اصولگرایان: شمارش معکوس برای تصمیم بزرگ
منتقدان دنبال راهکار و مکانیسمی میگردند تا مشروع و دموکراتیک از احمدینژاد گذر کنند و چهره دیگری را بر جای وی بنشانند. همه مطلب همین است.
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ آبان ۱٣٨۷ -
۲۷ اکتبر ۲۰۰٨
در گفتمان پر حجب و حیا و تعارفآمیز ایرانیان، عبارت «برویم سر اصل مطلب» جایگاه خاصی دارد. همه مقدمه چینیها، کنایهها، شوخیها و تعارفات، جایی پایان مییابد و آن وقتی است که یکی از بزرگان و ریشسفیدان، با لحنی جدی عبارت کلیدی را بر زبان جاری میکند: «برویم سر اصل مطلب».
این «سر اصل مطلب رفتن» روی بعضیها را قرمز میکند، برخیها را خجالت زده میسازد و برخی دیگر را سرفهکنان به اتاق مجاور فراری میدهد. آنها که رودربایستی و شرم و حیایی دارند کمی خودشان را جمع میکنند و در واکنش نشان دادن محتاط و محافظهکار میشوند؛ اما گریزی نیست جز آنکه وارد «اصل مطلب» شد و پیشنهاد یا درخواست بحثبرانگیز را با بیانی شفاف ارائه کرد.
این روند انگار سه سال پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد در محفل اصولگرایان در حال رقم خوردن است و همه قرار است بروند «سر اصل مطلب». در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، همه خوشوبش کردنها خاتمه میباید و حالا محور بحثها مشخص است. ریشسفیدی که پس از ماهها بحث حاشیهای به خود جرأت داد تا به صراحت از همه بخواهد وارد اصل مطلب شوند کسی نبود جز محسن رضایی که چندی پیش به صراحت از احتمال تکرار ریاستجمهوری احمدینژاد ابراز نگرانی کرده و از دیگر بزرگان و ریشسفیدان قوم خواست تا به فکر تشکیل کابینه ائتلافی باشند. این کابینه ائتلافی چیزی نیست جز کنار زدن احمدینژاد و کنار گذاشتن او در نزد گروههای اصولگرا، چیزی نیست جز همان «اصل مطلب». به خاطر همین جسارت در ورود به اصل مطلب بود که بلافاصله بعد از سخنان محسن رضایی، برخی دیگر از اصولگرایان که از حالا آمادگی ورود به این بحث را نداشتند، خجالتزده لب گزیدند یا سرفهکنان چشم غرهای رفته و خواستار عوض کردن بحث و طرح موضوعاتی دیگر شدند.
صورت مسئله اما در بین اصولگرایان منتقد دولت روشن است. «محمدباقر قالیباف»، «احمد توکلی»، «غلامعلی حدادعادل»، «علی لاریجانی» و بالاخره محسن رضایی همگی میدانند که به چه چیزی اعتراض دارند. ایما و اشارههای این چند وقته هم مشخص کرده که همگی دنبال چه میگردند. دغدغه اصلی فقط این بود که ریشسفیدان اصولگرا چه زمانی بروند سر اصل مطلب که محسن رضایی چندی پیش با انتقاد از دولت و نشان دادن راهکار پیشنهادیاش سر بحث را در محفل اصولگرایان باز کرد اما گویی مستمعان هنوز آمادگی ورود به بحث را نداشتند و از این شتابزدگی در طرح بحث آشفته شدند.
نمای اول: نگرانیهای آقای رئیسجمهور
شاید هیچ چیز برای محمود احمدینژاد بدتر از این نباشد که ببیند در میانه تورم و مشکلات اقتصادی اخیر، افزایش نارضایتیهای عمومی و کاهش شدید قیمت نفت، برخی اصولگرایان در جلسات داخلی خود دنبال جایگزینی برای وی بگردند. محسن رضایی البته صادقترین و رو راستترین آنهاست که چندی پیش حاضر شد نگرانیاش را از بابت ریاست جمهوری مجدد احمدینژاد ابراز کرده و پیشنهاد تشکیل کابینه ائتلافی را مطرح کند. دیگران و به ویژه طیفهای سنتی و تکنوکرات، از سیاستهای اقتصادی احمدینژاد دلخوشی ندارند، رویکرد سیاست خارجی دولت را قابل نقد میدانند و نسبت به حلقه بسته مدیریتی و انحصاری کردن اصولگرایی اعتراض دارند اما میکروفن و واکمن که روبهروی خود میبینند واژگان تشویقی به زبانشان میآید و کف و سوت نثار دولت میکنند. با این حال از خدا پنهان نیست از خود احمدینژاد و مشاورینش هم قطعا پنهان نیست که در جلسات در بسته خیابان خردمندجنوبی، موتلفهایها چه نقدها بر دولت بستهاند و چه مخالفتها با احمدینژاد نشان دادهاند.
در همین ساختمان بهارستان که رنگ و بوی تعامل با دولت میدهد اصولگرایان ناراضی از عملکرد دولت، هم به استیضاح وزیران فکر میکنند و هم سوال از رئیسجمهور را همچنان روی میز دارند و هم نقشه میریزند که چگونه میتوان دوره بعد اصولگرای معتدل و تکنوکراتی راهی خیابان پاستور کرد. در شهرداری تهران، مشاوران قالیباف برنامههای انتخاباتی خود را آماده کردهاند و فقط منتظرند تا «خلبان قالیباف»اجازه پرواز صادر کند. آیا احمدینژاد باید از «اصل مطلب» خشنود باشد؟
نمای دوم: دغدغههای جناح اصولگرا
یکی از تفاوتهای جبهه اصلاحات و جبهه اصولگرایان این است که در جبهه اصلاحات همه نخبگان، فعالان سیاسی و جریانات اجتماعی در تلاش و اصرارند که خاتمی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود اما خاتمی در تردید و تامل علامتی برای آمدن نشان نمیدهد اما در جناح مقابل بخشی از اصولگرایان با ایما و اشاره و فرستادن پیغام و نشانه خواستار معرفی فرد دیگری به عنوان کاندیدای جناح اصولگرا میشوند اما احمدینژاد محکم و استوار مصمم به آمدن است و حتی یک درصد به نیامدن فکر نمیکند. در این میانه کسی جرات مخالفت رسمی و سفت و سخت با رئیسجمهور یک دورهای را ندارد. میزان حمایتهای مقامهای عالیرتبه نظام از احمدینژاد هم اینقدر زیاد هست که کسی فکر و خیال علنی کردن مخالفتهایش را نداشته باشد. با این حال منتقدان دنبال راهکار و مکانیسمی میگردند تا مشروع و دموکراتیک از احمدینژاد گذر کنند و چهره دیگری را بر جای وی بنشانند. همه مطلب همین است.
نمای سوم: نقشههای برخی حضرات
برخی اصولگرایانی که به نحوی ساز مخالفت با احمدینژاد کوک کردهاند دغدغه و نگرانی از بابت مشکلات و گرفتاریهای مدیریتی ندارند. مسئله بعضیها فقط بسته بودن راه ورود به قدرت و عدماستفاده احمدینژاد از تمام نیروهای اصولگرا است. طبیعتا اگر روزی روزگاری احمدینژاد چراغ سبزی نشان دهد، وزارتی، مشاورتی، معاونتی یا حتی مدیریتی تقدیم این دسته از اصولگرایان کند و جلسات مشاورهای نیز با آنها برپا شود همه خرده حسابها به کناری میرود و مشتهای گره کرده اعتراضآمیز آنان جای خودش را به حرکت مواج و حمایتآمیز انگشتان دست میدهد.
به خاطر همین خصوصیت است که احمدینژاد هنوز فرصت دارد تا زمان مشخص شدن کاندیداهای اصولگرا، امتیاز و پست و مقامی برای این دسته از معترضان کنار بگذارد تا به وقت خود، نقش برگ برنده را بازی کند و عدهای را از تصمیم بزرگ برگرداند.
نمای پایانی: در انتظار بحث
گرچه زمزمههای در گوشی و جلسات خصوصی طیفهای سنتی و تکنوکرات همگی نشان از این میدهد که اصولگرایان به صورت غیر علنی وارد «اصل مطلب» شدهاند و در حال سنجش تشکیل یک کابینه ائتلافی مرکب از نیروهای اعتدالگرا هستند اما پس از اشاره ناگهانی محسن رضایی، هنوز کسی جرات نکرده تا به صورت علنی موضوع را دنبال کند. وضع موجود قطعا وضع قابل قبول و قابل دفاعی برای جناح اصولگرا نیست و بزرگان این جناح نمیتوانند تحمل کنند که این وضع چهارسال دیگر هم ادامه پیدا کند، با این حال فرهنگ پرحجب و حیا و تعارفآمیز ایرانیان آنچنان در جمع اصولگرایان ریشه دوانده که همه ناراضیانی که ماههاست در اتاقهای در بسته میان انبوه تعارفات، میدانند که چه میخواهند، جرات نمیکنند به همفکران خود بگویند: «خب، برویم سر اصل مطلب».
سجاد سالک
۱ آبان ۱٣٨۷
منبع: کارگزاران
|