روزنامهی رسالت: ما و انتخاب دهمین رئیس جمهور به قلم امیر محبیان
امیر محبیان: انتخابات دهم به دور دوم کشیده خواهد شد
برای پیروزی در دور اول بیش از ۱۷ میلیون رای مورد نیاز است که دستیابی به آن دشوار می نماید
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣۱ شهريور ۱٣٨۷ -
۲۱ سپتامبر ۲۰۰٨
قسمتهای اول تا سوم را میتوان در آرشیو اخبار روز یا لینک زیر مشاهده کرد:
www.akhbar-rooz.com
قسمت چهارم
پیروزی بدون تحلیل؛ سقوط به بالاست
اشاره : در ادامه تحلیل وضعیت ما، اصولگرایان، در قبال انتخاب دهمین رئیس جمهور شایسته می دانم پیش از پرداختن به ادامه تحلیل به پرسشی شاید بدیهی در این نوشتار پاسخ گویم و آن ایناست که اصلا چرا باید تحلیل کنیم؟
چرا تحلیل؟
پرسشی هماره زنده ولی عجیب ،در فرآیند تحلیل، از تحلیلگران آنهم در هنگامی که طیف فکری آنها در مسند قدرت قرار دارد پرسیده می شود و آن اینکه تحلیلگران بویژه آن گاه که در فضای شادکامی ناشی از پیروزی ها قرار داریم؛ چرا با طرح پرسش ها و احتمالاتی که شکست ها را مطرح می کند، کام ما را تلخ می سازند؟ از همین جا کسانی که از اندیشیدن بهدلیل احتمالات تلخ نتایج آن می گریزند؛ رخت انتقاد بر تن کرده و گاه تازیانه گزنده زبان را بر پیکره آن کسانی می کوبند که در اوج خوشی ها ولو کاذب، واقعیت های تلخ را بر می شمارند.بهراستی که می توان در تفسیری وسیع تر مفهوم حرمت مسکرات را بر مستان قدرت نیز گسترد زیرا اینان نیز از واقعیت گریخته و شادی را در آغوش بی خبری می جویند.در هر حال ، بر صاحبان اندیشه فرض دانسته و از آنان پیمان گرفته اند، علیرغم تلخی واقعیت آن را گوشزد کرده و خواب های غافلان را با ذکر احتمالات ولو تلخ برآنان حرام سازند.
چرا شکست؟
آیا آن هنگام که اصولگرایان با اقتدار قوای کشوررا از آن خود کرده اند باید سخن از احتمال شکست گفت؟ آیا رقبا از این سخنان ما سوء استفاده نخواهند کرد؟ بهدرستی گفته اند : شکست، یک مصیبت ناگهانی نیست. ما یک شبه شکست نمیخوریم. شکست نتیجه محتوم مجموعهای از تفکرات و انتخابهای نادرست است. بهعبارت سادهتر شکست، چیزی نیست جز مجموع اندک خطاهایی که در قضاوتها و تصمیمگیریهای روزانه خود مکررا انجام میدهیم.پس کلید شمارش معکوس شکست هر جریان حاکمی اتفاقا در زمان حاکمیت مطلق آنها زده می شود.ساده انگاری است که گمان کنیم که سقوط جریان دوم خرداد در انتخابات سال ٨۴ اتفاق افتاد .
دقیقا سقوط دوم خرداد آن گاه رخ داد که پیروزی را مستمر شمردند وگوش بر سخنان ناصحانه ولی به ظاهر تلخ دوستان خود بستند.
اما سوء استفاده رقبا؟
تردید نکنید هشیاری ما آن چیزی است که رقیب نگران آنست و خواب خرگوشی ما ست که رقیب هشیار را شادمان می سازد. رقبا شاید بیشتر مایلند که ما بر ایراد های خود چشم بسته و مست پیروزی ها، ناگهان به ورطه شکست فروافتیم ؛ نه آنکه با چشمان باز قبل از رقیب عیوب خود را دریافته و به رفع آن کمر بندیم.
فراموش نکنیم موفقیت ما بیش از آنکه به میزان هوش ما بستگی داشت باشد به میزان تفکر ما وابسته است. تفکری که تعطیل آن از سوی هر کس از ما خواسته شود، زمینه ساز شکست خواهد شد.
چرا جدی شمردن رقیب؟
در کتاب های کودکان خوانده ایم : شازده کوچولو گفت: در دنیا باید مواظب هر چیز بود تا خطرناک نشودحتی یک گل! آری حتی گلی کوچک هم گاهی می تواند خیلی خطرناک باشد آن گاه که چشمان ما بسته باشد.از اینرو هر چند شخصا معتقدم در نگاهی موسع که شایسته حکومتداران است ، با درایت می توان شمشیرهای آخته دشمن را در خدمت خویش گرفت چه رسد که رقبای ما دوستان انقلابی ماهستند.ولی چه می توان گفت آن گاه که دوراندیشی ها هنوز نهادینه نشده و فرانگرفته ایم که اهل خانه برای رقابت ها و حتی دشمنی ها نباید خانه را بر سر هم فروکوبند زیرا اگر هم پیروز گردند خرابه نشینی بیش نخواهند بود.
پس نمی توان چشم را بست و به انتظار بخت و اقبال نشست.
چرا آینده نگری ؟
در رقابتی که امید است در مسیر خدمت خلق صورت گیرد دو راه بیشتر متصور نیست. یا می دانیم به کجا باید برویم یا وقایع ما را به پیش می برند؟ اگر نمی دانیم به کدام سو راهی هستیم حکایت آن قطعه از داستان آلیس در سرزمین عجایب است که آلیس بر سر دوراهی قرار گرفت و گفت: ممکن است به من بگویید از کدام راه باید بروم؟ گربه گفت: بستگی داره کجا بخواهی بروی. آلیس گفت: نمی دانم! گربه گفت: در این صورت فرقی نمی کند کدام سو بروی! اما اگر باید بدانیم به کدامین سو راهی خواهیم شد، نباید چشمان خود را بر واقعیت ها بسته و علایق شخصی ما را اسیر خود نماید، از اینرو باید بدانیم:
۱.لازم نیست هدف ما از منظر دیگران امری ممکن باشد، ولی حتما از منظر خودمان باید غیر ممکن نباشد.خطرناک ترین وضعیت اصولگرایان شرایط فعلی آنان است؛ وضعیتی که نه در رفتنشان حرکت است و نه در ماندنشان سکونی.پس باید حرکتی برای رفتن آن هم با چشمان باز ایجاد کرد.
۲ .در مسیر تعالی کشور تعارف با هیچ کس جایی ندارد، راه ها و گزینه های نه چندان کمی فراروی اصولگرایان قرار دارد، باید یافت، آزمایش کرد و برگزید.آن که سریعا راهها را بهخاطر نگرانی بر خود می بندد و گزینه ها را به حداقل محدود می کند؛ لزوما به ضعیفترین گرینه ها دست خواهد یافت که هزینه هایش گاه سنگین تر از پیروزی رقیب خواهد بود. در آن صورت پیروزی گزینه ضعیف صعود نخواهد بود بلکه سقوط به بالا خواهد بود.
٣. نهایتا ،در مسیر پیشرفت آرمانها از نقد ها نباید هراسید زیرا آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند.
امیر محبیان
۲٣ شهریور ۱٣٨۷
منبع: روزنامه رسالت
قسمت پنجم
آیا انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد؟
اشاره:در نوشتارهای پیشین به طرح پرسش های کلیدی در مورد انتخاب دهمین رییس جمهورپرداختیم و با بیان دلیل حساسیت این انتخابات برای اصولگرایان و نیزتاکید بر این که احتمال به دور دوم کشیده شدن انتخابات زیاد است؛ در نوشتار حاضر به سناریوهای محتمل در این مورد می پردازیم.
* * *
احتمالات عقلی در انتخابات ریاست جمهوری آتی این است که یا انتخابات در دور نخست نفر پیروز را خواهد شناخت یا در دور دوم رییس جمهور مشخص می گردد.
اگر در دور اول انتخابات رییس جمهور تعیین شود ؛ فرد برگزیده یا اصولگرا خواهد بود یا از جناح رقیب بر کرسی ریاست جمهوری خواهد نشست.
اگر فرد برگزیده اصولگرا باشد ؛ یا این فرد یا احمدی نژاد است یا فردی دیگر که از میان اصولگرایان .
اگر فردی غیر از احمدی نژاد بتواند گوی پیروزی را آن هم در دور نخست از وی برباید آن فرد چه کسی خواهد بود؟
از سوی دیگر ؛ اگر فرد برگزیده در دور نخست از اصولگرایان نباشد آن فرد کدامین چهره دوم خردادی خواهد بود؟
همانگونه که در نوشتارهای پیشین برآن تاکید شد در این دوره از انتخابات با توجه به میزان مشارکت طبیعی، برای پیروزی در دور اول بیش از ۱۷ میلیون رای مورد نیاز است که دستیابی به آن دشوار می نماید .
ولی در فضایی دوقطبی که به ناگهان یک فضای “نه” به یک طرف از کاندیداها شکل بگیرد و یا جمعیتی کثیر به عنوان بخشی از آرای خاموش به صحنه بیایند احتمال بروز این حالت وجود دارد ولی عقلا و با توجه به گزینه های موجود و گفتمان های تکراری مطرح شده ، احتمال آن به حدی نیست که فرض بروز انتخابات دو مرحله ای را با تردید جدی مواجه کند.
اما دلایل ؛ اولا رکورد دکتر احمدی نژاد در انتخابات گذشته در دور دوم از مرز ۱۷ میلیون گذشت ؛ پس بالاترین احتمال برای پیروزی در دور اول برای احمدی نژاد محفوظ است ولی با توجه به شرایط موجود امکان تکرار این رکورد بالا نیست؛ ضمن این که اگر چنین اتفاقی رخ داده و احمدی نژاد در دور نخست بر رقیب پیروز گردد ؛ گزینه ای مطلوب برای اصولگرایان محسوب شده و نشاندهنده به حاشیه افتادن رقیب دوم خردادی در منظر افکار عمومی است.
اما از سوی دیگر اگر فرض کنیم خاتمی بتواند با حضور در انتخابات و جلب نظر آراء خاموش به پیروزی در انتخابات دست یازد ؛ لازمه این امر اینست که تعداد رای دهندگان از مرز سی و پنج میلیون نفر گذشته و رای خاتمی یکپارچه و بدون معارض به وی تعلق گیرد. این امر هم دشوار می نماید نخست به آن دلیل که فعلا خاتمی رقیبی جدی بنام کروبی دارد که پیش و بیش از وی اعلام آمادگی کرده است .
کروبی قادر است رای عمومی و نه حزبی (مشارکت و مجاهدین انقلاب) جبهه دوم خرداد را به سوی خود سوق دهد و نهایتا رای حزبی جبهه دوم خرداد را برای خاتمی باقی گذارد که حداقل کمی بیش از رای معین در انتخابات پیشین خواهد بود و یا حداکثر برای یک پیروزی کفایت نخواهد کرد.
از جانب دیگر؛ بواقع اگر رای دهندگان از خود بپرسند که خاتمی در این دور از انتخابات چه حرف جدیدی را علاوه بر شعارهای دوران دوم خرداد خواهد داشت؟واقعا معلوم نیست حتی دوم خردادی ها تمایل زیادی را برای رای دادن در خود بیابند زیرا شاید در اذهان دوم خردادیان و طیف خاکستری این پرسش خود نمایی می کند که اگر خاتمی با آن پشتوانه عظیم هوادار دوم خرداد نتوانست نظرات خود را تحقق بخشد؛ در این دوران که گفتمان لیبرال به نفس افتاده و شعارهای عدالت گرایانه جای آن را گرفته است ؛او چه می تواند کند؟
از طرف دیگر فرض کنیم که کروبی که پرنفس به صحنه آمده است؛ بخواهد در دور نخست پیروزی را از آن خود کند؛ آیا چنین واقعه ای محتمل است؟ به نظر پاسخ آنست که کروبی تنها خواهد توانست بخشی از آرای دوم خردادیان را با خود داشته باشد؛ ضمن آن که کروبی اساسا کاندیدای جاذبی برای طیف خاکستری جهت دار بشمارنمی رود، هر چند بیگمان آرای او در انتخابات نهم شگفتی آور بود. لکن گمان نمی رود کروبی بتواند جاذبه لازم را برای پیروزی در دور نخست انتخابات دهم پدید آورد.
پس در مجموع احتمال پیدایش چنان پتانسیلی که بصورت انفجاری فردی را در دور نخست پیروز میدان کند حداقل فعلا دیده نمی شود. پس اگر احتمال دهیم که انتخابات دهم به دور دوم کشیده خواهد شد برداشتی غیر عقلانی نکرده ایم.
در نوشتار آتی به سناریوهای دور دوم خواهیم پرداخت.
امیر محبیان
۲۶ شهریور ۱٣٨۷
منبع: روزنامه رسالت
|