اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۷ مهر ۱٣٨۷ -  ٨ اکتبر ۲۰۰٨

در اینکه عملکرد دولت نهم هم در حوزه سیاست داخلی و هم در مناسبات دیپلماتیک در سه سال گذشته مثبت نبوده و تبعات منفی برای شهروندان ایرانی داشته است، شکی نیست. همچنین عملکرد ضعیف دولت تنها در این دو حوزه خلاصه نمی‌شود بلکه حوزه‌های اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و فرهنگی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. در واقع به نوعی سطوح جامعه مدنی و قومیت‌ها و... در نتیجه تبعات کارهای غیر کارشناسی شده، دیدگاه منفی نسبت به دولت نهم پیدا کرده‌اند. ما معتقد هستیم که گروه‌های تحول‌خواه و اصلاح‌طلب باید ساز و کار و مکانیسم‌های جدی برای تغییر این شرایط و مطلوب‌تر کردن وضع زندگی طیف‌های مختلف جامعه اتخاذ کنند تا بتوانند با ایجاد یک شرایط مطلوب‌تر منافع ملی را نیز حفظ کنند. بنابر این صرف انتقاد از دولت برای تحرک بیشتر اجتماعی و تغییرات مثبت، ناکافی است صرف عملکرد منفی دولت و ایجاد انتقاد از وضع موجود نمی‌تواند محرک تعیین‌کننده‌ای در خصوص به میدان آوردن مردم برای شرکت در انتخابات باشد. لذا اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان وظیفه دارند که برای مقابله با موانع موجود تلاش کنند. در کنار این موضوعات باید در نظر بگیرند که هم‌اکنون یک طیف ویژه با سوابق خاص وجود دارد و عملکرد آنها را باید با یک واکنش برنامه‌ریزی شده پاسخ داد. اصلاح‌طلبان باید بدانند که نگاه برخی به آنان مناسب نیست و طیف‌های مختلفی از جریان حاکم می‌خواهند بار دیگر دولت کنونی را مستقر سازند. در این شرایط اصلاح‌طلبان تنها سرمایه‌ای که دارند اعتماد مردمی است و باید تلاش کنند که به این سرمایه اجتماعی بزرگ خود، بار دیگر اعتبار ببخشند و با یک برنامه‌ریزی مدون و مشخص زمینه‌های لازم را برای تغییرات دموکراتیک و مردمی در آینده فراهم سازند. اگر اصلاح‌طلبان بار دیگر برای تحقق مطالبات دموکراتیک مردم تلاش و اهتمام لازم را نکنند تجربه ناموفق هشت سال گذشته را تکرار می‌کنند. در واقع باید اصلاح‌طلبان تلاش‌های عملی به منظور تغییر شرایط انجام دهند وگرنه تنها با شعار و لفاظی بر ضرورت تغییر تاکید کردن دردی از مردم دوا نمی‌کند. نیروهای تحول‌خواه و اصلاح‌طلب اگر واقعا خواهان تغییر شرایط کنونی هستند باید به تقویت جامعه مدنی بیندیشند، باید به خواست‌ها و مطالبات اقشار مختلف مردم توجه بیشتری داشته باشند. در کنار آن باید با یک سازماندهی عملی و اصولی خواست‌های مردم را در قالب یک برنامه عمل مشخص سیاسی تدوین کنند. در کنار این همه با توجه به موانع جدی‌ای که بر سر راه این امور وجود دارد باید استراتژی مدون برای برخورد با این موانع طراحی شود. اما مادامی که برخی از اصلاح‌طلبان تنها به فکر فرافکنی مشکلات و مقصر جلوه دادن دیگران باشند هیچگاه به یک وحدت موفق نخواهیم رسید. اصلاح‌طلبان می‌بایست گذشته خود را مورد بازنگری جدی قرار بدهند و با نقد گذشته ضمن تقویت نقاط قوت خود نکات منفی و اشتباهات خود را مورد موشکافی منصفانه قرار دهند تا از آن درسی بگیرند و در آینده بتوانند بهتر عمل کنند. در شرایط کنونی باید اصلاح‌طلبان به سمت جنبش اجتماعی بروند چون بر اساس تجربه گذشته‌شان باید درک کنند که چانه‌زنی در بالا و اصلاح از بالا ناکارآمد است و باید به بدنه اجتماعی و جنبش‌های اجتماعی متکی شوند. به طور مثال در خصوص دغدغه‌هایی که در مورد نحوه برگزاری انتخابات و تلاش‌ها برای روی کار ماندن این دولت وجود دارد، اصلاح‌طلبان باید بدانند تنها راه مقابله با این سناریو تقویت جنبش اجتماعی و جامعه مدنی است. چون در همان دوم خرداد ۷۶ هم برخی از صاحبان قدرت دل‌شان می‌خواست که رای مردم چیز دیگری باشد اما این جنبش اجتماعی قوی بود که جلوی هرگونه تخلف احتمالی را گرفت. در انتخابات اولین چیزی که مهم است برنامه احزاب و گروه‌ها و همچنین برنامه کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای حضور در عرصه سیاسی کشور است. با توجه به اینکه ما معتقد به این هستیم که باید تغییرات جدی صورت پذیرد به همین منظور شیوه‌ها و مکانیسم‌های خاص خود را تعبیه کرده‌ایم. ما ضمن احترامی که برای بقیه کاندیداهای اصلاح‌طلب قائل هستیم و به‌رغم انتقاداتی که به عملکرد آنها داریم بر این امر معتقدیم که حضور آنها در عرصه سیاسی منشأ خدمات بوده است اما با توجه به عملکرد اصلاح‌طلبان در دوره قبل، آقای عبدالله‌نوری را فرد مناسب‌تری برای ریاست‌جمهوری می‌دانیم. وی فردی بود که به هر قیمتی حاضر نشد منافع مردم را به قیمت ماندن در قدرت بفروشد و برای خود اصول و چارچوب‌های مشخص را حفظ کرد و در شرایط کنونی که نیاز به پیگیری اهداف روشن است به چنین افرادی نیاز داریم؛ افرادی که اصول خود را نفروختند و خواست‌های مردم را قربانی معامله‌های درون‌قدرتی نکردند. افرادی همچون نوری با این سابقه روشن می‌توانند اعتبار از دست رفته و اعتماد فراموش شده به اصلاح‌طلبان را بازگردانند. همچنین اگر نوری از مقابل فیلتر‌های موجود بگذرد، می‌تواند رای مردم را جذب کند. کاندیداهایی که بدون پشتوانه اجتماعی و بدون حضور جنبش‌های اجتماعی بخواهند وارد میدان شوند، نمی‌توانند در اصلاح شرایط موفق شوند اما اگر کاندیدایی با پشتوانه اجتماعی لازم وارد شود، حتی اگر ردصلاحیت شود و یا نگذارند رای بیاورد باز هم می‌تواند با محوریت قرار دادن خود جنبش اجتماعی مردم ایران را به سمت تغییرات دموکراتیک هدایت کند. به نظر ما عبدالله‌نوری واجد این شرایط است و می‌تواند یک جنبش اجتماعی قوی را برای تغییر سازمان دهد. چه در انتخابات بتواند شرکت کند، چه نگذارند شرکت کند و چه در انتخابات پیروز شود و چه شکست بخورد باز می‌تواند جنبش اجتماعی را سازمان دهد.

عبدالله مومنی
۴ مهر ۱٣٨۷
منبع: سایت اصلاحات