یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۱ مهر ۱٣٨۷ -  ۲ اکتبر ۲۰۰٨


هدف قطعنامه ۱٨٣۵، اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری؟
قطعنامه چهارم به سراب جنگ سرد پایان داد!
روند امورسیاسی و اجتماعی در ماه رمضان با سایر ماهها تفاوت دارد ـ
خاطره کودکی، تخته نجات جان آدمی!

روزنامه ایران با عنوان: ۱+۵ در آستانه فروپاشی نوشته است:
درحالی که امریکا از تصویب چهارمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران ابرازخرسندی می کند و زلمای خلیل زاد سفیر امریکا در سازمان ملل آن را نشان از توافق و اتحاد جامعه بین المللی علیه ایران می داند، یک دیپلمات انگلیسی نسبت به همکاری های آینده گروه ۱+۵ علیه ایران، ابراز ناامیدی کرده است. روزنامه دیلی تلگراف به نقل از یک دیپلمات انگلیسی حاضر درنشست های ۱+۵ افشا کرد: این برداشت وجود دارد که قدم بعدی، به عهده تک تک کشورها گذاشته شود. این بدین معنی است که گرچه کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه امریکا تلاش کرد که تصویب این قطعنامه را به معنی حل شدن اختلافات امریکا و روسیه در مورد ایران نشان دهد، اماطرف های انگلیسی در گروه ۱+۵ به این مسئله اذعان کرده اند که چنین توافقی متزلزل است و حتی قدم های بعدی در پرونده هسته ای ایران، در غیاب کشورهایی چون روسیه،چین و آلمان و بدون شکل گیری ائتلاف ۱+۵ انجام خواهدشد. کارشناسان معتقدند تغییر پیش نویس تند قطعنامه چهارم به یک بیانیه کوتاه و مختصر و عاری از هرگونه تحریم یاتهدید جدید علیه ایران، نشان می دهد که این انسجام نمادین گروه ۱+۵ در برنامه هسته ای تهران در حال فروپاشی است ومخالفت های روسیه و چین و آلمان با اعمال تحریم های جدیددر قطعنامه ۱٨٣۵ و نا امیدی انگلیس از ادامه همکاری آینده اعضا، گواه بر این مطلب است. در همین حال صدور چهارمین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در فضای تیره مناسبات مسکو و غرب نشان از سیاسی بودن انگیزه صادر کنندگان وفرافکنی مشکلات بین امریکا و روسیه درباره گرجستان دارد.
به اذعان بسیاری از تحلیلگران سیاسی، هدف عمده ایالات متحده از صدور قطعنامه ۱٨٣۵ پس از شفاف سازی وضعیت هسته ای ایران، تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران است و اینکه دولت نهم که نماداستواری در برنامه هسته ای کشورمان است را زیر سوٌال ببرند. از جمله اهداف پنهان امریکا در خصوص صدورقطعنامه به رغم گزارش مثبت البرادعی، نگرانی از روندی بود که پرونده هسته ای ایران با ابتکار عمل تیم هسته ای کشورمان در آژانس طی می کرد و این کشور نگران عادی شدن پرونده ایران بود. این نکته نیز حائز اهمیت است که پذیرش صلح آمیز بودن پرونده هسته ای ایران ازسوی غرب به مثابه پذیرش یک قدرت جدید در تحولات جهانی است لذا بی تفاوتی امریکا نسبت به گزارش اخیر البرادعی تمام راهبردهایی را که امریکا از بدو پیروزی انقلاب اسلامی باهدف تغییر رفتار یا تغییر رژیم جمهوری اسلامی با حربه ها وبهانه های مختلف انجام داده، دچار اختلال جدی می کرد.
کارشناسان معتقدند اولین و در عین حال سنگین ترین پیامد منفی صدور این قطعنامه، متوجه خود نهاد شورای امنیت سازمان ملل است. با این اقدام غیرحقوقی وغیراصولی شورای امنیت، اعتبار و وجاهت قانونی این نهادزیر سوٌال می رود و اعتماد عمومی کشورها برای استیفای حقوق خود خدشه دار می شود و ایران نیز در روند همکاری خود با این نهاد بین المللی تجدید نظر کند. پیامد مثبت این قطعنامه این است که ملت ایران را به این نتیجه می رساند که برای حفظ و تقویت فناوری هسته ای و کسب حقوق مسلم خود باید با اتکا به همبستگی و اتحاد داخلی در عرصه جهانی تلاش نمایند.
در همین حال نخست وزیر چین گفت اختلاف نظردرباره برنامه اتمی ایران نه با اقدامات زورگویانه وخودسرانه بلکه با مذاکره قابل حل است. ون جیابائو که یکشنبه شب برای نخستین بار ظرف ۵ سال گذشته با یک شبکه تلویزیونی غربی گفت وگو می کرد، افزود: رویکردبین المللی نسبت به برنامه هسته ای مورد اختلاف ایران باید برمبنای مذاکره و اجتناب از افزایش فشار بر تهران متمرکزباشد…

پایان سراب جنگ سرد
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی قطعنامه چهارم شورای امنیت را درباره ایران در روزنامه اعتماد ملی مورد بررسی قرار داده و با عنوان: قطعنامه چهارم و پایان سراب جنگ سرد نوشته است:
اگر ناظر بی اطلاعی از روانشناسی سیاسی ایرانیان، نحوه پوشش خبری رسانه های دولتی ایران در قبال بحران گرجستان را مورد بررسی قرار می داد، یقینا از جهت گیری بسیاری از مقامات سیاسی، حکومتی، متخصصان و کارشناسان ایرانی دچار شگفتی می شد. نگاه ما و درست تر گفته باشیم برداشت و جمع بندی مسئولان و کارشناسان حکومتی مان از تحولات گرجستان به گونه ای بود که به میمنت و مبارکی سایه مبارک جنگ سرد مجدداً بر مناسبات و روابط میان شرق و غرب حاکم شده است. یکی پس از دیگری کارشناسان، دیپلمات های سابق و شاغل به همراه اساتید دانشگاهی متخصص روابط بین الملل در برنامه های مختلف رادیو و تلویزیون ظاهر می شدند و پیرامون ابعاد بحران گرجستان به تجزیه و تحلیل می پرداختند. دست کم ظرف کمتر از دو هفته در نیم دوجین برنامه رادیو گفت وگو، متخصصان، اساتید دانشگاهی و نظریه پردازان عرصه روابط بین الملل ساعت ها نشستند و برخاستند و تحولات گرجستان را از ابعاد مختلف تاریخی، فرهنگی، نظریات و تئوری های مختلف روابط بین الملل، تاریخچه مناسبات میان شرق و غرب و... مورد بحث و بررسی قرار دادند.
پیام کلی همه این برنامه ها و دیدگاه های کارشناسان والامقام آن بود که با کمال مسرت و شادمانی به اطلاع عموم شهروندان عزیز ایرانی می رسانیم، جنگ سرد که مدتی بود تعطیل شده بود با مدیریت جدید فعالیت خود را آغاز کرده است. اما چرا اینقدر برای برخی از ما ایرانیان طلیعه جنگ سرد و حضور آن در عرصه بین المللی مهم است؟ پاسخ این پرسش بازمی گردد به نگاه و تصویر و تصوری که بسیاری از مسئولان و کارشناسان سیاسی حکومتی در ایران از ابتدای انقلاب داشته اند؛ اینکه نظام اسلامی ایران در چالش و تضادی مستقیم با ابرقدرت ها، قدرت های بین المللی و نظام سلطه قرار دارد. مراد از ابرقدرت ها و نظام سلطه عمدتا آمریکا و اتحادیه اروپا است. حاجت به گفتن نیست که در چنین پیکار تاریخی ای هر عامل و عنصری که بتواند خاکریز وجبهه ای در برابر دشمن ما بگشاید، مددی و فرجی غیرمستقیم برای ما می شود. از جمله این امدادها و یکی از بهترین و مهم ترین آنها عبارت است از وجود جنگ سرد میان شرق و غرب. اگرچه فروریختن دیوار برلین و فروپاشی بلوک شرق از منظر ایدئولوژیک تا حدودزیادی با استقبال ما روبه رو شد، واقعیت حزن انگیز آن است که صدای مهیب تاریخی فروریختن دیوار برلین به گوش بسیاری از مسئولان و متخصصان، دیپلمات ها، اساتید دانشگاه و کارشناسان امور بین الملل نرسیده؛ بنابراین آنان همچنان خوش خیالانه و خوش باورانه در انتظار و آرزوی خوش عصر جنگ سرد هستند. به همین دلیل است که بروز هر اتفاقی در روابط میان مسکو و واشنگتن در تهران به شدت زیر ذره بین رفته، نظریه پردازی شده و از آن به عنوان جرقه بروز جنگ سرد استقبال می شود. از جمله این تحولات بحران گرجستان بود. این بحران به گونه ای در ایران مورد تفسیر و تبیین قرار گرفت که دیگر کار تمام شده و این بار جدی جدی سایه جنگ سرد بر سر روابط شرق و غرب به حرکت درآمده و ایران می تواند فعلا و دست کم تا مدتی خیالش از بابت پرونده هسته ای اش راحت باشد. با توجه به رویارویی جدی میان روسیه و غرب در گرجستان، روس ها برای مقابله با غربی ها و کاهش فشارها علیه خودشان در گرجستان، حاضر نخواهند شد تا مدتی دست کم با غربی ها درخصوص پرونده هسته ای ایران در هیبت ۱+۵ همکاری نمایند. تحلیلگران ایرانی اعتقاد داشتند یا دست کم امیدوار بودند مادامی که غربی ها حاضر به دادن امتیازات جدی به روسیه در گرجستان نشوند، مسکو امضای خود را پای پیش نویس قطعنامه جدیدی مبتنی بر محکومیت ایران در شورای امنیت نخواهد گذارد و از آنجا که غرب نمی تواند امتیازی به روسیه در گرجستان بدهد و برعکس خیلی جدی در برابر مسکو در گرجستان ایستاده، بنابراین و فعلا تا اطلاع ثانوی پرونده هسته ای ایران در کشوی پرونده های در دست اقدام شورای امنیت باقی خواهد ماند. هفته گذشته که شورای حکام گزارش جدید البرادعی را استماع کرد و تصمیمی در مورد ایران اتخاذنکرد و به دنبال آن ۱+۵ نیز بدون نتیجه گیری قطعی پیرامون ایران به نشست خود خاتمه داد، محافل و رسانه های رسمی در ایران با بوق و کرنا اعلام کردند که آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ ۱+۵ به دلیل اختلاف میان روسیه و مابقی اعضا نتوانست به تصمیمی در مورد ایران برسد. همزمان با آن وقتی اعلام شد که روس ها قرار شده تسلیحات سنگینی به ونزوئلا و کلمبیا بفروشند، باز محافل ایرانی با شادمانی و شعف، انگار که در المپیک مدال طلا کسب کرده ایم، اعلام داشتند: ورود روسیه به حیاط خلوت آمریکا. آن قدر که ایرانی ها از این خبر به وجد آمدند، خود روس ها خیلی هیجان زده نبودند. خبر تصویب توافق اولیه ۱+۵ پیرامون صدور قطعنامه سوم شورای امنیت علیه ایران در روز جمعه و تصویب قطعنامه دیگری در شورای امنیت آب سردی بر شوق و ذوق ها، امیدها و انتظارات و خیالبافی های برخی نظریه پردازان وطنی پاشید. اینکه ۱+۵ خیلی بی سر و صدا و بدون بحث و گفت وگو و مجادله و با موافقت کامل روسیه و چین به این توافق می رسد، نشان می دهد که متخصصان، تحلیلگران، کارشناسان و اساتید دانشگاهی حکومت محور ما که ظرف چند هفته اخیر در صدا و سیما، مطبوعات و رادیوگفت وگو به بحث و بررسی و تبیین ظهور دور جدیدی از جنگ سرد میان روسیه و غرب پرداخته بودند، چقدر تحولات بین المللی را درست، واقع بینانه و با هشیاری توام با سعه صدر درک کرده بودند. حتی اگر خیالبافی ها و تئوری های دایی جان ناپلئونی برخی مسئولان و کارشناسان ایرانی پیرامون ظهور مجدد جنگ سرد به حقیقت بپیوندد، دیوار برلین مجدداَ بالا رود و شرق و غرب در برابر یکدیگر قرار گیرند، هنوز این پرسش مطرح است که ایران چقدر می تواند روی روسیه حساب باز کند؟ گذشته ها به کنار، حمایت های بی چون و چرای روسیه از صدام و ارسال تسلیحات پیشرفته سنگین برای عراق طی٨ سال جنگ هم به کنار، روس ها در هر دو نوبت موافقت کامل خود را بی چون و چرا پای قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران گذاشته اند. از همه اینها اسفناک تر، نیروگاه بوشهر است که بیش از ۱۰ سال است هزاران کارشناس، متخصص و تکنیسین روس سرگرم تکمیل آن هستند و تاکنون میلیاردها دلار از ایران دریافت داشته اند و همواره هم گفته اند، تا سال دیگر، تا ۶ ماه دیگر، تا جشن شکوفه های سال دیگر و قس علیهذا. عزت در سیاست خارجی، برخورد از موضع استقلال طلبانه و متکی به خود آن نیست که علی الدوام غرب را بکوبیم و نابودی اسرائیل را طلب کرده و وعده اضمحلال قریب الوقوع آمریکا را بدهیم. اتفاقا عزت و کرامت در سیاست خارجی آن است که این همه دنباله رو و مجیزگوی روس ها نباشیم و به جای امید و دل بستن به جنگ سرد به خداوند متعال و ملت خود توکل کنیم.

تغییر روند امور در ماه رمضان
حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان با عنوان: با خمینی(ره) بخوان، با خامنه ای بمان در این نشریه نوشته است:
امروز خورشید هم غمزده است، پای رفتن ندارد و هنوزبه غروب نرسیده پا پس می کشد. انگار مرثیه جدایی بر لب دارد و ساز فراق می نوازد، نه این که فردا نیاید…! فردا باز هم خورشید از مشرق سر برمی آورد و روز دیگری آغازمی شود و این آمد و شد ادامه می یابد. اما، امروز، روزدیگری است، متفاوت با همه روزها، امروز با غروب آفتاب،ماه میهمانی خدا به پایان می رسد و آفتاب در مغرب زمین ازماه ترین ماه خدا، جدا می شود. فردا، باز هم روز دیگری از راه می رسد، غیر از روزهای ماه مبارک رمضان… امروز،جان های روزه دار، قرار از کف می نهند، دل های بی قرار، روی به قبله می نشینند و نه به میل که به اجبار با ماه خدا، و همه خوبی ها و زیبایی های آن خداحافظی می کنند،… لب ها بازمزمه امام سجاد(ع) به ترنم می آیند و سرود خداحافظی می سرایند… خداحافظ ای ماه خدا، خدا حافظ ای ماه مهربانی ها، دعای سحرها، شب قدرها، خواندن ها و لبیک ها،در سوگ علی(ع) اشک ریختن ها، به شوق حسن(ع) شادی کردن ها، در روز قدس علیه مستکبران خروشیدن ها، نیمه شب ها به استغفار برخاستن ها و… اگر فردا عیدرمضان و امیدبه عیدی گرفتن از خدای مهربان نبود، دل های بی قرار به قرارنمی آمدند و جان های شیفته آرام نمی گرفتند و…
امام راحل ما(ره) در وصف ماه رمضان و عید آن می فرمود؛
من فکر می کردم این ضیافتی که شما مومنین به آن دعوت شده اید و ضیافت الله است، این چیست؟ دعوت شدیم به ضیافت الله و ضیافت الله در عالم ماده عبارت ازاین است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی، این مرتبه مادی ضیافت الله است که همه کسانی که دعوت شده اند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه،چشم پوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان یعنی روح طبیعی انسان به آن مایل است، آن را باید ترک کند. این ضیافت خداست و ا ین ضیافت سایه ضیافت هایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد. منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم مثال، ترک شهوات خیالی است و درعالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است صحیفه امام(ره)ج ۲۰ص ۲۶۶
ما ـ منظور نگارنده و امثال نگارنده ـ از مراتب و مراحل والا و بالایی که حضرت امام(ره) درباره ماه میهمانی خدا وترک شهوات عالم مثال و بعد از مثال می فرمایند بی خبریم ومصداق دست ما کوتاه و خرما بر نخیل … ولی دراین وجیزه،اشاره به نکته ای ملموس و محسوس در حد واندازه خویش خالی از لطف نیست. نکته ای شنیدنی برای ما کوتاه آستینان که فرصت درازدستی نداریم.
حضرت امام(ره) در جای دیگری و باز هم به مناسبت عیدسعید فطر می فرمایند؛
این ماه رمضان با آن همه برکاتی که دارد، ما نمی توانیم از عهده شکر یکی از آنها نیز برآئیم. ولی باید کوشش کنیم دراین ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالی پیداشد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالی پیدا نشد، متاسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم. این هیاهوها همه رفتنی است، تمام شدنی است، آنچه که هست،آنی است که پیش خود ماست، آن باقی است و با ماست.
و اما آن چیست؟… امام راحلمان(ره) دراین باره با اشاره به معنویت کسب شده در ماه مبارک رمضان می فرمایند؛
باید کوشش کنیم که این معنویت را تقویت کنیم و این نفسانیت را هرچه می توانیم سرکوب کنیم اگر این حل بشودهمه چیز حل است. اختلافات روی همین معناست. هیچ اختلافی در عالم واقع نمی شود الا اینکه مبنایش این است.شیطان هم روز اول گفت خلقتنی من نار و خلقته من طین ـ مرا از آتش آفریدی و آدم را از خاک پس، من از او بهترم،تخلف خدا را کرد… این ارث شیطانی است … صحیفه امام جلد۱۷ ص ۵٣۱
معنویت از دستاوردهای برجسته ماه مبارک رمضان است و از سوی دیگر به قول امام راحل(ره) و خلف حاضر او،اگر معنویت در جامعه اسلامی و در میان مسئولان نظام ـ درهر مرتبه و مقام ـ حاکم شود، بسیاری از اختلافات که بازهم به فرموده امام(ره) ریشه در هوای نفس دارد، فرصت بروز وظهور پیدا نمی کند و ماه مبارک رمضان نمونه ای مثال زدنی و تجربه ای محسوس از این واقعیت ملموس است.
ما، روزنامه نگاران که به اقتضای حرفه خویش درجریان مسائل سیاسی و اجتماعی روز قرار داریم ورخدادهای این عرصه ها را رصد می کنیم، به وضوح می بینیم که روند امور سیاسی و اجتماعی در ماه مبارک رمضان باسایر ماه ها و روزهای سال تفاوت چشمگیر و غیرقابل انکاری دارد. در این ماه، گروهها و احزاب و شخصیت های سیاسی علی رغم تفاوت نظرها و اختلاف سلیقه هایی که دارند و این اختلافات گاه در ایام دیگر سال ـ غیررمضان ـ به درگیری های سخت لفظی و قلمی و بعضاً حذفی می انجامد،در ماه مبارک رمضان فرصت بروز نمی یابد و یا در یک سطح حداقلی بروز پیدا می کند، در این ماه، علاوه بر کاهش چشمگیر جرایم اجتماعی که کاملاً محسوس است، شخصیت ها و گروهها و احزاب سیاسی نیز به یکدیگر نزدیک می شوند و از پرخاشگری های متداول به شدت پرهیزمی کنند.
امام راحل ما (ره) می فرمود اگر تمامی انبیاء الهی در یک کشور حضور داشته باشند هرگز با یکدیگر اختلاف پیدا نمی کنند، چرا که از خواهش های نفسانی دورند (نقل به مضمون)
مردان و زنان خدایی، همه چیز را برای خدا و سعادت مردم می خواهند آنها نه در سر سودای سود دارند و نه در دل غم بود و نبود و چنین است که کارهای خوب و مفید دیگران را حتی اگر رقیب سیاسی آنها باشد به دیده تحسین می نگرندو اشتباهات و خطاها را نه با هدف مچ گیری و تضعیف رقیب، بلکه به قصد تصحیح امور و از دریچه خیرخواهی، به نقد می کشند. به این کلام از زبان مبارک حضرت امام(ره)توجه کنید؛ این سخن نیز در عید سعید فطر آمده است؛ ماهرچه می خواهیم، برای خودمان می خواهیم. ما عدل را غهم فبرای عدلش دوست نداریم، اگر این عدل برای ما جاری بشود و خلاف ما باشد، دشمن آن عدل هستیم. اگر یک ظلمی به نفع ما باشد، دوست آن ظلم هستیم. همه اینها ریشه اش درخود انسان است، اگر این ریشه کنده بشود و لااقل تضعیف بشود، کارها حل می شود، همه با هم دوست می شوند، ایراد به هم نمی گیرند، کمک هم می کنند. اگر یک کسی قیام به یک امری کرد، دیگران زیر بغلش را می گیرند، وقتی می بینندمی خواهد یک کاری بکند. اگر یک ارگانی یک تصمیم مثبتی بگیرد، دیگران که می بینند این خوب است می رونددنبالش… صحیفه امام(ره) ج ۱۷ ص ۵٣۲
و اما، گره گشا چیست و راه کدام است؟… با خمینی(ره)خواندن و با خامنه ای ماندن.
به امید آن که چنین باشد و چنان باد انشاءالله…

چند بهشت داریم
دکتر عطاءالله مهاجرانی به مناسبت پایان ماه رمضان نوشته ای با عنوان شعله یاد در روزنامه اعتماد ملی دارد که در پی نقل شده است:
ماه رمضان هم دارد تمام می شود… آخوند روستای مهاجران ـ مارون ـ با ماه رمضان حال و هوای ویژه ای داشت. همه می دانستند که او در شب نخست ماه رمضان بعداز نماز عشا، پیاله ای چای می نوشد. پس از آن به شکرانه فرارسیدن رمضان تمام شب را تا سحرگاه و هنگام نماز شب در سجده می گذراند. صدای پرطنین و برق پرتلالو چشمانش از یاد نمی رود. یک بار در مسجد روستا گفت: رمضان تکه ای از بهشت است. بعد سری تکان داد و گفت: اما کدام بهشت؟ روزی از او پرسیدم رمضان تکه ای از کدام بهشت است؟ مگر ما چند تا بهشت داریم؟ پاسخ نداد. گفت: خودت بگرد تا پیدا کنی. این جست وجو را ادامه دادم. گه گاه از این وآن می پرسیدم. چند بهشت داریم و رمضان تکه ای از کدام بهشت است؟
امروز در فصل ۲۴جلد نهم اسفار در بحث ماهیت بهشت و دوزخ در تفسیر آیه: و لمن خاف مقام ربه جنتان دیدم صدرالمتالهین نوشته است: بهشت بر دو گونه است؛ بهشت محسوس و بهشت معقول… ذهنم به بیش از ۴۰ سال پیش پرکشید… و شراب آن گه شود صاف / که در شیشه بمانداربعینی با همه وجودم احساس کردم که این سخن داستایوسکی ستاره راهنمای غریبی است؛ در آخرین صفحه برادران کارامازوف نوشته است. گاهی یک خاطره به ویژه خاطره دوران کودکی به همه زندگی ما معنی می دهد. اگر آن روز حاج آخوند به من جواب داده بود، حتما معنی حرفش رانمی فهمیدم و جست وجویی هم صورت نمی گرفت و این لذت مست کننده سخن ملاصدرا را نمی چشیدم… در همین حال بودم که پستچی زنگ زد و یک کارتن کتاب برایم آورد. دوره دانشنامه امیرالمومنین علیه السلام را آقای محمودی ـ ابن عم ـ برایم فرستاده بود. شادی ام دوچندان شد. با آقای محمودی از طریق همین مکتوب آشنا شده ام. درذهنم گذشت جلوه ای از بهشت همین دوستی ها است. اصلاً حاج آخوند خودش تکه ای از بهشت بود. او بود که نخستین بار خیام و مولوی و فردوسی را به ما آموخت… بعداً دریافتم که او با تعابیر ملاصدرا از مولوی و فردوسی نام می برد. فردوسی قدوسی و رومی قیومی… نخستین بار اززبان او شنیدم: این دهان بستی دهانی باز شد…آن هم با همان صدا که آمیخته ای از پولاد و عقیق و ابریشم بود. می خواستم با صدای بلند فریاد بزنم درود بر کودکی! و خاطره هایی که برای همه عمر در این دریای پروحشت و گردابی چنین حائل تخته نجات جان آدمی است.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست