همایش بزرگ اصلاحطلبان و«منشور نجات ملی»
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۷ مهر ۱٣٨۷ -
٨ اکتبر ۲۰۰٨
مرتضی الویری، شهردار سابق تهران طی روزهای اخیر با ارائه طرح پیشنهادی برای ائتلاف اصلاحطلبان خبرساز شد. الویری آنگونه که خود میگوید، به همراه دکتر علیرضا علویتبار و دکتر اسلامی پیشنویس طرحی را تهیه کرده آن را به جلسهای میبرد که افرادی از جبهه مشارکت سازمان مجاهدین، مجمع روحانیون، اعتماد ملی ،کارگزاران و برخی اساتید دانشگاه حضور داشتهاند. پیشنویس مذکور با مخالفت نمایندگان مشارکت، سازمان و مجمع روحانیون روبهرو میشود و طرح نیز منتفی. براساس طرح پیشنهادی الویری، اصلاحطلبان در گام اول اقدام به تشکیل شوراهایی در شهرستانها کرده که وزرا، استانداران و نمایندگان اصلاحطلب ادوار مجلس آن شهرستانها آن را با دعوت از نخبگان آنجا شکل میدهند. این شوراها، نمایندگانی را برای شرکت در همایش بزرگ اصلاحطلبان که در تهران برگزار خواهد شد، معرفی میکنند. همایش بزرگ اصلاحطلبان نیز که متشکل از هزار الی سه هزار نماینده معرفی شده از طرف شوراهای شهرستانهاست دو کار مهم را انجام میدهد؛ اول انتخاب کاندیدای واحد برای اصلاحطلبان و دوم تدوین و تصویب برنامهای برای ارائه به مردم با عنوان «منشور نجات ملی». آنچه در زیر میآید، گفتوگوی ماست با مهندس مرتضی الویری درباره طرح پیشنهادی که فعلا آن را منتفی شده میداند.
در چند روز اخیر طرح پیشنهادی از جانب شما مطرح شده که واکنشهای متفاوت و البته بازتاب زیادی در رسانهها و گروههای سیاسی داشته است. در ابتدا بفرمایید که چه ضرورتی شما را وا داشت که اقدام به چنین کاری کنید؟
الویری: طرحی که بهوسیله جمعی از دوستان ارائه شد و بنده هم یکی از افرادی بودم که در تنظیم آن شرکت داشتم، به هیچوجه روی کاندیدای مشخصی تکیه نمیکند. برخلاف آنچه در رسانهها مطرح شده، در این طرح اشارهای به این نشده است که آقای کروبی و خاتمی نباشند، بلکه کلیت بحث، ارائه یک مکانیسمی است برای رسیدن به کاندیدای واحد. هدف از ارائه طرح هم این بود که در این شرایط حساس که هم مجری و هم ناظر در اختیار یک جریان سیاسی است و البته ابزارهای تبلیغاتی و مالی هم در اختیار آنهاست، اصلاحطلبان بتوانند با هماهنگی کامل، هم به کاندیدای واحد برسند و هم برنامه واحدی را برای برونرفت از وضعیت فعلی به مردم ارائه دهند.
شما دقیقا از چه زمانی تدوین این طرح را کلید زدید و چه زمانی و چرا منتفی شد؟
الویری: این طرح تقریبا از اواخر اردیبهشتماه کلید خورد و بحث درباره آن شروع شد. تصمیم گرفتیم تعدادی از دوستان اصلاحطلب که همفکری بیشتری با هم دارند اما در گروههای مختلف حضور دارند، دور هم جمع شوند تا به یک راهکار واحد برسند و بعد این راهکار را به احزاب و گروههای خودشان ارائه کنند که اگر مورد موافقت آنها قرار گرفت، عملیاتی شود. قسمت اول کار طی چند جلسه بحث و گفتوگو انجام شد و راهکاری مشخص شد. اما اغلب گروههای اصلاحطلب تمایلی برای کارکردن روی این چارچوب از خود نشان ندادند. شاید تصور ذهنی آنها این بود که این طرح میخواهد احزاب را دور بزند. از آنجایی که ما هم بهدنبال این نبودیم که در میان سازمان ناهماهنگ فعلی، ساز دیگری بزنیم، تصمیم گرفتیم طرح آماده شده را در اختیار احزاب و گروهها قرار دهیم تا اگر تمایل دارند استفاده کنند.
البته نقش احزاب در طرح شما کمرنگ است و محوریت با مدیران و نمایندگان مجلس است. دلیل خاصی برای این موضوع داشتید؟
الویری: هدف ما کمرنگ کردن نقش احزاب نبوده است بلکه بهدنبال این بودیم چانهزنی درباره نحوه برگزاری همایش بزرگ اصلاحطلبان و ترکیب دعوتشوندگان را بهصورت یک موضوع اختلافی در نیاوریم. حدود ٣۰ گروه اصلاحطلب داریم که تعداد اعضای این احزاب از دو نفر شروع و به چند هزار نفر میرسد. ولی متاسفانه آن گروهی که دو نفره است، همان سهمی را انتظار دارد که مثلا یک حزب چند هزار نفره دارد و این عملا تصمیمگیری را مشکل میکند. ما مکانیسمی را پیشنهاد کردیم که این وزنکشی یا سهمخواهی موضوعا منتفی شود. بنابراین پیشنهاد کردیم که مدیران ارشد کشور، وزیران، استانداران و معاونان وزیران بهعلاوه نمایندگان گذشته اصلاحطلب از دوره اول مجلس تاکنون با مکانیسمی، ساماندهنده همایش بزرگ اصلاحطلبان باشند. طبیعتا نمایندگان احزاب میتوانند هم در شورای اصلاحطلبی که در شهرستانها پیشبینی کردهایم حضور داشته باشند و هم در کنگره بزرگ اصلاحطلبان و همچنین در فعالیتهای انتخاباتی به نفع کاندیدای واحد معرفی شده، نقش ایفا کنند. ضمنا طرح ما مقدماتی است. احزاب میتوانند آنرا تکمیل و نقش سازمانها و احزاب را در آن پررنگ کنند.
آیا نمایندگان احزابی که میفرمایید در تدوین طرح نقش داشتهاند، از ابتدای شروع به کار تدوین طرح در جریان امر بودند یا اینکه پس از تهیه طرح، شما آن را به آنها ارائه کردید؟
الویری: پیشنویس را به کمک آقای دکتر اسلامی و علویتبار تهیه کردیم و به جلسه ۱۰ نفرهای بردیم که افرادی از مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت، اعتماد ملی ،کارگزاران و برخی از صاحبنظران اقتصادی و برنامهریزی نظیر دکتر نجفی، دکتر نیلی و روغنی زنجانی حضور داشتند. این پیشنویس در دو سه جلسه مورد بحث قرار گرفت. افرادی که از مجمع روحانیون و جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین حضور داشتند، اعلام کردند که ما در احزاب خود بحثهایمان را کردهایم و نظر قطعی ما روی آقای خاتمی است و فقط راضی کردن ایشان مانده است. لذا ما دیگر بحثی نداریم. آنها همچنین درباره تهیه «منشور نجات ملی» گفتند که این کار وقتگیری است و بعدا هم میشود این کار را کرد. همزمان مطلع شدیم که آقای موسوی خوئینیها در مجمع روحانیون مبارز جلساتی را برای وحدت گروههای اصلاحطلب برگزار میکند. بعد از این احساس کردیم که دیگر نیازی نیست کار را دنبال کنیم.
در چند جلسهای که برگزار شده، نمایندگان احزاب هم حضور داشتهاند یا فقط در یک جلسه شما پیشنویس را به آنها دادهاید و آنها اساسا هیچ نقشی در تدوین طرح نداشتهاند. آیا جلسات شما با نمایندگان احزاب تداوم داشت؟
الویری: نه، ما دو جلسه بزرگ و دو سه جلسه با تعداد افراد کمتر داشتیم و در جلسات بزرگ در دو مرحله پیشنویس مطرح شد و نهایتا منجر به تدوین پیشنویسی شد که در رسانهها منتشر شده است. در این جلسات تعدادی موافق طرح بودند اما این تعداد اکثریت مطلق نبودند که من بخواهم آن را تصمیم جمع تلقی کنم.
طرحهای آقای دکتر نجفی موسوم به پارلمان اصلاحات هم به لحاظ زمانی تقریبا همزمان با دوره زمانی است که شما کار خود را شروع کرده بودید. آیا شما از این طرح مطلع نبودید؟ یا اینکه آن را ناقص میدانستید؟ اگر طرح آقای نجفی را ناقص میدانستید چه مواردی را اضافه کردهاید که کاستیهای آن را بپوشاند؟
الویری: من در جریان طرح آقای نجفی بودم. از ایشان هم دعوت کردیم و در جلسه حضور یافتند. این طرحی که ارائه شده مکمل طرح دکتر نجفی است. آنچه طرح پارلمان اصلاحات را تکمیل کرده این است که؛ اولا در کنار پارلمان اصلاحات پیشبینی شوراهای اصلاحطلبان در شهرستانها را کرده که مقوم و تغذیه کننده پارلمان اصلاحات است و نکته دوم مسئله تدوین برنامه اقتصادی، سیاسی فرهنگی و اجتماعی اصلاحطلبان برای کاندیدای واحد است. بهعبارتی ما فقط یک فرد را بهعنوان نامزد به مردم معرفی نمیکنیم بلکه به موازات آن یک برنامه را هم ارائه میدهیم. طبیعا در این صورت اصلاحطلبان خود را موظف میدانند به اجرای برنامهها و شعارهایی که اعلام کردهاند.
یک تفاوت دیگری که من در مقایسه طرح شما با طرح آقای نجفی دیدم عدم اشاره شما به امکان ردصلاحیت کاندیدای اصلاحطلبان است. در طرح پارلمانی اصلاحات صراحتا تاکید شده که در صورت ردصلاحیت نامزد واحد اصلاحطلبان هیچ کدام از گروههای اصلاحطلب در انتخابات شرکت نمیکنند، اما در طرح شورای اصلاحات که شما ارائه کردهاید، به این موضوع اشاره نشده است؟
الویری: این موضوع را همایش بزرگ اصلاح طلبان باید معین کند. دو شیوه در اینباره متصور است؛ یکی اینکه همایش دو یا سه کاندیدا معرفی کند تا اگر گزینه اول ردصلاحیت شد، روی گزینههای بعدی کار شود. شیوه دیگر اینکه یک کاندیدا معرفی کنیم و همه فعالیتها را روی او متمرکز کنیم و اگر این کاندیدا رد صلاحیت شد در انتخابات شرکت نکنیم. نظر شخصی من این است که اگر کاندیدای مورد وفاق اصلاحطلبان ردصلاحیت شد، اصلاحطلبان کاندیدای دیگری معرفی نکرده و در انتخابات شرکت نکنند. البته افراد آزاد هستند، ممکن است برخی از اصلاحطلبان به کاندیداهای میانه رای بدهند اما کاندیدایی به نام کاندیدای اصلاحطلب وجود نخواهد داشت. ما بر این باوریم که کاندیدایی که مورد وفاق کنگره اصلاحات است، مورد وفاق حداقل نیمی از جمعیت کشور است. بنابراین بههیچ وجه عاقلانه و منطقی نمیدانیم که شورای نگهبان نامزد نیمی از رایدهندگان کشور را حذف کند. به همین جهت منطقی است که اگر شورای نگهبان کاندیدای واحد اصلاحطلبان را رد صلاحیت کند، آنها گزینه دیگری را بهعنوان جایگزین معرفی نکنند.
از همان تاریخ شروع به کار شما در اردیبهشت تاکنون طرحهای مختلفی تدوین و ارائه شده که هیچ کدام از آنها به فرجام رضایتبخشی نرسیده است. آنگونه که شما فرمودید برخی از احزاب اصلاحطلب کاندیدای خود را مشخص کردهاند و روی سیدمحمد خاتمی تاکید دارند. اعتماد ملی هم که آقای کروبی را معرفی کرده. با این وصف خود شما به ائتلاف اصلاحطلبان خوشبین هستید؟
الویری: فکر میکنم این را باید از جناب آقای موسوی خوئینیها و دوستان اصلاحطلبی که در دفتر ایشان برای هماهنگی جلسه میگذارند، سوال کنید. چون آنها به فرآیند کار آشنایی بیشتری دارند تا من. اما به اعتقاد من اصلاحطلبان به ضرورت رسیدن به کاندیدای واحد پی بردهاند. این درسی است که با پرداختن هزینههای بسیار سنگین از انتخابات ریاستجمهوری قبل گرفتهاند.
به نظر میرسد ائتلاف اصلاحطلبان بهرغم تاکید آنها بر ضرورت آن، براساس طرحی مدون و ایجابی حاصل نمیشود و در صورت کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی همه بالاجبار از وی حمایت خواهند کرد.
الویری: آقای خاتمی نقش کلیدی در این انتخابات خواهند داشت. اگر ایشان در انتخابات شرکت کنند، به اعتقاد من ایثار میکنند. چنین تصمیمی از ناحیه ایشان مبارک است چون دلایل موافق و مخالف را برای آمدن یا نیامدن خود شنیدهاند و اگر بپذیرند که بیایند، مخالفت جدی با نفس خود انجام دادهاند. اگر این طرح مورد قبول اصلاح طلبان قرار بگیرد، معتقدم آقای خاتمی بهتر است تصمیم را به همایش بزرگ اصلاحطلبان موکول کند. چرا که اولا، اگر آن همایش بزرگ از خاتمی بخواهد که حضور یابد، حجت از هر نظر بر وی تمام است، زیرا خرد جمعی بر آمده از نخبگان کشور این تقاضا را از وی کرده است. ثانیا یک پشتوانه منسجم و فراگیر و ساماندهی شده در اختیار وی قرار خواهد گرفت که به مراتب قویتر از پشتوانه احزاب و گروههای اصلاحطلب است.
حالا که بحث به آقای خاتمی رسیده، نظر شخصیتان در مخالفت با کاندیداتوری ایشان را بفرمایید.
الویری: باید تاکید کنم که نظر شخصی من در مورد کاندیداتوری آقای خاتمی اصلا ربطی به طرح فوق ندارد . به اعتقاد من حتیالامکان اصلاحطلبان باید سعی کنند روی کاندیدایی به غیر از آقای خاتمی اجماع نمایند. آقای خاتمی با ارائه موضوع گفتگوی تمدنها به سازمان ملل و حضور در مجامع فرهنگی جهانی تبدیل به یک شخصیت فراملی شده است. ما مجاز نیستیم چنین شخصیتی را درگیر مسائل اجرایی کنیم که از عهده افراد پایینتر بر میآید. گذشته از آن ، آقای خاتمی در داخل کشور به عنوان رهبر اصلاحات ، مورد اقبال نخبگان و جمعیت عظیمی از جوانان و نوجوانان است . شایسته نیست ما رهبران خود را برای سمتهای اجرایی که فرازونشیبهای غیر قابل پیشبینی دارد هزینه کنیم . همانطور که اصولگرایان نمیآیند آقای مهدویکنی یا ناطقنوری را درگیر این امور نمایند. البته اگر شرایط اضطراری و محدودیتهای موجود و عدم تفاهم روی کاندیدای واحد، اصلاحطلبان را بین شکست در انتخابات یا هزینه کردن خاتمی و پیروزی در انتخابات مخیر نماید طبیعتا چارهای نیست و در آن صورت باید از آقای خاتمی خواست به چنین اضطرار و الزامی پاسخ مثبت دهد.
شما در بخشی از طرح پیشنهادیتان اشاره کردهاید به اینکه ۵۰ درصد مردم در شهرهای بزرگ و ۷۰ درصد در شهرستانها در انتخابات شرکت نمیکنند و یکی از دلایل آن را عدم تاثیر آرا در سرنوشت مردم دانستهاید. حال فکر میکنید مثلا از انتخابات مجلس هشتم تا خرداد ۱٣٨٨ چه اتفاقی افتاده یا خواهد افتاد که مردم حضور گسترده در انتخابات داشته باشند. یعنی شما چگونه میخواهید مردم را مجاب کنید که پای صندوقها بیایند و به کاندیدای اصلاحطلب رای بدهند؟
الویری: این پاسخ را «منشور نجات ملی» یا همان برنامهای که به مردم ارائه خواهیم داد، میدهد؛ یعنی باید در این برنامه کلی که توسط شورای بزرگ اصلاحطلبان تدوین میشود، چیزهایی گنجانده شود که مردم احساس کنند این کاندیدای معرفی شده تنها یک نام نیست بلکه یک برنامه است. مردم باید در درون این برنامه آرمانهای خود و مسیرهای برونرفت از بحران را ببینند. اگر بتوانیم این اطمینان را در قالب برنامه به مردم بدهیم آنها پای صندوق میآیند. به نظر من باید این اطمینان را به مردم بدهیم که اولا اصلاحطلبان درد را شناختهاند و ضمنا درمان مناسبی هم برای آن درد پیشنهاد میکنند.
در طرح پیشنهادی شما به تدوین برنامهای با عنوان «منشور نجات ملی» اشاره شده است که به نظر میرسد نگاهی است انتقادی به وضع موجود. چرا این اسم را انتخاب کردهاید؟ چه بحرانهای حادی در کشور وجود دارد که شما میخواهید کشور را نجات بدهید؟
الویری: علتش این است که ما در حوزه بینالمللی در معرض تهدید خارجی قرار داریم. قطعنامههای شورای امنیت مشکلات زیادی را در زمینه فعالیتهای بانکی، گشایش اعتبارها، پوششهای بیمهای و دریافت تسهیلات خارجی فراهم آورده است . در حوزه سیاست داخلی بیاعتمادی نسبت به دولت افزایش یافته است. در حوزه اقتصادی، اغلب شاخصهای اقتصادی نامطلوب است. نرخ تورم ما در منطقه اول و در دنیا سوم است، نرخ سرمایهگذاری به شدت افت پیدا کرده و از سوی دیگر نرخ بیکاری افزایش یافته است. در زمینه شاخص سهولت کسب و کار در میان ٨۱ کشور دنیا ردیف ٨۰ و در میان ۱٣ کشور منطقه در جایگاه آخر ایستادهایم. رسیدن به اهداف سند چشمانداز با توجه به از دست دادن چهار سال اول آن تقریبا غیرممکن شده است. همه شاخصها نشاندهنده یک نگرانی جدی است. این در حالی است که قیمت نفت که در برنامه چهارم ۱۹ دلار محاسبه شده بود، در چندماهه اخیر بالای ۱۰۰ دلار به فروش رفته است. بنابراین همه اینها بیانگر یک بحران است. به این دلیل بحث منشور نجات ملی را مطرح کردیم؛ منشوری که بتواند هم نگرانیهای بینالمللی را برطرف کند و هم در داخل کشور اعتماد را برگرداند و هم در زمینه اقتصادی شاخصها را بهبود ببخشد.
حال که بحث نگرانی و بحران و نجات ملی مطرح شد، نظرتان را درباره ائتلاف ملی هم بگویید. اگر اصلاحطلبان به ائتلاف نرسند فکر میکنید امکان ائتلاف بین بخشی از اصلاحطلبان با اصولگرایان وجود دارد؟
الویری: طرح آقای ناطق نوری اگر عملی میشد طرح بسیار خوبی بود. ولی با توجه به حساسیتهایی که وجود دارد به نظر میرسد این اتفاق نخواهد افتاد. حساسیت در جناح اصولگرا بیشتر از جناح اصلاحطلب بوده است. براساس اطلاعاتی که من دارم، در میان افرادی که قرار بوده آقای ناطق با آنها صحبت کند اصلاحطلبان روی خوش بیشتری نشان دادهاند. هرچند در زمینه مسائل اقتصادی همگراییهایی میان طیفهای معتدل و معقول اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارد، ولی به خاطر تفاوت سلیقههای فرهنگی و سیاسی، این اتفاق میسر نمیشود.
در یک تقسیمبندی از اصلاحطلبان که آنها را اصلاحطلبان حکومتی و اصلاحطلبان غیرحکومتی میخوانند، برخی از چهرهها یا روشنفکرانی که به صورت مستقل فعالیت میکنند یا گروههای سیاسی که بهرغم اشتراک در اهداف جزء جبهه اصلاحات نیستند، به عنوان اصلاحطلبان غیرحکومتی شناخته میشوند؛ گروههایی مثل نهضت آزادی ایران یا نیروهای ملی مذهبی. در طرح شما این طیف از اصلاحطلبان چه جایگاهی دارند؟
الویری: من تصور میکنم اغلب اصلاحطلبان غیرحکومتی هستند، زیرا در سه سال اخیر تقریبا تمامی مدیران ارشد زمان آقای خاتمی و هاشمی کنار گذارده شدند. جریان اصلاحطلبی که من تعریف میکنم عبارت است از همه کسانی که به نظام و اصول قانون اساسی التزام دارند و به اجرای آن اصول پافشاری میکنند. بنابراین کلیه احزاب، گروهها و شخصیتها با التزامات فوق، که به دنبال اعتلای میهن اسلامی هستند، میتوانند در شورای اصلاحطلبان شهرستانها و همایش بزرگ اصلاحطلبان شرکت کنند.
ابراهیم بهشتی نامدار
۲ مهر ۱٣٨۷
منبع: کارگزاران
|