کتاب"سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی" منتشر شد
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به تاریخ نویسی خود درباره ی جریان چپ ادامه می دهد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۲ آذر ۱٣٨۷ -
۲ دسامبر ۲۰۰٨
موسسه ی مطالعات و پژوهش های سیاسی در ادامه ی تاریخ نویسی خود علیه جریان های چپ در ایران کتاب «سیاست و سازمان حزب توده» را که ویرایشی جدید از این کتاب به انضمام بخش های منتشر نشده است، به بازار فرستاده است. تاریخ انتشار اولیه ی این کتاب بهار ۱٣٨۴ بوده است و به قیمت ۲۷۵۰۰ ریال عرضه می شود.
این کتاب مجموعه سیر شکلگیری جریان چپ در ایران و ظهور حزب توده ایران تا مرحله ی غیرقانونی اعلام کردن آن توسط حکومت اسلامی را شامل می شود.
در مقدمه جلد اول این کتاب آمده است:
در طول تاریخ مارکسیسم ایرانی، «حزب توده ایران» مهمترین، متشکلترین و معتبرترین سخنگو و نماینده این جریان سیاسی ـ فرهنگی محسوب میشده است. حزب توده، که به عنوان وارث سوسیال دموکراسی عهد مشروطه و سپس «حزب کمونیست ایران»، در مهرماه ۱٣۲۰ پایهگذاری شد، در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، که اتحاد شوروی در صحنه بینالمللی حضور خود را به عنوان یک «ابرقدرت» اعلام داشت، توانست به سرعت به عنوان یک حزب منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و در کشمکش با جریانهای وابسته به بریتانیا و آمریکا تصویری پرآشوب از این دوران تاریخی را رقم زند. پس از کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ و تثبیت ایران در حریم نفوذ غرب، که از سوی اتحاد شوروی بطور قطعی به رسمیت شناخته شد، حزب توده به تبع وابستگی خود به سیاست منطقهای شوروی، هر چند هر گونه نقش و حضور در حیات سیاسی ایران را از دست داد، معهذا به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه داد، بنحوی که میتوان فرهنگ لائیک و غربگرائی را که در دهه ۱٣۴۰ در ایران شکل گرفت برآیند کنش متقابل سه خرده فرهنگ انگلوفیلی، مارکسیستی و آمریکائی، در سیمای سخنگویان ایرانی آن، ارزیابی کنیم. این تأثیر بویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه ۱٣۲۰ در مکتب فکری و مطبوعاتی حزب توده پرورش یافتند و در دهه ۱٣۴۰، طبق یک برنامه سنجیده از سوی نواستعمار غرب و رژیم پهلوی، در ساختار نظام گذشته جذب شدند و در نهادهای فرهنگی کشور به کار گرفته شدند، اعمال شد. بنابراین، هر چند در سالهای ۱٣٣۲ ـ ۱٣۵۷ حزب توده به عنوان یک نیروی سیاسی در ایران حضور نداشت، ولی به عنوان یک جریان فکری در پیریزی شالودههای فرهنگ لائیک و غربگرای موجود نقشی موثر ایفا کرد.
در ادامه ی این مقدمه در مورد فعالیت های حزب توده ی ایران بعد از انقلاب به عنوان «کارگزار استکبار شرق» چنین آمده است:
در این دوران، حزب توده به دلیل شرایط سیاسی نوین ایران موفق شد بر پایه تجربه غنی تشکیلاتی احزاب مارکسیستی جهان و با اتکاء بر کادر ورزیده و مجرب خود، که سالهای مدید در اتحاد شوروی و اروپای شرقی عالیترین دورههای آموزشی را طی کرده بودند، و بالاخره با حمایت مادی اتحاد شوروی به ایجاد تشکیلاتی منسجم دست زند و بکوشد تا به عنوان یک نیروی سیاسی در جامعه انقلابی ایران وزن و اهمیت کسب کند و در جریانهای ضدانقلابی راست و میانه طرحهای توطئهگرانه و مخربی را علیه انقلاب اسلامی پیریزی نماید. با انحلال حزب توده در سال ۱٣۶۲، این تلاش نافرجام ماند و از آن پس حزب توده مجدداً به یک جریان محدود و بیرمق در خارج از کشور بدل شد، که بقایای فروپاشیده آن امروزه با طوفانی که جهان مارکسیسم را به کام خود برده و بازتابهای ایدئولوژیک و فرهنگی آن دست به گریبانند.
در ادامه آمده است:
کتاب حاضر، همانگونه که از نام آن پیداست، بررسی تاریخچه مارکسیسم ایرانی را با تأکید بر حزب توده، به عنوان مهمترین و قابل اعتناترین نماینده آن، موضوع خود قرار داده است. نخستین بخش کتاب کوشیده است تا مبانی استراتژی و تاکتیک مارکسیستی را، با نگاهی به سیر تاریخی مارکسیسم، تصور کند و در این کاوش منظرهای کلی از مارکسیسم ایرانی در تام شاخ و برگهای آن، از تروتسکیسم و مائوئیسم تا «چپ نو» و پیوندهای آن با مارکسیسم سنتی حزب توده ارائه دهد...
بخش دوم کتاب، به تاریخچه حزب توده ایران، از تأسیس تا انقلاب سال ۵۷ اختصاص دارد. کتاب مدعی است در این بخش از تکرار مکررات اجتناب کرده و مبنای کار بر بیان ناگفتهها و ارائه اسناد تازه و منتشر نشده است. در این بخش، بطور عمده بازجوئیهای سران حزب توده ایران در سال ۱٣۶۲ مبنای تحلیل و جمعبندی قرارگرفته و در هر زمینه به دستنوشتههای فعالین درجه اول آن عرصه استناد گردیده است. برای نمونه، خواننده با سرگذشت پناهندگان ایرانی در شوروی از زبان دکتر حسین جودت و احمدعلی رصدی آشنا خواهد شد و داستان «فرقه دمکرات آذربایجان» در «مهاجرت» را بر اساس بازجوئیهای انوشیروان ابراهیمی، دبیر اول فرقه در ایران پس از انقلاب، خواهد خواند. در این بخش، روایت دکتر حسین جودت از تاریخ حزب توده نیز به عنوان یک سند مندرج است.
سومین بخش کتاب به «حزب توده و انقلاب اسلامی ایران» اختصاص دارد، که پس از یک مقدمه پیرامون «وضع رهبری و سازمان حزب توده» به بررسی استراتژی و تاکتیک حزب و مبانی تئوریک آن و مواضع حزب توده در قبال سایر نیروهای سیاسی ایران میپردازد.
|