یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«استثنایی» که تکرار شد!
پیرامون رد صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ خرداد ۱٣٨۴ -  ۲٣ می ۲۰۰۵


زمانی، وقتی بر چهره ی اصلاح طلبان نشانه های پشيمانی از «تندروی» در جريان انتخابات مجلس هفتم نمايان شده بود و آن ها می خواستند شرکت خود در انتخابات رياست جمهوری را زمينه سازی کنند، گفتند «انتخابات فرمايشی» مجلس هفتم در تاريخ جمهوری اسلامی ايران يک استثنا بود و ديگر تکرار نخواهد شد. اما اين ادعا به حقيقت نپيوست. استثاء، بار ديگر در حال تکرار شدن است. شايعه رد صلاحيت ها که از چند روز گذشته قوت گرفته بود، با اعلام اسامی نامزدهای مورد تاييد فقهای شورای نگهبان صورت واقع به خود گرفت. شيخ جنتی و همدستانش، درست در شب هشتمين سالگرد «دوم خرداد» به جز چند تن از افراد مورد اعتماد خود، همه ی کانديداهای رياست جمهوری را رد کردند تا به همگان بفهمانند آن چه در جمهوری اسلامی «استثناء» بود، همان «حماسه دوم خرداد» بود که گروهی بيهوده در انتظار تکرارش نشسته بودند. مهدی کروبی را نيز در ليست کانديداهای خود باقی گذاشتند تا در عين حال سيور و سات «انتخابات رقابتی» هم چنان فراهم باشد!
با اين تصميم شورای نگهبان، نظام سياسی حاکم بر ايران وارد بحران تازه ای خواهد شد. انتظار می رود در روزهای آتی اعتراض به تصميم شورای نگهبان گستردگی چشم گيری بيابد. در همان حال رايزنی ها و رفت و آمدهای «بزرگان» نظام برای حل بحران هم شدت خواهد گرفت. گروهی از اصلاح طلبان خواهند کوشيد «مقام معظم رهبری» را به دخالت وادارند. شيخ مهدی کروبی، اولين کسی است که اين نغمه ی تکراری را ساز و ابراز اميدواری کرده است با «تدبير مقام معظم رهبری» بحران حل شود! ياری جستن از «بزرگان» ديگری نظير اکبر هاشمی رفسنجانی که خود يکی از کانديداهای رياست جمهوری است و تلاش برای ترغيب رئيس جمهور خاتمی به «واکنش قاطع» می تواند از جمله بخش های ديگر اين فعل و انفعالات باشد.
پيشاپيش روشن است اگر اين رايزنی ها و تلاش ها و رفت و آمدها به نتيجه ای هم برسد، و يکی دو کانديدای رد صلاحيت شده هم به ليست شش نفره فعلی اضافه شوند، در اصل موضوع هيچ تغييری روی نخواهد داد و حضور اين يا آن چهره، اين انتخابات رسوا و فرمايشی را به انتخاباتی آزاد تبديل نخواهد کرد و اقداماتی که هدفی جز سهم خواهی ندارد، حتی اگر به نام دفاع از «آزادی انتخاب» هم صورت گيرد، مشروعيتی در نزد عامه ی مردم نخواهد يافت. نبايد انتظار داشت اعتراضی که هدف خود را وارد کردن يکی دو کانديدا در ليست موجود کانديداها قرار می دهد، به هر نام و تحت هر شعاری که صورت گيرد، مورد تاييد جامعه و افکار عمومی قرار گيرد. اصلاح طلبان يک بار اين واقعيت را در جريان «تحصن» خود در انتخابات مجلس هفتم آزمودند. در آن تحصن از آن جا که افکار عمومی احساس نکرد، اعتراض اصلاح طلبان به خاطر خودشان نيست، از حرکت آن ها نيز پشتيبانی چشم گيری صورت نگرفت. اکنون نيز هيچ اعتراضی که با هدف لغو قوانين غيردموکراتيک و دفاع از حق همه مردم ايران برای تعيين سرنوشت خود صورت نگيرد، و بخواهد با گذراندن يکی دو کانديد از صافی شورای نگهبان، بار ديگر مردم را به حضور در «انتخابات آزاد» دعوت کند، سرنوشتی بهتر از آن تحصن نخواهد يافت.

• روزهای دشوار برای «اصلاح طلبان پيشرو»

«اصلاح طلبان پيشرو»، اکنون در موقعيتی مشابه طيف گسترده ی مخالفين حکومتی خود قرار گرفته اند و از حق شرکت در انتخابات محروم شده اند. اگر اين گروه از اصلاح طلبان، اکنون در خرداد ماه سال هشتاد و چهار از بديهی ترين حق خود محروم شده اند، برای نيروهای دگرانديش و اپوزيسيون سلب اين حق، از همان نخستين سال های انقلاب آغاز شد. اصلاح طلبان حکومتی، هيچ وقت نخواستند اين واقعيت را بفهمند برای نيرويی که حق او در انتخابات نفی می شود، «توجيه» شرکت در انتخاباتی که به کام «ديگران» می گردد، بسيار دشوار خواهد بود.
آن ها تا ديروز، يکشبنه اول خرداد هشتاد و چهار، می گفتند: کسانی که به تحريم انتخابات معتقدند، منفعل هستند و دچار ياس شده اند. آن ها می گفتند، تنها راه تحول در جامعه ی ما از طريق آرام و تدريجی است. آن ها می گفتند، دموکراسی جز صندوق رای راه ديگری نمی شناسد. آن ها می گفتند طرفداران تحريم انتخابات نمی دانند و نمی توانند بگويند بعد از تحريم چه بايد کرد. آن ها می گفتند در بيست و هفت خرداد به هر حال رئيس جمهوری انتخاب خواهد شد و اين رئيس جمهور «اصلاح طلب» باشد بهتر است از اين که از جناح محافظه کار باشد... و آن ها هرگز نمی گفتند همه ی اين «استدلالات» تا وقتی درست است که «کانديدای ما» در عرصه انتخابات حضور دارد.
اکنون – از روز دوشنبه دوم خرداد هشتاد و چهار - همه استدلالاتی را که طرفداران «اصلاح طلبان پيشرو» با حدت در برابر مخالفين خود و دگرانديشان طرح می کردند، يک اصلاح طلب ميانه رو طرفدار شيخ مهدی کروبی، می تواند در برابر خود آنان قرار دهد:
دوستان، دنيا به آخر نرسيده است! شيخ مهدی کروبی که هست. نبايد منفعل شد، نبايد مايوس شد. راه دموکراسی از طريق صندوق های رای است. در روز بيست و هفت خرداد بالاخره بايد رئيس جمهوری انتخاب شود. چه بهتر که اين رئيس جمهور شيخ مهدی کروبی باشد، بهتر از آن کانديداهای رعب آور جناح «نظامی» است. هرچند انتخابات خيلی آزاد نيست، اما هنوز امکان انتخاب و رقابت هست….
اکنون در برابر اصلاح طلبان دو راه قرار داد: راه اول همان راهی که تا يک روز پيش به مخالفين خود توصيه می کردند، يعنی شرکت در انتخابات و رای دادن به کسانی نظير شيخ مهدی کروبی و يا اکبر هاشمی رفسنجانی، زيرا «دموکراسی راه ديگری جز صندوق رای نمی شناسد».
راه دوم پيوستن به نيروهای مخالف اين انتخابات و قرار گرفتن در صف تحريم و افشای آن. پيوستن به اين صف با اين تاخیر، البته به هيچ وجه اعتمادبرانگيز نخواهد بود، زيرا در شرايطی صورت می گيرد که آن ها را از بازی بيرون کرده اند. اما دست کشيدن از تبليغ برای انتخاباتی که فرمايشی بودن و غيردموکراتيک بودنش را تنها عدم حضور اين يا آن کانديدا، رقم نمی زند، و پيوستن به صف افشاکنندگان اين نمايش، به هر دليلی که صورت گيرد، گامی است برای آن که حکومت ايران در هدف تامين «مشارکت حداکثری» و آن را وسيله ی مشروعيت خود قرار دادن شکست بخورد، و اين شکست، پيروزی همه ی آن هايی است که از استقرار دموکراسی در کشور ما دفاع می کنند.

• نوع تازه ای از سياست ورزی

محمدرضا خاتمی، دبيرکل جبهه ی مشارکت اسلامی بارها در پاسخ به مخالفين خود يادآوری کرده بود: بايد «سياست ورزی» کرد و جبهه ی مشارکت راه ديگری به جز شرکت در انتخابات برای «سياست ورزی» نمی شناسد. جا دارد در اين روزها به اعضای جبهه ی مشارکت اسلامی خاطر نشان کرد:
«سياست ورزی» فقط شرکت در انتخابات نيست. حتی اگر شما را از حضور در انتخابات محروم کنند، «سياست ورزی» به پايان نمی رسد، تنها نوع تازه ای از آن آغاز می شود. اگر می خواهيد اعتراض کنيد، اين اعتراض را به رد صلاحيت «کانديد خود» منحصر نکنيد، به کل شرايط غيردموکراتيک حاکم بر کشور و نظام استبداد اعتراض کنيد… اگر می خواهيد اعتراض کنيد، اين اعتراض را در چشم دوختن به «تدبير» «مقام معظم رهبری» خلاصه نکنيد، به صف گسترده ی مخالفانی بپيونديد که با دل کندن از معجزه ی اين «امامزاده» خواهان تحولات ساختاری هستند. اگر می خواهيد اعتراض کنيد، مفهوم قابل ستايش «انتخابات آزاد» را به اميد حضور خود در انتخابات نمايشی آلوده نکنيد...
... اگر می خواهيد اعتراض کنيد، برای افشای اين انتخابات فرمايشی - با آقای معين و يا بدون او - يک دنيا کار وجود دارد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست