گوش ماهی بر خبر بگریستی
احمدرضا قایخلو
•
ای پری! بگشا گلوبندِ تگرگ
ای که بی یاران، سحر بگریستی
بی تفاوت شد مگر لیل و نهار
خود، تماشا بر نظر بگریستی
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ آذر ۱٣٨۷ -
۷ دسامبر ۲۰۰٨
داد بر بیدادگر بگریستی
مرگ یاران را اگر بگریستی
مرگ اگر از مرگشان آگاه بود
ناخنان می کند و پر بگریستی
صبحگاهی تازه خونابِ جگر
بر ردی در رهگذر بگریستی
آتش دیرینه در خود می نشست
سایه ها بر یکدگر بگریستی
گوش ماهی بر خبر بگریستی
هم نسیم در به در بگریستی
هم دروغ و هم سفر بگریستی
هم سیاهی بر حجر بگریستی
تا کجا شیون کنان جان جهان
برخط پیکر نگر بگریستی
واوِ واویلا و یایِ یاوه گرد
بر جنون منتحر بگریستی
ابرها دریا به دریا، موج موج
بر حباب و آن صُوَر بگریستی
در پی توفان که می جستند راه
موکشان، توفان مگر بگریستی
ای پری! بگشا گلوبندِ تگرگ
ای... که بی یاران، سحر بگریستی
بی تفاوت شد مگر لیل و نهار
خود، تماشا بر نظر بگریستی
|