یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٨ تير ۱٣٨۷ -  ۱٨ ژوئيه ۲۰۰٨


چراغ های سبز برای گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا؟
حضور برنز در مذاکرات هسته ای ایران و نمایندگان گروه ۱+۵ پس از سی سال قطع رابطه
دیپلمات آمریکایی: وقت آن رسیده که واشنگتن یک دفتر دیپلماتیک در تهران باز کند
مذاکرات هسته ای مهندسی معنی دار و پیچیده ای از هر دو سو دارد
تکاپو برای تنزل دادن جایگاه دولت در پرونده هسته ای و پروژه تخریب دولت
بازی هویج و چماق راه حل مسأله ایران نیست
مقاومت مدیران و شرکتهای دولتی یکی از موانع عمده خروج دولت از بازار است

روزنامه جام جم در گزارشی با عنوان: چراغهای رابطه تهران ـ واشنگتن روشن می شود؟ نوشته است: چراغ های سبزی که هفته های اخیر، بین تهران و واشنگتن ردوبدل شد، اکنون درهای ارتباط را باز کرده است و یک دیپلمات ارشد آمریکایی در مذاکرات ژنو، در ترکیب نمایندگان ۱+۵ طرف مذاکره با ایران خواهد بود. مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا تاکنون با محور یک طرف سوم، یعنی عراق برگزار شده، اما این بار ویلیام برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا و مسوول پرونده ایران در این وزارتخانه، قرار است روز شنبه ۲۹ تیرماه در مذاکرات نمایندگان گروه ۱+۵ با سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در سوئیس به عنوان ناظر شرکت کند.
اما قطعا در موضوع رابطه ایران و آمریکا این، همه خبر نیست چرا که رئیس جمهور در گفتگوی دوشنبه شب خود در شبکه یک سیما، از گفتگوهای مستقیم مقامات ۲ کشور در حوزه های مختلف و در آینده نزدیک خبر داد.
محمود احمدی نژاد گفت: براساس سیاست فعال جمهوری اسلامی ایران، هر دولتی که در آمریکا بر سر کار بیاید، چاره ای ندارد که دو اقدام اساسی را سرلوحه کارهای خود قرار دهد که نخستین آن، جمع کردن دایره مخالفت های خود از بیرون مرزهای آمریکا و بردن آن به داخل خود آمریکاست.
وی افزود: دومین کاری را که دولت جدید آمریکا مجبور است در دستور کار خود قرار دهد، ایجاد تعاملی سازنده با ایران است. این حرف فقط یک سخن و تحلیل صرف نیست، بلکه استدلالی محکم پشت سر آن است. ما حتی پیام های فراوانی نیز در این زمینه دریافت کرده ایم.
وی با بیان این که هر حزبی که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رای بیاورد، ۲ راهبرد پیش گفته را باید برگزیند، خاطرنشان کرد: در این خصوص پیغام های فراوانی به ما رسیده است. ممکن است در آینده ای نزدیک گفتگوهایی در بخش های گوناگون با آمریکا اتفاق بیفتد. اگر رسانه های آمریکایی هم بخواهند این موضوع را منفی جلوه دهند، اعلام می کنیم که این گفتگو منفی نیست.
احمدی نژاد ادامه داد: البته این گفتگوها در سطح دولت نیست، بلکه در سطوح مختلفی ممکن است انجام شود.
رئیس جمهور درباره تشکیل دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران نیز گفت: هنوز آنها در این باره درخواستی نکرده اند اما اگر درخواست کنند با نگاه ارتباط بین ملت ها و به طور مثبت، آن را بررسی می کنیم چرا که از حضور مردم کشورهای دیگر در ایران نگران نیستیم و از حضور مردم خود نیز به کشورهای دیگر نگرانی نداریم زیرا ایرانی ها هر جا می روند حامل صلح و دوستی و محبت هستند.
حضور ویلیام برنز درترکیب هیات مذاکره کننده با ایران، اولین اتفاقی است که بلافاصله پس از اعلام رئیس جمهور درباره انجام مذاکرات بین ایران و آمریکا می افتد.
در همین ارتباط، روزنامه واشنگتن پست نوشت: به اعتقاد دیپلمات های آمریکایی، اعزام یکی از مقام های ارشد دولت آمریکا به مذاکرات هسته ای با تهران، نشاندهنده تمایل زیاد دولت آمریکا به حل این پرونده از طریق دیپلماتیک است.
به نوشته این روزنامه، قرار است ویلیام برنز، معاون اول وزیر امورخارجه آمریکا و مسئول مستقیم پرونده ایران در دولت آمریکا که شخص سوم دولت جورج بوش تلقی می شود، در مذاکرات ۲۹ تیر ایران و غرب در ژنو حضور داشته باشد.
روزنامه واشنگتن پست در ادامه به نقل از مقام های ناشناس نوشت: برنز در این مذاکرات به طور جداگانه و خصوصی با مقام های ایران دیدار نخواهد کرد و در عوض فقط به نظر کاخ سفید درباره برنامه هسته ای ایران تکیه خواهد کرد.بر اساس این گزارش، دیپلمات های غربی از حضور برنز در این مذاکرات استقبال می کنند و این اقدام را یک گام به جلو در مسیر مذاکره با ایران می دانند و البته معتقدند آمریکا از پیش شرط خود برای مذاکرات ؛ یعنی تعلیق غنی سازی در ایران منصرف شده است.
تصمیم به اعزام نماینده از سوی آمریکا به مذاکرات ایران و غرب، در حالی گرفته می شود که واشنگتن پیش از این اعلام کرده بود نماینده ای را به این مذاکرات اعزام نخواهد کرد.
در همین حال، سخنگوی سولانا، نماینده ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، گفت: منتظریم واشنگتن به صورت رسمی شرکت ویلیام برنز را در نشست روز شنبه ژنو اعلام کند. به گزارش واحد مرکزی خبر، کریستینا گالاچ در بروکسل تاکید کرد: مقامات کاخ سفید قرار است موضع رسمی خود را در این خصوص اعلام کنند. سخنگوی خاویر سولانا تصریح کرد: سولانا با کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا گفتگو کرده است و ما منتظر تایید رسمی واشنگتن برای شرکت برنز، معاون سیاسی وزیر خارجه این کشور در نشست ژنو هستیم.
در سال های اخیر تنها مذاکره رسمی میان مقام های ایرانی و آمریکایی، ٣ دوره مذاکرات سال گذشته ۲ کشور، بر سر مسائل امنیتی عراق بوده است.
روابط سیاسی ایران و آمریکا از حدود ٣۰ سال پیش و در پی تسخیر سفارت آمریکا در ایران قطع شد.
ویلیام برنز به عنوان سومین مقام عالی رتبه وزارت امورخارجه در حالی در جلسه مذاکره با ایران حضور می یابد که طی هفته های اخیر، تنش در روابط آمریکا و ایران افزایش یافته است.
ایران در پاسخ ۱۱ روز قبل خود به بسته پیشنهادی کشورهای ۱+۵ گفته است برای کنار گذاشتن برنامه اتمی اش دیگر وارد مذاکراتی نخواهد شد که در آن از بالا به ایران نگاه می شود، بلکه خواهان مذاکره برای یک معامله جامع تر صلح و امنیت است.
بسته مشوق های ۵ عضو دائم شورای امنیت و آلمان را ماه گذشته خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در تهران تحویل مقام های جمهوری اسلامی داد که هدف آن، قانع کردن ایران به تعلیق بخش های حساس برنامه اتمی اش در قبال دریافت امتیازات تجاری و غیرتجاری از جمله توسعه راکتورهای اتمی برای مقاصد صلح آمیز است.
اما ایران در پاسخ خود، سخنی درباره درخواست این کشورها برای تعلیق غنی سازی اورانیوم نگفته است. در نامه ٣ صفحه ای متکی که به زبان انگلیسی نگاشته شده، آمده است: ما هیچ قصدی برای تغییر این مسیر نداریم. متکی نوشت زمان مذاکره از موضع نابرابر و نگاه از بالا به پایان رسیده است و اشاره کرد که فقدان اعتماد ما نسبت به رفتار فریبنده برخی قدرت های بزرگ در ذهنیت استعماری پس از جنگ جهانی دوم ریشه دارد.
وی نوشت: جهان تغییر کرده است. . . مردم ایران بدون درخواست کمک از دیگران طرح هایی را برای پیشرفت کشورشان تدارک دیده اند.
در طول سال های گذشته هرگاه بحث مذاکره مستقیم میان آمریکا و ایران منتشر شده، رسانه های جنگ طلب وابسته به رژیم صهیونیستی بلافاصله با واکنش سریع نسبت به آن، تلاش کردند تا با مطرح کردن موضوعاتی که حاکی از تشدید جوسیاسی طرفین باشد، بر روند اجرایی آن تاثیر منفی گذارند.
با مرور چند دور مذاکرات سه جانبه میان تهران، واشنگتن و بغداد که درباره راهکارهای تقویت امنیت عراق انجام شد، همگان شاهد بودند رسانه های وابسته به رژیم صهیونیستی پیش از این گونه مذاکرات از بی نتیجه بودن آن خبردادند و تلاش کردند از برگزاری آن جلوگیری کنند، در حالی که شواهد نشان می دهد با راهکارهایی که ایران در این جلسات ارائه کرد، به میزان قابل توجهی از خشونت ها در عراق، کاهش یافت.
به اعتقاد کارشناسان سیاسی، ایده تهدید بودن تهران برای واشنگتن و نیز جلوگیری از نزدیک شدن ۲ کشور به این علت است که رژیم صهیونیستی، منافع خود را در این شرایط در خطر می بیند و از این رو تلاش می کند تا از شیوه های مختلف از جمله سناتورهای وابسته به خود در کنگره آمریکا و همچنین رسانه های بین المللی وابسته، بر طبل مخالفت با مذاکرات مستقیم میان ۲ کشور بکوبد.

وقت آن رسیده است
روزنامه جام جم علاوه بر این گزارش، یادداشت جیمز روبین سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه آمریکا را در روزنامه نیویورک تایمز با مقدمه کوتاهی به این شرح منعکس کرده است: اشاره: راه اندازی دفتر حافظ منافع که درخواست طرف آمریکایی است و تا حدی نیز مورد استقبال مسوولان ایرانی قرار گرفته است نیازمند تامل بیشتری است.جیمز روبین بخشی از اهداف مورد نظر در این مسیر را تبیین کرده است.از نظر آنان این اقدام علاوه بر حضور دیپلمات ها (نه جاسوس ها!) موجب سفر بیشتر ایرانیان به آمریکا خواهد شد و دیپلمات هایشان نیز از نزدیک با مناسبات داخلی ایران آشنا می شوند !
درست هنگامی که بارقه های امید از گفتگو میان قدرت های غربی و ایران بر سر مسائل هسته ای به وجود آمده بود، ایران آخرین دستاوردهای موشکی خود را آزمایش کرد.چه این گفتگوها موفق باشد و چه نباشد، وقت آن را رسیده است که واشنگتن یک دفتر دیپلماتیک در تهران باز کند.
یک مقام دولتی عالی رتبه به من می گفت وزیر امور خارجه آمریکا به دنبال این است که یک دفتر در تهران ایجاد کند و فقط برای این کار منتظر تایید رئیس جمهور است. این یک ایده دقیق است که دموکرات ها و جمهوریخواهان باید از آن حمایت کنند.
ایران در خاورمیانه یک استثناست و این جایگاهی است که ما باید دیپلمات های خود را وارد کنیم. اصلی ترین وظیفه ای که آنها خواهند داشت این است که سفر ایرانیان به آمریکا را تسهیل کنند.
از زمان بحران دیپلمات ها در سال ۱۹۷۹، آمریکا هیچ دیپلماتی به ایران نفرستاده است و منافع آمریکا توسط سفارت سوئیس در تهران مدیریت می شود، اما مانند کشور کوبا، آمریکا باید در شرایطی که روابط دیپلماتیک ممنوع است یک دفتر حافظ منافع در تهران بر پا کند که می تواند در سفارت سوئیس قرار داشته باشد و درخواست روادید و انجام امور کنسولی را به عهده بگیرد.
چنین دفتری نمی تواند به عنوان یک نقطه برای جاسوسی استفاده شود و این گونه هم به آن نگاه نمی شود. ولی به دیپلمات ها اجازه می دهد از مناسبات سیاسی داخلی ایران از طریق اخبار دست اول آشنا شوند. اکنون هیچ مقام رسمی آمریکایی وجود ندارد که از داخل ایران کوچک ترین خبری در سال های اخیر داشته باشد.
استفاده دولت بوش از دیپلماسی بسیار ضعیف بود و در عین حال، رایس به شکل متناقضی درخصوص ایران و کره شمالی که بوش آنها را از اعضای محور شرارت خوانده بود، در ماه های آخر علاقه مند به برقراری ارتباط شده است.
در این میان یک دفتر دیپلماتیک در تهران نه تنها یک تمهید سخت افزاری ساده نیست، بلکه یک گام (البته محدود) رو به جلو است.بعد از ۷ سال امتناع از ورود به مذاکرات بی قید و شرط با ایران، آمریکا هیچ چیز به دست نیاورده است. برای امن کردن عراق نتوانسته با ایران همکاری مناسبی داشته باشد و بازداشتن ایران از غنی سازی اورانیوم هم با توجه به رزمایش اخیر در آینده نزدیک ناممکن به نظر می رسد.
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، دولت بوش در نیمه دوم خود بسیار موفق تر عمل کرده است. در دور اول، شورای امنیت سازمان ملل تحریم های کمی بر ایران تحمیل کرد و آمریکا توانست قدرت های جهان را با خود بر سر مساله ایران هم عقیده کند؛ اما این قدرت ها نتوانستند ایران را محدود کنند و همان طور که این هفته دیدیم ، نتوانستند ایران را از دست یافتن به فناوری موشک های میان برد بازدارند.
در هر صورت ممکن است که تهران از این حضور دیپلماتیک جلوگیری کند. در این حالت آمریکا می تواند یک پرستیژ باز بودن و سعه صدر در فضای جهانی به دست بیاورد. البته این اتفاق نخواهد افتاد، چرا که ایران با دادن پیشنهاد پرواز مستقیم میان آمریکا و تهران این علاقه را نشان داده است.
موفقیت بزرگ درخصوص ایران موقوف به دولتی است که بتواند یک معادل دیپلماتیک مناسب برای مراقبت آرام بیاید و بتواند از ترکیب تشویق و تنبیه در دیپلماسی به شکل درستی استفاده کند. هم اکنون ایده تاسیس یک دفتر دیپلماتیک در تهران ایده ای کاملا منطقی به نظر می رسد که باید بیشتر به آن توجه کرد.

مهندسی معنی دار و پیچیده مذاکرات
روزنامه کیهان در سرمقاله دیروزش: تعلیق های مذاکره نوشته است: ژنو سوئیس روز شنبه آینده میزبان مذاکرات دو دیپلمات ارشد ایرانی و اروپایی است. ماه گذشته خاویر سولانا با سفر به تهران، بسته پیشنهادی را برای حل چالش هسته ای تقدیم طرف ایرانی کرد و چند روز بعد دکتر متکی وزیر امور خارجه پاسخ وی را از طریق سفارت کشورمان در بروکسل به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارائه کرد. اکنون و در حالی که این دیپلماسی پینگ پونگی ماه ها و سال هاست ادامه دارد، خبر جدید آن است که آمریکا اعلام کرده نماینده ارشدی را به مذاکرات ژنو می فرستد.
در تحلیل مذاکرات روز شنبه و اتفاق جدیدی که رخ داده چند نکته حائز اهمیت و توجه است:
۱ـ مذاکرات دامنه دار هسته ای پیش از آن که برای تعلیق فعالیت های اتمی و غنی سازی اورانیوم باشد، خود دچار انواعی از تعلیق ها و ابهام هاست اما این سخن لزوماً بدان معنا نیست که هیچ هدفی را دنبال نمی کند یا دچار سردرگمی است. مذاکرات در ظاهر به مونولوگ شبیه است. ظاهراً هر یک از طرفین حرف خود را می زند، حرف دیگری را نمی شنود و به نوعی، گویا دیالوگ ناشنوایان است. با چنین تصوری بارها باید رشته مذاکره از هم گسیخته و گفتگو به بن بست کشیده شده باشد. اما چنین نشده و این خود یک تعلیق وارگی و ابهام دیگر است. ابهام دیگر بر سر این است که آقای سولانا صرفا ٣ کشور اروپایی را از مجموع ۶ کشور حاضر در گروه موسوم به ۱+۵ نمایندگی می کند یا همه آنها را؟ و صرف نظر از چین و روسیه که کاملاً مشخص است راهی مستقل را طی می کنند، آیا سولانا لااقل نماینده آمریکا هم در مذاکرات با ایران هست یا نه؟ اصرار اخیر آمریکا مبنی بر فرستادن ویلیام برنز معاون وزارت خارجه خود به مذاکرات ژنو به این تردید و تعلیق قوت بیشتری می بخشد.
با این همه ابهام باید گفت مذاکرات هسته ای دامنه دار سال ها و ماه های اخیر که اکنون به گفتگوهای ژنو منجر شده، اتفاقاً دارای مهندسی معنی دار و پیچیده هم از سوی ایران و هم از جانب طیفی است که سولانا آنها را مدیریت می کند. البته آمریکا در این میان مستثناست و با همه ادعای ابرقدرتی به جای شرکت داده شدن در بازی، به بازی گرفته شده است (این نکته توضیحات بیشتری را می طلبد که در بندهای بعدی خواهد آمد. ) با این وجود مذاکرات با وجود ظاهر به هم ریخته و مغشوش و درهم برهم، از نظم خردمندانه و دیپلماتیک برخوردار است.
۲ـ دعوت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی ایران برای ادامه مذاکرات در ژنو، پس از ارسال پاسخ ایران به نامه پیشنهادی صورت گرفته و متضمن معانی دقیق است. دیروز نشریه فرانسوی نوول اوبسرواتور، متن نامه ۴ژوئیه دکتر متکی به سولانا را منتشر کرد که در محافل خبری دنیا بازتاب گسترده یافته است و از جمله بی بی سی و رادیو فردا به نقل از نشریه مذکور بخش هایی از پاسخ ایران را منتشر کردند: ایران در پاسخ ۱۱ روز قبل خود گفته است وارد مذاکراتی که از موضع بالا و متکبرانه به ایران نگاه شود نخواهد شد بلکه خواستار مذاکره برای یک معامله جامع صلح و امنیت جهانی است. دکتر متکی با نادیده گرفتن درخواست تعلیق غنی سازی اورانیوم می نویسد ما هیچ قصدی برای تغییر این مسیر نداریم. زمان مذاکره از موضع نابرابر به پایان رسیده است… جهان تغییر کرده و مردم ایران بدون درخواست کمک از دیگران، طرح های پیشرفت کشورشان را تدارک دیده اند. در نامه دکتر متکی بر تلاش برای یافتن وجوه مشترک بسته های پیشنهادی دوطرف تاکید شده است. بسته پیشنهادی ایران عمدتاً شامل راهکارهایی درباره حل بحران های منطقه ای و جهانی است.
اولین پیام دعوت سولانا به مذاکره در ژنو، نرنجیدن از به حاشیه رفتن و در محاق افتادن مسئله تعلیق غنی سازی و در عین حال علاقمندی به استفاده از نفوذ و مهارت دیپلماتیک ایران برای مهار بحران های تهدیدآمیز منطقه ای و جهانی است که اکنون به شدت مقامات ارشد امنیتی، سیاسی و اقتصادی را در اروپا نگران ساخته است. بنابر گفته وزیر امور خارجه کشورمان طرفین قرار است مدالیته جدیدی را برای ادامه مذاکرات طراحی کنند. این مدالیته می تواند از مسئله کوچک نحوه اعتمادسازی دوجانبه در چالش هسته ای آغاز و به تدوین چهارچوب های کاری بزرگتر در مسائل جهانی و منطقه ای منجر شود.
٣ـ اما اتفاق جالب، اصرار آمریکا به حضور نماینده ارشدش در مذاکرات ژنو است. منابع خبری آمریکا و اروپا می گویند قرار است ویلیام برنز معاون وزیر خارجه و مسئول مستقیم پرونده ایران در دولت بوش، در مذاکرات روز شنبه شرکت کند. پیام این رویکرد چیست؟ همین منابع و از جمله بی بی سی می گویند: برنز به منظور گوش کردن به مذاکرات و صرفاً به عنوان ناظر در جلسه حاضر می شود. او در گفتگو با طرف ایرانی شرکت نمی کند و ملاقات جداگانه ای با آقای جلیلی نخواهد داشت. مفهوم هدفگذاری مذکور می تواند این باشد که آمریکا پس از ۵ سال مذاکرات فرساینده، تازه احساس کرده که اعتمادی به ۵ کشور دیگر از جمله ٣ دولت اروپایی که سولانا آنها را نمایندگی می کند ندارد و راساً می خواهد از مذاکرات مطلع باشد.
گوش دادن به مذاکرات چنان برای دولت آمریکا مهم بوده که حتی حاضر شده از غرور و تصلب سابق خود مبنی بر امتناع از مذاکره با ایران تا زمان تداوم غنی سازی اورانیوم و عدم تعلیق آن عقب نشینی کند. این اتفاق حتی اگر به تحمیل قدرتمندانه موضع ایران ـ گفتگو در شرایط برابر و عادلانه ـ هم تفسیر نشود که از سوی محافل خبری مختلف چنین تفسیر شده، نشانگر سردرگمی در تصمیم سازی های آمریکا از یک سو و نگرانی از محتوا و روند مذاکرات زمانبر چند سال گذشته از سوی دیگر است آن هم دقیقاً زمانی که ایران به تعلیق پیشنهادی بی اعتنایی کرده و با حفظ موضع، دعوت به مذاکرات جدید شده است.
واقعیت این است که چین و روسیه از یک سو و ٣ کشور اروپایی ـ لااقل آلمان و فرانسه ـ از طرف دیگر، دولت بوش را دولت مستعجل و همه چیز باخته ای می دانند که بیش از چند ماه بر سر کار نیست. آنها هم ارتقای خیره کننده قدرت ایران در معادلات منطقه ای و جهانی را و هم بدبیاری ها و باخت های زنجیره ای دولت بوش را می بینند و حاضر نیستند روی طرف بازنده شرطبندی کنند. به ویژه طرف اروپایی که سولانا آنها را نمایندگی می کند به درستی دریافته اند که آمریکا مشغول زورگویی و شریک کردن آنها در زیان های استراتژیک سیاسی و اقتصادی و حیثیتی خود است. آنها می بینند که با یک خطای کلامی مدیر شرکت فرانسوی توتال بلافاصله مدیر شرکت روسی گاز پروم به تهران می شتابد و برای جانشینی رقیب سر و دست می شکند، حتی اگر روس ها در مذاکرات کلیشه ای ۱+۵ همزبانی پیشه کرده باشند. عملکرد چینی ها که از این جهت برای اروپا فاجعه بارتر است. اروپا در عین حال به طور سنتی ـ پس از جنگ جهانی دوم ـ مدیون و تحت فشار آمریکاست و به نحوی می خواهد آن منافع در خطر و این فشار رو به پایان را مدیریت کند. نتیجه همین می شود که مذاکرات به ظاهر مبهم و نامفهوم با قوت پیش می رود و لج دولت آمریکا را که ساعت شنی عمر رو به پایانش را می بیند درمی آورد. آنها مخالفان شدید جنگ یا حتی تحریم اقتصادی هستند، نه از آن رو که عاشق چشم و ابروی ایرانند، که منافع خود را در آرامش و امنیت و ثبات و گسترش روابط در مقیاس های منطقه ای و جهانی می یابند. قصه آمریکا و اروپا، قصه مجنون و شتر وی است که یکی میل کوی لیلی دارد و دیگری در پی نوزاد خویش مجنون را به سویی دیگر می کشد. ضمن اینکه اروپا ـ و چین و روسیه ـ مدت هاست فهمیده اند برای ایران آنچه خط قرمز است، نه تحریم اقتصادی است و نه حتی جنگ، بلکه خط قرمز ایران استقلال و عزت و پیشرفتی است که با پشتوانه ای از قدرت و اقتدار منطقه ای رو به تزاید دارد.
اروپایی ها ـ و چین و روسیه ـ به روشنی دریافته اند که نه تنها سیطره آمریکا بلکه حتی هماهنگی درونی دولت بوش از هم پاشیده شده است. وقتی جان بولتون نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل درباره گزارش ۶۱ نهاد اطلاعاتی آمریکا (اذعان به صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی ایران) اعتراف کند این گزارش کودتا علیه بوش بود و وقتی آمریکا عاجز از حمله، تحریم یا حتی مذاکره با ایران باشد و نداند ـ و نتواند ـ که باید با ایران بجنگد یا تحریم کند یا با دستان خالی مذاکره کند، تکلیف ۵ کشور کاملاً مشخص است؛ بازی کردن با آمریکا تا انقضای تاریخ مصرف دولت بوش.
۴ـ مسئولان سیاست خارجی کشورمان تا امروز با هوشمندی و قدرت مذاکرات را پیش برده اند و با تصویری که از مسئله گفته شد، پرونده کاملاً تحت مدیریت آنهاست. در عین حال باید توجه داشت آمریکای باخته و ضعیف، از فضای جدید دیپلماسی برای جبران شکست خود لااقل در حوزه تبلیغاتی سود نجوید. آنها نمی توانند مذاکره بدون پیش شرط تعلیق را به عنوان امتیاز به ما بفروشند، که نیاز استراتژیک خود آنهاست. ما مسائل بزرگ تر و مهم تری با آمریکا و اجحاف ها و خصومت های او داریم که از مجرای مذاکراتی از این دست برطرف نمی شود. باید مراقب فن بدل ها و آخرین تکاپوی های بازنده بزرگ تاریخ معاصر بود. نه جانب احتیاط را دور داشت و نه به او امتیازی داد. آمریکای بوش اکنون در خاک است
و تنها باید او را با همین روند فعلی مدیریت کرد. همه هیاهوها درباره تشدید تحریم و قوت گرفتن احتمال حمله، برای برخاستن از این خاک سرنوشت ساز است.

رد و بدل پیام های بدون ابهام
روزنامه ایران با عنوان: کارتهای سوخته آمریکا نوشته است: وقتی که شان مک کورمک، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده از استقبال کشورش از مذاکرات بدون پیش شرط۱۹ جولای سعید جلیلی و خاویر سولانا خبر می دهد و مادلین آلبرایت سلف پیشین کاندولیزا رایس دیگر بار به خلفش مذاکرات مستقیم با ایران را پیشنهاد می دهد و می گوید: در این مذاکره پیام ها بدون ابهام رد و بدل می شوند ؛ گمان همگان بدین سمت رهنمون شود که نومحافظه کاران کاخ سفید در واپسین روزهای امارت بوش در تحقق اهداف ستیزه جویانه خود علیه ایران مستأصل تر از همیشه اند.
ایالات متحده اینک مانند گذشته کارت های فراوانی را علیه ایران در اختیار ندارد و این بزرگ ترین شکست دولت بوش در مواجهه با ایران است. کشوری که توان اعمال آخرین کارت بازی خود را هم ندارد.
در سوی دیگر اما قرائن شتاب سیر نزولی امریکا قابل مشاهده است. شاید بهترین سنجه این موضوع سفر اخیر سولانا به ایران باشد.
سیاست ۱+۵ طی دو سال گذشته در مورد موضوع هسته ای ایران کاملاً مشخص بود. تحریم برای عدول از ایستادگی اما ۲۵ خردادماه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به همراه مدیران کل سیاسی ۱+۵ با بسته پیشنهادی جدید و نامه وزرای خارجه ۱+۵ و non-paper به تهران سفر کرد. ۱+۵ پس از تصویب سه قطعنامه و اعمال همین تعداد تحریم، با مشوق هایی جدیدتر به ایران آمدند. چرا حضور اخیر سولانا در تهران یک پیام بسیار آشکار داشت: اعتراف به شکست سیاست تحریم علیه ایران راهکاری که طی این مدت با فشار امریکا به ۱+۵ اعمال می شد.
این موضوع تا حدود زیادی می تواند شتاب دهنده حرکت رو به جلوی نظام جمهوری اسلامی در این مسیر باشد. موفقیت دیپلماسی هسته ای کشور کاملاً لمس شدنی است. با طراحی یک مهندسی جامع نگر، هم اکنون جمهوری اسلامی بدون آن که وقفه ای در فعالیت های هسته ای خود به وجود آورد در حال مذاکره با طرفی است، که برخلاف ادعاهای رسانه ای گام به گام از مواضع عقب می نشیند و این عقب نشینی حاصل نشد مگر با تدبیر رهبر حکیم انقلاب، پیگیری و برنامه ریزی دولت و پافشاری و استقامت مردم.
نیازی به شرح کامل بازیگری هسته ای ایران نیست. همین گزاره های کلیدی تمامی ماجرا را تشریح می کند. جمهوری اسلامی ایران با کمترین هزینه ممکن تنها به لطف ایستادگی و فهم درست خود از نقاط قوت خود و ضعف حریف توانسته است برنامه هسته ای خود را به پیش ببرد. تا جایی که درصد زیادی از ابتکار عمل را در مناسبات هسته ای در اختیار دارد. مراد این نوشته شرح موفقیت های ملت و دولت در موضوع هسته ای نیست، هرچند که بیان مجدد این پیروزی ها شادکامی و امیدواری مردمان این بوم را موجب می شود.
تردیدی نیست آنگاه که افکار عمومی کارنامه عملکرد دولت نهم در موضوع هسته ای را با عملکرد تیم گذشته در مقام قیاس ببرند، دست هایی برای نفی و تخریب این پیروزی ها از آستین بیرون خواهد آمد. مخالفان که در ابتدا هرگونه پیروزی دولت در موضوع هسته ای را انکار می کردند حال که شاهد فزونی این موفقیت ها هستند سیاستی جدید در پیش گرفته اند و آن چیزی نیست جز تلاش برای القای وجود مسئولان به جای مسئول .
طی چند هفته گذشته تلاش زیادی شده است تا این گونه تلقی شود در موضوع هسته ای، دولت فقط یکی از مسئولان است! این شبهه افکنی با فرمایشات روز گذشته رهبر انقلاب اسلامی که بر نقش شورای عالی امنیت ملی به ریاست دکتر احمدی نژاد مسئول پیشبرد موضوع هسته ای تأکید کردند، نقش بر آب شد.
همانگونه که گفته می شود این تکاپو یعنی تنزل دادن دولت از جایگاه مسئول اصلی پیگیری موضوع هسته ای به جایگاهی پائین تر برای کاستن محبوبیت دولت در افکار عمومی انجام می شود چراکه به همان میزانی که رضایت مردم درباره دیپلماسی هسته ای دولت بیشتر می شود، ابهامات و سوالات فراوانی نیز نسبت به عملکرد سابق سیاست خارجی پدیدار خواهد شد.
سخن آخر این که: به نظر می رسد پروژه های تخریب دولت در شرایط فعلی، کاربردی انتخاباتی دارند. مخالفان دولت که هم اکنون در مقام رقیب نیز قرار گرفته اند در تلاش برای تضعیف و سیاه نمایی نقاط مثبت عملکرد دولت احمدی نژاد هستند. غافل از این که انکار واقعیات پذیرفته شده تنها موجب رویگردانی مردم از منکران و میل بیشتر به حقیقت می شود.

بازی هویج و چماق راه حل نیست
روزنامه رسالت با عنوان: مذاکره بدون تهدید نوشته است: مذاکره از جنس تهدید نیست بلکه تلاشی است برای یافتن راه حلهایی که با علایق قانونی طرفین مذاکره کننده سازگار باشد. تهدید و ارعاب شگرد همیشگی ابرقدرتها در مذاکره با کشورهای کوچکتر برای محروم کردن آنها از حقوق قانونی شان است. برخی نظریه پردازان روابط بین الملل اساسا فلسفه اصول ۴۱، ۴۲ و ۴٣ فصل هفتم منشور ملل متحد را در پیوند دائمی با این ترفند نخ نما شده تفسیر می کنند. در قرن بیست و یکم با کیشهای بی هدف نمی توان طرف مقابل را که هنوز مهره های زیادی برای بازی دارد، مات کرد. به تعبیر ریچارد نیکسون رجزخوانی های خصمانه فاقد هرگونه راهبرد استراتژیک است. برای ادامه بازی مهره های زیادی باقی مانده و فرماندهان جنگ کارهای بسیار مهمتری از شلیک کردن به هم دارند. دیپلماسی فن و هنر مذاکره در یک فضای عادلانه و بدون پیش شرط است.
روز گذشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیانات بسیار مهمی پیرامون مذاکرات هسته ای فرمودند: مذاکره در صورتی پیشرفت خواهد داشت که فضای تهدید بر آن حاکم نباشد، اروپایی ها باید توجه داشته باشند که طرف مذاکره آنان، ملت ایران است و ملت ایران نیز ملتی غیور است که از تهدید خوشش نمی آید و زیر بار هیچ تهدیدی هم نخواهد رفت.
در واقع مقام معظم رهبری سلامت فضای مذاکرات و عاری بودن آن از هرگونه ارعاب و تهدیدی را شرط تداوم مذاکرات ایران با اروپا بیان کردند و هشدار دادند: اینکه دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی برای پوشاندن مشکلات فراوان داخلی خود حرفی بزنند، مربوط به خودشان است اما اگر در عمل مرتکب حماقت واقعی شوند، بدانند ملت ایران، آن دستی را که به جمهوری اسلامی ایران عزیز تجاوز کند، قطع خواهند کرد. بازی هویج و چماق راه حل مسئله هسته ای ایران نیست. راه حل پرونده هسته ای ایران یک بازی برد ـ برد است که کیفیت و کمیت امتیازات حاصله طرفین در این معادله نقش حیاتی دارد. بازی هویج بدون چماق می تواند در مسیر سالم سازی فضای مذاکرات نقش کلیدی را بر عهده داشته باشد...

مقاومت مدیران و شرکتهای دولتی
عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی که اکنون دبیرکل خانه کشاورز است، مناسبات دولت با بخش خصوصی را مورد نقد و بررسی قرار داده و با عنوان: تقابل با بخش خصوصی در روزنامه همشهری دیروز نوشته است که بخشی از آن به این شرح است: هنوز دولت بخش خصوصی را به رسمیت نشناخته و حاضر نیست وظایف و تصدی های خود را به شکلی واقعی به این بخش منتقل کند. در واقع رویکرد کنونی دولت برای واگذاری تصدی های خود در بازار مبتنی بر تقابل و نه تعامل با بخش خصوصی بوده و این روند موجب شده تا دولت و بخش خصوصی اعتماد متقابل برای ورود به این عرصه نداشته باشند؛
چرا که هنوز سیاستگذاری مدونی برای حمایت یا نظارت بر عملکرد بخش خصوصی در این عرصه تدوین و اجرایی نشده و با این شرایط حتی ورود بخش غیردولتی به این عرصه نیز متضمن انجام صحیح وظایف محوله و جلوگیری از تخلفات احتمالی نخواهد بود.این در حالی است که در همه کشورهای دنیا که دولت تصدی های خود در بازار را به بخش خصوصی واگذار کرده تمهیداتی برای حمایت و نظارت بر عملکرد این بخش پیش بینی شده و درصورت تخلف این بخش از اهداف پیش بینی شده دولت سازوکارهای نظارتی لازم برای برخورد با این تخلفات را در نظر گرفته و اعمال می کند.
به نظر می رسد خروج دولت از بازار و ایفای نقش واقعی تشکل های غیردولتی در این عرصه نیازمند اصلاح ساختار اساسی بخش خصوصی برای ورود به این عرصه بوده و از سوی دیگر دولت باید با تدوین و اعمال سیاستگذاری های اجرایی مشخص و هدفمند، زمینه لازم برای حضور توانمند بخش خصوصی در عرصه هایی که تا کنون در تصدی دولت باقی مانده است را فراهم کند.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست