خودکشی، یک بحران اجتماعی
فواد بریتان
•
شواهد نشان می دهد که انگیزه خودکشی زنان در ایران، مسائل خانوادگی عاطفی و عشق های ناکام و ازدواج های اجباری و انگیزه مردان نیز بیکاری، فقر و نابسامانی اقتصادی است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۵ مرداد ۱٣٨۷ -
۱۵ اوت ۲۰۰٨
برای رسیدن به آنچه تواناییاش را دارید هیچگاه دیر نیست.
جرج الویت
در لحظاتی که زندگی خویش را مرور میکنیم، معمولا به خودمان، به ویژه به تواناییهای جسمی یا ذهنیمان فکر میکنیم. در برخی موارد شخصیت ما تنها بر یک کیفیت استوار است: «من یک دانشجو هستم»، «من یک مهندس هستم». چیزی که برای ما ثبات به همراه دارد حقیقتی قابل اطمینان است که در این دگرگونی سریع و نامظنم جهان از آن آگاهی داریم. حال چه اتفاقی میافتد اگر دانشجو بیناییاش را از دست بدهد یا دستهای مهندس به دلیل ورم مفاصل ناتوان گردد؟ یا هر یک از ایندو و به بیماری سخت دچار شوند؟ شخصی به طور ناگهانی با بیماری مواجه میگردد نه تنها فقدان کنترل برای او ناتوانی جسمی بهبار میآورد، بلکه مرگ هویت و منزلت کاری او نیز فرا میرسد. چه اتفاقی میافتد هنگامی که بدنمان بیمار میشود و از اینرو دیگر میلی به خواستههایمان یا حتی انجام حرکات ساده نداریم.
همگی دیر یا زود خواهیم مرد. هنگامی که با مرگ مواجه میشویم، راههای بسیاری برای مواجه با آن داریم. میتوانیم بهترین استفاده را از زمان باقیمانده ببریم یا اینکه به زاری و افسوس خوردن آن را از دست بدهیم. اگر بتوانیم هر حسی را بهطور طبیعی حفظ کنیم یا باورهای ارزشمند خود را از دست ندهیم، قطعا به انتخابی روشن دست زدهایم.
تعریف خودکشی
خودکشی از دو لغت دارای ریشه لاتین Sui به معنی «خود» و Caedere به معنی «کشتن» مشتق شده است و در حال حاضر نه به صورت «خودکشتن» که بهصورت خودکشی استعمال میشود. اولین با این اصطلاح در سال ۱۷۳۷ توسط دفونن فرانسوی بهکار گرفته شد.
بر اساس تعریف مورد توافق جهانی خودکشی تنها راه و آخرین راه از بین بردن خودآگاهی فرد در مورد خود است.
اصطلاح خودکشی تنها زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که اولا شخص آگاهانه اقدام کرده باشد و ثانیا منجر به از دست رفتن خود گردد. اما در صورتی که فردی اقدام به خودکشی نموده اما نتیجه مرگباری نداشته باشد به آن «اقدام به خودکشی» یا «شبه خودکشی» (ParaSuicide) میگوید.
در شبه خودکشی انگیزه اصلی معمولا مرگ نیست بلکه فرد برای انتقامجویی، قدرتنمایی، اعمال فشار یا جلب توجه به این کار میپردازد، ولی ممکن است منجر به مرگ هم شود.
تاریخچه خودکشی را میتوان همسابقه با تولد انسان دانست بطوریکه در برخی جوامع اولیه بشری به عنوان پدیدهای مذموم و شایسته مجازات - برای جسد فرد کشته شده و خانواده بازمانده - شناخته میشد، اما بررسی خودکشی به منزله یک پدیده اجتماعی جدی از دو-سه قرن پیش توسط پژوهشگران اروپایی آغاز شده است. در این کشورها عبور از زندگی سنتی و ورود به زندگی صنعتی بر آمارهای مربوط به خودکشی افزود تا جامعهشناسان و روانشناسان غربی در جستجوی عوامل خودکشی برآیند.
اما خودکشی در یکی-دو دهه اخیر بار دیگر بطور خاص مورد توجه پژوهشگران و دولتمردان کشورهای مختلف قرار گرفته است. اینبار عامل این جلب توجه, افزایش آمارهای مربوط به خودکشی و تغییر گروه سنی قربانیان از میانسالان و سالمندان به نوجوانان و جوانان است.
این گسترش روزافزون در سالهای اخیر بویژه در گروه سنی نوجوانان و جوانان باعث شده سازمان جهانی بهداشت روز ۱۰ سپتامبر برابر با ۱۹ شهریور را به عنوان «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» معرفی کند و در این روز برای برخی کشورها برنامههای خاصی در نظر بگیرد.
خودکشی در ایران هم بخش عمدهای از اخبار صفحات اجتماعی و حوادث روزنامهها را به خود اختصاص میدهد و کمتر روزیست که در رسانهها خبری در مورد خودکشی موفقیتآمیز یا ناموفق در گوشه و کنار ایران نباشیم.
سالها طول کشید تا مسئولان و دولتمردان ایرانی در برابر آسیبهای اجتماعی از موضع «انکار» دست بردارند. از روزگاری که گفته میشد ما در ایران ایدز، زنان خیابانی، خودکشی و ... نداریم و اگر هم داریم بسیار ناچیز است هنوز خیلی نگذشته. پذیرش صورت مسئله به عنوان اولین قدم برای حل مسئله باعث شده در برخی زمینهها بهتدریج قدمهای بعدی هم در جهت کنترل بحرانها برداشته شود. به عنوان مثال برای جلوگیری از شیوع بیشتر ایدز در بین نوجوانان تصمیم به آموزش مسائل جنسی در مدارس گرفته شد.
اما در مورد خودکشی هنوز برخی مراجع مربوطه تصمیم به پذیرش صورت مسئله نگرفتهاند چه برسد به اینکه به فکر چارهاندیشی برای این بحران باشند. به همین خاطر است که هیچ آمار رسمی و دقیقی در مورد قربانیان خودکشی در ایران وجود ندارد.
طبق اطلاعات و آمار موجود در ایران انگیزه خودکشی در دسته های ناموسی، اختلافات خانوادگی، تحصیل و ازدواج، شکست و ناامیدی فقر و تنگدستی، اختلال حواس، بر ملا شدن حقایق و اسرار، ترس از مراجعت به خانواده بخصوص در زنان بعد از ازدواج، استرس ها و فشارهای لحظه ای روحی و روانی، تنهایی، عشق و تمایلات شدید عاطفی و اعتیاد به مواد مخدر مواد توهم زا و الکل، تقسیمبندی شده که در این میان سهم خودکشی با انگیره اختلافات خانوادگی بین ٣۲ تا ۴۱ درصد بوده است و بعد از آن شکست و ناامیدی در صدر جدول قرار دارد. از لحاظ جنسیتی، اقدام به خودکشی مردان ٨ برابر زنان است بخصوص مردان مجرد که افزایش رشد خود کشی در آنها بیشتر از زنان مجرد است.
در ایران نوجوانان و جوانان از یک طرف و زنان از طرف دیگر دو قشری هستند که بیشتر از سایرین دست به خودکشی میزنند. آمار خودکشی و بهویژه خودسوزی در استانهای محروم کشور به ویژه استانهای غربی از قبیل ایلام، کرمانشاه، همدان و لرستان بیشتر از سایر مناطق کشور است.
علل خودکشی
الف-عوامل اجتماعی
مشکل تنها زندگی کردن، فقدان حمایت خانوادگی و وجود عوامل فشار (مانند طلاق، بیکاری --، از دست دادن نزدیکان، شکست در تصحیل و زندگی، سو استفاده جنسی، از دست دادن آبرو و حیثیت و ...)
ب- عامل روانشناختی و پزشکی
افکار و احساس پوچی، نومیدی، احساس گناه، افسردگی، اعتیاد، احساس شکست، بحرانهای حاد عاطفی، بیماریهای شدید روانی بیماریهای جسمی مانند سرطان، ایدز و هپاتیت و ..
گروههای در معرض خودکشی
افراد زیر بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند کسانی که:
- افسردهاند و افکار نومید کننده دارند.
- سابقه اقدام به خودکشی دارند.
- سابقه اقدام به خودکشی در یکی از اعضای خانواده آنها وجود دارد.
- والدین آنها طلاق گرفته و یا از هم جدا شدهاند.
- در خانواده آنها درگیری و اختلافات خانوادگی وجود دارد.
- مشکلات قانونی در امور مربوط به خود دارند.
- در زندگی و یا تحصیل شکست خوردهاند.
- مورد سو استفاده عاطفی و یا جنسی قرار گرفتهاند.
- از بیماری جسمی مزمن و طولانی رنج میبرند.
- اعتیاد به مواد مخدر دارند.
- شکایت از سیر شدن از زندگی خود داشته و از خودکشی صحبت میکنند.
- اتفاقات ناگواری برای آنها رخ داده باشد.
نگاهی به عوامل خودکشی در ایران
آخرین آمار اعلام شده درباره میزان خودکشی درایران مربوط به ماه می سال ۲۰۰٣ است که در سایت who سازمان بهداشت جهانی منتشر شد.
این آمار از مرگ سه درصد زنان از هر ۱۰۰ هزارنفر و یک درصد مردان از هر۱۰۰هزارنفر درسال از طریق خودکشی خبر می دهد.
همچنین آمار دیگری از این سایت در سال ۱۹۹۱ ایران را پس از کلمبیا، برزیل، چین و هند پنجمین کشور و در سال ۲۰۰۲ میلادی پس از کلمبیا و هند سومین کشور دارای بالاترین آمار خودکشی می داند..
همچنین شواهد نشان می دهد که بیشترین عامل خودکشی در ایران مربوط است به سه استان ایلام، کرمانشاه و همدان که دارای بالاترین آمار خودکشی و فرار از خانه در کشور می باشند. و همچنین زنان معمولا از طریق خودسوزی، خوردن گچ، قرص و دارو اقدام به خودکشی کرده اند و مردان نیز بیشتر با روش اسلحه و حلق آویز کردن دست به خودکشی زده اند. و همچنین شواهد نشان می دهد که انگیزه خودکشی زنان در ایران، مسائل خانوادگی عاطفی و عشق های ناکام و ازدواج های اجباری و انگیزه مردان نیز بیکاری، فقر و نابسامانی اقتصادی است.
خودکشی با تخفیف ویژه!
افسردگی و پیامدهای ناشی از آن, از جمله مهمترین عوامل خودکشی در جوانان هستند. تحقیقات نشان میدهد بیش از یک چهارم زنان ایرانی در مراحلی از زندگی افسردگی را تجربه می کند که از بین یک سوم از این زنان افسرده میل به خودکشی وجود دارد.
مشکلات خانوادگی و شکست در امور عاطفی، شغلی و تحصیلی هم از دیگر عواملی هستند که منجر به خودکشی در جوانان میشوند. گاهی جوانان برای تنها جلب توجه اطرافیان دست به خودکشی میزنند اما مرگ امانشان نمیدهد و فرصتی برای بهره مند شدن از این توجه پیدا نمیکنند.
در سالهای اخیر آمار خودکشی در قشر خاصی از جوانان یعنی دانشجویان هم رشد قابل توجهی داشته است. کسانی که چند سالی را دانشجو بودهاند خصوصا آنهایی که زندگی خوابگاهی را تجربه کردند حتما با انواع بحرانهای دانشجویی آشنا هستند. یکی از این بحرانها که بیشتر در محیط خوابگاهها و برای دانشجویانی که دور از محیط خانواده هستند اتفاق میافتد خودکشی است.
آمار غیر رسمی حاکی از بالا بودن تعداد خودکشی و گسترش افکار خودکشی در بین دانشجویان است. با وجود اینکه به نظر میرسد آمار خودکشی در سطح دانشگاهها به شکل قابل توجهی در حال افزایش است دانشگاهها از ارائه آمار دقیقی در مورد خودکشی خودداری میکنند و سعی در پنهان کردن موضوع دارند و از طرح مسئله در رسانهها جلوگیری میکنند.
این در حالی است که همه ساله بودجه عظیمی در اختیار مراکز مشاوره دانشگاهی قرار میگیرد که به نظر میرسد این مراکز نتوانستهاند تاثیر قابل توجهی در کنترل بحران داشته باشند و آمار همچنان رو به افزایش است.
شکست در امور تحصیلی، ناتوانی در تامین شهریه دانشگاه و فشارهای عصبی ناشی از زندگی در محیط خوابگاه از جمله مهمترین عواملی است که میل به خودکشی را در دانشجویان افزایش میدهد.
خودسوزی، خودکشی دردناک
بنا به اعلام بعضی از کارشناسان در سال حدود ۴۰۰ مورد خودکشی در استان ۵٨۰ هزار نفری ایلام اتفاق میافتد که سهم زنان از این تعداد ۲۲۰ نفر است.
بیشتر این خودکشیها به شیوه خودسوزی انجام میشود که اکثرا با موفقیت همراه است و به مرگ قربانی منجر میشود. ایلام بیشترین آمار را در زمینه خودسوزی دارد و پس از ایلام در استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، کهکیلویه و گلستان هم خودسوزی در سطح گستردهای اتفاق میافتد.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد در استان آذربایجان شرقی خودسوزی پس از حلقآویز کردن ۲۴٪، خوردن قرص ۳۰٪ و خوردن سم ۲۰٪ با حدود ۱۰ درصد در رده چهارم عوامل خودکشی قرار میگیرد. نتایج یک تخقیق دیگر در استان کرمانشاه خودسوزی را پس از خوردن قرص و خوردن سم سومین عامل خودکشی در این استان نشان میدهد که در این میان سهم زنان ۶۰٪ است.
ساختار سنتی خانوادههای عشایر و روستایی در این استانها که بر فرهنگ مردسالاری بنا شده زمینهساز وقوع این نوع زجرآور خودکشی است. بر اساس همین فرهنگ گاهی دختران وادار به تندادن به ازدواجهای اجباری میشوند که یکی از علتهای خودسوزی در این مناطق است. البته خودسوزی در بین مردان هم وجود دارد که بیشتر بخاطر فقر و بیکاری اتفاق میافتد.
نتایج یک تحقیق در مورد خودسوزی در استان لرستان نشان میدهد ۸۵٪ از کسانی که اقدام به خودسوزی کردهاند اختلافات خانوادگی با همسر و دیگران را انگیزه اینکار دانستهاند.
۸۸٪ نمونههای این تحقیق را زنان تشکیل میدادهاند که ۴۱٪ آنان در گروه سنی ۱۰ تا ۱۹ سال قرار داشتهاند. ۶۳٪ از این افراد در مورد مشکلات عاطفیشان اظهار داشتهاند که مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفتهاند، ۵۸٪ احساس ناامیدی و بیارزشی داشتهاند و ۵۵ مورد ضرب وشتم قرار گرفتهاند.
خودسوزی دردناکترین نوع خودکشی است که برخی از آن به عنوان فریاد کمکطلبی زنان این مناطق محروم یاد میکنند. خودسوزی اغلب منجر به مرگ میشود و در صورتی که قربانی زنده بماند تا مدتها از جراحات و صدمات ناشی از خودسوزی رهایی نخواهد یافت.
بر اساس آخرین آمار رسمی، خودکشی بویژه خودکشی زنان ــ عمدتا به روش خودسوزی ـ در استانهای کرمانشاه و ایلام به عنوان اولین استانهای مواجه با این آسیب در کشور، با افزایش نسبت به سال ۸۰ به بیش از ۳۷ و ۳۰ درصد رسید.
اشاره به این که زنان استانهای ایلام و کرمانشاه سالها با محرومیتهای مضاعف به دلیل عدم آگاهی از حقوق خود مواجه بودهاند، بالارفتن میزان تحصیلات، نبود امکانات اشتغال در استانهایی که آمار خودسوزی زنان در آنها بالاست، فراهم نبودن امکانات برونریزی مشکلات، کمبود مشاور، روانپزشک و روانشناس، همسرآزاری، کودکآزاری، خشونتهای خانگی، فقدان فرهنگ ارتباط جمعی مناسب، بیکاری زنان و بخصوص حساسشدن زنان نسبت به بخشی از عمر هدر رفته خود، آگاهی از مسائل اجتماعی و مناسبات غلط فرهنگ خانوادهها در گذشته و ... از سلسله عواملی دانست که سبب خودسوزی زنان در این استانها میشوند.
افزایش مشارکتهای مردمی و تشکلهای مربوط به زنان، افزایش تولید ابزارهای کمکدهنده نظیر ایجاد اشتغال، امکان حرفهآموزی، فراهم کردن بستر مشاغل خانگی و فرهنگسازی و ... را از جمله راهکارهای اساسی جهت انجام اقدامات زیربنایی رفع این مشکل میباشد.
همچنین تحقیقات و آمادها نشان میدهد که استان کردستان در سال ۱٣٨٣ بیشترین آمار خودکشی را دارا بوده است و نیز نشان می دهد که آمار خودکشی در میان جوانان سنندج روبه افزایش است.
میزان خودکشی زنان در ایران
بررسی میزان خودکشی زنان کل کشور در طی سالهای ۱٣۷۵ تا ۱٣۷٨ نشان میدهد که به طور کلی در سال ۱٣۷۵ تعداد ٨٨/۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر بوده است. این میزان در سال ۷۶ به ۴۲/۴ نفر و در سال ۷۷، به ۵٣/۴ نفر و در سال ۷٨ به ۲۴/٣ نفر رسیده است، یعنی بیشترین میزان خودکشی زنان در سال ۷۵ رخ داده است که این میزان در سال ۷۶ کاهش یافته و در سال ۷۷ کمی افزایش داشته و در سال ۷٨ نیز کاهش چشمگیری یافته است. بنابراین کاهش میزان خودکشی زنان را میتوان در اکثر استانها مشاهده کرد.
مهمترین یافتههای این گزارش حاکی از آن است که به جز استان سمنان که روند خودکشی زنان در آن روندی صعودی بوده در سایر استانهای کشور روند خودکشی رو به کاهش بوده است.
در استانهای کردستان، سمنان، کهگیلویه و بویراحمد، مرکزی، هرمزگان، یزد و سیستان و بلوچستان میزان خودکشی زنان در سال ۷٨ نسبت به سال ۷۷ افزایش یافته است هر چند نسبت به دو سال ۷۵ و ۷۶ با کاهش روبهرو بوده است.
طی چهار سال ۷۵ تا۷٨ سه استان کرمانشاه، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد ازبحرانیترین استانها به لحاظ خودکشی زنان محسوب شده و دو استان تهران و سیستان و بلوچستان کمترین میزان خودکشی زنان را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مشاهده میشود در اکثر استانها میزان خودکشی مردان بیشتر از زنان است. خودکشی زنان در گروه سنی ۱٨ تا ۲۴ ساله بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.
میزان خودکشی در کشورهای جهان
براساس توسعه انسانی ۱۹۹۹، بیشترین میزان خودکشی زنان متعلق به کشور لهستان با ۷/۱۶ و سپس کشور لتونی با ۶/۱۵ (در۱۰۰ هزار نفر) و کمترین میزان خودکشی زنان متعلق به کشور مکزیک با ۱ و شیلی با ۴/۱ (در۱۰۰ هزار نفر) است. در خصوص خودکشی مردان، بیشترین میزان مربوط به کشور لتونی با ۱/۷۹ و سپس لهستان با ۶/۵۰ (در۱۰۰ هزار نفر) و کمترین میزان مربوط به ایران با ٨۰/٣ و مکزیک با ۴/۵ (در۱۰۰ هزار نفر) میباشد.
راهکارهای پیشنهادی
تأسیس خانههای سلامت، مراکز شبه خانواده، مراکز مشاورهای خانوادگی، اصلاح و ساماندهی مراکز مشاوره قبل از ازدواج، پیشبینی واحد درسی "حقوق و دانش خانواده" در سیستم آموزشی، ارتقای سطح فرهنگ جامعه در خصوص جایگاه شخصیتی زنان، پیشبینی و تشدید مجازات مردانی که به هر دلیل اقدام به همسرآزاری میکنند، تأسیس سازمانهای مدنی جهت ارائه خدمات کارآمد به افراد آسیبدیده و آسیبپذیر. آگاه سازی جنسی و ارتقا سطح آموزش و فرهنگ جامعه و... .
منابع:
کتاب خودکشی و علل آن نویسنده جورج فومن
سایت اینترنتی هفت سنگ
سایت سازمان مبارزه با خودکشی WHO
|