یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شوک درمانی؟!
سومین روز تحصن نمایندگان مجلس



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ دی ۱٣٨۲ -  ۱٣ ژانويه ۲۰۰۴


زمانی بهزاد نبوی استراتژیست دوم خرداد، گفته بود برای امیدوار کردن مردم به انتخابات، باید اصلاح طلبان حادثه ای مثل حادثه دوم خرداد ایجاد کنند. از آن زمان به بعد اصلاح طلبان در اظهارات خود، موضوع ایجاد شوک در جامعه به قصد گرم کردن بازار انتخابات را مد نظر قرار دادند. آیا تحصن نمایندگان در مجلس و وقایع چند روزه اخیر را می توان در جهت اجرایی کردن این راه کار قلمداد کرد؟ گروهی از تحلیل گران سیاسی به این پرسش پاسخ مثبت می دهند. اما هنوز کمتر کسی است که باور کرده باشد، این حوادث صرف نظر از انگیزه های پشت پرده آن، بتواند همان «معجزه ای» را شکل دهد، که زمانی نه دورتر، سعید حجاریان، دیگر استراتژیست جنبش دوم خرداد، وقوع آن را شرط روی کرد مردم به انتخابات اول اسفند ماه خوانده بود.
سه روز بعد از شروع تحصن نمایندگان مجلس و علیرغم سخنان آتشین آن ها، که سال ها بود با چنین تندی و قاطعیتی به گوش افکار عمومی نمی رسید، گستره حمایت از این تحصن، هنوز به طور عمده محدود به بخش حکومتی اصلاح طلب و احزاب وابسته به حاکمیت و رسانه های آن ها مانده ست. جنبش دانشجویی، سازمان ها و تشکیلات سیاسی و دموکراتیک مستقل از حکومت، احزاب مخالف، حتی آن دسته که همواره رویکردی خوشبینانه به اصلاح طلبان داشته اند، و بالاخره توده مردم، با تردیدهای فراوان به اقدامات اخیر اصلاح طلبان می نگرند و تاکنون حمایت قابل توجه ای از آن نشان نداده اند.
دلایل این تردید، بسیار ساده، اما از منطق کاملا محکمی برخوردار است: چرا اکنون که کارد به زیر گلوی اصلاح طلبان رسیده است، آن ها به یاد اعتراض و تحصن و اقدامات اعتراضی برای تامین «انتخابات آزاد» افتاده اند. اگر بر همه موارد عقب نشینی جبهه دوم خرداد چشم پوشی کنیم، آیا دفاع از اصلاح قانون انتخابات که بدون کوچکترین مقاومتی در سطل زباله شورای نگهبان قرار گرفت، ارزش تحصن نمایندگان مجلس را نداشت؟ برای این پرسش و ده ها پرسش مشابه آن از سوی اصلاح طلبان هنوز پاسخی وجود ندارد. آن ها علیرغم این که در روزهای اخیر حجم انبوهی از گفتار را روانه رسانه ها کرده اند، این پرسش ها را پاسخی نگفته اند.
خواست های مطروحه در تحصن نمایندگان، چنین بدگمانی را تشدید می کند. تحصنی که با هدف دفاع از «انتخابات آزاد» شکل گرفته است، خواستی جز تایید صلاحیت کاندیداهایی که به تعبیر محمد خاتمی همه «موافق نظام» هستند، ندارد. سران جبهه دوم خرداد، تنها به ذکر این نکته بسنده کرده اند که تحصن آن ها تا لغو همه رد صلاحیت های غیرقانونی ادامه خواهد یافت تا از این طریق با احساس نیرومندی که در جامعه وجود دارد و بر این باور است که سرانجام با یک معامله بخش اعظم رد صلاحیت شدگان قربانی می شوند تا گروهی از خودی ترها که به محافل قدرت نزدیک تر هستند، به مجلس راه یابند، مقابله نمایند.
اصلاح طلبان نمی توانند از این قضاوت، برافروخته باشند. زیرا همین آخرین حرکت اعتراضی آن ها نیز تا امروز تقویت کننده این نظریه بوده است، که آن ها هر چند به نام مردم، اما منفعت خود را دنبال کرده و از موقعیت های خود دفاع می کنند.
سه روز بعد از آغاز تحصن، باید بر همه آشکار شده باشد، که جلب حمایت مردم و به حرکت در آوردن آن ها، اگر هم در دستور برنامه گروه هایی از اصلاح طلبان باشد، با شعارها و اهدافی که آن ها اعلام کرده اند، ناممکن هم که نباشد، بسیار دشوار است. در صورت فقدان حرکت مردمی، پیش بینی سرنوشت چنین اعتراضاتی که به نیروی کارکنان حکومت و احزاب وابسته به آن ها محدود بماند، دشوار نیست.
برای ایجاد یک حرکت مردمی در جهت مقابله با خودسری های شورای نگهبان و رهبر حکومت، شعارها و انگیزه های بسیار نیرومندتری نیاز است. شعارها و انگیزه هایی که شامل نیازهای واقعی مردم باشد، نظیر لغو هر گونه نظارت نهادهای غیرانتخابی بر انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی احزاب مخالف. چنین مطالباتی در شرایط امروز و تجارب بسیاری که مردم ما آموخته اند اگر با مطالبات عمومی تری نظیر تغییر قانون اساسی و همه پرسی پیوند نخورند، باز هم اعتماد آفرین نخواهند بود.
حرکت اعتراضی اصلاح طلبان بدون چنین مطالباتی یک احتمالش شکست و سرکوب خواهد بود و احتمال دیگرش سازش پشت پرده ای که هر چند نام پیروزی هم بر آن بگذارند، اما آخرین مرحله سقوط اصلاح طلبی دوم خرداد را در منظر افکار عمومی رقم خواهد زد.
با این حال نباید نسبت به این نکته بی اعتنا ماند که حرکت های دموکراتیک، همواره آن مسیری را نپیموده اند که آغازگران آن مد نظر داشته اند. تحصن نمایندگان مجلس وضعیتی را پدید آورده است که شاید استفاده هوشیارانه از آن، بتواند حرکت دموکراتیک در جامعه ما را گام ها از آن که اصلاح طلبان در نظر دارند جلوتر ببرد. برای خلق چنین شرایطی، انتظار داشتن از اصلاح طلبان ادامه انتظاری است که هیچ گاه به نتیجه ای نرسیده است. اما برای نیروهای دموکرات، فرصت کنونی، فرصتی است که چه بسا تکرار آن به زودی مسیر نباشد. پیوند دادن این فرصت با خواست ها و مطالبات اساسی مردم ایران، انتظاری است که در بطن جامعه ما، که با نگرانی و امید تحولات روزهای اخیر را دنبال می کند، موج می زند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست