یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حکومت اسلامی و ترور تبعیدی ها


مسعود نقره کار


• حکومت اسلامی می رود تا ششمین موج کشتار دگراندیشان و مخالفان اش را در داخل و خارج کشور آغاز کند. ما، تبعیدی ها، می باید این بار مساله را جدی بگیریم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ مرداد ۱٣٨۷ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۰٨


پیشگفتار
احساس خطر از دست دادن قدرت, حکومت اسلامی را وحشی تر از آنی که هست, می کند. در تاریخ سی ساله ی این حکومت چنین ویژگی ای را بارها تجربه کرده ایم.
نخستین کشتار حکومت اسلامی اواخر سال ۵۷ و طی سال ۵۸ رخ داد, این کشتار سرآغاز واکنش حکومت اسلامی به ترس ناشی از دست دادن حکومت "غصبی" اش می نمود. هراس از بازگشت سلطنت طلبان به قدرت, سبب شد که حکومت اسلامی دست به کشتار جمعی و وحشیانه ی آن ها بزند. دومین موج کشتار به سال های ۶۲-۶۰ برمی گردد. بحران درون حکومتی و نیز مقاومت و مبارزه ی مسلحانه ی بخشی از نیروهای مخالف حکومت, حضرات ترس خورده را به واکنشی ددمنشانه واداشت, آنگونه که گاه روزانه بیش از ۳۰۰ اسیر جوان و نوجوان را, که برخی از آن ها "جرم" شان فروش روزنامه های سازمان های سیاسی بود, به جوخه اعدام می سپردند.
سومین موج کشتار همراه با نوش جان کردن زهر "صلح" توسط آیت الله خمینی در تابستان سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد. از میان رفتن بهانه ی جنگ برای سرپوش نهادن بر بحران های اقتصادی و اجتماعی, گسترش نارضایتی در جامعه, تشدید بیماری خمینی, مقاومت و فعالیت نیروهای مخالف رژیم, تعمیق اختلاف های درون حکومتی ترسی به جان خمینی و حکومتیان انداخت که جز با قتل عام هزاران اسیر در زندان ها فروکش نمی کرد.
چهارمین موج کشتار به سال های باصطلاح "سازندگی" و "اصلاحات" و "جامعه مدنی" برمی گردد. طرح این واژگان در سطح جامعه حکومت را تا آستانه "زهره ترک" شدن, پیش برد, تا آن حد که برای خلاصی از این هراس به سراغ نمادهای مدنیت جامعه, یعنی اهل قلم, رفت و بر پرونده ی خود کشتار "قتل های زنجیره ای" را افزود.
در طی این سی سال حکومت اسلامی تنها به کشتار مخالفان خود و دگراندیشان در ایران بسنده نکرد, و در خارج از ایران نیز از همان سال ۱۳۵۸ ترور و کشتار دگراندیشان و مخالفان تبعیدی را آغاز کرد, موجی از ترورها و کشتارهایی که نشان از تلاش حکومت برای ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مخالفان و دگراندیشان در داخل و خارج از کشور داشت. انتخاب افراد برای ترور, هول و هراس حکومت از به تزلزل افتادن اریکه قدرت اش از سوی برخی از این قربانیان را نیز نشان می داد.

پیشینه ی کشتار تبعیدی ها
حکومت اسلامی در زمره ی معدود حکومت هایی ست که مخالفان خود و دگراندیشان را در خارج از مرزهای خود به قتل رسانده است :
".....گروه حقوق بشر پارلمان انگلیس در ماه مارس ۱۹۹۴ گزارشی درباره ترورهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور منتشر کرد. در مقدمه این گزارش آمده است که: قرن ها یکی از اصول حقوق بین المللی حمایت از قربانیانی بود که برای فرار از سرکوب در کشورهای دیگر پناه می جستند. در قرن بیستم، قربانیان هیتلر، استالین، موسولینی، پل پوت، سوهارتو، گالتیری، استرونسر، نی وین و چائوشسکو همگی در پناهندگی از امنیت برخوردار شدند. برای اولین بار در تاریخ، یک کشور برای کشتن مخالفان خود که در تبعید هستند در سراسر جهان اقدام می کند.....". این گزارش مجموعه ای است که اعضای پارلمان و علاقمندان را در جریان جزییات اقدام های دولت ایران قرار می دهد. گزارش به قطعنامه سوکمیسیون حمایت از حقوق اقلیت ها مورخ ۱۷ اوت ۱۹۹۳ اشاره می کند وبه اقدام ها و تحقیقات پروفسور گالیندوپل، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، می پردازد و سپس سازماندهی دستگاه ترور ایران را معرفی می کند و به ترتیب در مورد پرونده آدم ربایی مهندس مجتهدزاده، قتل دکتر عبدالرحمن قاسملو، بهمن جوادی، حسین (غلام) کشاورز، ترور ناموفق حسین میرعابدینی، ترور دکتر کاظم رجوی، سیروس الهی، عبدالرحمن برومند، دکتر شاهپور بختیار، علی اکبر قربانی، صادق شرفکندی و دوستانش، محمد حسین نقدی، محمد حسن ارباب، طه کرمانج به تفصیل و با استناد حدود صد و پانزده گزارش و سند گوناگون بحث می کند. در جمع بندی با ذکر این که "سال ۹۳ با تسلیم دو تروریست مظنون به قتل دکتر کاظم رجوی به ایران خاتمه یافت"، مداخله شورای امنیت ملل متحد را برای تسلیم آمران و عاملان این آدم کشی ها به دادگاه های صالحه درخواست می کند..."
ترورها و کشتار هایی که به برخی از آن ها در این گزارش اشاره شده با برقراری حکومت اسلامی آغاز شد, حکومتی که بر اثر بیداد و ستمگری های اش در تمامی ابعاد حیات سیاسی, اجتماعی, اقتصادی, فرهنگی و مذهبی میهنمان, میلیون ها ایرانی را به ناگزیر از وطن شان راند. این حکومت بر راندن و تبعید کردن
دگراندیش و مخالف اش اکتفا نکرد و به دست "سربازان امام خمینی و امام زمان" اش در خارج از کشور جان ده ها تن از آنان را ربود.

******

نخستین قربانیان کشتارها در خارج از کشور شهریار شفیق و علی اکبر طباطبایی بودند. طباطبایی در تابستان سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۸) به دست یک سیاه پوست مسلمان در واشنگتن دی سی به قتل رسید, گفته شد طباطبایی از کارمندان "ساواک" بود.. قاتل به ایران گریخت و بعدها در نقش پزشکی انسان دوست در فیلمی از محسن مخملباف هنرپیشگی کرد!
در ادامه ی قتل های فوق, زنجیره ی کشتارها با قتل ارتشبد غلامعلی اویسی, فرماندار نطامی تهران, پیش از انقلاب, و برادرش حسین اویسی در یکی از خیابان های پاریس ادامه یافت. (سال ۱۹۸۴ - روز شنبه ۱۸ بهمن سال ۱۳۶۲). حمیدرضا چیتگر (بهمنی) (عضو کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب کار ایران) در سال ۱۹۸۷ در وین به قتل رسید. عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان در ماه جولای سال ۱۹۸۹ همراه با عبدالله قادری و فاضل رسول در حین مذاکره با فرستادگان رییس جمهور ایران, هاشمی رفسنجانی, در وین به قتل رسیدند. فرستادگان رییس جمهور ایران, عاملین این جنایت, محمدجعفری صحرارودی, حاجی مصطفوی لاجوردی و امیر منصور بزرگیان بودند. کاظم رجوی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۹۹۰ در سوییس ترور شد. از سوی بازپرس تحقیق در سوییس ۱۳ تن از کارکنان رسمی دولت جمهوری اسلامی متهم به شرکت در قتل کاظم رجوی شدند. سه ماه بعد از کشتن عبدالرحمن برومند (ریُیس هیاُت اجرایُیه نهضت مقاومت ملی ایران, که آدمکشان جمهوری اسلامی روز ۲۹ فروردین ۱۳۷۰ برابر ۱۸ آوریل ۱۹۹۱، او را از پای در آوردند.) شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاهنشاهی و دستیارش کتیبه سروش نیز به دست مامورین حکومت اسلامی با ضربات کارد در پاریس به قتل رسیدند, پلیس فرانسه با ارایه شواهدی قاتلین این دو را فرستادگان جمهوری اسلامی اعلام کرد. ۶ سپتامبر ۱۹۹۲ فریدون فرخزاد شاعر, خواننده و شومن آزاده, که در برنامه هایش حکومت اسلامی را مورد انتقاد قرار می داد، با ۱۷ صربه ی کارد به طرز فجیعی در آلمان کشته شد. پس از چندی صادق شرفکندی دبیرکل حزب دموکرات کردستان، فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی به تاریخ ۲۶ شهریور ماه سال ۱۳۷۱ ( ۱۷ سپتامبر۱۹۹۲) در برلین به دست ماموران و مزدوران حکومت اسلامی به قتل رسیدند.
بر سیاهه جنایات فوق, کشتارهای زیر را نیز باید افزود.
رضا مظلومان (کورش آریا منش) (۱), س. میثاقی, بیژن فاضلی، م. ع. حسین پور، ا. ذوالانوار، ا. رحیمی طالقانی، ع. مرادی، ا. مرادی طالبی، م. اهری، م. بای احمدی، حاج بلوچ خان، ک. منصور مقدم، ، س. یزدان پناه، محمد حسین ارباب کاظمی، حامد منفرد، محمد قادری، آزادفر، طاما کرمانج، غفورحمزه ای، علی اکبر قربانی (۲)، عباس عاقلی زاده، دلاویر، هیبت ناروئی، حمید عزیزمرادی، بهروز شاهوردی لو، فرزانه احمد حامد، محمد حسن منصوری، علی اکبر ناصر مرجانابی، منصور امینی، فاضل رسولی، سیروس الهی، محمد حسین نقدی، م. کاشف پور، ا. قاضی، م. نخعی، غلام کشاورز (۳) – بهمن جوادی- ، م. حسن پور، صدیق کمانگر، ن. رفیع زاده، س. سلیمانپور، ک. منصور مقدم, اکبر محمدی (خلبان سابق رفسنجانی که در سال ۱۹۸۷ در هامبورگ ترور شد) و ..... برخی دیگر از قربانیان حکومت اسلامی در خارج از کشور هستند.
چند تن از قربانیان ترور نیز جان سالم به در بردند، و یا با زخمی همه ی عمر سر کرده اند. که برای نمونه می توان از رافیک، ابوبکر (کامران) هدایتی، مهدی حائری، حسین میرعابدینی، مهندس مجتهدزاده و...نام برد.
نه فقط در اروپا و امریکا, در دیگر کشور های همجوار ایران نیز ماشین کشتار حکومت اسلامی قربانیان فراوانی گرفته است. (۴)

به عنوان یک هشدار
ترورها و کشتار های حکومت اسلامی در خارج کشور به امر و فتوی رهبران و روحانیون طراز اول حکومتی و بدست کارمندان اطلاعاتی دولت اسلامی و قاتلان حرفه ای و مزدور انجام شده است. در برخی موارد نیز عاملان و قاتلان دستگیر شدند. اما اکثر اینان, که مقرشان سفارت خانه های حکومت اسلامی بود, به یاری امکانات حکومتی از چنگ عدالت گریخته اند. شواهد, اسناد و مدارکی که از سوی مسولین کشورهایی که ترورها و کشتارها در آن کشورها رخ داد, تردیدی برجای نگذاشته اند که آمران و عاملان قتل ها چه کسانی هستند.
البته اینکه آمرین و مفتی یان این کشتارها رهبران و روحانیون طراز اول حکومتی بوده و هستند, پوشیده نبود و نیست. حضرات بارها با افتخار اوامر و فتاوی جنایتکارانه شان را آشکارا اعلام, و از آن ها دفاع کرده اند :
از آیت الله خمینی می توان ده ها فتوی, امر و رهنمود در باره محسنات کشتار دگراندیشان و مخالفان اش نمونه آورد, و به دنبال او بسیارند آخوندهای معمم و غیرمعمم که راه امام شان را رفته و می روند. این ها دو سه نمونه اند:
آیت الله خلخالی , حاکم شرع و رییس دادگاه انقلاب اسلامی تهران, به سال ۱۳۵۸در یک مصاحبه مطبوعاتی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی... ضمن تاکید حقانیت احکام صادره از سوی دادگاه های انقلابی اعلام داشت: "شاه مخلوع, فرح, فریده دیبا (مادر فرح), غلامرضا پهلوی, اشرف, شاپور بختیار, ارتشبد ازهاری, شریف امامی, ارتشبد اویسی, سپهبد پالیزبان, هوشنگ نهاوندی, اردشیر زاهدی و شعبان بی مخ, که از نظر ملت ایران مجرم شناخته شده اند, محکوم به مرگ اند و هر ایرانی که یکی از این افراد را در کشور های خارجی اعدام کند, عامل اجرای حکم دادگاه محسوب خواهد شد." (۵)
فلاحیان, وزیر اطلاعات و امنیت کشور که در دوران وزارتش حداقل بیش از یکصد عملیات تروریستی در داخل و خارج کشور انجام شد, در ۳۰ اگوست ۱۹۹۲ در یک مصاحبه تلویزیونی گفت :
"ما رد پای آنها (مخالفین رژیم) را در خارج نیز تعقیب می کنیم. ما آنها را تحت نظر داریم و سال گذشته موفق شدیم که ضربه های سنگینی به اعضای برجسته آنها بزنیم" (۶)
فلاحیان درباره کشتار مخالفان حکومت اسلامی در برلین گفت, این "نتیجه منطقی اقدامات متقابل علیه مخالفان رژیم ایران, بویژه حزب دموکرات کردستان ایران است." (۷)
روح الله حسینیان, رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی, در تایید جنایت های سعید امامی (اسلامی), طراح و مجری برخی از کشتارها در داخل و خارج کشور, در مدرسه حقانی گفت :
" شاید صدها عملیات برون مرزی ....خیلی عملیات داشت و اعتقادش همین بود...." (۸)
البته روح الله حسینیان این روز ها تلاش می کند قتل ها را به گردن مشتی عامل و قاتل بیاندازد و صورت مساله را که فتاوی مفتی یان است پاک کند.
امروز مجموعه ای از همین افراد و دیگرانی که خون دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی خود را ریخته اند, در بیت ولی فقیه, مجلس اسلامی, قوه قضاییه اسلامی, دولت "امام زمانی" و جماعت همراه دولت و ارگان های ریز و درشت سرکوبگر انجام تکلیف و وظیفه می کنند.
*****

ترور و کشتار تبعیدیان در خارج از کشور پس از کشتار "میکونوس" - برلین -, به دلیل مبارزات و افشاگری های اپوزیسیون خارج کشور, محافل بین المللی و پاره ای افراد و محافل داخل کشور به طور موقت, بویژه در اروپا, متوقف شد. می نویسم " به طور موقت" چرا که تردید نباید داشت حکومت اسلامی بنا به ماهیت اش, بویژه در قدرت سیاسی, از این کار دست نخواهد برداشت. حکومت اسلامی ایران نشان داده است برای پاسداری از بیضه اسلام و قدرت سیاسی اش به کشتار شهروندان اش, حتی آنان که تن و جان به تبعید داده اند, نیاز دارد. این حکومت بدون کشتار, زندان, شکنجه و ایجاد ارعاب و وحشت ساقط و سقط خواهد شد. دلیل نیز روشن است: حکومت اسلامی, حاکمیت تحجر, توهم, هذیان و روان پریشی ست, بدیهی ست چنین حکومت بیماری توان و ظرفیت تحمل دگراندیشی, مخالفت و پاسخگویی به نیازهای شهروندانش, و نیز مسایل جهانی نداشته باشد و بر قامت زمانه و جهان ناقص الخلقه ترین پاره باشد. با چنین ویژگی هایی ست که حکومت اسلامی می پندارد برای حفظ سلامت و قدرت بیضه ی اسلام و حکومت اش, و گریز از نابهنگامی اش, اقدامی موثرتر و کاراترا از ایجاد رعب و وحشت و ترور, آنهم به وحشیانه ترین و سبعانه ترین شکل وجود ندارد, فکر و روشی که اسلام از بدو پیدایی اش به کار بسته و بهره ها برده است.
پس از مدتی وقفه در ترور و کشتار در اروپا و امریکا, در سال ۲۰۰۵ کسری وفادری از فعالین فرهنگی و اقلیت زرتشتی در پاریس به قتل رسید, از هنگام قتل کسری وفاداری تا نیمه دوم سال ۲۰۰۷, در حد اطلاعات من, قتل مشکوکی در میان تبعیدیان در اروپا و امریکا رخ نداد. به نظر می رسد فکر و عمل برای سازماندهی جدید ترور, و نیز شرایط بین المللی می توانند از عوامل بروز این وقفه باشند .
پاره ای رخداد ها اما طی چند ماه گذشته نشان از آغاز حرکت ماشین کشتار حکومت در خارج کشور دارد, که می باید هشداری به ما تبعیدی ها باشد:
فرود فولادوند از منتقدان اسلام و حکومت اسلامی همراه چند تن از همفکران اش مفقودالاثر شده است, احتمال اینکه اینان توسط ماموران حکومت اسلامی فریب خورده, و پس از ربود شدن به ایران برده شده باشند, مطرح است. منوچهر فرهنگی, از فعالین فرهنگی و اقلیت زرتشتی در مادرید با ضربات کارد به قتل رسید, بهرام مشیری نویسنده و پژوهشگر از طرحی که حکومتی یان برای قتل او کشیده بودند, پرده برداشته است. انتشار لیست ششصد نفره "مفسدین فی الارض" از سوی پاسداران اسلام و فعال تر شدن باند روح الله حسینیان و فاطمه رجبی و دفاع آشکار اینان از سعید امامی, تهدیدهای فرماندهان ارگان های سرکوبگر به بهانه ی احتمال حمله نظامی اسراییل (و امریکا) به ایران (همچون خط و نشان کشیدن های جعفری در رابطه با تهدید کنندگان امنیت سیاسی و فرهنگی), و بازجویی از افراد خانواده ی هنرمندان تبعیدی در ایران و ومصادره ی اموال آنان (۱۰) , برای ما تبعیدی ها می باید زنگ خطر باشد.
حکومت اسلامی در شرایط کنونی تلاش خواهد کرد میزان وحشت اش را از تهدیدهای خارجی و بحران های داخلی, در قالب بکارگیری رفتار سبعانه با دگراندیشان و مخالفان در داخل و خارج کشور کاهش دهد, و ضمن حذف مخالفان اش, زهر چشمی نیز از مخالفان خارج و داخل کشور و مردم معترض و جان به لب رسیده بگیرد.
این حکومت می رود تا ۶ امین موج کشتارش را به شکلی گسترده در میان دگراندیشان و مخالفان اش در داخل و خارج کشور آغاز کند. ما, تبعیدی ها, می باید این بار مساله را جدی بگیریم, به آن فکر کنیم و آماده باشیم تا بار دیگرشاهد "ذبح اسلامی" یکدیگر نباشیم .


زیر نویس و منابع:
۱- دکتر رضا مظلومان, معاون وزیر آموزش و پرورش در دوران شاه, و ناشر مجله "ما آزادگان" در ۲۷ ماه مه ۱۹۹۶ در پاریس به قتل رسید. ( ر.ک به بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران, مسعود نقره کار, جلد ۳, صص ۶۷۵-۶۷۴ )
۲- "....بنا به اعترافات یکی از تروریست های ترک که در ربودن و قتل مجاهد شهید علی اکبر قربانی در ترکیه شرکت داشت... تروریست ترک در اعترافاتش گفته بود که قاتلان قربانی، مجاهد شهید، از شکنجه دادن او نوار ویدئو هم می گرفتند. تروریست ها، قربانی را پس از دادن انواع شکنجه ها، از جمله قطع آلت تناسلی، قطعه قطعه کرده بودند. (برگرفته از نشریه "ایران زمین")
۳- غلام کشاورز را مامورین جمهوری اسلامی در برابر چشم خانواده اش در قبرس به قتل رساندند. آدمکشان خانواده کشاورز را که از ایران برای دیدار او به قبرس آمده بودند , تعقیب کرده بودند.
۴- دفتر نمایندگی کومه له در خارج از کشور اسامی ۲۱۰ تن از افراد اپوزیسیون ایرانی را که در فاصله سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۷ در کردستان عراق مورد سوء قصد عوامل جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند را اعلام کرده است . (ر.ک به کتاب جنگل شوکران, نامه ها و وصیت نامه ها, از مهدی اصلانی و مسعود نقره کار, انتشارات آرش, پاریس)
برخی دیگر از منابع:
- مسعود نقره کار, مقدمه ای بر کشتار دگراندیشان در ایران, نشر پیام, نشر البرز (فرانکفورت ) ۲۰۰۷
- مسعود نقره کار , بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران, جلد ۳, نشر باران ۲۰۰۲
- در باره کشتار برلین ر . ک. به: سند افشاگرانه سازمان اطلاعات داخل آلمان در رابطه با دادگاه میکونوس در برلین پیرامون قتل صادق شرفکندی و همراهانش: گزارش گروه کار ایران، سازمان اطلاعات داخلی آلمان، در مورد فعالیت های سازمان های اطلاعاتی ایران (۱۹۹۴-۱۹۹۳)، انتشارات سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران.
- در باره کشتار برلین, ایران تایمز , شماره ۱۱۱۴, جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۷۱
- خنیاگر درخون (در شناخت و بزرگداشت فریدون فرخزاد), به کوشش میرزاآقا عسگری (مانی), چاپ دوم, شرکت کتاب, لس آنجلس,
۶- خاطرات آیت الله خلخالی, ایام انزوا, نشر سایه, ۱۳۸۰
۷- تعقیب مخالفین رژیم در خارج, علم و جامعه (واشنگتن دی.سی), شماره ۱۱۴ آذر ماه ۱۳۷۲
۸و۹- منبع شماره ۷
۱۰. میرزا آقا عسگری (مانی), به جرم دگراندیشی مجازات شدیم, سایت ادبیات و فرهنگ / سایت نویسا, ۲۹ بهمن


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست