یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مردم قضاوت ِ دیگر می‌کنند


فرهاد رجبعلی


• تا به امروز روشن شده که غرب ستیزی جمهوری اسلامی اثر نداشته و به هر میزان که با روزی‌نامه‌های دولتی و همچنین روزی‌ نگارانش در رسانه ملی علیه اسرائیل و غرب تبلیغ کرده، اما افکار عمومی قضاوت دیگر کرده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۲ مرداد ۱٣٨۷ -  ۱۲ اوت ۲۰۰٨


روز خبرنگار آمد و رفت. در چند سال گذشته هیچ سالی همانند ۱۷ مرداد امسال بی‌رونق و بی‌شوق نبود. هر سال در چنین روزی جشنواره مطبوعات برگزار می‌شد و عده‌ای از روزنامه‌نگاران برگزیده حاصل یک سال تلاش و جدیت‌شان در کار را از دولت‌های گذشته دریافت می‌کردند و بهانه‌ای می‌شد برای تازه شدن داغ‌های صد ساله بر دل مطبوعات و مطبوعاتی‌ها و منتشر می‌شد مقاله‌ها در این باره. هرچند سال گذشته جشنواره‌ای در هفدهم مرداد در کار نبود اما همانند امسال اینقدر در سکوت و بی‌تفاوتی نگذشت. انگاری دیگر رمقی در روزنامه‌نگاران نمانده برای نوشتن از این روز و روزهایی که برآنان رفته است.
اواسط هفته گذشته [به گمانم دو روز مانده بود به روز خبرنگار] به دفتر روزنامه می‌رفتم که در میدان ونک خبرنگار شبکه سه سیما جلویم را گرفت. فورا گفتم که حرفی برای شما ندارم. گفت: چرا؟ گفتم: به این خاطر که می‌دانم حتی یک ثانیه‌اش را هم نمی‌توانید پخش ‌کنید و بی‌جهت فیلم‌تان را هدر می‌دهید. همان لحظه مسلمان مردی از کنارمان رد شد که اشاره کردم این همان است که حرف‌ها برای‌تان دارد. خبرنگار جوان سیما که گمان می‌کرد با یک بچه به اصطلاح سوسول(!) طرف شده و سوژه‌ خوبی هستم برای اینکه نشان دهد چقدر پرت هستیم ما سوسول‌ها(!) قبول نکرد و با اصرار خواست که چند کلمه‌ای درباره روز خبرنگار جلوی دوربین صحبت کنم.
خبرنگار جوان بلافاصله بعد از آنکه پرسید وظیفه یک خبرنگار چیست، جوابش دادم که "وظیفه خبرنگار اطلاع رسانی ست نه قضاوت؛ کاری که شما می‌کنید! یک خبرنگار حق ندارد زمانی که واقعه‌ای را دید و ثبت کرد، صفت به آن اضافه کند. امری که شما خبرنگاران رسانه ملی رعایت نمی‌کنید و بارها در خبرهای‌تان دیده‌ام که مدام گزارش می‌کنید که مثلا فلان شخص متجاوز است و یا فلان حکومت غاصب است و نمی‌گذارید متجاوز و غاصب را بیننده نتیجه بگیرد و تا آنجا که دستور گرفته‌اید صفت دنبال موصوف می‌آورید. از طرف دیگر هم آن طور که باید واقعیت‌ها را ثبت نمی‌کنید و از دریچه دید مدیران‌تان می‌بینید همه را که البته این برمی‌گردد به سیاست حکومت که خودسانسوری در رسانه‌ها از جمله مطبوعات را بخش‌نامه کرده است و تنها مختص به شما نیست. "
البته وقتی حرف‌هایم به توضح درباره استفاده نادرست از صفات متجاوز و غاصب رسید، خبرنگار جوان نگذاشت ادامه دهم و وسط پرید و حرف‌هایم را قطع و یک تشکر مفصل کرد و به کنار دوربین هدایتم شدم. همان موقع جوابش دادم که نگفتم نمی‌توانید پخش‌اش کنید و با من وقت تلف می‌کنید؟
به واقع، این دردی‌ست که مدت‌هاست در دل دارم و هر بار که یک بخش خبری صدا و سیما را می‌بینم و یا می‌شنوم، به خشم می‌آیم که چرا یک رسانه ملی این طور جانبدارانه گزارش می‌کند. این چه سیاست غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای ست که مدیران رسانه ملی دنبالش می‌کنند؟!
غیر ممکن است که در هر بخش خبری یک یا دو خبر به درگیری مردم فلسطین با اسرائیلی‌ها اختصاص نداشته باشد و در هر گزارش مدام این جملات تکرار می‌شود که مردم مظلوم(!) فلسطین مورد حملات شدید رژیم متجاوز(!) [ و یا غاصب] اسرائیل قرار گرفتند و چند نفر شهید(!) شدند. اولا که نگارنده هنوز درباره مظلومیت مردم فلسطین و غاصب بودن حکومت اسرائیل به نتیجه‌ای قطعی نرسیده‌ است و اختلافات موجود در منطقه را آن طور که جمهوری اسلامی در داخل ایران منعکس می‌کند، باور ندارد؛ بعد اینکه اصلا فرض بر تجاوز دولت اسرائیل بگذاریم؛ آیا این رسالت کار خبری و رعایت اصول اخلاق حرفه‌ای ژورنالیستی ست که خبرنگار در گزارشات خبری‌اش قضاوت کند؟ چرا خبرنگاران رسانه ملی اجازه نمی‌دهند مردم خود به تجزیه و تحلیل مسائل روی داده پرداخته و درباره صفات دولت اسرائیل و مردم فلسطین مستقل قضاوت کنند؟ می‌توان دیده‌ها را بی‌کم و کاست و منصفانه ثبت و ضبط کرد و قضاوت نهایی را بر عهده افکار عمومی نهاد.
شاید باورش برای دولتمردان ایران سخت باشد ولی آن طور که می‌پندارند جامعه ایران نه با مردم اسرائیل مشکلی دارد و نه دولت اسرائیل را دشمن خود می‌داند. بارها پیش آمده که در محفل‌های مختلف و اماکن عمومی نظیر اتوبوس‌ و تاکسی وقتی صحبت از مسئله اسرائیل و فلسطین شده است، قریب به اتفاق جمع، دخالت ایران را بی‌مورد و نامفهوم می‌دانند که به واقع این مسئله چه ارتباطی به حکومت ایران دارد؟! چرا باید از برای خوش آمدن اعراب با اسرائیل تخاصم داشت؟! کشوری که تا سی سال قبل نزدیک‌ترین روابط اقتصادی و سیاسی با اسرائیل داشت، امروزه روز به وضعی افتاده که به ورزشکارانشان برای روبرو نشدن با ورزشکاری اسرائیلی که نه دولتمرد است و نه سیاسی‌کار، امر می‌کنند که در المپیک یا فتخ بترکد و یا آپاندیس‌شان. به راستی چرا نباید در مسئله خاورمیانه اصل بی‌طرفی را برگزید و با دولت و ملت اسرائیل روابط عادی برقرار کرد؟
جرئت بیان مطبوعاتی رابطه با اسرائیل در داخل نیست ولی در افکار عمومی آشکارا صحبت از کمک‌های ایران به دول فلسطین و لبنان و سوریه می‌شود که به چه دلیل سرمایه‌های ملی از جیب ملت به جیب گشاد اعراب ریخته می‌شود؟! اعرابی که هر گاه به آنان نیاز بود نشان دادند که دشمنی دیرینه‌ای با عجم دارند و همه این پول‌ و کمک‌ها نیز اثر نکرده است و بی‌چشم و رویی بیش از این حرف‌هاست. بر همگان عیان است که بر سر نام خلیج فارس تمامی کشورهای عربی چطور متفق‌القول شدند و خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر دادند و همچنین بر سر جزایر سه‌گانه ایرانی که در تملک بی‌‌چون و چرای ایران بوده و هست، همگی در یک جبهه قرار گرفتند و در کنفرانس‌های مختلف ایران را محکوم و ملزم به واگذاری جزایر به امارات کردند. در حالی که دو سال پس از تاسیس دولت اسرائیل [سال ۱٣٣۰] روابط ایران و اسرائیل برقرار شد و با آنکه مزیت‌های بسیاری از بابت ایجاد رابطه با ایران نصیب اسرائیل گردید و نفت ایران عملا جایگزین نفت شوروی شد و به طرف تل‌آویو سرازیر که عاید ایران هیچ نشد؛ اما در تمام آن سال‌ها دولت اسرائیل به حکومت شاه پشت نکرد و همچنان رسم تعهد را تا انقلاب سال۵۷ نگاه داشت. امری که کشورهای عربی نزدیک به سه دهه همچنان با برداشت کلان سرمایه‌های ایران و به نوعی غارت آنها، در حساس‌ترین اوقات و رویدادها با ایران دشمنی می‌کنند. جنگ ایران و عراق و حمایت همه جانبه دولت‌های عربی یکی دیگر از مشاهدات تخاصم اعراب با ایرانیان است.
چندی پیش سوار تاکسی بودم و رادیو نیز روشن و برحسب اتفاق بخش خبری بود؛ مقامی مسئول در مصاحبه با خبرنگار، با افتخار اعلام کرد که دو بیمارستان مجهز یکی در عراق و دیگری در لبنان توسط دولت ایران ساخته می‌شود. بلافاصله بعد از اتمام خبر تمامی مسافران و همچنین راننده زبان به انتقاد گشودند و هر کس با ادبیات خویش عمل دولت ایران را محکوم کرد که مگر در داخل از امکانات پزشکی و بیمارستان اشباع شده‌ایم که این طور بذل و بخشش می‌کنیم که همان موقع بی‌اختیار یاد زمانی افتادم که چندی پیش مادرم شب هنگام یک مرتبه از حال رفت و بیهوش نقش زمین شد. وقتی اورژانس آمد و تشخیص داد که مریض باید به بیمارستان منتقل شود، بیمارستانی برای انتقال مادر نبود. بخش اورژانس تمامی بیمارستان‌های آن شب پر بود از بیماران اورژانسی و در نهایت بعد از یک ساعت تلاش، مامور اورژانس توانست تختی پیدا کند. و به گفته رئیس مرکز اورژانس این معضل مربوط به یکی دو شب نیست و مردم تهران از کمبود امکانات بیمارستانی رنج می‌برند.
کم نیست از این دست مثال‌ها و در حالی که مردم در اقسام تنگناهای رفاهی و اتقصادی هستند، حکومت به فکر تنها رگ حیات و بقای خود است و بابت آن هر روز نقشه‌ها در سر می‌پروارند تا زنده نگاه دارد اختلاف در منطقه را و روشن نگاه دارد شعله‌های آتش را و دائم از غرب دشمن‌زایی کند و از اعراب یارگیری، و در این میان که سفره‌های مردم ایران خالی مانده است، تبلیغات را همان طور که در حکومت‌های دیکتاتور مرسوم است، بزرگترین حربه‌ قرار می‌دهد برای فریب افکار عمومی که خب تا به امروز روشن شده که غرب ستیزی جمهوری اسلامی اثر نداشته و به هر میزان که با روزی‌نامه‌های دولتی و همچنین روزی‌ نگارانش در رسانه ملی علیه اسرائیل و غرب تبلیغ کرده، اما افکار عمومی قضاوت دیگر کرده است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست