یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شورای ملی صلح
جنبشی در تائید صلح و آشتی، و نفی جنگ و خشونت


عیسی سحرخیز



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۰ شهريور ۱٣٨۷ -  ٣۱ اوت ۲۰۰٨


دومین گام بلند و اقدام اصلی برای راه اندازی "شورای ملی صلح" روز پنج‌شنبه هفتم شهریور ماه ٨۷ با همت حدود هشتاد ایرانی صلح خواه و مخالف جنگ منازعه و خشونت برداشته شد تا در آستانه ی ۲٨ امین سالگرد جنگ تحمیلی اقشار مختلف ایران این پیام را بار دیگر به گوش جهانیان برسانند که با هر اقدام جنگ افروزانه و هر کاری که به برخورد و خون ریزی منتهی شود، از ته دل مخالفند و در مقابل، صلح و آرامش و امنیت را با جان و دل پاس می دارند.
اقدامی در خور توجه که در شرایط بالا گرفتن هر چه بیشتر منازعه و در آستانه ی طرح موضوع تشدید تحریم های اقتصادی ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل، ماهیتش بیش از آنکه کوبیدن بر طبل دشمنی و عناد باشد، تکیه بر دوستی و مدارا است و کنه پیامش نیز همان پیام روشن آن شاعر انسان دوست و روشن ضمیر، سعدی علیه الرحمه، که اکنون به نام ایرانیان با خط خوش فارسی، بر سردر دفتر اروپایی سازمان ملل نقش بسته است:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است          با دوستان مروت با دشمنان مدارا
   پیامی که اگرچه با الحان گوناگون از زبان ملت شنیده شده و می شود، اما متاسفانه به دلیل مواضع و سیاست های دولت و حاکمیت ایران، جهانیان ترجمانی دیگر از آن به گوش شان   می رسد و درنتیجه قضاوتی دگر می کنند و جنگ افروزان جهان نیز فرصت و بهانه ای به دست آورند تا سیاست های توسعه طلبانه ی خود را آن گونه که دوست می دارند پیش ببرند. سیاستی که یک روز در بحث حمله نظامی گسترده یا محدود اسرائیل جلوه گر می شود و روزی دیگر در تهدید دخالت های تجاوزگرانه ی آمریکا.
   و از این سو نیز، پیگیری ناشیانه ی الگوی ناموفق مسابقه ی تسلیحاتی شوروی سابق و گسترش زرادخانه هایی که کمترین پیامدش خالی شدن هر چه بیشتر کیسه ی بیت المال است و صرف بخش عظیمی از منابع و درآمدهای ارزی و نفتی در پروژه های هزینه بر، اما بی ثمر برای ملت.
   پروژه هایی که حتی اگر صلح آمیز هم باشند، به بهای حذف کارها و برنامه های ضروری دیگر پیش می روند و حتی در بخش و حوزه ی خاص خود نیز مانع پیشرفت دیگر امور    می گردند؛ چه اگر این گونه نبود برای رسیدن به تولید سه چهار درصد از برق مصرفی مورد نیاز کشور از طریق انرژی هسته ای، آن هم در تاریخی نامعلوم، اکنون مردم در تابستان داغ متحمل گرما و سختی نمی شدند و صنعتگران در اوج فعالیت روزانه به ناچار با کوره های سرد مواجه نبودند، یا چرخ کار و تجارت در بسیاری از حوزه ها به دلیل تحریم های اقتصادی چنین کند و بی حاصل نمی چرخید.
   حتی اگر تشکیل و تاسیس "شورای ملی صلح" که به همت بالغ بر ٨۰ کنشگر اجتماعی و فعال سیاسی و مطبوعاتی، اعم از نویسنده و شاعر و هنرپیشه و کارگردان به همراه نمایندگان تشکل های کارگری، فرهنگی، دانشجویی و دانشگاهی در کنار نمایندگان حقوقدانان و وکلا و احزاب و گروه های سیاسی کلید خورده است، در کوتاه مدت هم نتواند فضای "نه جنگ و نه صلح" یا به عبارت علمی تر "صلح مسلح" حاضر را تلطیف کند، یا از آثار تحریم های اقتصادی بر ملت ایران بکاهد یا حتی مانع تشدید آن شود، اما می تواند دست کم این امید را در دل ها شکل دهد که قادر است از یک سو کمک به پرورش نسلی کند که اگر نه از "گهواره"، از "مدرسه" گوش هایش با کلام "صلح و آشتی" پر می شود و زبانش "خشم و خشونت و خونریزی" را نفی می کند و دستان کوچکش از تخته سیاه افق، کلمه ی جنگ را پاک می کند.
   این چراغ امیدی است که باید همواره در دل روشن داشت و هدیه ای گرانبهاست که نسل برآمده از "انقلاب و جنگ" باید در بستری مناسب به صورت "امنیت و صلح" به نسل آینده تقدیم کند- هر چند که خشونت طلبان و جنگ افروزان داخلی و خارجی نخواهند و نگذارند.
پیش از این، هشت هفته پیش، در زمان برداشته شدن گام اول این حرکت مبارک نوشته بودم: هر چند که ایرانیان از موضع ناامیدی تاریخی ضرب المثل های فراوانی چون "با یک گل بهار نمی شود" و "یک دست صدا ندارد" را در فرهنگ خویش نهادینه کرده اند، اما این یک روی سکه بوده است، چون همان ها امید را هم به جلوه های دیگر به نمایش گذارده اند که "پایان شب سیه سفید است" یا "اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود".
اما حال که این جنبش که تلاشی عملی در نفی و رد جنگ و خونریزی است و تاکیدی بر ضرورت صلح و دوستی، گام های عملی خود را به پیش برداشته و با انتخاب اعضای "هیات اجرایی" که از یک سو نمایندگان همه ی ایرانیان، زنان و مردان کرد و لر و عرب و... است و از سوی دیگر برگزیدگان تمام اقشار و گروه ها از معلم و کارگر، روزنامه نگار و هنرمند گرفته تا دانشجو و استاد دانشگاه، فعال سیاسی و کنشگر اجتماعی، با اطمینان خاطر بیشتری می توانم تاکید کنم که "اکنون آن اندک اندک ها، آن صداهای پراکنده، آن قطره قطره های صلح خواهی ملت ایران به هم پیوسته و رود کوچکی شده و جریان یافته است. از این رو، وظیفه ی تک تک و فرد فرد ماست که آن را به دریایی خروشان تبدیل کنیم. دریایی که هم بر بستر نیلگون آن زورق های کوچک صلح خواهی و انسان دوستی و حقوق بشر می تواند روان شود و هم هر کس، در هر اندازه و توان، اگر همتی کند قادر است به راحتی سرنشین کشتی "شورای ملی صلح " شود تا آن را بهتر و سریع تر به سر منزل مقصود رسانده و اهداف این نهاد مردمی را عملی کند؛ اهداف مهمی چون:
    الف- ایجاد، تحکیم، و تقویت مبانی صلح، حقوق بشر و توسعه پایدار در ایران،
    ب - نفی و جلوگیری از هر گونه برخورد نظامی، تروریستی و خشونت آمیز
    پ- زمینه سازی برای رفع مبانی هرگونه تحریم علیه ایران و جلوگیری از تشدید تحریم ها
    ت- پایان دادن به شرایط "نه جنگ و نه صلح"
و همچنین، ماموریت های گسترده ای مانند:
    ۱- تلاش برای گذار از شرایط "نه جنگ و نه صلح" و منازعه به وضعیت صلح پایدار
    ۲- ترویج و تقویت فرهنگ انسان دوستی، صلح طلبی و حقوق بشر در ایران، و نفی باورهای خشونت طلبانه و جنگ افروزانه
   ٣- بسیج کلیه ی منابع و امکانات برای ایجاد و تحکیم صلح و حقوق بشر
   ۴- حمایت از شخصیت های حقیقی و حقوقی صلح طلب
   ۵- همکاری با صلح خواهان جهان برای پیشگیری از تحمیل جنگ، از سوی دو طرف منازعه به ملت ایران
   ۶- تلاش برای ایجاد همگرایی و همکاری بین نیروهای اجتماعی صلح طلب ایران، مخالفت با جنگ افروزان داخلی و خارجی
با این اهداف و ماموریت ها و همچنین وظایف بزرگ و کوچک مبتنی بر آن ها که هر یک از آحاد مختلف ملت می تواتند متعهد انجام و اجرای آن ها شوند، مسلما بار دیگر این فرصت فراهم خواهد شد که ندای ایرانیان و خواست قلبی آنان، همراه با شعری برآمده از شعور، بلندتر و آشکارتر به گوش جهانیان برسد:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است          با دوستان مروت با دشمنان مدار

Aftab_iran@yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست