت برسند و تا آنزمان انتشارات گاز کربنیک جو را به نیمه برسانند. اینکه تا چه حد آنها در گفتار خود صادق هستند را در دومین تم کنفرانس می توان مشاهده نمود و آنهم چیزی نبود جز بحران جهانی انرژی. آنها به عنوان راه حل بالا رفتن قیمت نفت خام گسترش استخراج نفت و بالا بردن ظرفیت رآکتور های اتمی را پیشنهاد می کنند. پرداختن به انرژی های نوآور و جدید و برداشتن قدم در این راه و همچنین صرفه جوئی در استفاده از انرژی فسیلی و همچنین تقلیل وابستگی به ذخایر نفتی به هیچ وجه تم این کنفرانس نبود. شوخی بزرگ کنفرانس امسال سران گ ٨ شرکت جرج بوش رئیس جمهور آمریکا بود. کشوری که بالا ترین انتشار گاز کربنیک را در جو جهان باعث شده است. وی اعتقاد داشت که برای مبارزه با آلودگی جو باید هر چه بیشتر رآکتور اتمی ساخته شود.   

بحران گرسنگی و کنفرانس سران ٨ کشور

از سه ماه پیش مسئله بحران مواد غذائی موضوع روز سیاسی است. در این فاصله و به هنگام این بحث های جذاب که آنهم در نتیجه اعتراضات قدرتمند و وسیعی چون اعتراضات در هائیتی باب روز سیاست گشتند، در سرتاسر جهان ٨۵۴ میلیون انسان از گرسنگی رنج برده اند. حال کنفرانس سران ٨ کشور در کنار بحث آلودگی جو و قیمت بالای نفت خام به مسئله بحران غذائی جهان می پردازد. بالا رفتن قیمت نفت و مواد غذائی و خطرات وابسته به آن رهبران کشورهای قدرتند جهان را نگران نموده است.
کشورهای صنعتی بیشک نه بخاطر دلایل بشردوستانه بلکه بیشتر به خاطر خطر توسعه اقتصاد جهان نگران می باشند. با نگاهی به تصمیمات کنفرانس در باره بحران غذائی جهان "البته اگر آنرا با این نام بخوانیم" می بینیم که موضوع بیشتر بر سر بیانیه های مبهم و نامعلوم است.
اصولا باید در ابتدا مشخص گردد که آیا ذخیره بین المللی مواد غذائی وجود دارد که بتواند برای ثبات قیمت ها حرکت کند؟ حتی در روزنامه های عامیانه شهرستان های کوچک هم این پیشنهاد مورد نقد قرار گرفته است که زمانی که در شمال جهان گندم و ذرت انبار می شوند، در جنوب جهان انسانهای بیشماری از گرسنگی جان خود را از دست می دهند.
این خطر همواره وجود داشته و دارد که شمال جهان مازاد تولیدات خود را به کشورهای نیمکره جنوبی جهان صادر نموده و بدین وسیله بطور طولانی مدت مانع بالا رفتن باروری زراعت محلی آنان گردد.
این طرح که شبکه ای جهانی برای شناخت های علمی به وجود بیاید، می تواند تنها بعنوان تسکینی برای افکار عمومی جهان عمل نماید. که این هم همواره وجود داشته است. برای نمونه می توان به گزارش شورای جهانی کشاورزی که به شناخت های علمی بر پایه پیشنهاداتی برای اصلاحات ارضی رادیکال و پایدار و زیست محیطی اشاره می کند، توجه نمود.
بله، همه این ها در اصل عقب گرد از صنایع کشاورزی برای صادرات را خواهانند و هدفشان تشویق دهقانان خرد و استفاده از کودهای زراعی طبیعی و روش های سنتی است.
این سیاست یعنی سیاست سرمایه داری "نئولیبرالی" دیگر شناخته شده است ـ موضوع بر سر شناخت های علمی و یا پرنسیب های اخلاقی نیست بلکه موضوع بر سر منافع بیشتر است.
تا این حد قابل فهم است که رهبران کشورهای توسعه یافته سرمایه داری نماینده کنسرن های زراعی خود هستند. درست بمانند صدراعظم آلمان آنجلا مرکل که برای بازار های باز و پایان دادن به "مذاکرات تجارت جهانی دوها که سال ها مسکوت مانده است" دست می زند.
بنابراین کاملا طبیعی است که آنجلا مرکل برای راه حل تکنولوژی ژنتیکی بعنوان راه حلی برای از بین بردن بحران غذائی صحبت نماید. بله گسترش تکنیک ژنتیکی به گسترش قدرت تجارت کشاورزی بین المللی و ضعیف شدن دهقانان خرد می انجامد. زیرا که بذر ژنتیک دستکاری شده گران تر از دیگر بذرهاست و بدین وسیله تولید کنندگان محلی وابستگی اقتصادی به کنسرن ها و کارخانه جات وابسته به آنان پیدا می کنند و غالبا آنها قدرت خرید خود را هم از دست می دهند.

آنچه که در این کنفرانس در باره اش هیچ صحبتی نگردید و عمدا مورد بی توجهی قرار گرفت این بود که حتی طبق بررسی های بانک جهانی قیمت مواد غذائی که از سال ۲۰۰۵ تا کنون ٨٣% بالا رفته است در واقع ۷۵% این گرانی بخاطر کاشت گندم برای مواد سوختی بیولوژیکی است. حقیقت این است که غله ای که برای تهیه بنزین و پر کردن تنها یک باک بنزین اتومبیل کلاس متوسط بزرگ کاشته می شود، می تواند یک انسان را بمدت یکسال تغذیه کند.

همچنین در این کنفرانس در باره علت های ساختاری فجایع گرسنگی سکوت گردید: بازار جهانی سرمایه داری ی لیبرالیزه شده زمین های زراعی متفاوت را در رقابت با هم قرار می دهد ـ با پیامدهای فاجعه بار ـ و از طریق صادرات مواد غذائی از اروپا و آمریکا باعث نابودی اقتصاد زراعی محلی می گردد و همچنین با تقسیم ناعادلانه زمین های زراعی و نقش سفته بازی و رشوه خواری دهقانان خرد را به نابودی می کشاند.
در نتیجه کنفرانس سران ٨ کشور در رابطه با بحران گرسنگی درست بمانند مورد سیاست جوی بجای تصمیم گیری های مشخص تنها به تجویز داروی آرام بخش قناعت نمود. کمک های مالی وعده داده شده از سوی این کشورها در واقع پنهان کردن علت های ساختاری پشت این بحران ها است: مانند بازار جهانی لیبرالیزه شده، ایدئولوژی تجارت آزاد نئولیبرالی و...

سیاست چپ اما در مقابل باید برای این حق حرکت کند که تمامی مردم کشورهای جهان بتوانند سیاست کشاورزی و غذایی خود را خود تعریف و تعیین نمایند. خواست جنبش جهانی دهقانان خرد و کارگران زراعی: Via Campesina این است که بشیوه پایدار و دائمی بیشتر از همه مواد غذائی، از سوی دهقانان خرد برای مردم محلی کاشته و تولید شود. بدین طریق تهیه احتیاجات محلی و منطقه ای ارحجیت کامل به صادرات و تجارت جهانی خواهند داشت. از این طریق و با خواست دسترسی به ابزار تولید، مناسبات رهبری کننده مالکیت زیر علامت سئوال برده خواهد شد.

منابع: روزنامه های آلمانی تاگس سایتونگ و سوسیالیسم


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست