یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بیانیه به مناسبت اول مهر و آغاز سال تحصیلی جدید
دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۱ شهريور ۱٣٨۷ -  ۲۱ سپتامبر ۲۰۰٨


حوادث چند سال اخیر به روشنی نشان داده است که جوانان معضل استراتژیک رژیم حاکم هستند و رژیم حاکم مانع نخستین نسل جوان در مسیر نیل به سعادت و بهروزی فردی و اجتماعی است . رژیم حاکم پیوستن به خیل عظیم بیکاران را به آینده محتوم بخش عمده جوانان تبدیل کرده است . آنها را در منگنه زندگی جهنمی در " حال " و ابهام و سرگردانی در " آینده " گرفتار آورده است . اعتیاد ، خود کشی ، تن فروشی ، تکدی گری ... واسطه هایی هستند که این حال را در چارچوب مناسبات سرمایه دارانه نامتعارف و خود- ویژه رژیم اسلامی به آن آینده پیوند می زنند . خانواده های این جوانان که غالبا متعلق به اقشار کارگر و زحمتکش جامعه هستند در چنبره فلاکت تمام عیار اقتصادی - که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده است - گرفتار آمده اند . در عرصه سیاسی در چند ماه اخیر با سرکوب و تعرض گسترده حاکمیت و بالا رفتن آمار بازداشتها ، تعداد جلسات بی دادگاهها و اعدامیها و فشار فزاینده بر فعالین سیاسی و اجتماعی مواجه بوده ایم . در حیطه اجتماعی رژیم با طرحهای موسوم به " امنیت اجتماعی " و " مقابله با اراذل و اوباش " مستقیما جوانان را به عنوان نخستین قربانیان و متهمان نشانه گرفته است . در عرصه فرهنگی و در قرن بیست و یکم و در یک مورد واقعا کم سابقه ، هنوز مطالعه آزاد ، معاشرت و و دوستی با جنس مخالف ، هنرورزی و هنردوستی ، ورزش کردن و حتی انتخاب آزادانه خوردنیها و نوشیدنیها و به طور خلاصه بهره بردن از یک زندگی و مدنیت عرفی و نرمال ممنوع و یا نیمه ممنوع است و باید در خفا دنبال شود . آپارتاید جنسی وسیع و سیستماتیک ، زن را در معرض تبدیل به عضو درجه سوم و چهارم جامعه قرار داده است . این تصویری فشرده از زندگی جوانان در بطن مناسبات سرمایه دارانه موجود در یک کشور توسعه نیافته و جهان سومی است . سرمایه داری اسلامی - ایرانی حاکم جیب جوان و خانواده اش را خالی می کند و ستون از زیر سقف معیشت آنها می کشد ، در جامعه از او با باتوم " امنیت " استقبال می کند ، در تلاش برای تبدیل نیمی از آنان به برده جنسی است و آنان را در باتلاقی از شیزو فرنی فرهنگی غوطه ور ساخته است .
اینها زمینه های عینی اعتراض نسل جوان را شکل می دهند . زمینه های عینی ای که در چارچوب مناسبات حاکم نابود شدنی نیست و با نقشه و برنامه و طرحها و استراتژیهای امنیتی رفع نمی شود . بستن دهانه آتشفشانهای اعتراض حتی با شفته خون وباروت نیز میسر نیست . این نسل و یا بخشی از آن ، آنگاه که به اعتراض روی آورد و به فکر راه چاره بیافتد و " آلترناتیو " های نیم جان و نیم بند بورژوایی ( لیبرالی و ناسیونالیستی ) را بنگرد که در گذشته و حال حیات و هستی خود را از حاکمان گدایی کرده و سر در آخور بزرگتر نظم موجود در ابعاد گوناگون آن داشته اند ، می تواند افق سوسیالیسم انقلابی را به عنوان مجرای اعتراض همه جانبه ، رادیکال و بی تخفیف خویش به همه زوایا ، همه جوانب و گوشه های نظم و وضعیت موجود برگزیند . این چنین است که سوسیالیسم می تواند در جامعه تعین بیابد ، محو ناشدنی باشد و به عنوان یک گزینه و انتخاب نسلی ظهور کند .
این روزها در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید و بازگشایی مراکز آموزشی قرار داریم . دانشگاهها و جنبش دانشجویی همواره به عنوان جنبش پیشتاز اجتماعی و محل تجمع و تمرکز اقشاری با درجات آگاهی بالاتر از میان نسل جوان و حامل پتانسیل اعتراضی آن در سطح جامعه مطرح بوده اند . در سال ۱٣۵۷ ایران دارای ۱۶۰ هزار دانشجو بود و اکنون ۱ میلیون و پانصد هزار دانشجو در ایران وجود دارند که حکایت از افزایش وزن این جنبش در سطح جامعه دارد . در شرایط کنونی و با تشدید بحرانهای دولت کنونی در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و بین المللی تحولات جنبش دانشجویی - بمثابه یکی از اصلی ترین سنگرهای مقاومت - از اهمیت مضاعفی برخوردار می گردند. رژیم به شکلی برنامه ریزی شده و حساب شده و با اجرای طرحهایی نظیر " سهمیه بندی جنسیتی " ، ستاره دار کردن دانشجویان " ، " بومی سازی دانشگاهها " ، " مدیریت اسکان دانشجویان در خوابگاهها " و ... سعی در مقابله با جنبش دانشجویی و تضعیف آن را دارد که برخوردی متقابل و هوشیارانه و سجیده را طلب می کند. ما در اینجا از کانال مرور کوتاه و سریع بر برخی از تجارب و اتفاقاتی که در سال گذشته تحصیلی بر جنبش دانشجویی گذشت، سعی می کنیم به بخشی از چشم اندازها و چالشهای جنبش دانشجویی در سال تحصیلی جاری اشاره ای داشته باشیم :

۱)
در آذر ماه سال تحصیلی گذشته ضربه ای سخت بر پیکر بخش چپ جنبش دانشجویی در دانشگاههای تهران از طرف دستگاههای امنیتی و سرکوبگر وارد آمد و طی آن دهها تن از فعالین چپ در دانشگاههای تهران و برخی شهرستانها توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند و تحت فشارها و شکنجه های گوناگون قرار گرفتند . چپ دانشجویی در تهران و در شرایطی حساس که بیش از پیش به حضور و تاثیر گذاری آن احساس نیاز می شد ، عقب نشینی گسترده ای را متحمل گردید . بعد از گذشت مدتی مشخص شد که فعالیتهای غیر منطقی و ابلهانه یک جریان فرقه ای ، آوانتوریست و اپورتونیست در چپ دانشجویی نقش مخربی در این رابطه ایفا نموده است . این مساله به مباحثاتی در داخل چپ دانشجویی منجر شد و برخی از ابعاد نظری و روش کار و فعالیت این گرایش مورد نقد قرار گرفت . البته این نقد هنوز ناتمام مانده است و باید وجوه و سطوح گوناگون مساله را در برگیرد و تا حصول نتایج اثباتی و عملی یعنی تا تثبیت یک راهبرد سوسیالیستی و سبک کار صحیح در جنبش دانشجویی ادامه یابد . به عبارت دیگر ، این نقد با منجر شدن به تحول در سطح عینی فعالیت در چپ دانشجویی فرجام می یابد . از سوی دیگر در شهرستانها شاهد شکل گیری و اعلام موجودیت محافل و هسته های گوناگون چپ حتی در بخش دانش آموزی ( در شهرهای تبریز و شیراز ) بودیم . در شرایط کنونی به نظر می رسد که مراکز ثقل اصلی و متشکل چپ دانشجویی حداقل به شکل موقت به شهرستانها منتقل شده است . نظر به اهمیت فعالیت در مرکز ، عدم وجود نماینده و سر سیاسی برای چپ دانشجویی در تهران خلاء عمده ای در امر بازسازی چپ دانشجویی است که می بایست هر چه سریعتر به رفع آن همت گمارد . بازسازی چپ دانشجویی باید حول دو مقوله استراتژی سوسیالیستی در جنبش دانشجویی و سبک کار انجام پذیرد .

۲)
در سال تحصیلی گذشته ما شاهد وقوع اعتصابات توده ای در چند مرکز دانشگاهی یعنی دانشگاهای شیراز ، سهند تبریز ، زنجان ، تربیت معلم کرج بودیم که با تجارب و موفقیتهای بدیع ، چشمگیر و قابل توجهی همراه بودند و الگوی بسیار مهمی را در اختیار فعالین جنبش دانشجویی قرار دادند . متاسفانه در زمان وقوع این اعتصابات چپ دانشجویی در شرایط رکود و عقب نشینی به سر می برد اما لازم است که فعالین چپ دانشجویی به جمع بندی راهبردی و اخذ نتایج راهگشا از این الگوها بپردازند و سعی کنند با استفاده از این اهرم ، راهبردی و سبک کاری موجود در جنبش دانشجویی را در هم شکنند . ما همانطور که در بیانیه ای تحت عنوان " بیانیه در مورد اعتراضات دانشگاه شیراز و بحثهای ایجاد شده در پیرامون آن " به لیبرالها و انجمن اسلامی چیهایی که قصد داشتند با تکیه بر صنفی بودن مطالبات دانشجویی لبه سیاسی و اعتراضی تحرکات دانشجویی را به نفع خود کند نمایند ، بر خصلت سیاسی جنبش دانشجویی تاکید کرده و از آن دفاع نمودیم ، در اسقبال از سبک کار و تاکتیک پردازی حول "اعتصابات دانشجویی توده ای " که در آن زمان دیگر تجربه اعتصابات موفق شیراز ، تبریز و کرج را پشت سر داشت بیانیه ای تحت عنوان " بیانیه پیرامون وضعیت کنونی جنبش دانشجویی و مباحت اخیر در چپ دانشجویی " صادر نمودیم و به استقبال از این الگو و سبک فعالیت رفته و سعی کردیم با توجه به این تجارب و تجارب دیگر در سطح ایران و جهان سکویی در جهت فائق آمدن بر مشکل استراتژی و سبک کار در جنبش دانشجویی بسازیم و پیشنهاداتی برای بحث و به آزمون عمل گذاشتن در این رابطه ارائه دادیم . ما در سال جدید تحصیلی بر پیگیری موارد بحث شده در آن بیانیه اصرار و تاکید داریم .

۲-۱ -
ما باردیگر تاکید می کنیم که برای فعلیت یافتن جنبش دانشجویی در معنای واقعی نیاز به بسیج و مشارکت توده های دانشجو می باشد و یکی از الزامات تحقق این امر عزیمت از منزلگاه مطالبات صنفی و خواسته های عمومی و روزمره دانشجویان و رهبری و نمایندگی کردن اعتراضات و تکاپوهای دانشجویان در راستای نیل به این دسته خواسته ها است که در شرایط کنونی و به دلیل وجود بحران اقتصادی هر روز بیش از پیش از سوی رژیم مورد اجحاف و نادیده انگاشتن قرار می گیرد . در این راستا سیاست شناخته شده و مسبوق به سابقه ( در جنبش سوسیالیستی ) " ورود " فعالین چپ به " تشکلهای زرد " برای برقراری ارتباط با بدنه دانشجویی می تواند به جای اینکه منجر به تکرار تجربه ناموفق و ناکام عضویت و فعالیت در قالب انجمنهای اسلامی گردد ، در مورد " شوراهای صنفی دانشجویی " و نهاد مشابه در مجتمعهای دانشگاهی اجرا گردد که علاوه بر اینکه بر خلاف انجمنهای اسلامی نهادهای ایدئولوژیک و سیاسی دارای پیوندهای عمیق و وثیق سیاسی و تاریخی با رژیم و دارای سابقه ای نکبت بار نیستند بلکه امکان دسترسی مستقیم و مناسبی به توده های دانشجو را فراهم می آورد روشن است که دسترسی و بسیج توده ای و اتکاء و پشت گرمی به آن بستر پیشبرد استراتژی سوسیالیستها در ادوار گوناگون تاریخی و جنبشهای مختلف اجتماعی بوده است . در شرایط کنونی و در بین نهادهای فعلا و واقعا وجود در سطح دانشگاهها هیچ نهادی بهتر از شورای صنفی و نهادهای مشابه و ویا وابسته قادر به تامین چنین هدفی نیست . شرکت کمونیستها در انتخابات شهرداریهای فرانسه و تشکیل شهرداریهای کمونیستی در فرانسه دهه ۱۹٣۰ سکوی پرتاب کمونیستها به اعماق جامعه گردید و بر بستر این نفوذ و پایگاه و اعتبار اجتماعی بود که امکان سازمان داد نهضت مقاومت ضد فاشیستی در سالهای بعد فراهم آمد .

۲-۲-
تاکتیک ورود به شوراهای صنفی دانشجویی در بستر یک چشم انداز انقلابی و رادیکال جایگاه درست و واقعی خود را می یابد . تجربه های تاریخی متعدد نشان می دهند که تحقق مطالبات بر حق دانشجویان آن گونه که ماده ۶ " آیین نامه شورای صنفی دانشجویان دانشگاه و مراکز آموزش عالی " ( مصوب ٣۰/۷/۱٣۷٨ ) بیان می کند از طریق " همکاری با مسئولان واحد دانشگاهی در جهت بهبود ارائه خدمات به دانشجویان " میسر نیست بلکه در بستر مبارزه ای جمعی و تقابل با مسئولین دانشگاهی و وادار و مجبور ساختن آنها به تمکین در مقابل مطالبات دانشجویان به دست می آید . به راه انداختن اعتصاب توده ای در مجتمعهای دانشگاهی نظیر آنچه در شیراز و زنجان و تبریز و کرج شاهد بودیم یکی از روشهای مناسب برای پیشروی در چنین مسیری است و عرصه ای نیز برای اندوخته کردن تجارب و زبدگی سیاسی و اجتماعی و شکل گیری رهبران و شخصیتهای دانشجویی فراهم می آورد .

۲-٣-
حفظ و تثبیت دستاوردهای بالا جز از طریق متحقق ساختن و تعیین تکلیف با مطالبه عملی و اساسی " تشکل یابی " و " حق تشکل " میسر نیست . مبارزه در مسیر ایجاد تشکل توده ای دانشجویی نیاز به تلاشها و پیگیریهای عملی و علنی بسیار دارد . تجربه جنبش کارگری و رهبران علنی اش در سالهای اخیر الگوی مناسبی از نظر سبک کار و تبیین مواضع و سیاستها به زبان علنی و در عین حال حفظ پرنسیبها به دست داده است . در جمع بندی اتفاقات سال گذشته در چپ دانشجویی برخی از جریانات چپ فعالین دانشچویی چپ را به فعالیت یکسره مخفی فراخواندند . ما ضمن اینکه منکر اهمیت رسیدن به ترکیب مناسبی از فعالیت مخفی و علنی نیستیم ، اما بر این نکته پای می فشاریم که به راه انداختن یک جنبش توده ای دانشجویی در شرایط کنونی از وظایف سوسیالیستهاست و و یک تحرک توده ای و بزرگ دانشجویی بنا به تعریف نمی تواند مخفی باشد و تحرک توده ای بنا به تعریف علنی است . فرد یا جریانی که بر فعالیت تماما مخفی تکیه دارد ، در حقیقت راهبردی برای فعالیت جمعی تا برآمد موقعیت انقلابی را ندارد و در مقابل شرایط خلع سلاح شده است . تشکل یابی و تلاش در جهت سازمان دادن به تشکل توده ای دانشجویان بمثابه یکی از ابعاد مهم وحدت تئوری انقلابی و پراتیک انقلابی امروزه باید در راس فهرست وظایف فعالین سوسیالیست جنبش دانشجویی قرار گیرد .

۲-۴-
تماس با توده و بدنه دانشجو ، عزیمت از مطالبات صنفی و عمومی و نمایندگی و رهبری این دسته از مطالبات دانشجویان ، فعالیت در نهادهای موجود سازمان یافته حول مسایل صنفی ، در دستور کار قرار دادن مقوله تشکلهای توده ای دانشجویی و ... همگی در راستای بحرکت به سمت برقراری وضعیتی در جنبش دانشجویی و مجتمعهای دانشگاهی هستند که در ادبیات چپ در این زمینه به آن " قدرت دانشجویی " و " کنترل دانشجویی " اطلاق می شود که در پیوندی تنگاتنگ با راهبرد چپ در جنبش دانشجویی در شرایط غیر انقلابی قرار دارد .

٣ )
در سال تحصیلی پیش معجون " لیبرالیسم رادیکال و سکولار " به تخمیر نهایی خود رسید و با پدیدار شدن گونه ای لیبرالیسم محافظه کار و ارتجاعی با محوریت مافیای اقتصادی " کارگزاران سازندگی " و باند هاشمی رفسنجانی آشکار گشت که مزاج بورژوازی ایران با هیچ نوع رادیکالیسم و سکولاریسمی سازگار نبوده و نخواهد بود و انشاءنویسیهای جمهوری خواهانه لیبرالهای رادیکال و سکولار بیشتر به کار همان گعده های دانشجویان لیبرال می آید تا طرح یک استراتژی سیاسی جدی برای بورژوازی و لیبرالیسم در ایران . شکل گیری این لیبرالیسم محافظه کار و ارتجاعی با تریبونی نظیر " شهروند امروز " که آیات " جامعه باز " را در مکاتیب علمای حوزه علمیه قم جستجو می کند و به تحریک نهادهای امنیتی علیه دانشجویان کمونیست مشغول است به ساده لوح ترین و خوش بین ترین افراد هم اثبات کرد که تاریخا از لیبرالیسم ایرانی جز چکمه بوسی استبداد و آستان بوسی ارتجاع انتظاری نمی توان داشت .
انجمنهای اسلامی و دفتر تحکیم وحدت در اعتراضات شیراز حضور خارجی نداشتند ، در کرج و تبریز در جایی دیده نشدند و در اعتراضات زنجان مطالبات دانشجویان را با حق بازکردن دکانشان در فضای دانشکده در مذاکره و " لابی " با مسئولان تاخت زدند . جریان " مدرن " و " دموکراسی خواه " تحکیم وحدت به دنبالچه دانشجویی " کارگزاران سازندگی " بدل شده است و اعضای شورای مرکزی اش در آستانه آغاز تحصیلی به محضر مراجع تقلید در قم شتافته اند . مجلس خبرگان و محل تجمع لیبرال ترین این جریان یعنی سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز به استقبال از کاندیداتوری عبدالله نوری شنافته است . بدین ترتیب گرایشهای گوناگون این جریان نه ماه پیش از شروع انتخابات به کارناوال انتخاباتی رژیم پیوسته اند و این بدان معناست که در سال جدید مجددا برای تبدیل فضای دانشگاه به عرصه معرکه گیری انتخاباتی تلاش خواهند نمود و مطالبات دانشجویی مثل همیشه می تواند وجه المعامله توافقات آنها باجناحهای حکومت باشد . در سال تحصیلی جاری چپ دانشجویی باید از تبدیل دانشگاه به محل برگزاری این سیرک انتخاباتی جلوگیری نمایدو از این فرصت برای افشای بیشتر ماهیت واقعی جریان لیبرال و دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه و منزوی ساختن آنها در سطح جنبش دانشجویی استفاده نماید .

زنده باد سوسیالسم
دانشجویان سوسیالیست دانشگاههای ایران
٣۱ شهریور ۱٣٨۷


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست