اقتصاد جهانی افول قدرت های سنتی، ظهور غول های جدید
فریدون خاوند
•
اگر قطب های صنعتی جهان، از بیم رقابت قدرت های نوظهور، به سیاست های حمایتی و حفاظتی روی آورند و دروازه های خود را ببندند، خطر جنگ اقتصادی همگانی شدت خواهد گرفت و مکانیسم های بین المللی برای مقابله با بحران، کارایی خود را از دست خواهند داد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱٨ مرداد ۱٣٨۷ -
٨ اوت ۲۰۰٨
بحران اقتصادی که سال گذشته میلادی در آمریکا آغاز شد، بیش از بیش به دیگر اقتصاد های پیشرفته سرایت کرده و بخش های گوناگون فعالیت را در دو قطب دیگر دنیای صنعتی، اتحادیه اروپا و ژاپن، در بر می گیرد.
همگرایی یا واگرایی
با توجه به همگرایی های ناشی از فرآیند جهانی شدن، فعل و انفعالات اقتصادی، از راه شبکه های در هم تنیده بازرگانی و مالی و پولی، به سرعت از کشوری به کشور دیگر و از قاره ای به قاره دیگر منتقل می شوند. رکود و بحران اقتصادی کنونی نیز از مرز یک کشور و یک منطقه فراتر می روند، همان گونه که طی چند سال گذشته، رونق و رشد ابعاد جهانی به خود گرفتند.
هم اکنون در بخش بسیار وسیعی از کشورهای توسعه یافته بازار های مسکن و سهام در رکود فرو رفته اند، تسهیلات بانکی کمیاب شده اند و تورم، زیر فشار افزایش بهای نفت و مواد غذایی، رو به اوج گیری است.
در اتحادیه اروپا، کند شدن آهنگ رشد در آلمان، غول اقتصادی منطقه یورو و مهم ترین قدرت صادراتی جهان، عمده ترین سرچشمه نگرانی است. نرخ رشد اقتصادی در آلمان به گونه ای چشمگیر کاهش یافته و روحیه مدیران واحدهای تولیدی در این کشور، در وضعیت مناسبی نیست.
ولی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، اقتصاد اسپانیا بیش از همه درگیر بحران است. بهای مسکن در این کشور به سرعت فرو می ریزد، و نرخ تورم، همراه با نرخ بیکاری، رو به اوج گیری است.
دیگر اقتصاد های نیرومند اتحادیه اروپا، از جمله بریتانیا و فرانسه نیز در وضعیت چندان مناسبی نیستند.
کاهش بهای مسکن در انگلستان، که بر اساس بسیاری پیش بینی ها در سال ۲۰۰۹ میلادی شتاب خواهد گرفت، همراه با افزایش نرخ بهره و چشم انداز رشد بیکاری، روحیه تردید را بر بخش بزرگی از مصرف کنندگان و سرمایه گذاران این کشور حاکم کرده است.
و اما در ژاپن، ابر قدرت اقتصادی آسیا، چراغ های قرمز یکی پس از دیگری روشن می شوند و پنج سال رونق نسبی اقتصادی را در این کشور با خطر روبرو کرده اند.
رشد اقتصادی ژاپن، به گونه ای سنتی، در گرو صدور انبوه کالا از سوی این کشور به آمریکا است و به همین سبب کشور آفتاب تابان یکی از نخستین قربانیان بحران اقصادی در ایالات متحده است.
با توجه به گسترش بحران از آمریکا به اروپا و ژاپن، و چشم اندازهای نه چندان امیدوار کننده برای آنها دستکم تا پایان سال ۲۰۰۹ میلادی، نگاه ها به ابر قدرت های اقتصادی دنیای در حال توسعه دوخته شده، به ویژه چین و هند که فعلا آهنگ فعالیت اقتصادی خود را در سطوح کم و بیش بالا حفظ کرده اند.
اگر قدرت های نوظهور نیز، با تاثیر گرفتن از قدرت های بزرگ صنعتی، از نفس بیفتند، بحران اقتصادی به احتمال فراوان عمیق تر، سخت تر و دراز مدت تر خواهد شد.
چابک سواران عرصه اقتصاد
در حال حاضر کم نیستند تحلیلگرانی که بحران رو به گسترش کنونی را خطرناک ترین رکود پس از بحران سال ۱۹۲۹ میلادی و پیامدهای در سال های دهه ۱۹۳۰ تلقی می کنند.
این مقایسه، دست کم در وضعیت کنونی، چندان قانع کننده به نظر نمی رسد. در واقع اهرم های مدیریت اقتصادی طی چند دهه گذشته به پیشرفت های درخشانی دست یافته اند و به ویژه بانک های مرکزی، با درس گرفتن از بحران های پیشین، برای مقابله با تکان های شدید اقتصادی، مکانیسم های کار آمدی را در اختیار دارند.
به علاوه بر خلاف دهه ۱۹۳۰، امروز بخش بسیار وسیعی از جمعیت جهان از انزوا خارج شدهو نقش بسیار فعالانه تری را در تولید و مصرف کالا ها و خدمات ایفا می کنند. پیوستن صد ها میلیون نفر از مردمان چین، هند، برزیل و غیره به طبقات متوسط،، امکانات عظیم تازه ای را در اختیار اقتصاد جهانی قرار داده و شرایط مساعدی را برای تداوم رشد جهانی ایجاد کرده اند.
قدرت های نوظهور اقتصادی امید های تازه ای را به وجود آورده اند، ولی در همان حال، با پویایی شگفت خود، کشورهای پیشرفته صنعتی را نگران کرده اند.
در واقع آمریکا، اروپا و حتی ژاپن از آن بیم دارند که چابک سواران آسیا یا آمریکای لاتین بازار های جهانی را یکی پس از دیگری تصاحب کنند و حتی بر بخش های صنعتی و خدمانی در دنیای پیشرفته مسلط شوند.
اگر قطب های صنعتی جهان، از بیم رقابت قدرت های نوظهور، به سیاست های حمایتی و حفاظتی روی آورند و دروازه های خود را ببندند، خطر جنگ اقتصادی همگانی شدت خواهد گرفت و مکانیسم های بین المللی برای مقابله با بحران، کارایی خود را از دست خواهند داد.
منبع: رادیو فردا
|