یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اقتصاد باز، جامعه ی بسته


بامداد زندی


• شهروندان در صورتی می توانند در قدرت سیاسی حضوری کارساز داشته باشند که در "همایندی های راهبردی" دستی داشته باشند یعنی در فعالیت هایی چون انتشار اطلاعات، سازمان و گسترش دادن احزاب، انتخاب رهبران، تامین منابع مالی و برگزار کردن نشست ها و راه پیمایی ها ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٣ شهريور ۱٣٨۴ -  ۴ سپتامبر ۲۰۰۵


جرج دبليو داونز - اينترنشنال هرالدتريبون، ۱۷ اوت ‏۲۰۰۵

‏هنگامی که بيش از ۲۵ سال پيش " دنگ شيائو پينگ" به گشايش درهای اقتصادچين دست زد بيشتر غربيان اصلاحات وی را آغازی بر پايان حکومت خودکامگی در چين خواندند.
چنين نگرشی تنها درباره ی چين نبودو آزادسازی بازار ،برپايه ی عقلانيت متعارف آن هنگام(که هنوزهم ازميان نرفته است)قابل اطمينان ترين راه برای رسيدن به مردم سالاری بود.استدلال شان اين بودکه آزادی اقتصادی به طبقه متوسط کارآفرين ودانش آموخته پروبال می دهدوچنين طبقه ای نيزدرگذرزمان هرچه بيشتردرتكاپوی به دست گرفتن سرنوشت خودخواهدبود.
اما درچين،روسيه وکشورهای ديگری که حکومت های خودکامه مهاراقتصادرا شل کرده انداين پيش بينی نادرست ازآب درآمد.رشد اقتصادی به دست آمداماازمردم سالاری ليبرال هنوزکه هنوزاست خبری درميان نيست. به دليلی ساده وناگوار:نسل جديدوپيشرفته ی خودکامگان به خوبی پی برده اند که چه راهی درپيش گيرندتاهم دست شان از مواهب رشداقتصادی كوتاه نماندوهم تحقق مردم سالاری رقابتی وراستين را(اغلب به مدت چندين دهه)به تعويق اندازند.برای شناخت چگونگی کارکرداين راهبرد نخست بايدچگونگی پاگرفتن رقابت سياسی را شناخت.شهروندان درصورتی می تواننددرقدرت سياسی حضوری کارسازداشته باشندکه در"همايندی های راهبردي" دستی داشته باشنديعنی درفعاليت هايی چون انتشاراطلاعات،سازمان وگسترش دادن احزاب،انتخاب رهبران،تامين منابع مالی وبرگزارکردن نشست ها وراه پيمايی ها.
برپايه ی نگرش سنتي، بالندگی اقتصادی با آسان سازی همايندی های راهبردی به تقويت مردم سالاری ياری می رساند، باگسترش فناوری ارتباطات، رسانه های نوين گسترش بيشتری پيدا می کنند و بر دانش آموختگی شهروندان افزوده می شود. اما درسال های اخير برخی حکومت های زيرك  يادگرفته اندکه چگونه بندناف ميان بالندگی اقتصادی و همايندی های راهبردی را قطع کنند و بدون پروای همايندی های راهبردی به سراغ بالندگی اقتصادی بروند.
ترفندشان جيره بندی دقيق زيرمجموعه ای ازکالاهای همگانی است که همايندی های سياسی را آسان  می کند ودرعوض روی کالاهايی سرمايه گذاری می کنند که رکن بالندگی اقتصادی به شمار می آيند."کالاهای همايندی " مانند حقوق سياسی ومدني، آزادی مطبوعات ودسترسی به آموزش عالی است كه نگران شان می كندوگرنه درباره ی "كالاهای همگانی معمولي" مثل حمل ونقل عمومي،بهداشت همگانی وآموزش ابتدايی ومتوسطه كه همگی ياری گر بالندگی اقتصادی اند وخطرچندانی برای حكومت ندارندهيچ گونه نگرانی ندارند.
ازمحدودسازی كالاهای همايندی توسط خودكامگان نمونه های بسياری رامی توان نام برد.چين درمحدودسازی دسترسی به اينترنت ورسانه های ديگر يدطولايی دارد.درروسيه نيز ،ولاديميرپوتين كه بركرسی رياست جمهوری تكيه زده است تمام شبكه تلويزيونی كشورراتحت كنترل شديددولت قرارداده است وانتخابات رهبران منطقه ای را ازميان برداشته است.درونزوئلا نيزسال پيش هوگوچاوزرييس جمهوراين كشور،قانونی را وضع كردكه به وی اجازه می دهدجلوی گزارش های خبری درباره ی اعتراضات خشونت آميز را بگيردومجوزرسانه هايی راكه فهرست بلندبالايی از مقررات فراگيررازيرپابگذارندباطل كند.
راهبردسركوب همايندی تاچه اندازه كارسازبوده است؟ به تازگی عرضه ی هردودسته ی كالاهای همايندی وكالاهای همگانی معمولی درنزديك به ۱۵۰ كشورجهان ازسال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۹ را بررسی كرده ايم. برخی از يافته های اين بررسی به راستی ارزش مند است.
نخستين يافته اين است كه سركوب همايندی از سرنگونی خودكامگان جلوگيری می كند. خود كامگانی كه به آزادی های مدنی و آزادی مطبوعات ميدان دهند بخت بقای خود برای يك سال ديگر را به ميزان ۱۵ تا ۲۰ درصدكاهش می دهند.
دوم آن كه خودكامگان امروزی درحذف كالاهای همايندی بيش از هركالای همگانی ديگرپی گيرهستند.برخی مستبدان قديمی ، به ويژه درآفريقا، همچنان به حذف تمامی كالاهای همگانی دست می گشايند.اماشمارفزاينده ای ازحكومت های خودكامه ی جهان شيوه های تازه وپيشرفته ای درپيش گرفته اند.
سوم آن كه هرچه جلوگيری از كالاهای همايندی دركشوری شديدترباشدمردم سالاری ليبرال نيزديرترازبالندگی اقتصادی پامی گيرد.
اين يافته ها به چه كاردولت های غربی می آيد؟ نخست آن كه بايدبدانندافزايش رشداقتصادی آن گونه كه زمانی گمان می رفت به معنای تقويت مردم سالاری نيست. زمام داران سركوب گر می توانند با محدودسازی كالاهای همايندی كارخودراپيش ببرند.يعنی اوضاع همچنان به كام نخبگان ثروت مندی  خواهد بودكه ازرشداقتصادی بهره می برند،بااتكا به انبوه منابعی كه دراختياردارندازپس تكانه های اقتصادی وسياسی برمی آيندومخالفان سياسی خودرادچارناتوانی ونوميدی می كنند.
دوم آن كه بانك جهانی وسايرسازمان هايی كه به كشورهای روبه توسعه وام می دهندبايد شرط وشروط بيشتری وضع كنندووام گيرندگان را به تقويت آزادی های مدنی پايه، حقوق سياسی وسايركالاهای همايندی ملزم كنند .البته اين به معنای بهاندادن به رشداقتصادی يا عرضه ی كالاهای همگانی معمولی نيست.برای تحقق مردم سالاری راستين هردوگونه ی اين كالاها ضروری اند.
سومين پندی كه می توان گرفت به خاورميانه مربوط می شود.می توان خوش بين بودوانتخابات درعراق، خروج سوريه از لبنان وانتخابات پس ازآن، خبربرگزاری انتخابات محلی درعربستان سعودی ودورنمای برگزاری انتخابات رقابتی تر درمصررانشان گرسپيده دم مردم سالاری دراين منطقه پنداشت اما چنين خوش خيالی هايی با واقعيت هم خوانی ندارد.
اين گونه اصلاحات ساختاری دردولت های خودكامه  واقعی نيستندوبيشترحالت ظاهری دارند. سياست گذارانی كه به راستی درپی سنجش پيشرفت مردم سالاری دراين منطقه هستند بايد به سراغ سنجش ميزان عرضه ی كالاهای همايندی بروند. برای مثال بايد ببينند شماروتنوع رسانه های مستقل به چه ميزان است يا برگزاركردن تظاهرات ضددولتی تا چه اندازه آسان(وبی خطر) است.
اين گونه آزادی ها هستند كه مردم سالاری راستين را محقق می كنند و تا هنگامی كه وجودنداشته باشند ايالات متحده، اتحاديه ی اروپا ، سازمان های اعطای كمك مالی و ساير كمك دهندگان نبايد از فشاربرای ايجاد دگرگونی بكاهند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست