یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پایان تعطیلات شگفت انگیز فوتبال



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۴ مرداد ۱٣٨۷ -  ۴ اوت ۲۰۰٨


خوب شد لیگ امروز شروع می شود وگرنه خبر بعدی این بود که افشین قطبی با مصطفوی دعوایش شده و یک راست رفته بوشهر تا با پتروشیمی این شهر قرارداد ببندد. تابستان ٨۷ چنین تابستانی بود؛ تابستانی که ثابت کرد چرا در ایران «باید» ۱۵ ، ۱۶ روزنامه ورزشی هر روز روی گیشه بروند. وقتی حجم اخبار و اتفاقات کمدی- تراژیک فوتبال ایران بیست برابر محتویات فوتبال ایتالیا و آلمان است هیچ روزنامه زردی، سبز نمی شود. مرور اتفاقات پررنگ تابستان؛

- قطبی می رود. کاشانی را استعفا می دهند. استیلی می رود. قطبی برمی گردد. دوباره می رود تا پیروانی پرسپولیس را تمرین بدهد. قطبی برمی گردد و چند روز مانده به شروع فصل جدید تیمش را می برد دوبی تا در گرمای شدید تمرین کنند و خود اماراتی ها از تعجب خشکشان بزند.

- غلام پیروانی سرمربی ابومسلم می شود. یک تماس از شیراز ناگهان دلتنگش می کند. قراردادش را فسخ می کند. برمی گردد شیراز. میثاقیان سرمربی ابومسلم می شود. چند هفته بعد به دلیل بی انضباطی اخراج می شود. قرار است پرویز مظلومی از کرمان به مشهد برود. نمی رود. با استیلی مذاکره می کنند. دوباره میثاقیان برمی گردد مشهد. دوباره اخراج می شود. نامجومطلق هم پیشنهاد ابومسلم را رد می کند. سرانجام سرمربی ابومسلم؛برگی زر.

- محمود یاوری سه روز مانده به بازی اول استقلال اهواز در لیگ، کناره گیری می کند.

- برای برکناری فتح الله زاده چند روز پس از قهرمانی استقلال در جام حذفی جلسه یی مهم تشکیل می شود. فتح الله زاده که از ماجرا بو برده، استعفایش را می نویسد. بعد مدیران استقلال به این نتیجه می رسند که فعلاً صلاح نیست مدیرعامل باشگاه را کنار بگذارند. فتح الله زاده هم استعفانامه را در جیبش نگه می دارد. مهم ترین خبر یکشنبه ۱٣ مرداد اما این است؛ «برنامه زریبافان برای برکناری

فتح الله زاده».

- راه آهن به ساری منتقل می شود. پیکان می رود قزوین. صبا قمی می شود. صبا ممکن است به تهران برگردد. راه آهن به ساری نمی رود.

- فقط ملوان و سپاسی حق استفاده از بازیکنان سرباز را دارند. پاس معترض می شود. پاس هشت بازیکن سرباز دارد. وزیر دفاع به درخواست مدیرعامل صباباتری به ستادکل نیروهای مسلح نامه می زند. حالا صبا هم می تواند بازیکن سرباز داشته باشد. پاس اما نمی تواند. واکنش مدیرعامل پاس؛ «ما از بازیکنان سرباز استفاده می کنیم. ببینیم چه کار می خواهند با ما بکنند.»خوب شد لیگ امروز شروع می شود. اگر شروع نمی شد اخبار فوتبال ایران، تیراژ روزنامه های ورزشی فرانسه و ایتالیا و آلمان را هم چند برابر می کرد. یکی از روزنامه نگاران ورزشی موفق می گوید؛ «ما آدم های پیچیده یی شدیم. چون هر روز با موقعیت های عجیب و تازه یی مواجه می شویم.» در عمق پیچیدگی اخبار فوتبال ایران اما طنز وحشتناکی لمس می شود؛ طنزی که بوی تند تراژدی می دهد. برای فاصله گرفتن از موقعیت تراژیک، باید کار کرد تا مشکلات موقتاً فراموش شود. لیگ امروز با بازی پرسپولیس- سایپا شروع می شود تا مشکلات خنده دارمان را فراموش کنیم. وقتی نیکبخت واحدی در تمرینات بدنسازی تیمش یک جلسه هم حاضر نمی شود و به عنوان یک استثنای جهانی، بدون بدنسازی و تنها با ۱۵ تا ۲۰ جلسه تمرین تاکتیکی، بازی های لیگ را شروع می کند؛ حق ندارد توهم برش دارد و از زور خودشیفتگی، به محض تعویض در یک بازی، ورزشگاه را ترک کند؟ بازیکنی که ٣۵۰ میلیون تومان می گیرد تا نرود، تکل نزند، عرق نریزد، وزنه نزند و تنها شوت بزند؛ حق ندارد همه را «ریز» ببیند؟ وقتی صباباتری تنها ۱۰ روز پیش از آغاز لیگ برتر، صاحب مدیرعامل و سرمربی می شود و سرمربی اش ادعای قهرمانی می کند؛ جز خنده تلخ، چه چیزی روی چهره می ماسد؟ وقتی قهرمان لیگ ۶۰ درصد ترکیب و فهرست تیمش را در بازار نقل و انتقالات تغییر می دهد؛ چه چیزی از فوتبال می ماند؟ وقتی اغلب ستاره های نازک نارنجی، با سوءاستفاده از ناامنی شغلی مدیران عامل باشگاه ها، تنها قرارداد یک ساله می بندند و هر تابستان، بازیکن آزاد هستند؛ چه کسی باید بخندد؟ روزنامه نگار جزئی نگر و مربی علم گرا، یا دلالی که دست بازیکن «همیشه آزادش» را می گیرد و می بردش به هیات فوتبال، تا چند صد میلیون به بازیکنش برسد و چند ده میلیون به خودش؟ در این تابستان های مغزسوز و خنده دار و اشک آور، چه کسی سود می کند؟ کسی که برای سالم ماندن، خودش را می خورد و عذاب می کشد یا دوست عزیزی که بی آنکه یک لحظه از خودش بیزار شود، برای گرفتن پورسانت میلیونی، بازار را به هم می ریزد؟ دیگر آن کودکی که در مینی بوس استادیوم، حنجره اش خش برمی دارد هم این فوتبال را سبز نمی بیند. فوتبالی که در هر تابستانش ۷۰ میلیارد تومان گم و گور می شود، زهر واقع بینی را به ذهن آن بچه بی خبر هم تزریق کرده و او هم دیگر نمی تواند از لذت بی خبری، تنها هورا بکشد و به حنجره خش برداشته اش افتخار کند. خوب شد پرسپولیس- سایپا را امروز می بینیم و لذت دردناک «خودفریبی» سراغ مان می آید؛ وگرنه باید با اخبار کمدی ورزشی ادامه می دادیم و هر روز از خودمان می پرسیدیم؛ «این همه روزنامه ورزشی می خواهیم چه کار؟» این روزنامه ها از همان جایی جان می گیرند که نیکبخت واحدی بدون بدنسازی ٣۵۰ میلیون برای ۱۰ ماه می گیرد و به خبرنگاران و روزنامه نگاران می خندد. راستی چه کسی باید بخندد؟ اگر نیکبخت واحدی نباید بخندد، چه کسی باید بخندد. اگر دوستان «واسطه» که پول یک آپارتمان شمال تهران را در سی روز درمی آورند، حق خندیدن ندارند، لبخند سهم کیست؟

آخرین خبر؛ راه آهن دارد منتقل می شود به شهرری. آنها فردا بازی دارند اما ممکن است همین یکی دو روز، اهل ری شوند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست