اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۴ آذر ۱٣٨۱ -
۱۵ دسامبر ۲۰۰۲
تنها تکان کوچکی در جامعه کافی بود، تا دولت اصلاح طلب آقای خاتمی میزان وفاداری خود به دموکراسی و حقوق بشر را از صحنه حرف به عرصه عمل آورد و به همگان نشان دهد! در طول هفته های اخیر دولت و وزارتخانه ها و سازمان های متبوع آن، با تمامی تقاضاهایی که از سوی صنف های مختلف مردم ایران برای تشکیل اجتماعات و جلسات صورت گرفته است، مخالفت کرده اند. دو بار تقاضای دفتر تحکیم وحدت برای برگزاری تظاهرات در بیرون از دانشگاه ها را که حق مسلم دانشجویان بوده است، به دلیل «حساسیت شرایط» ممنوع کردند، از تحصن حدود سی دانشجوی این دفتر در برابر ساختمان ریاست جمهوری به دلیل «نداشتن مجوز» جلوگیری کردند. به فرهنگیانی که قرار بود برای بحث و تبادل نظر و چاره جویی پیرامون مشکلات معیشتی و صنفی خود گرد آیند، اجازه گردهمایی ندادند و معلمین شریف این کشور را با وحشی گری پراکنده ساختند و بالاخره در ادامه این اقدامات، مانع تشکیل مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران شدند.
این آخرین اقدام دولت، جای تامل بیشتری دارد. زیرا اگر در موارد قبلی، بهانه هایی نظیر برهم خوردن امنیت و سوءاستفاده «ضدانقلاب» و حمله لباس شخصی ها و سایر توجیهاتی که هر بار برای محروم ساختن مردم ایران از حقوق خود عنوان می شود، حداقل خود تصمیم گیرندگان را راضی می ساخت، اما تشکیل جلسه نویسندگان و شاعران و فرهیختگان این کشور امنیت چه کسانی را می توانست به خطر بیاندازد و کدام سوء استفاده را موجب شود؟ اما نکته ای که مایه ی تاسف است، این است که بنابر گزارش های موثق، این بار ممانعت از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی صورت گرفته است که مطابق قوانین خود این حکومت نیز هیچ حقی در زمینه تشخیص قانونی بودن یا نبودن اجتماعات و جلسات ندارد و وظیفه اش چیز دیگری است.
سابقه برخورد وزارت اطلاعات با نویسندگان و شعرا و فرهیختگان کشور ما بر کسی پوشیده نیست. کادرهای این وزارتخانه بودند که قصد داشتند، اتوبوس نویسندگان ایرانی را به قعر دره بفرستند، عوامل این وزارتخانه بودند که سعیدی سیرجانی ها، زال زاده ها و چندین نویسنده دیگر را سر به نیست کردند. اکنون در چهارمین سالگرد قتل وحشیانه دو نویسنده آزادیخواه کشور، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده هستیم که توسط مامورین این وزارتخانه کشته شدند... درست در چنین روزهایی است که وزارت اطلاعات یک بار دیگر مخالفت و دشمنی خود را با کانون نویسندگان ایران آشکار می کند.
مگر گفته نشده بود که آن «غده سرطانی» را از این وزارتخانه ریشه کن کرده اند؟ مگر همگان نمی دانند که یکی از اهداف آزار و کشتار نویسندگان ایرانی از سعیدی سیرجانی گرفته تا محمدجعفر پوینده جلوگیری از فعالیت کانون نویسندگان ایران بوده است؟ پس چرا وزارت خانه «اصلاح شده» همچنان به تقابل با نویسندگان ایرانی و کانون نویسندگان ایران ادامه می دهد و مانع فعالیت آنان می شود؟ آیا آن چه که این وزارتخانه انجام می دهد، ادامه سیاست «سعید امامی» به صورتی تلطیف شده نیست؟
جالب این جاست که مقامات و احزاب اصلاح طلب حکومت ایران کمترین واکنشی به اقدامات خودسرانه هفته های اخیر دولت و سازمان های متبوع آن انجام نمی دهند و با سکوت و شاید هم با رضایت شاهد نقض آشکار حقوق ابتدایی اقشار و اصناف مختلف مردم ایران هستند. این رفتار این بدگمانی ها را بسیار تشدید می کند که اینان تنها غم «آزادی»و «حقوق»خود را دارند... در مملکتی که نویسندگان و شعرای آن اجازه برگزاری یک گردهمایی ساده را نیابند، بهتر است مسئولین سر خود را از شرم به زیر اندازند و از ادعاهای توخالی خود دست بردارند.
آیا در «دولت پاسخگو» کسی هست که نقض مکرر حقوق شهروندان ایران، در هفته های اخیر توسط مقامات دولت را پاسخگو باشد؟
|