عبور از احمدینژاد با محوریت ناطق نوری
جریان راست سنتی که هویت خود را از روحانیت و دو تشکل اصلی آن یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اخذ میکند، این روزها به فکر بازگشت ناطق افتادهاند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ آبان ۱٣٨۷ -
۲۷ اکتبر ۲۰۰٨
«برای اصولگرایان آنچه که مهم است گفتمان یا آرمانهای اصولگرایی است و نه اشخاص لذا هدف غایی، حاکمیت این نگرش و نه حاکمیت بلامنازع افراد است. از همین رو در راه تحکیم اندیشه اصولگرایی که برخاسته از باورهای دینی آنان است با کسی تعارف ندارند.»
امیر محبیانـ سرمقاله روزنامه رسالتـ ۲۱ مهر ٨۷
«قطعا احمدینژاد کاندیدای اصولگرایان در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری خواهد بود و وجود کاندیدای دیگری غیر از ایشان که جدیت داشته باشد در اصولگرایان مطرح نیست. البته امکان دارد اصولگرایان انتقاداتی نیز به عملکرد دولت نهم داشته باشند ولی این به معنای عدول یا عبور از احمدینژاد نیست.»
حسین شریعتمداری ـ سخنرانی در همایش دانشجو، سیاست و فرهنگ در بجنورد ـ سهشنبه ۲٣ مهر ٨۷
همانگونه که اظهارات این دو تئوریسین شاخص دو طیف مختلف جریان اصولگرا نشان میدهد، بحث عبور از احمدینژاد در میان اصولگرایان جدی شده است و همزمان حامیان و منتقدان دولت نهم در اردوگاه اصولگرایی را به اظهارنظرهای واکنشی واداشته است. آنچه این روزها از لابهلای موضعگیریهای اشخاص، احزاب و گروههای مختلف اصولگرا برمیآید، سه رویکرد را در قبال حمایت یا عدم حمایت از «محمود احمدینژاد» در انتخابات آینده ریاست جمهوری نشان میدهد. از این منظر اصولگرایان را میتوان به مثلثی تشبیه کرد که دو ضلع آن از هماکنون موضع خود را در قبال انتخابات آینده و نامزد مورد حمایت خود مشخص کردهاند. به عبارت دقیق بخشی از اصولگرایان شامل ستادهای رایحه خوش خدمت و دیگر جریانات حامی دولت، احمدینژاد را نامزد قطعی و نهایی خود برای انتخابات دهم میدانند و هیچ فرآیندی را که طی آن لازم باشد بر سر گزینه موردنظر خود به چانهزنی با دیگر رقبای درون جناحی بپردازند، به رسمیت نمیشناسند. این عده معتقدند که ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی همواره دو دورهای بوده و به جز شرایط خاص ابتدای انقلاب، تاکنون سابقه نداشته که رئیسجمهور چهار سال اول در دور بعدی در کاخ ریاست جمهوری مستقر نباشد. علاوه بر این به علت نگاه و خاستگاه ایدئولوژیک این طیف که شامل برخی اصول کلیدی مانند «سادهزیستی، عدالتطلبی، مبارزه با فساد، زمینهسازی برای استقرار حکومت جهانی اسلامی، ضدیت با نظام سلطه جهانی، مبارزه با اقتصاد آزاد و... است، این اعتقاد وجود دارد که به جز احمدینژاد، شخص دیگری که توانایی اجرایی کردن و تحقق این آرمانها را داشته باشد، لااقل در شرایط کنونی میان اصولگرایان وجود ندارد و از این رو حمایت از فرد دیگری به جای او غیرممکن است. جمعی که ماه گذشته با مصادره به مطلوب کردن عنوان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی، خود را متولی آن شورا اعلام کردند، از این جمله هستند. «علی اسفندیاری» دبیر این تشکل که اظهاراتش در اعلام حمایت از احمدینژاد با عنوان شورای هماهنگی، اعتراض گسترده اصولگرایان را به دنبال داشت دیروز هم در گفتوگویی تاکید کرد که احمدینژاد گزینه مطلوب آنها برای نامزدی در انتخابات است. وی به ایلنا گفت که «درباره این انتخاب، منطقی در پیش گرفتیم که در موقع خود آن را در اختیار همه اصولگرایان قرار میدهیم.»
هرکس به جز احمدینژاد
«محمود احمدینژاد» همانقدر که طرفداران سرسختی در میان اصولگرایان دارد که راضی به ریاست جمهوری هیچ شخص دیگری غیر از او نیستند، مخالفانی جدی و قسمخورده هم در این جریان دارد که تحت هیچ شرایطی حاضر به تکرار ریاست او بر قوه مجریه نیستند. ائتلاف فراگیر اصولگرایان و گروههای اقماری آن مانند آبادگران جهادی، اصولگرایان اصلاحطلب، آبادگران جوان، ائتلاف حزبالله، حزب توسعه و عدالت و برخی دیگر از گروهها که بیشتر به واسطه نزدیکی به «محسن رضایی» و «محمدباقر قالیباف» شناخته شده هستند را میتوان از جمله این گروهها دانست. انتقادات این دست از اصولگرایان به احمدینژاد، از مسائل سیاسی و اقتصادی تا اجتماعی و دیپلماتیک را شامل میشود. به جز شهردار تهران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، میتوان از «حسن روحانی»، «مصطفی پورمحمدی»، «محمدباقر خرازی» و دیگران، کاندیداهای بالقوه این طیف برای رقابت با احمدینژاد هستند. «محسن رضایی» اخیرا طرحی را پیشنهاد داده بود که بر مبنای آن تمام اصولگرایان مخالف احمدینژاد متفقا یک نفر از میان خود به عنوان کاندیدای انتخابات تعیین کرده و پستهای کابینه به تناسب میان چهرههای دیگر تقسیم شود. اما بیگمان جدیترین فرد در این طیف برای رقابت با احمدینژاد، «محمدباقر قالیباف» شهردار تهران است که تجربه یکبار رقابت با رئیسجمهور کنونی را در کارنامه خود دارد. پتانسیلهای فردی، سیاسی و اجتماعی قالیباف همواره به گونهای بوده که از فردای دوم تیر ٨۴ او را به عنوان یکی از نامزدهای قطعی انتخابات دهم ریاستجمهوری در نزد تحلیلگران و افکار عمومی مطرح میساخت. همین مسئله هم بود که حامیان دولت را ترغیب میکرد از تمام ابزار و امکانات خود برای از میدان بهدر کردن او استفاده کنند. در این راستا اوایل تابستان گذشته، خبری دررسانههای نزدیک به دولت منشتر شد که در آن از دستور مقام معظم رهبری به قالیباف برای ارائه طرحی پنجساله به منظور مدیریت شهر تهران خبر داده شد. این خبر توسط قالیباف و شهرداران او تکذیب شد. با وجود این اصولگرایان منتقد تاکنون چندینبار اعلام کردهاند که حتی اگر در نهایت قالیباف از شرکت در انتخابات خودداری کرد، باز هم فرصت انتخابات را از دست نخواهند داد. «محمد خوشچهره» از سران جریان اصولگرایان مستقل اخیرا از تعدد کاندیداهای اصولگرا در انتخابات استقبال کرده بود. «حسین کنعانیمقدم» سخنگوی ائتلاف حزبالله هم دیروز گفت که «اگر برخی از گروههای اصولگرا بر حمایت تمام اصولگرایان از آقای احمدینژاد پافشاری کند، باعث ایجاد اختلاف در بین اصولگرایان میشوند.»
احیا با ناطقنوری
ضلع سوم مثلث راستگرایان را اصولگرایان سنتی ترجیح میدهند. احزاب، گروهها و چهرههایی که در مجموعه جبهه پیروان خط امام و رهبری قرار دارند و هویت خود را از پیوند سیاسی میان بازار و روحانیت سنتی اخذ میکنند. این طیف در انتخابات گذشته ریاست جمهوری از «علی لاریجانی» که کاندیدای نهایی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود حمایت کردند اما تجربه آن انتخابات و احساس فقدان شخصیتی که توانایی پیروزی در برابر احمدینژاد را داشته باشد، آنها را به نوعی سردرگمی در تاکتیکها و استراتژیها دچار کرده است. اصولگرایان سنتی از یکسو تلاش دارند تا خود را «حامی اصولی» دولت نهم معرفی کنند و از سوی دیگر آنقدر با فرزندان ناخلف جوان خود در قوه مجریه و بدنه حمایتکننده آن دارای اختلافنظرات عمیق هستند که تحمل ادامه روند کنونی را هم ندارند. از سوی دیگر، کنارهگیری «علیاکبر ناطقنوری» از مدیریت این جریان که به دنبال اهانتهای برخی اصولگرایان رخ داد نیز، آن را به خلأ رهبری دچار کرد که امکان نقشآفرینی و دخالت در عرصه تصمیمسازی اصولگریان را از آنها سلب کرد. اینگونه بود که زمزمههای بازگشت ناطقنوری اندکاندک در محافل سیاسی- خبری راست سنتی مطرح شد تا شاید بازگشت او نقاط ضعف این دسته از اصولگرایان را پوشش دهد. این در حالی است که برخی منابع داخلی اصولگرایان میگویند حتی احتمال این وجود دارد که با شکست دولت در اجرای طرح تحول اقتصادی، نام رئیس دفتر بازرسی بیت رهبری به عنوان نامزد انتخابات هم مطرح شود. خبرگزاری فارس (از رسانههای حامی دولت) دیروز با اعلام این خبر، آن را «رقیبتراشی» برای احمدینژاد در جریان اصولگرا و دعوت از منتقدان دولت نهم اعم از اصلاحطلب و اصولگرا برای توافق درباره نامزدی واحد، عنوان کرد. این خبرگزاری از قالیباف و روحانی نیز به عنوان نامزدهایی که میتوانند مورد توافق اصولگرایان میانهرو و اصلاحطلبان میانهرو برای رقابت با احمدینژاد قرار بگیرند، نام برد. اینگونه بود که محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و رئیس ستاد انتخاباتی علی لاریجانی اخیرا از افراط و تفریط درباره احمدینژاد و موافقت و مخالفت قاطع با او از هماکنون انتقاد کرد. مرتضی نبوی مسوول کمیته سیاسی این تشکل هم در گفتوگوی دیروز خود با خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی که شباهت زیادی با سرمقاله امیر محبیان در روزنامه تحت امر خود (رسالت) داشت، گفت که «اصولگرایی از اصولگرایان مهمتر است.» وی در عین حال که حاضر نشد جواب صریحی به پرسش «آیا اصولگرایان از احمدینژاد عبور میکنند؟» بدهد، کابینه ائتلافی را یکی از راههای بهوحدت رسیدن اصولگرایان عنوان کرد. مدیرمسوول روزنامه رسالت گفت: «نام این کار سهمخواهی نیست.»
اصولگرایی از اصولگرایان مهمتر است
نبوی اگر چه در گفتوگوی خود نامی از ناطق نوری نبرد و به جای آن کابینه ائتلافی را طرحی مناسب برای وحدت اصولگرایان عنوان کرد اما جریان راست سنتی که هویت خود را از روحانیت و دو تشکل اصلی آن یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اخذ میکند، این روزها به فکر بازگشت ناطق افتادهاند. در صورت تحقق این امر، از هماکنون مشخص است که خروجی فرآیندی که تصمیمگیری نهایی آن رئیس شورای هماهنگی باشد، هر کسی به جز احمدینژاد خواهد بود و این قطعا مورد پسند حامیان دولت نیست. این البته بهجز در نظر گرفتن احتمال نامزدی ناطقنوری است که به هر حال امکان آن وجود دارد. اما آنچه مشخص است این است که بازگشت ناطق تحت هر شرایطی، به بازیابی هویت و وجهه مستقل تاریخی راست سنتی که با روی کار آمدن دولت نهم آسیبهای زیادی را متحمل شد، میانجامد. باید دید که این جریان، احیای هویتی خود را به ریسک دور ماندن از قدرت ترجیح میدهد یا نه؟ به هر حال حتی آن دسته از اصولگرایان سنتی که خود را در ظاهر جزء حامیان دولت احمدینژاد معرفی میکنند هم اذعان دارند که اصولگرایی از اصولگرایان مهمتر است.
محمدرضا یزدانپناه
۲٨ مهر ۱٣٨۷
منبع: کارگزاران
|