از مذاکره تا حمله نظامی همه چیز در دستور خواهد بود!
انتشار سند راهبردی در آمریکا در مورد ایران
•
در آستانه ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عده ای از چهرههای شاخص دو حزب عمدهی امریکا سند ۱۱۶ صفحهای پیشنهادی گروه ویژه در امر امنیت ملی و ایران را در بارهی رویکردهای بعدی دولت این کشور در برابر پروندهی هستهای ایران امصا کرده اند. در این سند از مذاکره بیقید و شرط اما با خواستهای قاطع تا گزینه نظامی حمایت شده است. یکی از امضاکنندگان سرشناس این سند دنیس راس، مشاور باراک اوباما و مشاور انستیتوی واشنگتن برای خاور نزدیک است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۲ آبان ۱٣٨۷ -
۲ نوامبر ۲۰۰٨
در آستانه ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عده ای از چهرههای شاخص دو حزب عمدهی امریکا با امضای سندی ۱۱۶ صفحهای پیشنهادهایی را در بارهی رویکردهای بعدی دولت این کشور در برابر پروندهی هستهای ایران مطرح کردهاند. به گزارش دویچه وله این رویکردها از مذاکره بیقید و شرط اما با خواستهای قاطع تا گزینه نظامی را شامل میشود. یکی ازامضاکنندگان سرشناس این سند دنیس راس، مشاور باراک اوباما و مشاور انستیتوی واشنگتن برای خاور نزدیک است.
به گزارش خبرگزاری روسی نووستی در این سند راهبردی که در روزنامه ی واشنگتن پست منتشر شده، چنین آمده است:
گروه ویژه آمریکایی پیرامون ساخت سلاح هسته ای در ایران، اصولی برای رویکرد رئیس جمهور آتی این کشور در رابطه با ایران را پیشنهاد داده است که در آن گفته می شود:
اولین و فوری ترین مشکل در زمینه امنیت ملی برای رئیس جمهور جدید آمریکا مسئله ایران خواهد بود که در آینده می تواند به سلاح هسته ای دست یابد. ما روسای گروه ویژه پیرامون ساخت سلاح هسته ای در ایران که چندی پیش کار خود را پایان داد، به این نتیجه رسیده ایم که اساس سیاست معقول و همه جانبه از سوی هر دو حزب آمریکا در رابطه با تهران، باید ۵ اصل باشد که در زیر آمده اند.
اصل اول
دستیابی جمهوری اسلامی ایران به امکان ساخت سلاح هسته ای از نظر استراتژیک کاملاً غیر قابل قبول است. این تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا، صلح و ثبات منطقه ای، امنیت انرژی، کارآیی اصل روابط چندجانبه و نیز رژیم قرارداد منع گسترش سلاح هسته ای (ان پی تی) است. بدترین سناریو در این راستا، حمله هسته ای از سوی ایرانست، اما ایران نیازی نخواهد داشت که از توان هسته ای خود برای تهدید منافع آمریکا استفاده کند.
در حقیقت ایران تنها با فراهم آوردن ملزومات ساخت سریع ذخایر هسته ای، به امکان بازدارندگی دست می یابد که به شکلی محرز نفوذ آن را بر عراق و کلاً بر منطقه افزایش می دهد. ما خواستار همکاری با ایرانی دموکرات هستیم، اما حکمفرمایی رژیم دین سالار و رادیکالی که از تروریسم در خاور نزدیک حمایت می کند، مجاز نیست.
اصل دوم
ما معتقدیم که تنها گزینه قابل قبول توقف کامل کار در زمینه غنی سازی اورانیوم در خاک ایران می باشد. ما ضمانت کافی نداریم که ایران مواد لازم برای ساخت سلاح هسته ای را تولید نکند.
در حقیقت، مرکز غنی سازی اورانیوم در نطنز امکان فنی برای این کار را داراست. بمحض اینکه ایران به مقدار کافی اورانیوم با درصد غنی سازی پایین دست یابد، می تواند طی چهار هفته اورانیوم با درصد بالای غنی سازی تولید کند که بتواند مهمات هسته ای بسازد. در چنین مدتی بازرسین بین المللی فرصت نمی کنند که تولید اورانیوم را تشخیص دهند.
سپس، شورای امنیت سازمان ملل متحد سه بار فراخواند که کار غنی سازی اورانیوم در ایران متوقف شود، اما آژانس بین المللی انرژی اتمی نتیجه گیری کرد که ایران به شرایط مندرج در ان پی تی عمل نمی کند. ناتوانی در وادارسازی ایران به رعایت مطالبات جامعه جهانی می تواند ضربه ای مهلک به رژیم حقوقی بین المللی باشد.
اصل سوم
هرچند که راه حل دیپلماتیک هنوز قابل استفاده است، اما موفقیت در اجرای آن را در صورتی حاصل می شود که از موضع زور مذاکره کنیم. برای این نیاز به هماهنگی مشخص تر با شرکای بین المللی ما و نیز تحریم هایی بسیار سختگیرانه تر است. اگر متفقین ما در اروپا روابط تجاری خود را با ایران قطع نکنند، مذاکرات با ایران موثر نخواهد بود.
علاوه بر این، ایجاد ائتلاف مهم است تا اهرم های اعمال فشار بر ایران را افزایش داد. می توان کارهای بسیاری برای تشدید تحریم های مالی آمریکا انجام داد. برای این باید همه راه های گریز را بسته و به استفاده از ابزارهایی نیرومندتر روی آورد، همانند بخش ٣۱۱ قانون مبارزه با تروریسم، تا بانک های ایرانی بطور کامل از دسترسی به نظام مالی آمریکا محروم شوند.
اگر بلطف یک چنین استراتژی بتوان ایران را پشت میز مذاکرات باز گرداند، ایالات متحده و متفقین باید چارچوبی زمانی برای برگزاری مذاکره تعیین کنند. در غیر این صورت ایرانی ها تلاش خواهند کرد که مذاکرات را به درازا کشانده و از این فرصت برای ساخت سلاح هسته ای استفاده کنند.
اصل چهارم
برای اینکه اسرائیل مجبور به اقدامات یک جانبه نشود، رئیس جمهور باید به اورشلیم اطمینان خاطر دهد که ایالات متحده آمریکا اجازه نمی دهد که ایران به قدرتی هسته ای تبدیل شود.
اصل پنجم
هرچند که سناریوی آغاز عملیات نظامی علیه ایران همانند سابق ممکن می باشد، اما این باید آخرین وسیله باشد. اگر تمامی تلاش ها دچار ناکامی شوند، رئیس جمهور جدید مجبور خواهد شد که به دقت ریسک شکست در عملیات جلوگیری از تحقق برنامه هسته ای ایران را بسنجد و آن را هم ردیف با ریسک حمله نظامی قرار دهد. ارتش آمریکا می تواند ضربه ای مهلک به زیر ساخت های هسته ای و نظامی ایران وارد کند و در عین حال به نتایجی دست یابد که مقامات ایران حتی نمی توانند حدس بزنند.
حمله هوایی می تواند چندین هفته ادامه پیدا کند، اما پس از آن، ما سالهایی طولانی باید بسیار هشیار باشیم. عملیات نظامی ریسکی بسیار را بدنبال دارد، از جمله تلفات در بین نظامیان آمریکایی و متفقین آنها، اقدامات تروریستی در پاسخ علیه اسرائیل و سایر کشورها و بی ثبات شدن منطقه.
برای تشدید تاثیرگذاری بر ایران و آماده سازی حمله نظامی در صورت ضرورت، رئیس جمهور آتی باید از همان روز اول یگان های نظامی ما را در منطقه افزایش دهد.
همه اعضای گروه های اجتماعی که در مرکز تحلیلی Bipartisan Policy Center گردهم آمدند، از این اصول حمایت می کنند. این گروه که در ترکیب آن مقامات عالیرتبه از احزاب دموکرات و جمهوری خواه، ژنرال ها و دریاسالارهای بازنشسته و نیز کارشناسان در زمینه منع گسترش سلاح هسته ای و بازارهای سوختی حضور دارند، برنامه ای مشخص برای ایجاد سازشی پایدار در بین هر دو حزب را با هدف تدوین سیاست موثر آمریکا در رابطه با ایران پیشنهاد می دهد.
بسیار مهم است که بلافاصله پس از انتخابات در کنگره و انتخابات، رئیس جمهور آغاز به تنظیم تدابیر دشوار سیاسی کند که بسیار ضروری هستند، البته اگر آمریکا قصد دارد که از تبدیل ایران به قدرتی هسته ای جلوگیری کند. آنطور که بسیاری فکر می کنند، زمان چندانی باقی نمانده است، از این رو ناموفقی در این راه می تواند پیامدهایی فاجعه آمیز برای منافع ملی ما داشته باشد.
مولفین این اصول عبارتند از: دانیل کوتس، سناتور سابق جمهوری خواه از ایالت ایندیانا و چارلز راب، سناتور سابق دموکرات از ایالت ویرجینیا که روسای گروه ویژه در امر امنیت ملی و ایران در مرکز Bipartisan Policy Center می باشند.
|