برای احمد شاملو
داریوش لعل ریاحی
•
هنوزش باوری دیگر
بلوغ ِ بامدادان را
به جام شعر می ریزد.
هنوز این باغبان
در کوچه های شهر می خواند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲ مرداد ۱٣٨۷ -
۲٣ ژوئيه ۲۰۰٨
هنوزش دیده تر
گلدان معطر
پای در معبر
برای عافیت جویان
سرود رنج را با طنز بی همتای خود
آرام می گوید!!
هنوزش رویش ِ گلدانه را
پرواز ِ بی آغاز می بیند.
هنوزش
سوز ِ شب با جامه ای خو ین
نماز شکر می خواند!!
هنوزش باوری دیگر
بلوغ ِ بامدادان را
به جام شعر می ریزد.
هنوز این باغبان
در کوچه های شهر می خواند.
هنوز از دور می خندد
صدایش راه می جوید
کلامش یخ نمی بندد
اسیر ِ خنده اش بودم
اسیر ِ زیر و بم های صدایش
چالش ِ دنیای بی قانون
و زهر ِ خنده ای بی غش
که فردا بد تر از امروز
انسان را
به چنگالش می آزارد .
سه شنبه اول امرداد 1387
Dlr1266@hotmail.com
|