اگر مردم و نظام به آن نیاز داشته باشند که دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در مقطعی با هم همکاری داشته باشند، برای خشکاندن جریانهای ناشناخته و مشکوک، باید این همکاری را محترم بشماریم و آن را عملیاتی کنیم
چهار گام برای پیشبرد انتخابات ریاستجمهوری و پیشنهاد تعامل با اصولگرایان اصیل از سوی مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران اعلام شد
گام اول رسیدن به یک نظام جمعی در میان اصلاحطلبان بود که با برگزاری جلساتی به محوریت مجمع روحانیون مبارز در حال انجام است و خوشبختانه حزب اعتماد ملی هم به این جلسات پیوسته. گام دوم بررسی و تدوین استراتژیهاست. گام سوم تعیین کاندیدا و گام چهارم، استقرار ستادهای انتخاباتی است
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱ شهريور ۱٣٨۷ -
۲۲ اوت ۲۰۰٨
همزمان با نزدیکشدن به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، بحثها و حاشیهها درباره آرایش این انتخابات و رایزنیها و گفتوگوها، جدی شده است. در این میان، حزب کارگزاران سازندگی در هفتههای اخیر با مطرح کردن پیشنهادی برای رسیدن اصلاحطلبان به نامزد واحد و حتی فراتر از آن همکاری و تعامل با طیف میانهرو جناح اصولگرا، خبرساز شده است. طرح این پیشنهاد البته با دعوت احزابی چون جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از آقای خاتمی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری همزمان شده و ابهاماتی را نسبت به اینکه حزب کارگزاران به دنبال حمایت از آقای خاتمی در انتخابات نیست یا در پی پیوستن به جناح مقابل است، به وجود آورده است. هر چند چهرههای مختلف حزب کارگزاران در هفتههای اخیر در موضعگیریهای مختلف از آمادگی این حزب برای حمایت از آقای خاتمی درصورت نامزدی ایشان سخن گفتهاند، اما تاکنون پاسخی تفصیلی و توام با تشریح جزئیات به این ابهامات داده نشده بود. برای رفع این ابهامات، خبرنگار کارگزاران گفتوگویی را با «حسین مرعشی» سخنگوی این حزب انجام داد. مرعشی در این مصاحبه تاکید کرده که آقای خاتمی میتواند «برگ آس» انتخابات آتی ریاستجمهوری باشد؛ مشروط بر آنکه ورود ایشان با احتیاط و تدبیر لازم از سوی حامیان و نیز مجموعه نیروهای سیاسی همراه باشد.
تشریح شرایط حساس کشور
مرعشی در ابتدای این گفتوگو به تشریح شرایط کنونی کشور پرداخت و گفت: کشور ما در حال حاضر با چند بحران اساسی دستوپنجه نرم میکند که مهمترین و اصلیترین آنها، چالش بینالمللی است. وی توضیح داد: ایران در طول سهدههای که از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد، بهرغم آنکه دورههای بسیار سختی را پشت سر گذاشته، اما هیچگاه در عرصه سیاست خارجی با مسئلهای بدین حجم مواجه نبوده است. ما حتی در دوران دفاع مقدس، با مشکلات و بحرانهایی مواجه بودیم؛ اما نه به شکلی که امروز شاهد آن هستیم، ما الان در حال دفاع از حقوق ملی خود در برابر همه قدرتهای موثر دنیا هستیم. البته خیلی از کشورها هم با ما هستند، اما آنها کشورهای تاثیرگذاری در عرصه بینالمللی محسوب نمیشوند. در واقع، قدرتهای تاثیرگذار دنیا جبههای متحد برای در تنگنا قرار دادن ایران تشکیل دادهاند. از این رو، پرونده هستهای به بزرگترین چالش ما با جهان غرب تبدیل شده است و به نقطه حساسی هم نزدیک شدهایم. یک طرف مشوقهایی ارائه کرده که خیلی هم «مشوق» نیستند بلکه بیشتر «بهانه» به نظر میرسند. به همین دلیل هم در بسته پیشنهادی اخیر، چندان چیز بیشتری نسبت به بستههای قبلی دیده نمیشود و عملا به سمت تشدید تحریمها رفتهاند. بدیهی است که این، مساله کوچکی نیست. یعنی هیچ ایرانی، هیچ سیاستمدار ایران، هیچ حزب ایرانی و هیچ جناح ایران نمیتواند در قبال چنین مسئلهای بیتفاوت باشد؛ مسئلهای که حتی اگر بخواهیم به سمت حل آن پیش برویم، تبعات آن میتواند برای دهها سال دامنگیر کشور باشد. در عرصه داخلی هم، گروههای ناشناختهای با شعارهای فریبنده اجتماعی و مذهبی میداندار شدهاند. این گروهها در حوزه اجتماعی شعار «عدالت»و در بعد مذهبی هم، غلیظترین شعارها را مطرح کردهاند و اصلیترین سرمایههای معنوی جامعه را به استخدام خود در آوردهاند و تمامی دستاوردهای ٣۰ساله مبارزه برای استقرار جمهوری اسلامی و دوران نهضت اسلامی و همینطور ٣۰سال تجربهمدیریتی پس از انقلاب را به چالش کشیده و زیر سوال بردهاند و سرمایههای بزرگ ملی را از گردونه تصمیمگیری کشور خارج کردهاند و از همین زاویه، کشور را دچار نوعی «فلج مدیریتی» کردهاند. این وضعیت مدیریتی چنان ناهنجار است که کشور در حال حاضر و بهرغم درآمدهای بالای نفتی از اداره خود عاجز مانده است. کمااینکه جلوههای این ضعف مدیریتی را در عرصههای گوناگون همچون گرانی، تورم همراه با رکود، موج بیکاری و زانو زدن تولید داخلی در برابر حجم سنگین واردات شاهد هستیم. در سیاست داخلی هم، با اقداماتی چون محدودکردن رقابتها و از گردونه خارج کردن جریانهای سیاسی اصیل تلاش میشود آن نشاط سیاسی که همواره در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور وجود داشته، از میان برود.
نیاز به انتخابات ۴۰میلیونی
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی پس از تشریح این شرایط گفت: وقتی سیاستمداران با چنین عرصهای مواجه هستند، طبعا باید برای شکستن این بنبستها تلاش کنند. وی افزود: ما در حزب کارگزاران فکر میکنیم مهمترین اقدامی که باید برای شکستن این بنبستها صورت گیرد، بازسازی فضای سیاسی کشور و فراهم ساختن بستر رقابت میان جناحهای مختلف است. مرعشی تاکید کرد: برگزاری انتخاباتی بزرگ با حداقل مشارکت ۴۰میلیون نفر در کشور، باید هدف همه گروههای سیاسی و نظام در شرایط کنونی باشد. ما فقط با گرفتن یک «تایید بزرگ» از مردم و با ایجاد یک نشاط سیاسی، میتوانیم با مشکلات داخلی و خارجی موجود کشور مقابله کنیم. وی با یادآوری انتخابات ریاستجمهوری دوره هفتم در سال ۷۶ گفت؛ در آن زمان هم غربیها علیه ایران صفآرایی کرده بودند، اما برگزاری یک انتخابات بزرگ و برآمدن رئیسجمهوری با آرای گسترده مردم که شعار او «گفتوگو»بود، توانست بحرانها را حداقل به تاخیر بیندازد؛ اگر نگوییم آنها را منتفی کرد. سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در ادامه تحلیل خود از شرایط موجود به طرح این سوال پرداخت که «مسوولیت وضع موجود برعهده کیست؟». مرعشی در مقام پاسخ به این پرسش گفت: ما در جمع اصلاحطلبان وقتی با این پرسش مواجه میشویم، معمولا همه مسوولیت وضع موجود را متوجه رقیب خود میدانیم. اما ما در حزب کارگزاران، مقداری واقعبینانهتر به این مسئله نگاه میکنیم. ما معتقدیم که بخشی از مسوولیت پیدایش وضع موجود به اصلاحطلبان برمیگردد. بالاخره اگر اصلاحطلبان دقیقتر حرکت میکردند و اقداماتی را که لازم بود، به موقع و بجا انجام میدادند؛ حتما کشور به چنین چاله عمیقی که اکنون افتاده، نمیافتاد. وی با بیان اینکه «اصلاحطلبان باید مسوولیت بخشی از وضع موجود را بپذیرند»، تاکید کرد: با این مسوولیتپذیری است که میتوان برای آینده حرکت و برنامهریزی کرد.
شروط حرکت آینده
مرعشی در ادامه این مطلب را مطرح کرد که راه آینده اصلاحطلبان معطوف به رعایت چند شرط است. وی سپس به تشریح این شروط پرداخت و گفت: اولین و مهمترین شرط، اتحاد و انسجام اصلاحطلبان است؛ یعنی بپذیریم که هیچ حرکت فردی و گروهی نمیتواند ما را به مقصود برساند. ما اگر میخواهیم به مردم و کشور کمک کنیم، باید با هم متحد شویم. جریان اصلاحات امروز یا خط امام و چپ دیروز، جریانی است که حداقل ۵۰درصد مردم کشور مخاطب آن هستند و به این جبهه اعتماد دارند. به عبارتی، ما «نیمی از سیاست» در ایران هستیم. این نیمی از سیاست، نه میتواند خانهنشین و منفعل باشد و با برخورد با اولین یا دومین مانع، راه تحریم را پیش بگیرد و سرنوشت خود را به اقلیت (و یا در بهترین حالت نیم دیگر جامعه) بسپارد و نه حق دارد اختلاف داشته باشد. ما نه حق سکوت داریم و نه حق اختلاف، ما باید فعال و با نشاط، آرای ۵۰درصد جامعه را هدایت و مدیریت کنیم. سخنگوی حزب کارگزاران دومین شرط و پیشنیاز حرکت آینده اصلاحطلبان را «تدوین استراتژی» دانست و گفت: استراتژی مختلفی در شرایط کنونی میتواند مطرح باشد. بعضی از احزاب، استراتژیهای سادهای را انتخاب میکنند و مثلا میگویند یک کاندیدا مطرح و اعلام میکنیم، اگر او نیامد یا نگذاشتند بیاید یا تهدیدهایشان درباره رد صلاحیت را عملی کردند، ما هم نمیآییم. آیا یک سیاستمدار میتواند و حق دارد که فقط با یک برگ وارد عرصه شود و با اولین چالش هم، صحنه را ترک کند؟ مرعشی با مردود دانستن چنین استراتژیهایی افزود: ما در حزب کارگزاران معتقدیم که باید استراتژیهای دقیقی تدوین شود که البته مبتنی بر شرایط روز کشور، امکانات خودمان و امکانات جریان رقیب باشد. وی توضیح داد: اولین مسئلهای که در تدوین استراتژی باید به آن توجه کنیم و ما با استفاده از تجارب گذشته به آن رسیدهایم، این است که نباید اجازه دهیم همه امکانات نظام- اعم از امکانات مربوط به رهبری، شورای نگهبان، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، بسیج و...- در اختیار رقیب قرارگیرد و ما از آن بیبهره باشیم.البته معلوم است که اگر قرار باشد ما متهم باشیم به اینکه «دگراندیش» هستیم- دگراندیش به معنای سیاسی و نه فکری آن- و مخالف نظام جمهوری اسلامی و استقلال کشور تلقی شویم، طبعا رقیب ما همه امکانات کشور را در اختیار میگیرد و خود به خود میدان رقابت سیاسی، وضع عادلانه خود را از دست میدهد. وی تصریح کرد: ما در عرصه سیاست ایران باید آنچه که هستیم، نشان دهیم و حقمان را هم بگیریم. ما نیمی از سیاست جمهوری اسلامی هستیم. ما فرزندان امام، انقلاب و دفاع مقدس هستیم و هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر ردهای از فرماندهان و مسوولان امروز حاکم شدهاند، ما بیاییم و همه سوابق خود در جنگ و انقلاب را به گوشهای بگذاریم و همه برگهای تاریخی خود را سوخته تلقی کنیم و این امکانات را به رقیب بدهیم. ما حق داریم که با شورای نگهبان مجادله کنیم، چراکه شورای نگهبان حق ندارد طرف رقیب ما را بگیرد. نیروهای مسلح حق ندارند طرف جریانات سیاسی را بگیرند و به اسم مقابله با دگراندیشان و حفظ نظام علیه ما عمل کنند. مگر ما جز برای حفظ نظام مبارزه میکنیم؟ از این رو، ما معتقدیم اصلاحطلبان در تدوین استراتژی خود، باید به «امکانات برابر» بیندیشند و سهم خود را از امکانات نظام مطالبه کنند و اجازه ندهند که رقیب همه این امکانات را مال خود کند. ما داخل گود جمهوری اسلامی هستیم و باید از امکاناتی که هست، استفاده کنیم و فضای موجود را به نفع خود اصلاح کنیم. این دومین نکتهای است که در تدوین استراتژیها باید مدنظر قرار بگیرد. بر اساس این محور، اصلاحطلبان برای کمک به کشور و مردم باید روابط خود با نظام را بازسازی کنند. مرعشی تاکید کرد: ما نمیتوانیم بدون توجه به امکاناتی که رقیب ما در اختیار دارد، وارد عمل شویم. سخنگوی حزب کارگزاران «به رسمیت شناختن رقیب»را سومین نکته قابل توجه در تدوین استراتژی اصلاحطلبان دانست و گفت: این نکتهای است که ما اصلاحطلبان برای دورهای طولانی از آن غفلت کردیم و یکی از ریشههای بهوجود آمدن وضع امروز هم، همین مسئله است. مرعشی توضیح داد: دموکراسی زمانی تحقق پیدا میکند که رقابت در آن نهادینه شده باشد. اصلاحطلبان اگر صرفا در میدان باشند و رقیب نداشته باشند، دموکراسی مستقر نمیشود؛ چراکه مردم قدرت انتخاب نخواهند داشت. از این منظر، همان طور که حرکت شورای نگهبان برای حذف اصلاحطلبان به دموکراسی ضربه میزند، اگر اندیشهها و تفکراتی هم باشند که رقیب را طوری نزد مردم ملکوک و بد جلوه دهند که رقیب قادر به مبارزه با ما نباشد، ما هم همان قدر ضربهای را به دموکراسی جوان ایران وارد کردهایم. وی با بیان اینکه «اصلاحطلبان باید طوری عمل کنند که رقیب آنها هم قوی بماند»، افزود: «در این جهت، رقیب ما باید در جامعه یک جریان سیاسی محترم بماند.» وی اظهار داشت: بخشی از نیرومندی اصلاحطلبان به نیرومندی رقیب برمیگردد. ما در تمام سالهای پس از استقرار دولت آقای خاتمی، در برخورد با رقیب جانب احتیاط را رعایت نکردیم. بلکه آنقدر رقیب خود را ضعیف کردیم که رقیب ضعیف به میدان نیامد، بلکه گروههای ناشناختهای به جای آنها به میدان آمدند. مرعشی بر این اساس تاکید کرد: «اصلاحطلبان باید به نوعی عمل کنند که رقیب اصیل آنها به میدان بیاید و نه جریانهای ناشناخته.»وی خاطرنشان کرد: در این حالت، اگر مسوولیت اداره کشور هم بین ما و رقیبمان جابهجا شود، درصدی از سیاستها تغییر میکند و نه اینکه کلیت آیین کشورداری، روند سیاست خارجی و کل تجربه ملی و سیاستهای عقلایی موجود در کشور دگرگون شود. سخنگوی حزب کارگزاران بر مبنای این مباحث گفت: ما معتقدیم اصلاحطلبان باید چند گام قبل از تعیین کاندیدا بردارند. گام اول، اجماع و حاکم شدن یک حرکت جمعی است. گام دوم، تعیین راهبرد. وی افزود: اصلاحطلبان در مرحله تعیین راهبرد، باید بهگونهای عمل کنند که عرصه رقابت هم برای آنها و هم برای رقیب میدان باز باشد و رقابت جدی میان نیروهای سیاسی جامعه شکل بگیرد و عرصه برای نیروهای ناشناخته و مشکوک و بیریشه، محدود و تنگ شود.
پیشنهاد تعامل با اصولگرایان اصیل
مرعشی در ادامه، خبر از آن داد که حزب کارگزاران در تدوین استراتژی خود، حتی گامی فراتر از این مسائل را برداشته است؛ گامی که در توصیف آن گفت: ما آمدهایم و گفتهایم که اگر رقابت داخلی گذشته بین دو جناح سیاسی- فکری ریشهدار کشور و انقلاب و به عبارت روشنتر، تفرقه در جناح اصلاحطلب و تفرقه در جناح اصولگرا باعث شده تا یک جریان بیریشهای بیاید و کشور را دچار چالشهای بزرگ کند، اگر مردم و نظام به آن نیاز داشته باشند که دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در مقطعی با هم همکاری داشته باشند، برای خشکاندن جریانهای ناشناخته و مشکوک، باید این همکاری را محترم بشماریم و آن را عملیاتی کنیم؛ بدون آنکه به اصالت و هویت سیاسی خود لطمه بزنیم. وی افزود: به هر دلیل، در انتخابات ریاستجمهوری سال ٨۴ هم جناح اصلاحطلب و هم جناح اصولگرا به رقابتی غیرحرفهای و ناموزون تن دادند و هیچیک از دو جناح در دوران خود به وحدت و هماهنگی نرسیدند. این رقابتهای داخلی بستری فراهم کرد تا جریانی بیریشه، کشور را دچار چالشهای جدی سیاسی و اقتصادی کند. اگر امروز، آوردن این قطار از ریل خارج شده به ریل اصلی، موکول و منوط به این باشد که دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب با هم همکاری کنند، باید این همکاری را به رسمیت بشناسیم. مرعشی تاکید کرد که طرح این موضوع از سوی حزب کارگزاران، به معنای برداشتن گام دوم و بزرگتری نسبت به گام اول است که همانا دعوت از همه اصلاحطلبان به وحدت بود. سخنگوی حزب کارگزاران توضیح داد: ما معتقدیم اگر اصلاحطلبان با نامزد واحد و اصولگرایان هم با نامزد واحد به میان بیایند و نامزد سوم هم آقای احمدینژاد باشد، اگر احساس کنیم این خطر وجود دارد که هر دو جناح شکست بخورد، جا دارد که هر دو جناح اصلی کشور تفاهمی بکنند برای آنکه کشور از این جریان بحرانزا در امان بماند. مرعشی با بیان اینکه «پس از طرح استراتژی حزب کارگزاران برخی دوستان اصلاحطلب تصور کردند مفهوم صرف کارگزاران این است که میخواهد گامی را به تنهایی بردارد»، گفت: ما این طرح را به جبهه اصلاحات پیشنهاد کردهایم و همین امر نشانه باور و علاقه کارگزاران به حرکت جمعی و به بحث گذاشتن طرح پیشنهادی بوده است و اتفاقا این پیشنهاد در سطح برخی شخصیتهای اصلاحطلب و اصولگرا هم مطرح شده است. وی افزود: به نظر ما، توجه به این پیشنهاد (البته نه به عنوان اولویت اول، بلکه اولویت دوم) و پذیرش آن از سوی اصلاحطلبان، نشانه تعهد اصلاحطلبان به مصالح ملی و خواست مردم خواهد بود.
نگاه کارگزاران به نامزدی خاتمی
سخنگوی حزب کارگزاران در پاسخ به این پرسش که «جایگاه آقای خاتمی در طرح پیشنهادی این حزب کجاست؟»، گفت: از نظر ما، حضور آقای خاتمی نه تنها میتواند به وحدت اصلاحطلبان بینجامد، بلکه ایشان میتواند مورد حمایت بخشی از اصولگرایان هم قرار بگیرد. مشروط به اینکه آقای خاتمی به عنوان شخصیتی صرفا اصلاحطلب و متکی به حامیان محدود، مطرح نشود. وی توضیح داد: آقای خاتمی ظرفیتهایی دارد که بخش مهمی از این ظرفیت متعلق به کشور و نظام است. ورود آقای خاتمی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری یک حداقلی نیاز دارد و البته میتواند فراتر از این حداقل باشد. حداقل نیاز ورود آقای خاتمی به صحنه آن است که ایشان به عنوان پیشنهاد مشترک و نامزد یکپارچه همه اصلاحطلبان مطرح باشد. فراتر از این حداقل، آقای خاتمی به عنوان شخصیتی دارای اعتبار داخلی و خارجی، اگر بخواهد بیاید، باید معلوم شود که ورود ایشان به صحنه با هدف تغییر موازنه قدرت به نفع اصلاحطلبان صورت نمیگیرد. بلکه وی برای آن به صحنه میآید که میخواهد به مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی کمک کند تا کشور را از چالشهای موجود رهایی بخشد. وی افزود: ورود آقای خاتمی به صحنه باید به شکلی باشد که نشان دهد آمده تا فشارهای بینالمللی بر کشور را کاهش دهد. آمده تا با افزایش مشارکت مردم، نشاط سیاسی را به جامعه بازگرداند. آمده تا ظرفیت نظام برای استفاده از تجارب ارزشمند مدیریتی موجود در کشور را افزایش دهد. سخنگوی حزب کارگزاران تاکید کرد: «ما فکر میکنیم این ظلمی است به آقای خاتمی، به جناح اصلاح طلب و به کل کشور که نشان داده شود چنین سرمایه بزرگی به عرصه میآید برای نجات چند گروه سیاسی یا بازگرداندن اصلاحطلبان از حاشیه به متن عرصه سیاسی.» وی با بیان اینکه «ظرفیتهای آقای خاتمی ظرفیتهایی واقعی است»، گفت: آقای خاتمی باید به عرصه وارد شود تا این ظرفیتها در اختیار کل کشور قرار بگیرد و چنین گرایشی است که میتواند حمایت بخشی از جناح اصولگرا را هم در پی داشته باشد. وی افزود: دلیلی ندارد که وقتی ما میگوییم میخواهیم با جناح «اصولگرای میانه» برای خروج کشور از بحرانهای فعلی رایزنی کنیم، معنایش این باشد که میخواهیم آقای خاتمی را کنار بگذاریم. بالعکس، اتفاقا آقای خاتمی یکی از افرادی است که میتواند برای بسیج مردم و نجات کشور از دست جریانات بیریشه، نقشی قوی ایفا کند و اتفاقا این نقش از سوی بخشی از اصولگرایان هم پذیرفته میشود. سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی تاکید کرد: ما نباید مواضع برخی اصولگرایان تندرو علیه آقای خاتمی یا مواضع اصولگرایان علیه بخشی از حامیان آقای خاتمی را «مخالفت با آقای خاتمی» تلقی کنیم. وی توضیح داد: آقای خاتمی با من و امثال من که از ایشان حمایت میکنیم، کاملا متفاوت است. آقای خاتمی شخصیتی است که در جناح اصولگرا در نزد روحانیت و مرجعیت و در نزد رهبری دارای اعتبار خاص خویش است. وی در ادامه با اشاره به اینکه «نامزدی آقای خاتمی در دو سطح متفاوت قابل طرح است»، گفت: زمانی گفته میشود ورود آقای خاتمی برای نجات حسین مرعشی و حسن و تقی نوعی صورت میگیرد و زمانی دیگر گفته میشود آقای خاتمی برای نجات کشور به میدان میآید. اینها دو سطح موضوع هستند. مرعشی تاکید کرد: طرح آقای خاتمی به عنوان نجاتدهنده اصلاحطلبان و کسی که میخواهد این جریان را از حاشیه به متن سیاست بازگرداند، طرح ضعیف و زودهنگام موضوع است. اما در مقابل طرح آقای خاتمی به عنوان یک شخصیت معتبر بینالمللی و یک چهره با نفوذ و محبوب داخلی که میتواند مجددا مردم را به صحنه بکشد و کشور را نجات دهد، طرحی جدی و موثر و کمکی به کل کشور خواهد بود. وی با بیان اینکه «یکی از معدود برگهایی که میتوان برای شکل گرفتن انتخاباتی ۴۰میلیون مطرح کرد، آقای خاتمی است»، گفت: آقای خاتمی میتواند بار دیگر مردم را با انتخابات آشتی دهد و علاوه بر این، با ارائه چهرهای متفاوت از جمهوری اسلامی، فشارهای بینالمللی را کاهش دهد. مرعشی در ادامه به تاثیر حضور آقای خاتمی بر آرایش صحنه انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و گفت: هیچ بعید نیست که با ورود نامزدی قوی و واحد همچون آقای خاتمی از سوی اصلاحطلبان به صحنه، رقیب هم به شکلی یکپارچه و با نامزدی واحد در انتخابات حاضر شود. اصلا چه اشکالی دارد که ما رقابتی را در عرصه سیاسی کشور بازسازی کنیم، که این رقابت در هر حالت «برد همگانی» باشد؟ یعنی اگر آقای خاتمی ببرد، همه برده باشند و اگر رقیب هم ببرد، همه برده باشند. وی در تشریح ایده «برد همگانی» گفت: ما در کارگزاران این بحث را در قالب «برد- برد- برد» مطرح کردهایم، در مقابل «باخت- باخت- باخت». از نظر ما انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری «باخت- باخت- باخت» بود؛ یعنی باخت جناح اصلاحطلب بود، باخت جریان اصلی و اصیل جناح اصولگرا هم بود و باخت کشور و مردم هم شد. در حالیکه ما باید برای انتخابات آینده رقابتی را طراحی کنیم که «برد- برد- برد» باشد؛ یعنی برد جناح اصلاحطلب، برد جناح اصولگرا هم تلقی شود. برد جناح اصولگرا، برد جناح اصلاحطلب هم تلقی شود و هر کدام هم که بردند، برد ملت و کشور هم باشد. وی با تاکید بر اینکه «این ایده شدنی نیست»، گفت: مصالح موجود برای پیریزی یک رقابت سیاسی درست، الان در ایران وجود دارد. کافی است یک جبهه متحد در اصلاحطلبان با یک جبهه متحد در اصولگرایان بنشینند و با هم، همفکری کنند. البته الزاما نباید این همفکری به «کاندیدای مشترک» ختم شود. یکی از مسیرها میتواند به کاندیدای مشترک برسد؛ اما مسیر دیگر، میتواند «تعریف قواعد بازی» باشد؛ یعنی سران جبهه متحد اصلاحطلبان و جبهه متحد اصولگرایان بنشینند و در یک همفکری و تعامل ببینند با خود، با سیاست و با کشور چه کردهاند که این وضعیت حاکم شد؟ بعد هم با هم بنشینند و این مسائل را اصلاح و قواعد بازی را بازنویسی کنند. مرعشی افزود: اگر این همفکری و تعامل شکل بگیرد، در مییابیم که هر دو جناح میخواهند برای مردم کار کنند. بنابراین و برخلاف برخی اتهامات، جناح اصولگرا «ضد مردم» نیست. گرچه روشها و راهکارهای پیشنهادی اصولگرایان میتواند راهکاری متفاوت با اصلاحطلبان باشد، ولی این به معنای ضدیت آنها با مردم نیست. همینطور در جریان این همفکری، روشن میشود که جناح اصلاحطلب میخواهد برای اصلاح جمهوری اسلامی گام بردارد؛ بنابراین جناح اصلاحطلب هم «ضد جمهوری اسلامی» و «ضد نظام» و «ضد انقلاب» نیست. اگر همین حداقلها هم در عرصه رقابت سیاسی بین دو جناح تعریف شود و رقابتی سنگین و جدی بین شخصیتهای اصلی دو جبهه شکل بگیرد، آیا دیگر شخصیتی دسته چندم میتواند در روزنامه «کیهان» آقای خاتمی را به ردصلاحیت تهدید کند؟ یا در مقابل، کسی آقای ناطق نوری را به ضدیت با مردم متهم کند؟ مرعشی بر این اساس گفت: یکی از جلوههای همکاری دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا «پیریزی قواعد یک رقابت جدید» است. در چارچوب این حرکت، دو طرف همدیگر را بهعنوان دو جناح اصلی و دو جناح وفادار به نظام و مردم به رسمیت میشناسند و با هم رقابت میکنند. این رقابت هم، میتواند صحنه سیاسی کشور را با نشاط کند و راه ورود عناصر مشکوک، بیریشه و مخرب را ببندد. چنین قاعدهای است که ما را به وضعیت «برد- برد- برد» میرساند. وی افزود: در وضعیت «برد- برد- برد» دیگر لازم نیست که چهرهای چون حسین مرعشی بهعنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب حتما برنده و در حکومت باشد، بلکه میتواند در جامعه و در نقش «شهروندی موثر» فعالیت کند. این در حالی است که با وضعیت فعلی، من و امثال من (چه در جناح اصلاحطلب و چه حتی در جناح اصولگرا) چه در حاکمیت باشیم و چه نباشیم، به شهروندانی «غیر مفید» تبدیل شدهایم. چراکه کشور درگیر مشکل دروغپردازی، صحنه آرایی و کلاهبرداری است و به عرصه طرح سخنان ناهنجار و متهم کردن همه جریانات و شخصیتها و ریشهها و میدان ناکارآمدی تبدیل شده است. در حالیکه اگر حتی اصولگرایان پیروز شوند اما کابینهای کارآمد را شکل دهند، دیگر میدان فعالیت اصلاحطلبان را سد نمیکند. همانطور که اگر کابینهای کارآمد از اصلاحطلبان شکل بگیرد، راه فعالیت جریان اصولگرا را سد نمیکند. وی سپس به طرح مثالهایی در اینباره دست زد و گفت: مگر آقای تابش (رئیس ستاد انتخابات در دولت دوم هاشمی رفسنجانی) نزدیکترین دوست آقای ناطقنوری نبود؟ اما انتخابات را آقای خاتمی برد. مگر انتخابات مجلس هفتم را آقای موسوی لاری برگزار نکرد و ستاد انتخابات در اختیار آقای مبلغ و دوستان آقای خاتمی نبود؟ اما در نهایت جناح اصولگرا برد. البته در آنجا دخالتهای شورای نگهبان فضا را یکطرفه کرده بود، اما به هر حال تجربهای است که وجود دارد. سخنگوی حزب کارگزاران بر این اساس تاکید کرد: ما فکر میکنیم همکاری و همفکری یک جبهه متحد از اصلاحطلبان و جبههای متحد از اصولگرایان برای نجات کشور در شرایط امروز، مفهوم دارد. وی افزود: یک سناریو در چارچوب این همکاری میتواند آن باشد که فعلا دو جناح کاندیدای مشترک داشته باشند و کشور را از بحران نجات دهند و جلوه دیگر آن، میتواند این باشد که قواعد بازی را اصلاح و اشتباههای قبلی را رفع کنیم و قواعد بازی جدیدی را طراحی کنیم که طبق این قواعد، در هر شرایطی کشور برنده باشد. وی افزود: در مقابل این پیشنهاد، برخی دوستان سادهترین تصمیم ممکن را پیشنهاد میکنند و میگویند فلانی کاندیدای ماست و فقط همین است. میخواهید، بخواهید و نمیخواهید هم، نخواهید. به نظر ما، این رویکرد برخوردی بسیار سادهانگارانه با مسائل کشور است. در حالی که سیاست در ایران، امروز بسیار پیچیده شده است. جبههها کاملا در هم رفته و سنگرها قاطی شده است. الان معلوم نیست چه کسی حامی آقای احمدینژاد است و معلوم هم نیست که چه کسی منتقد آقای احمدینژاد نیست. یعنی الان در جناح اصولگرا، آقای احمدینژاد منتقدانی دارد که به مراتب از اصلاحطلبان در نقد ایشان تندتر هستند. سخنگوی حزب کارگزاران تاکید کرد: صحنه سیاسی ایران بسیار پیچیدهتر از آن است که ما یک برگ روی میز بگذاریم و بگوییم کاندیدای ما فلانی است، هستید یا نیستید؟ این هم برخورد سادهانگارانه با موضوع و هم، سوزاندن برگهاست. ما نباید برگها را به این سادگی بسوزانیم. ما باید نشان دهیم که با پیچیدگیهای سیاست آشنا هستیم و قادریم در شرایط امروز ایران که متاسفانه تریبونهای مهم در اختیار غوغاسالارانی قرار گرفته که هنری جز تخریب و از بین بردن سرمایههای کشور ندارند، اقدام موثری انجام دهیم. وقتی کشور با چنین جریانی مواجه میشود، عقلای سیاستمدار دو جناح باید با هم رایزنی کنند.
نامزدی خاتمی و تجربه هاشمی
از مرعشی پرسیده شد: «بحثی که شما درباره جریانی که با یک برگ وارد عرصه انتخابات شده، مشخص است متوجه آن دسته از اصلاحطلبانی است که شعار «یا خاتمی یا هیچکس» را مطرح کردهاند. با این حال، به نظر نمیرسد که آنها به شرایط کنونی کشور واقف نباشند و صرفا بر مبنای سادهانگاری چنین موضعی را اتخاذ کردهاند. بلکه به نظر میرسد چنین شعاری به امکانات و ابزارهای گستردهای برگردد که در اختیار آقای احمدینژاد قرار دارد و به همین دلیل، آنها معتقدند به جز آقای خاتمی، کسی پشتوانه تضمینشده رای را ندارد که بتواند با این امکانات گسترده مقابله کند و به همین دلیل، افراد دیگری که برای پیشبرد استراتژی مورد نظر کارگزاران مطرح میشوند، جدی گرفته نمیشوند؛ چه این افراد از حزب کارگزاران باشند، چه از جناح راست و چه از اصلاحطلبان. بنابراین، استدلال این طیف بیشتر متکی به پایگاه رای است. شما در اینباره چه نظری دارید؟» مرعشی در پاسخ گفت: اصل مطلب را ما هم قبول داریم. امروز هیچکس جز آقای خاتمی قادر نیست مردم را بسیج کند. در تحلیلهای ما هم هست که بیشترین رای و بیشترین تاثیرگذاری بر فضای سیاسی کشور را آقای خاتمی دارد. منتهی حرف ما این است که آیا حق داریم چنین برگ بزرگی را برگی جناحی تلقی کنیم و یا همان چیزی که واقعیت آقای خاتمی است، باید مطرح کنیم؟ وی تاکید کرد: اصلا نباید از آقای خاتمی بهعنوان برگی جناحی استفاده و او را وارد چالشی کرد که این برگ را هم مثل بقیه برگها بسوزاند. مرعشی یادآور شد: ما طرفداران آقای هاشمی، همین اشتباه را در مورد ایشان کردیم. یکی از دلایلی که باعث شده ما در مورد آقای خاتمی با احتیاط صحبت کنیم، شاید تجربهای باشد که در دوره گذشته داشتیم. آیا واقعا شأن آقای هاشمی بود که وارد رقابتی شود که در آن آقایان لاریجانی، قالیباف، معین، مهرعلیزاده و احمدینژاد حاضر باشند؟ آیا واقعا ما باید آقای هاشمی را اینقدر زودهنگام هزینه میکردیم؟ آیا واقعا حق آقای هاشمی این بود که ما در دوره گذشته با ایشان کردیم؟ مرعشی با یادآوری فضای حاکم بر دور دوم انتخابات ریاستجمهوری سال ٨۴ گفت: اجماعی که در آن مقطع در حمایت از آقای هاشمی بهوجود آمد از «مسیح مهاجری» در روزنامه جمهوری اسلامی تا ابراهیم یزدی را در برمیگرفت. این، ظرفیت آقای هاشمی را نشان میداد. اما به هر حال، در یک هفته فرصت نبود که پیام به جامعه منتقل شود و جامعه تحت تاثیر نخبگانش عمل نکرد. آیا لازم بود که ما چنین ظرفیتی را زودهنگام هزینه کنیم و او را به عرصهای آوریم که هیچکدام از نامزدهای رقیب ایشان هم حاضر نشوند صحنه را به نفع او ترک کنند؟ سخنگوی حزب کارگزاران با تاکید بر اینکه «آقای خاتمی حتما برگ آس انتخابات آینده است»، گفت: منتهی طرح آقای خاتمی باید زمانی اتفاق بیفتد که روشن شود او برای کمک به کشور به صحنه آمده است. طرفداران و حامیان آقای خاتمی و شخص ایشان باید منت بگذارند و برای حل چالشهای داخلی و بینالمللی کشور وارد صحنه شوند. آقای خاتمی اگر همین فردا رئیسجمهور ایران شود، چنان ظرفیتی دارد که بحرانهای بینالمللی ایران را منتفی کند و کشور را از این چالش گسترده بیرون بیاورد. سخنگوی حزب کارگزاران تاکید کرد: ما بهعنوان حزبی که تجربه بازی با برگی بزرگ در انتخابات دور گذشته را داریم و به این اشتباه خود معترف هستیم، معتقدیم در رو کردن برگی مثل آقای خاتمی هم کاملا باید جانب احتیاط را نگه داریم. اصلا آقای خاتمی چهرهای نیست که او را برای رقابتهای جناحی هزینه کنیم. حتی اگر قرار باشد ایشان صرفا بهعنوان نامزد اصلاحطلبان به صحنه بیاید، باید زمانی وارد شود که قواعد بازی سیاسی را با رقیب خود، بازنگری کرده باشیم. وی افزود: اگر قرار باشد شرایطی بهوجود آید که وضع فعلی ادامه داشته باشد و فردا مثلا بهخاطر حضور آقای خاتمی تاکید شود همه اصولگرایان باید پشت سر فرد خاصی بروند و تخریب آقای خاتمی هم مجاز باشد و در روند انتخابات هم به هر شکل خواستند عمل کنند، آیا حق داریم آقای خاتمی را وارد میدان مبهمی از قواعد بازی بکنیم؟ آیا میتوانیم به جریان حاکم اجازه دهیم با انواع ابزارها خدای ناکرده آقای خاتمی را هم به برگی سوخته تبدیل کند؟ مرعشی بار دیگر تاکید کرد: «آقای خاتمی برگ اصلی انتخابات آینده است، اما باید از این برگ درست استفاده کنیم.» وی افزود برای رسیدن به این حرف، ما معتقدیم آقای خاتمی یا باید بهعنوان چهرهای ملی و فراتر از اصلاحطلبان وارد صحنه شود و یا اگر بهعنوان نامزد اصلاحطلبان به عرصه میآید، قواعد رقابت سیاسی، بازسازی و مشخص شده باشد. مرعشی با انتقاد از کسانی که آقای خاتمی را بهعنوان «نامزد مقابل نظام» معرفی میکنند، گفت: آقای خاتمی در دوران ریاستجمهوری خود هم نشان داد که قصد خدمت به نظام جمهوری اسلامی را دارد. او بحرانهای بینالمللی نظام را حداقل هشت سال به تاخیر انداخت. او به شکلی به نظام کمک کرد که هنوز ضد انقلاب با عتاب و تندی در موردش موضع میگیرد. چهطور میتوان آقای خاتمی را به نوعی هزینه کرد که گویا او به صحنه میآید برای مقابله با نظام؟ این چه طرح زودهنگام و ساده موضوع است؟ آقای خاتمی یک برگ مهم ملی است و نباید او را ساده هزینه کرد و او را روی میز گذاشت؛ با هدف مقابله. مرعشی تاکید کرد: اگر قرار به هزینهکرد آقای خاتمی هم باشد، ایشان باید برای وحدت و برای خدمت به کشور و مردم و نجات ایران هزینه شود و نه برای تقابل و اختلاف.
تازهترین اقدامات اصلاحطلبان و کارگزاران
مرعشی به این پرسش که «آیا مواضع اعلامی شما در این مصاحبه در قبال آقای خاتمی با اجماع درون اعضای حزب کارگزاران همراه است؟»، پاسخ مثبت داد. وی در پاسخ به این پرسش که «بعضا مواضع متفاوتی دراینباره از سوی اعضای حزب کارگزاران مطرح میشود؟»، گفت: «موضع حزب کارگزاران در انتخابات ریاستجمهوری، همین مطالبی است که من اعلام کردم. البته ممکن است اشخاص به اشکال مختلفی طرح موضوع کنند، اما مواضع حزب همین مطالبی است که من عنوان کردم.» سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی همچنین درباره اقدامات این حزب برای پیشبرد ایده خود در انتخابات ریاستجمهوری گفت: ما چهار گام در این مورد پیشبینی کرده بودیم. گام اول رسیدن به یک نظام جمعی در میان اصلاحطلبان بود که با برگزاری جلساتی به محوریت مجمع روحانیون مبارز در حال انجام است و خوشبختانه حزب اعتماد ملی هم به این جلسات پیوسته. گام دوم بررسی و تدوین استراتژیهاست. گام سوم تعیین کاندیدا و گام چهارم، استقرار ستادهای انتخاباتی است. مرعشی درباره اخباری که اخیرا درباره تشکیل «کارگروه انتخاباتی اصلاحطلبان»با حضور دبیران کل احزاب اصلاحطلب منتشر شده نیز گفت: در چارچوب جلسات نظام جمعی اصلاحطلبان که با حضور آقای موسویخوئینیها برگزار میشود، کارگروهی تشکیل شده که مسوولیت آن، تدوین نوع همکاریهاست. وی در پاسخ به این پرسش که «آیا به پیوستن حزب اعتماد ملی به جلسات اصلاحطلبان خوشبین هستید؟» گفت: «کاملا خوشبین هستم.» مرعشی در پاسخ به این پرسش که «آیا به نظر شما حزب اعتماد ملی پیشاپیش تصمیم خود را نگرفته؟» نیز گفت: «خیر. حزب اعتماد ملی کاملا به شرایط حساس کنونی کشور وقوف دارد و تصمیم آن، معطوف به این شرایط حساس است.» سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در پایان به مباحث اخیر درباره احتمال ردصلاحیت آقای خاتمی در انتخابات آتی ریاستجمهوری واکنش نشان داد و گفت: انتشار این مطالب، بیش از آنکه توهین به اصلاحطلبان و آقای خاتمی باشد، توهین به نظام جمهوری اسلامی بود. این سر شاخه نشستن و بریدن بن درخت است. اینکه ما فکر کنیم جمهوری اسلامی به جایی رسیده که امثال آقای خاتمی هم نمیتوانند خدمتی به آن بکنند، خدمتی به جمهوری اسلامی نیست. به نظر ما، نظام با وجود همه مسائلی که وجود دارد، هنوز فاصله بسیاری با افکار تنگنظرانهای دارد که امثال آقای شریعتمداری مطرح میکنند. طرح این مطالب ریشه در کینهتوزیها به جمهوری اسلامی دارد و هیچ سودی برای نظام نخواهد داشت.
۲٨مرداد ۱۳۷۸
منبع: امروز به نقل از کارگزاران
|