روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۹ مرداد ۱٣٨۷ -
٣۰ ژوئيه ۲۰۰٨
طراحی استراتژیهای مختلف برای انتخابات دهم!
کلیدخوردن فعالیت طرفداران احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری
هشدار برخی جناح های تندرو مخالف اصلاحات به خاتمی!
یک عنوان افتخاری دیگر: دولت یومیه ـ چاره ای برای توقف یا کند کردن بی ثباتی و روزمرگی
اقدام برای دفتر حفاظت منافع آمریکا، چرخش ظاهری است؟
مهم ترین مسئله جمهوری اسلامی، تغییر در ساختار نظام بین المللی است؟
روزنامه اعتمادملی در خبری با عنوان: فعالیت طرفداران احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری دهم کلید خورده است نوشته است:
اگر محمود احمدی نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حامی چندان جدی در مجلس نداشت و تنها حامیان او نیز پس از انتخابات راه خود را از او جدا کردند اما او اینک حامیان جدی در مجلس دارد که می تواند برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری روی آنها حساب باز کند. در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اگر تعداد زیادی نماینده حامی هاشمی رفسنجانی بودند، نایب رئیس مجلس حامی لاریجانی بود و احمد توکلی چهره شناخته شده مجلس خود کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و چهره های اصلاح طلب مجلس نیز حامی کاندیداتوری کروبی و معین، تنها تعدادی از نمایندگان مجلس حاضر بودند به پای احمدی نژاد بایستند.چهره هایی چون محمد خوش چهره که به مناظره با حامیان هاشمی در دور دوم رفتند اما چندی نپایید که راهشان از احمدی نژاد جدا شد. شاید به همین دلیل بود که احمدی نژاد پیش از انتخابات مجلس هشتم در تدارک حضور حامیان خود در مجلس بود. حامیان احمدی نژاد در مجلس اگرچه هنوز حضور موثری از خود بروز نداده اند اما می توانند در انتخابات ریاست جمهوری صدای احمدی نژاد در مجلس باشند. یک نماینده حامی احمدی نژاد در مجلس ازکلید خوردن فعالیت طرفداران احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری دهم، خبر داده است. حمید رسایی در گفتگو با برنا گفت: کسانی که علاقمند به ادامه فعالیت احمدی نژاد در راس قوه مجریه هستند، پیگیری ها و فعالیتهای لازم را انجام می دهند. حمید رسایی، نماینده اصولگرای مجلس هشتم، درباره فعالیت جبهه اصولگرایی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: کسانی که علاقه مند به ادامه فعالیت احمدی نژاد در راس قوه مجریه هستند بیکار نبوده و جلسات، پیگیری ها و فعالیتهای لازم را انجام می دهند. وی ادامه داد: رایحه خوش خدمت که در گذشته برای ستاد انتخابات احمد نژای فعالیت داشته، یک تشکل سیاسی است که فعالیتهای خود را در این زمینه تاکنون انجام داده و در ادامه نیز انجام خواهد داد.
رسایی تصریح کرد: کسانی که علاقه مند به احمدی نژاد هستند در حال حاضر جلسات خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز برگزار می کنند. وی با بیان اینکه این جلسات به هیچ وجه پنهانی نیست و دائما انجام می شود، اظهار داشت: گاهی اوقات این جلسات دو نفره، ۱۰ نفره، ۵۰ نفره یا بیشتر است.
در کنار فعالیت حامیان احمدی نژاد دیگر گروههای سیاسی اصولگرا نیز فعالیت خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آغاز کرده اند. شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین در جلسه اخیر خود وارد بحث انتخابات ریاست جمهوری آتی شده و ستاد مطالعاتی برای آن تشکیل داده است. این فعالیتها البته سبب شده که موضوعی تحت عنوان عبور اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دهم از احمدی نژاد مطرح شود. مریم بهروزی دبیرکل جامعه زینب(س) و عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری در این باره گفت: بحث عبور از احمدی نژاد بین اصولگرایان مطرح نیست و اصولگرایان چنین تصمیمی ندارند.
وی روز دوشنبه در گفتگو با ایرنا، این قبیل صحبتها را شایعه ای کذب دانست و افزود: رقیبان برای فضاسازی مسائلی را مطرح می کنند که بین اصولگرایان، مطرح نشده است.وی اظهار داشت: تمامی طیفهای اصولگرا هم اینک در حال تهیه استراتژی ورود به انتخابات ریاست جمهوری هستند و هنوز هیچ کدام وارد مصداق یا مصادیق نشده اند. علاوه بر حمایت از احمدی نژاد یکی از مهم ترین نکاتی که مورد اختلاف اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود ادامه ساز و کار جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری است که قطعاً هنگام نزدیک شدن به انتخابات چالشهای زیادی را برای اصولگرایان سبب خواهد شد.
هشدار تندروها به خاتمی
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با عنوان تهدید به رد صلاحیت خاتمی نوشته است:
در شرایطی که کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری روشن نشده است، اما با این وجود برخی جناح های تندرو مخالف اصلاح طلبان به خاتمی هشدار داده اند اگر وارد انتخابات شود با خطر ردصلاحیت روبروست.روزنامه کیهان روز گذشته در قالب یک سرمقاله به قلم حسین شریعتمداری مدیر مسوول این نشریه خاتمی را از ورود به عرصه انتخابات برحذر داشت. این سرمقاله پس از اینکه کاندیداتوری تعدادی دیگر از شخصیت های اصلاح طلب را یک بازی برای فریب اصولگرایان دانست اما تاکید کرد که خاتمی کاندیدای اصلی ائتلاف اصلاح طلبان است ولی مطابق برخی از اخبار موثق آقای خاتمی برای اعلام صریح نامزدی خود با دو نگرانی جدی روبه رو است.اولین نگرانی آقای خاتمی ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان است. این نگرانی از آنجا ناشی می شود که متاسفانه برخی از عملکردها و مواضع آقای خاتمی مخصوصاً بعد از پایان دوره ریاست جمهوری ایشان و در سفر به امریکا و چند کشور اروپایی، با مبانی تعریف شده انقلاب و نظام و در پاره یی از موارد با آموزه های صریح اسلام مغایرت آشکار داشته است و این موارد از نگاه قانون می تواند ردصلاحیت ایشان برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری را در پی داشته باشد و گفتنی است که مطابق قوانین جاری افراد زیادی با کمتر از این موارد ردصلاحیت شده و می شوند.و دومین نگرانی ایشان به رویکرد منفی مردم نسبت به جبهه اصلاحات مربوط می شود. جبهه یی که آقای خاتمی رهبری آن را بر عهده داشت و طی شش سال گذشته بارها از سوی مردم طرد و نفی شده است. البته این برای اولین بار نیست که سیدمحمد خاتمی به ردصلاحیت تهدید می شود، اما این برای اولین بار است که روزنامه یی که همگان از وابستگی سیاسی و جناحی آن اطلاع دارند اینچنین بی پرده و صریح ماموریت پیام رسانی به خاتمی را عهده دار شده است. تا پیش از این برخی سایت های اینترنتی که عمدتاً به جناح تندرو اصولگرا تعلق دارند و در عین حال از یک مدیریت واحد برخوردارند، تبلیغات منفی را علیه سران اصلاحات و جناح اعتدالگرای نظام جمهوری اسلامی به راه انداخته بودند. حتی سال گذشته در چنین ایامی وقتی فیلمی ساخته شده از سفر خاتمی به ایتالیا پخش شد که نشان می داد خاتمی با جوانان ایتالیایی دست می دهد و یکی از کسانی که با خاتمی مصافحه کرد، یک دختر جوان ایتالیایی بود، موجی از تبلیغات در سایت ها و روزنامه های تندرو اصولگرا به راه افتاد و خاتمی به تساهل در رعایت اصول شریعت متهم شد. حتی تعدادی از طلاب وابسته به جریان اصولگرا در مشهد علیه خاتمی طوماری را امضا کردند و با ارائه آن به دادگاه روحانیت خواستار محاکمه و خلع لباس خاتمی شدند. تحرکات علیه خاتمی در شرایطی شکل گرفت که دقیقاً در همان روزها محمود احمدی نژاد مقابل روی همگان بر دست خانمی که عنوان داشت معلم او بوده است، بوسه زد و تصاویر آن هم از تلویزیون پخش شد، اما جناح تندرو اصولگرا نه تنها حرکت احمدی نژاد را خلاف عرف و شرع ندانست بلکه اعلام کرد این خاتمی است که باید به خاطر دست دادن با دختر ایتالیایی محاکمه شود.البته در آن زمان تحرکات علیه خاتمی ناتمام ماند ولی برخی عنوان کردند جریانی در صدد برآمده است از کاندیداتوری خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری ممانعت به عمل آورد و در صورت امکان دستاویزی برای ردصلاحیت او فراهم کند. در چنین شرایطی بود که برخی علمای قم به کمک سیدمحمد خاتمی آمدند و حکم دادند که خاتمی حرکتی را که نشان دهنده تساهل در رعایت مسلمات شریعت باشد، انجام نداده است، اما اکنون یک سال و چند ماه پس از آن ماجرا بار دیگر احتمال کاندیداتوری خاتمی مورد توجه محافل تندرو اصولگرا قرار گرفته است و آنان در صدد برآمده اند تا حد امکان مانع از ثبت نام خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری شوند. البته اینکه خاتمی حتماً در انتخابات حضور پیدا کند قطعی نشده است چرا که در یک سو گروه ها و طیف های مختلف اصلاح طلب مشغول رایزنی های درونی درباره چگونگی ورود به عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری هستند و در سوی دیگر هنوز برخی احزاب اصلاح طلب کاندیدایی را که قصد دارند در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کنند، معرفی نکرده اند. در این میان تا حدودی روشن شده است که سازمان مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت و مجمع روحانیون مبارز به دنبال کاندیداتوری خاتمی هستند، اما حزب کارگزاران سازندگی در تردید به سر می برد و مشغول تحلیل اوضاع سیاسی کشور است.حزب اعتماد ملی هم اگرچه کاندیدای خود را معرفی نکرده است اما به نظر می رسد این حزب تمایل دارد به مانند انتخابات شوراها و انتخابات مجلس هشتم کاندیدای اختصاصی خود را وارد عرصه انتخابات کند. شخصیت های دیگری چون عبدالله نوری، محمدعلی نجفی، محمدرضا عارف و چند چهره میانه رو محافظه کار مانند حسن روحانی هم مطرح هستند که می توانند گزینه نهایی و مورد حمایت تمامی یا بخش های مهمی از اصلاح طلبان محسوب شوند. البته روشن است اگر خاتمی کاندیدای انتخابات شود تعدادی از این شخصیت ها خود به خود از حضور در انتخابات کناره گیری خواهند کرد و ترجیح می دهند وارد رقابت نشوند…
همه چیز یومیه است
احمد پورنجاتی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم در مقاله ای با عنوان: دولت یومیه و نهاد ناآرام جامعه، در روزنامه کارگزاران نوشته است:
التهاب، ابهام، بلاتکلیفی و احتمال تغییر ناگهانی در وضعیت همه چیز، از سیاست ها و برنامه ها گرفته تا مسوولان و متصدیان، این بختک احساس بی ثباتی است که این روزها حتی تا اندرون خانه ها، بر یکایک نیازهای اولیه زندگی ایرانیان، از خوراکی و پوشاکی و مسکن و سوخت و آب و برق گرفته تا کتاب و سینما و نوع پوشش و وبلاگ و استاد دانشگاه و غیره سایه افکنده است! آیا این گونه پریشانی و سردرگمی و روان سراسر اضطراب و دلواپسی نسبت به فردا، در هیچ جامعه ای راه به رشد و توسعه و رونق و فردای بهتر خواهد برد؟! می گویند ـ و گاه آمرانه و تلخ ـ که چرا همواره از نابسامانی ها و کم وکاستی ها گلایه می کنید؟ چرا سیاه نمایی! و بزرگنمایی مشکلات مردم را همچون ابزار سیاسی برای شکست رقیب مورد استفاده قرار می دهید؟! شگفتا! که گویی در این سرزمین، در کنار مردمانی که هر روز بیش از پیش در چنبره مشکلات دامن گستر دست و پا می زنند، زندگی نمی کنند!
اگر بی خبری حاکمان و متولیان نسبت به اوضاع جامعه، ضعف و ناشایستگی قلمداد شود، بی احساسی آنان را جز گناه و تقصیر نمی توان محسوب کرد و آن گاه که به رغم آگاهی و مشاهده عینی مشکلات مردم، به انکار آن و حتی به تخطئه منتقدان و هشداردهندگان می پردازند، دانسته و نادانسته، مرتکب جفاکاری و فریب و خیانت خواهند شد. دولت نهم و به ویژه متولیان و مشاوران تبلیغاتی آن، همواره منتقدان را به چوب این اتهام رانده اند که: واقعیت ها را وارونه جلوه می دهید، موفقیت ها را نادیده می گیرید، انگیزه انتقام جویی سیاسی دارید، قصد بازگشت به قدرت از کف رفته را دارید وگرنه مردم، دولت منتخب خود را قبول دارند و کارنامه اش را تایید می کنند!
به گمان من و با این همه دستاوردهای مشعشع! که زندگی روزمره اکثریت مردم را در همه زمینه های معیشتی دچار چه کنم، چه کنم کرده، اگر کسی باشد که این وضعیت را مطلوب معرفی کند، یا در زمره شریکان ایجادکننده شرایط کنونی است یا در شمار بهره مندان خاص و اگر غیر از اینها باشد، به احتمال دچار نوعی خودآزاری روانی شده است!
در کنار همه ویژگی ها و القاب اختصاصی که به اعتبار نوع نگرش در رفتار دولت نهم به آن داده شده، یک عنوان افتخاری دیگر را نیز باید تقدیم این عزیزان کرد: دولت یومیه ! می دانید چرا؟ به خاطر اینکه در وضعیت کنونی اداره کشور همه چیز یومیه است: از سیاستگذاری گرفته تا تصمیم گیری و برنامه ریزی، از انتصاب و انفصال مسوولان گرفته تا ساختار و تشکیلات اداری و به ویژه از مقررات و ضوابط گوناگون فعالیت های تولیدی و صنعتی و کشاورزی و خدماتی گرفته تا قیمت همه نیازمندی های زندگی مردم و کمیابی یا فراوانی آنها در بازار!
تنها بازار مسکن نیست که همچون موش آزمایشگاه ابزار سنجش سیاست های روزمره و تغییریابنده می شود و سرانجام با دستکاری ها و دخالت های نسنجیده به این وضعیت دیوانه وار دچار می گردد. یک روز مردم را برای پرداخت وام ۱۰ میلیون تومانی و ۱٨ میلیون تومانی به صف می کنند، یک روز بوق پایان وام را می دمند، یک روز به خریداران وعده وام می دهند، روز دیگر، تنها به سازندگان!
یک روز سر کیسه های پرداخت تسهیلات را با بهره های دستوری شل می کنند، روز دیگر به دلیل آشفتگی های حاصل از آن سیاست بی در و پیکر، پرداخت تسهیلات را متوقف می کنند!
یک روز حتی با افزایش ۱۰ درصد به قیمت سالانه بنزین، مخالفت می کنند و شعار تثبیت قیمت سوخت و هدیه نوروزی به مردم را سر می دهند و روز دیگر به جیره بندی بنزین متوسل می شوند و سرانجام، این روزها با آب و تاب فراوان، سخن از واقعی کردن قیمت بنزین و پرداخت مستقیم یارانه به میان می آورند.
یک روز شعار خودکفایی در تولید گندم و برنج و حتی روغن و جو و صادرات برخی از این اقلام و نیز محصولات باغبانی سر می دهند، واردات نهاده های کشاورزی از قبیل کود و سم را به بخش خصوصی وامی گذارند و روز دیگر دوباره تشکیلات و سازکار دولتی را برای این کار بسیج می کنند و هلْم جْرا !
در عرصه فرهنگ و هنر و دانشگاه و آموزش و پرورش نیز وضع در چنین حال و هوایی است. هیچ اعتباری نیست، شاید امروز برای نمایش یک فیلم، برای انتشار یک کتاب، مجوز صادر کنند و فردا آن را باطل! مگر نکرده اند؟!
و از همه ملموس تر، آزارنده تر، غول بی شاخ و دم تورم افسارگسیخته است که از شیشه تقدیر زندگی مردم بیرون آمده است. گاه قیمت یک کالا، از امروز تا فردا متغیر و رو به افزایش است.
دامنه این تزلزل، این بی قراری و بلاتکلیفی و روزمرگی، این عدم اطمینان به پایداری وضعیت زندگی و کار و سرمایه و حتی امنیت و حقوق اجتماعی و شهروندی تا به کجا کشیده خواهد شد؟ نمی دانم! جالب این است که متولیان کشور گاه با چنان خونسردی حسرت انگیزی نسبت به این مسائل برخورد می کنند که انگار نه انگار!
البته در ایجاد این حالت بی خیالی یا تظاهر به خونسردی، یکدستی سیاسی حاکمیت، نقش مهمی داشته اما قضیه بالاتر از این است.
چه بسا اگر نهادهای مسوول نظارت، اعم از مجلس و بالاتر از آن اراده و سازوکار جدی و متناسب برای سنجش عملکرد مدیریت کشور را داشتند و خود نیز در برابر افکار عمومی ملزم به پاسخگویی بودند، وضعیت به اینجا نمی رسید.
بی گمان، وضعیت نابسامان کنونی در مدیریت اجرایی کشور دستپخت مجموعه حاکمیت و نیز حامیان سیاسی دولت نهم است که از هیچ پشتیبانی و فراخ دستی برای این دولت یومیه فروگذار نکرده اند!
اگر در واپسین سال مسوولیت دولت نهم، اندک چاره ای برای توقف یا کند کردن این روند بی ثباتی و روزمرگی متصور باشیم، نقطه آغاز ضروری و اجتناب ناپذیر آن دو چیز است:
۱ ـ بازگشت مجلس به جایگاه اصیل پارلمان یعنی پرهیز از شیوه های وکیل الدوله ای و برخورد جدی در امر نظارت بر خط مشی و عملکرد دولت در همه زمینه ها اعم از سیاست خارجی، تصمیمات اقتصادی، مدیریتی، رسانه ای، فرهنگی و به ویژه برنامه ریزی های انتخاباتی برای دوره بعد.
۲ ـ بازگشت حامیان سیاسی دولت نهم از موضع مدافع محض به موضع منتقد دلسوز و مرزبندی جدی نسبت به ضعف ها و ناکارآمدی ها.
امید می رود با چنین رویکردی دست کم زمینه تحکیم اعتماد و احساس ثبات و امیدواری به آینده در افکار عمومی مردم فراهم و تقویت شود و دولت یومیه به بایگانی سپرده شود.
ترفند سیاسی یا یک اقدام جدی
روزنامه ایران با عنوان: چرخش ظاهری برای ادامه خصومت ورزی؟ نوشته است:
در حالی که به نظر می رسد رئیس جمهور امریکا در آخرین روزهای تکیه بر مسند قدرت، با چرخشی اساسی به سیاست تشنج زدایی در قبال ایران روی آورده، برخی کارشناسان این اقدام ایالات متحده را در راستای استراتژی این کشور برای فریب افکار عمومی و اقدام علیه حکومت ایران ارزیابی کرده اند.
روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی با اشاره به این که تصمیم برای ایجاد دفتر دیپلماتیک واشنگتن در تهران در دولت امریکا نهایی شده است، نوشت: این طرح منتظر موافقت و پذیرش از سوی ایران است.
این در حالی است که این طرح در حد موضوعی رسانه ای باقی مانده و به گفته مقامات کشورمان تاکنون درخواست واشنگتن به تهران ارسال نشده است.
با این حال این روزنامه چاپ امریکا افزوده است: اگرچه الجزایر حافظ منافع ایران در امریکاست اما جمهوری اسلامی در امریکا دفتر مستقل دارد و این مسئله در کنار شرایط خاص منطقه، کاخ سفید را ترغیب به تقویت دفتر حافظ منافع خود در تهران کرده است.در لابه لای این طرح، به اعتقاد کارشناسان اهدافی وجود دارد که رابطه مستقیمی با تحولات منطقه ای، بین المللی و ملی دارد. در این راستا چنین به نظر می رسد که ایالات متحده امریکا قصد دارد با مثبت جلوه دادن چهره جورج بوش از او شخصیتی بسازد که آنچنان که جهانیان می گویند رئیس جمهور جنگ نام نگیرد و چنین وانمود کند که مرد شماره یک کاخ سفید، شخصیتی مسالمت آمیز و طرفدار دیالوگ است واین دیگران بودند (تروریست ها) که ایالات متحده را به سوی جنگ پیشگیرانه هدایت نمودند تا امنیت شهروندان امریکایی تأمین شود.
وال استریت ژورنال در ادامه پرسیده است: آیا افکار عمومی ایرانیان که از کودتای ۱٣٣۲ تا وضعیت کنونی پرونده هسته ای به صورت مداوم تحت ظلم مقامات امریکایی قرار گرفته اند، به حرکت دیپلماتیک جدید ایالات متحده اعتماد می کند؟
گزارش وال استریت ژورنال می افزاید: این طرح اگرچه با واکنش منفی سیاستمداران ایران روبه رو نشد اما برخی تهدید های آن از چشم آنها دور نمانده است. از جمله این تهدید ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: چه تضمینی وجود دارد که در صورت بازگشایی دفتر حافظ منافع امریکا، ایالات متحده بار دیگر مبادرت به فعالیت های جاسوسی و تبادل اطلاعات کلیدی نکرده و در امور داخلی ایران دخالت نکند یا مقدمات کودتا یا براندازی را در دل ایران راه اندازی ننماید؟ …
با کنار هم گذاشتن دو موضوع تأسیس دفتر حفاظت از منافع امریکا در ایران که با حضور دیپلمات های امریکایی همراه خواهد بود و تصویب بودجه ۴۰۰ میلیون دلاری توسط جرج بوش برای انجام عملیات محرمانه و براندازانه علیه جمهوری اسلامی ایران، می توان به این نتیجه رسید که طرح موضوع تأسیس این دفتر در تهران بیشتر به یک نیرنگ و ترفند سیاسی شبیه باشد تا یک اقدام جدی برای حل اختلافات تاریخی بین ایران و آمریکا.
از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند افتتاح دفتر حافظ منافع امریکا در ایران یکی از کانال هایی است که می توان از طریق آن بدهی های امریکا به جمهوری اسلامی ایران را بازپس گرفت زیرا ملت ایران به هیچ عنوان از مطالبات خود چشم پوشی نمی کند. گرچه امریکا به بهانه های گوناگون بخش هایی از این مبلغ را در اختیار قربانیان ساختگی اقدامات ایران گذاشته است.
نوام چامسکی استاد دانشگاه MIT امریکا بر این باور است که مشارکت خاموش نماینده امریکا در گفت و گوهای ایران با گروه۱+۵ حرکتی در راستای فرار از انتقادات و فشارهای داخلی است. به گزارش مهر، وی با اشاره به تجربه کوبا در خصوص پیشنهاد تأسیس دفتر حفاظت منافع امریکا در تهران افزود: این دفتر می تواند مرکزی برای خرابکاری از درون ایران از جمله به بهانه حمایت از حقوق بشر باشد.
تغییر در ساختار بین المللی مهم ترین مسئله
روزنامه همشهری در تفسیری با عنوان: غیرمتعهدها و بازنگری در قاعده صلح بین المللی نوشته است:
پانزدهمین اجلاس وزرای خارجه غیرمتعهدها در تهران و طی روزهای ۶ الی ۹ مرداد ماه ۱٣٨۷ برگزار می شود. عضویت ایران در جنبش غیرمتعهدها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام پذیرفت. در دوران قبل از انقلاب، کشورهای غیرمتعهد بر این اعتقاد بودند که ایران به دلیل عضویت در سازمان پیمان مرکزی موسوم به سنتو نمی تواند هیچگونه نقش مشارکتی سازمان یافته ای را با جنبش عدم تعهد داشته باشد.
اگرچه مواضع جنبش طی سالیان طولانی، ماهیت متعادل و تا حدی محافظه کارانه داشته است، اما آنان توانستند زیرساخت اصول و اهداف استراتژیک خود را در ارتباط با پذیرش اعضای جدید حفظ کنند.
چنین روندی درنهایت منجر به حفظ تعادل در مواضع سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورمان به عنوان یکی از اعضای جنبش غیرمتعهدها شد…
در وضعیت موجود، مهم ترین مسئله جمهوری اسلامی ایران را می توان تغییر در ساختار نظام بین الملل دانست. تاکنون کشورهای غیرمتعهد جایگاه چندانی در ساختار بین الملل نداشته اند و هیچیک از آنان به عنوان عضو دائمی شورای امنیت، ایفای نقش نکردند.
زمانی که ساختار نظام بین الملل ماهیت سلسله مراتبی داشته باشد؛ طبیعی است که امکان مشارکت کشورهایی همانند اعضای جنبش غیرمتعهدها در شورای امنیت وجود نخواهد داشت.
اگر چنین وضعیتی شکل گیرد؛ تعادل در سطح بین المللی به گونه موثرتری ایجاد می شود، اگرچه کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها حجم عددی گسترده ای را شامل می شوند، اما تاکنون نتوانسته اند در دگرگونی های ساختاری نظام بین الملل تأثیرگذار باشند.
مهم ترین دستور کار اجلاسیه تهران را باید بازنگری در قاعده صلح بین المللی دانست. صلح جهانی صرفا در شرایطی شکل می گیرد که امکان تعادل در فضای جهانی وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر کشورهای عضو شورای امنیت باید درخواست کشورهای غیرمتعهد برای مشارکت موثرتر در ساختار جهانی را مورد پذیرش قرار دهند. هیچ بازیگری نمی تواند بدون پشتوانه کشورهای غیرمتعهد و صرفا براساس یکجانبه گرایی در اقتصاد، سیاست و امنیت جهانی نقش آفرین باشد.
بنابراین اجلاسیه تهران را می توان به عنوان نمادی از طرح موضوعات ساختاری در ارتباط با امنیت جهانی دانست.
در بین اعضای جنبش غیرمتعهدها، کشورهایی همانند ایران، عربستان، مصر، اندونزی و پاکستان وجود دارند که از آمادگی لازم برای نقش آفرینی در ساختار نظام بین الملل برخوردار هستند.
دستورالعمل صلح در سازمان ملل بدون مشارکت و نقش آفرینی ۱٣٣ کشور جهان به عنوان اعضای اصلی و ناظر در جنبش غیرمتعهدها تحقق نخواهد یافت.
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|