یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

موعظه ها، ادعاها، توهم ها و واقعیت ها
احمدی نژاد در نیویورک - بخش دوم


مسعود نقره کار


• آقای احمدی نژاد وجود زندانی سیاسی در ایران را "حرف های امریکا و صهیونیست ها" قلمداد می کند . امروز ده ها تن از زندانیان سیاسی حکومت اسلامی در خارج از ایران زندگی می کنند, شهادت اینان به آنچه که بر آنان و دیگر زندانیان گذشت حکایت سبعیت و وقاحت حکومت و رییس جمهوری ست که با شرم و انسانیت بیگانه اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٨ مهر ۱٣٨۷ -  ۲۹ سپتامبر ۲۰۰٨


حقوق بشر

آقای احمدی نژاد در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از او پرسید سازمان‌های حقوق بشر آمریکا مطرح کرده‌اند که در ایران حقوق بشر رعایت نمی‌شود و تعدادی از روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان تحت فشار هستند؛ گفت:«سازمان‌های حقوق بشر آمریکا مثل دیگر سازمان‌های آمریکا هستند و اظهارنظر آنها ارزش حقوقی ندارد و در واقع آنها از موضع سیاسی اظهارنظر می‌کنند.» , «این سازمان‌های حقوق بشر آمریکایی در مورد زندان گوانتانامو، جنایت‌های آمریکا در عراق و شنود تلفن مردم آمریکا تاکنون گزارشی منتشر نکرده و حرفی نزده اند و در واقع حرف آنها از نظر ما دارای مبنای حقوقی نیست.» و تاکید کردند :" در مقایسه با آمریکا، حقوق بشر در ایران وضعیت نسبتا خوبی دارد...." . ایشان در پاسخ به این سوال که «شما صحبت از آزادی کردید ولی گزارش‌ها حاکی از آن است که برخی از روزنامه‌نگاران ایرانی تحت فشار هستند و اگر روزنامه‌نگاری در ایران از مسوولان انتقاد کند مورد مجازات قرار می‌گیرد»، گفت:« چیزی که در ایران مجازات ندارد حرف زدن علیه مسوولان است. البته اگر کسی حقوق دیگری را زیر پا بگذارد با آن برخورد قانونی می‌شود، ولی انتقاد از مسوولین به صورت مطلق آزاد است.» ,« من خبر ندارم که کسی تاکنون به خاطر انتقاد از رییس جمهور و مسوول اجرایی کشور مورد تعقیب قرار گرفته باشد. در ایران آزادی خیلی بیشتر آن چیزی است که شما فکر می‌کنید. این در حالی است که در قانون جزایی آمریکا توهین به یونیفرم نظامی هم مجازات دارد.».
واقعیت این است که طرح و اظهار نظر در باره نقض حقوق بشر در ایران تنها از سوی سازمان های حقوق بشر امریکا مطرح نشده است که بتوان به بهانه ی "سیاسی بودن" موضع گیری آن ها   نقض حقوق بشر در ایران را غیر واقعی قلمداد کرد , همه ی سازمان های حقوق بشر در جهان , حتی در ایران , با ارایه انبوهی شاهد و سند به نقض حقوق بشر در حکومت اسلامی اذعان دارند.
آنچه آقای احمدی نژاد در باره ی سازمان های حقوق بشر امریکا گفته است نادرست و در خوشبینانه ترین حالت از روی بی اطلاعی و نا دانی او ست . سازمان های حقوق بشر در امریکا گزارش های متعددی در باره بد رفتاری و شکنجه زندانیان زندان های گوانتاناما و عراق منتشر کرده اند و اینگونه اعمال را محکوم کرده اند, این سازمان ها گزارش ها ی متعددی پیرامون" شنود تلفن مردم امریکا" نیز انتشار داده اند و حتی از دولت امریکا به خاطر این عمل اش , که نقض قانون اساسی امریکاست , به داد گاه های متعدد شکایت کرده اند .
آقای احمدی نژاد همچنین ادعا کرده است که در ایران "انتقاد از مسوولین به صورت مطلق آزاد است " . اما صد ها روزنامه نگار و نویسنده ی زندانی و مهاجر و تبعیدی و بیکار شده شهادت دهندگان این درو غ بزرگ هستند , کافی ست آقای رییس جمهور را به آنچه بر اکبر گنجی رفت حوالت داد . و یا ازموجود " خودی " ای چون محسن رضایی نام برد, موجودی که سایت " بازتاب" او و شرکایش به دلیل انتقاد به آقای احمدی نژاد بسته و تبدیل به سایت "تابناک " شد.
آزادی انتقاد در حکومت اسلامی از دیدگاه آقای احمدی نژاد همان است که آیت الله خمینی گفت و به آن عمل کرد , و زندان ها و گورستان ها را آباد کرد: «انتقاد آزاد و سازنده است، امور سیاسی هم بی مباحثه به مقصد نمی رسد، اما توطئه و تضعیف جمهوری اسلامی آزاد نیست.» و در حکومت اسلامی انتقاد از مسولان نیز در زمره ی این " توطئهها و تضعیف ها " ست .
آقای احمدی نژاد به مجازات توهین به "یونیفورم نظانی "در امریکا اشاره می کند و گمان می کند دیگران از مجازات" افترا به مقامات , نهادها و ارگان ها ...." و توهین یا "سب" رهبری در ایران وتوهین به لباس پیغمبر ( عبا و عمامه ) اطلاع ندارند," افترا ها و توهین" هایی که توهین به مذهب تلقی می شوند و مجازات اش گاه مرگ است. به یاد داریم که محمد یزدی رئیس سابق قوه قضاییه در نخستین سخنرانی پس از ترک این مقام،" خون به چشم و کف به دهان" خطاب به نمازگزاران جمعه گفت: «چرا باید در این مملکت کسی به خود حق بدهد به رهبری توهین بکند. رهبری را زیر سوال ببرد و اصل رهبری را خدشه دار بکند و هیچ کس نفسش درنیاید.....رهبری یکی از قطعیات نظام ماست، مجلس خبرگان هم منتخب مردم است. این یک امر دینی، مذهبی، خدایی، الهی و مردمی است.»
و آیت الله مصباح یزدی نیز از منابر مختلف، و از رسانه های وابسته به حکومت اسلامی بارها گفته است: «اهانت گر به اسلام باید خونش ریخته شود و محاکمه نیز نمی خواهد.» که البته برداشت " فیلسوف خشونت" از ماده ۵۱٣ قانون مجازات اسلامی ست، که مقرر می دارد: "توهین به مذهب منجر می شود به مجازات یک تا ۵ سال زندان و یا مرگ". در حکومت اسلامی توهین به مذهب معنای انتفاد به آیت الله خمینی و ولی فقیه ,روحانیون حکومتی که " لباس پیغمبر " بر تن کرده اند را نیز به خود گرفته است.
آقای احمدی نژاد در این سفر نیز ادعا کرد : "... در ایران آزادی بیان وجود دارد و هر کسی می‌تواند اظهارنظر کند "....در ایران کسی در زندگی شخصی افراد تفحص نمی‌کند و به کسی در خانه‌ خود کاری ندارد..." او در پاسخ به سوالی دیگری مبنی بر وجود فضای خفقان در ایران و زندانی شدن فعالان سیاسی گفت: این حرف‌‏ها، حرف‌‏های آمریکا و رژیم صهیونیستی است و در ایران آزادی مطلق وجود دارد و قانون بر آن حاکم است...", ".. آیین دادرسی ما مترقی ترین قوانین دادرسی جهان است و هر کس می تواند پنج بار فرجام خواهی کند." , "......هر کسی جرمی داشته باشد دادگاه به صورت علنی و با حضور وکیل به جرایم اورسیدگی می کند ضمن اینکه ۹۸ درصد مردم ایران طرفدار نظام هستند و نیازی به اینگونه اقدامات (زندانی کردن) نیست....." ما حتی داریم قوانین را بازنگری می‌کنیم تا اصلا زندان را حذف کنیم. احمدی نژاد برای نشان دادن حد آزادی در ایران گفت :" همه ساله چندین تظاهرات ده‌‏ها میلیون نفری به نفع نظام در ایران برگزار می‌‏شود و مردم داوطلبانه در آن حضور دارند."
این ادعا های دروغین و وقیحانه نخستین بار نیست که از دهان آقای احمدی نژاد و همکاران اش صادر می شوند, یپش تر هم بار ها تکرار شدند. "...... آزادی حقوق شهروندی در کشور ما در هیچ جای دنیا به این اندازه نیست." (٣)   که البته واقعیت نشان میدهد این " اندازه " کمترین و کوچک ترین " اندازه " ی موجود در جهان است, و یا "....در ایران آزادی کامل و مطلق وجود دارد و همه شخصیت ها و گروه ها می توانند آزادانه نظر خود را اعلام کنند......" (۴) و قاضی مرتضوی ,دادستان تهران و یار نزدیک احمدی نژاد نیز بار ها در باره زندان هایی که قرار است " حذف " شوند, تکرار کرده است :" شرایط زندان های ایران افتخار آمیز است " .      
اما واقعیت ها کدامند ؟ :
امروز ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان است   و روزی نیست که یک روزنامه به جرم اتنفاد به مسولان تعطیل نشود و یا یک روزنامه نگار مورد سوال و مواخذه قرار نگیرد . سرزمینی را نمی توان یافت که یکی از مسولین اش با افتخار اعلام کند :" قصد داریم حدود صد نشریه را تعطیل کنیم" (۵) , و ده ها تن از بهترین روزنامه نگاران اش در تبعید به سر برند. امروز کانون نویسندگان ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین تشکل های صنفی و دموکراتیک در ایران اجازه فعالیت علنی ندارد , ٨ تن از اعضای این کانون توسط حکومت اسلامی اعدام شدند و یا به قتل رسیدند و تعدادی از اعضا و فعالین این کانون نیز روانه زندان ها و شکنجه گاهای رژیم شدند , و می شوند. ده ها تن از اعضا و فعالین این کانون در تبعید بسر می برند . جرم این کانون و کانونیان این بوده و هست که خواستار آزادی بیان , اندیشه و قلم بوده و هستند. مردم سرزمینی که ادعا می شود " تظاهرات ده ها میلیون نفری " در آن برگذار می شود , حتی اجازه ندارند در بزرگداشت شاعر بزرگ شان احمد شاملو بر مزار او گرد هم آیند. احزاب و سازمان ها و گروه های سیاسی و تشکل های صنفی و اجتماعی غیر حکومتی اجازه فعالیت ندارند و " ممنوعه" و " منحله " اعلام شده اند و فعالین شان در زندان ها و شکنجه گاه ها بسر می برند . اقلیت های مذهبی تحت فشار قرار دارند و بهاییان دستگیر و به قتل می رسند . در حکومتی که" آزادی مطلق" وجود دارد تا به حال بیش از ۲۰۰ بهایی اعدام شده اند, " بهائیان هنوز بزرگ ترین قربانیان عقیدتی حکومت اسلامی اند. اکثربهائیانی که در ایران زنده ماندند بالاجبار ترک دین خود کردند . «بهائیان هنوز ازدواج شان به رسمیت شناخته نمی شود، فرزندان آن ها از نظر شرع اسلام و حکومت اسلامی مشروع نیستند. جوانان شان حق ورود به دانشگاه ندارند و شهادت آن ها را محاکم قبول نمی کنند و تعدادی از آنان در زندان ها و شکنجه گاه ها به سر می بردند " , حداقل سه کشیش مسیحی درایران اعدام شدند و یا به قتل رسیدند , تعدادی یهودی دستگیر, زندانی و اعدام شده اند .حکومت اسلامی حتی از رهبران اهل تسنن نیز نگذشته است و تعداد ی از آن ها را به قتل رسانده است.
آقای احمدی نژاد وجود زندانی سیاسی در ایران را " حرف های امریکا و صهیونیست ها " قلمداد می کند . امروز ده ها تن از زندانیان سیاسی حکومت اسلامی در خارج از ایران زندگی می کنند , شهادت اینان به آنچه که بر آنان و دیگر زندانیان گذشت حکایت سبعیت و وقاحت حکومت و رییس جمهوری ست که با شرم و انسانیت بیگانه اند. حکومت اسلامی تنها ظرف ۲ ماه حدود ۵۰۰۰ نقر از زندانیان سیاسی و عقیدتی را که سال ها در اسارت داشت ,قتل عام کرد , آن هم در محاکمه های ۲ تا ٣ دقیقه ای که عنصری حکومتی نقش قاضی , دادستان , بازجو و وکیل مدافع را بازی می کرد , یعنی یک آخوند و یا یک مامور وزارت اطلاعات که تکلیف و وظیفه ا ش صدور اعدام بود . این جنایت سیمای واقعی و تعریف آن ".. آیین دادرسی " ست که وقیح ترین رییس جمهور جهان در باره اش می گوید : "... مترقی ترین قوانین دادرسی جهان است و هر کس می تواند پنج بار فرجام خواهی کند." , ".........هر کسی جرمی داشته باشد دادگاه به صورت علنی و با حضور وکیل به جرایم اورسیدگی می کند ......."
این" مترقی تری قوانین جهان " , که گردن زدن و دست و پا بریدن و چشم از حدقه در آوردن و سنگسار و دار و تیرباران دستاورد های اش است , در قوانین قصاص حکومت اسلامی نیز تعبیر و تفسیر شده اند, این بریده ی کوتاهی از این "قوانین مترقی " ست :
"......ماده ۵ قانون قصاص مقرر می دارد: "هر گاه مسلمانی کشته شود، قاتل قصاص می شود" خواه قاتل مسلمان باشد یا نباشد. برای عکس این مورد، یعنی اگر غیرمسلمانی به دست مسلمانی کشته شود، قانون حکمی ندارد. در مورد "کفار" ماده ۷ قانون قصاص فقط به قتل کافری به دست کافر دیگر عطف می کند و ناظر بر قتل بین "کفار ذمی" است یعنی غیرمسلمانانی که صاحب کتاب باشند ..... بنا به ماده ۹۹ قانون حدود و قصاص "زنای غیر مسلمان با زنی که مسلمان می باشد موجب قتل زانی است" اما، در صورت عکس، شرایط عمومی حد زنا اجرا می شود که در برخی موارد، چنان که خواهیم گفت، لزوماًٌ قتل نیست. نظیر همین حکم، طبق تبصره ماده ۱۵۲، در مورد لواط نیز تصریح شده است....."
و این نیز یکی از تازه تری نمونه های این " مترقی ترین قوانین دادرسی جهان" است:
«....... مجتبی در بازجویی اولیه به ارتکاب قتل اعتراف کرد و مدعی شد بر سر خرید و فروش مواد مخدر با ژرژ درگیر شده و او را به قتل رسانده است. بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: .... با توجه به تکمیل شدن اطلاعات و انجام تحقیقات، مجتبی مجرم شناخته شد اما بر طبق ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی مجرمان مسلمان به اتهام قتل کافران قصاص نخواهند شد اما همچنان تصمیم درخصوص این پرونده با رای دادگاه است. ».( آفتاب یزد ,سه شنبه ۱۹ شهریور ۱٣٨۷)
چهره ی واقعی این آیین دادرسی را, در فرمان پیشوایان آقای احمدی نژاد , آیت الله خمینی وآیت الله مصباح یزدی نیزمی توان دید:
خمینی در روز میلاد پیامبر اسلام در سال ۱٣۶۱ , و دررابطه با کشتار جمعی از دگراندیشان و محالفان حکومت اسلامی فرمان داد :"......شما آقایان علما، چرا فقط سراغ احکام نماز و روزه می روید؟ چرا هی آیات رحمت را در قران می خوانید و آیات قتال را نمی خوانید؟ قران می گوید بکشید، حبس کنید.... پیغمبر شمشیر دارد تا آدم بکشد. ائمه همه جندی( نظامی ) بودند. همگی جنگی بودند. شمشیر می کشیدند. آدم می کشتند.... خلیفه می خواهیم که دست ببرد، حد بزند، رجم کند. با چند سال زندان کار درست نمی شود. این عواطف کودکانه را کنار بگذارید......" و آیت الله گیلانی در همان زمان و آیت الله مصباح یزدی بعد تر فرمان را کامل تر و بار ها تکرار کردند: "...... اهانت گر به اسلام باید خونش ریخته شود و محاکمه نیز نمی خواهد.»

آقای احمدی نژاد بدرستی گفته است به دنبال حذف " زندان " است , و این دیدگاهی تازه نیست . آیت الله خمینی واسدالله لاجوردی طراح چنین پروژه ای بودند, پروژه این است: کشتار زندانیان و آباد کردن گورستان ها , و تغییر نام زندان ها با نام هایی همچون کارگاه و آسایشگاه و آموزشگاه و دانشگاه , و چنین نام هایی در جهان وهم آلود امثال احمدی نژاد ماهیت زندان را تغییر می دهند.
آقای احمدی نژاد در ربطه با آزادی تطاهرات و گردهم آیی در ایران از " چندین تطاهرات ده ها میلیون نفری داوطلبانه به نفع نظام "سخن می گوید . ایشان در پاسخ به سوال فوق, در کنار بروز نشانه ی توهم و هذیان گویی , فریبکاری اش را نیز بروز میدهد, فریبکاری که صد ها هزار نان خور حکومتی , یعنی بسجیان و خانواده های شان , پاسداران و خانواده های شان , و نیز دیگر نیروهای سرکوبگر و مزدور و وابسته به حکومت و خانواده های شان را " ده ها میلیون ایرانی و ۹٨ در صد از مردم جا می زند ", اما جهانیان و مردم ایران بارها و بارها شاهد واقعیتی دیگر نیز بوده و هستند , شاهد سرکوب مردم ایران در تظاهرات زنان , دانشجویان , کارگران , معلمان , کارمندان و جوانان در ایران. حکومت اسلامی حتی مانع گردهمایی خانواده های قربانیانی که قتل عام کرده و اجساد آنان را در گورستان های دسته جمعی دفن کرده است , می شود.
ایشان ادعا می کند در حکومت اسلامی کسی در زندگی خصوصی افراد تفحص نمی کند , که البته منظور خود را از " زندگی خصوصی "به کسی در خانه‌ خود کاری نداشتن " بیان می کند . اما پوشیده نبوده و نیست که هنوز دستگاه عریض و طویل تفتیش عقاید حکومتی , حتی کودکان دبستانی را برای پاسخ به این پرسش تحت فشار قرار می دهند که آیا پدر و مادر شان در خانه نماز می خوانند ؟ ویا آداب و قوانین اسلامی را در مستراح رفتن شان رعایت می کنند   ؟. هجوم ماموران حکومت اسلامی به میهمانی های مردم , که در خانه های شان برگذار می کنند و ضرب و شتم و زندانی کردن آنان, که از کار های روز مره ی مامورین حکومت اسلامی ست نیز پوشیده نمانده است . و قوانین ریز و درشتی که به رختخواب و همبستری مردم نظارت دارند و از دل این نظارت ها جنا یت بزرگی چون سنگسار بیرو ن کشیده می شود ,که امروز نفرین و نفرت مردم ایران و جهان برانگیخته است , دخالت در زندگی خصوصی و " خانه " دیگران نیست ؟ . و تعبیر و تفسیر های عالمانه ای از این دست که " روابط زوج و زوجه باید در ساعات معین باشد" (۶) یاوه گویی , و تفحص در " خانه " کسی نیست ؟
ادامه دارد
****************
زیر نویس :
۱- خمینی، روح الله، سخنرانی در دیدار با مسئولان کشور، یکشنبه ٨ خرداد ۱٣۶۲ (کیهان هوایی، ۱٨ خرداد ۱٣۶۲).
۲- پیش خطبه نماز جمعه تهران، ۱٣۷۵/۶ / ۱۲
٣- گویا نیوز , سوم اردیبهشت ۱٣٨۴
۴- مصاحبه ی رسا نه ای محمود احمدی نژاد , ۶ بهمن ۱٣۶۵
۵- نواب , عضو هیات منصفه مطبوعات ۱٣۷۴
۶- نشریه آفتاب ,۱۱ شهریور , ۱٣٨۵


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست