طرح دولت وحدت ملی، از ظهور تا سقوط
•
هنوز یک هفته از نخستین همایش سراسری جبهه ی کارگزاران که «طرح وحدت ملی» را به مهم ترین شعار خود تبدیل کرد، نمی گذرد که حسین مرعشی عضو بلندپایه ی این جریان، از «افول» این طرح خبر داده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۰ آذر ۱٣٨۷ -
۱۰ دسامبر ۲۰۰٨
هنوز یک هفته از نخستین همایش سراسری جبهه ی کارگزاران که «طرح وحدت ملی» را به مهم ترین شعار خود تبدیل کرد، نمی گذرد که حسین مرعشی عضو بلندپایه ی این جریان، از «افول» این طرح خبر داده است. «دولت وحدت ملی» که چکیده اش عبارت است از انتخاب یک اصولگرای ملایم تر از احمدی نژاد به مقام ریاست جمهوری و شرکت چند اصلاح طلب در کابینه ی وی، با واکنش تند طرفداران احمدی نژاد روبرو شده، هاشمی رفسنجانی اصلاح طلبان را به تخطی از آن متهم کرده و جبهه ی مشارکت بی اعتنا به آن همچنان بر کاندیداتوری خاتمی پافشاری می کند.
اعلام آمادگی کارگزاران
کارگزاران سازندگی اولین گروه از «اصلاح طلبان» بودند که به این طرح روی خوش نشان دادند. روزنامه ی کارگزاران در شماره ی روز شنبه شانزدهم آذر خود، در این مورد نوشت:
مراسم اختتامیه اولین گردهمایی سراسری حزب کارگزاران سازندگی در شرایطی برگزار شد که تاکید بر ایجاد دولت وحدت ملی و اتحاداصلاحطلبان در انتخابات دور دهم ریاستجمهوری، محور اصلی آن را تشکیل میداد.
به نوشته ی این روزنامه،
«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، سخنران اصلی اختتامیه گردهمایی این حزب بود که در سخنانش به جزئیات یک دیدار اشاره کرد. دیداری که او و اعضای حزبش با آیتالله هاشمیرفسنجانی داشتند و در آن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از انتقاد تعدادی از اعضای جامعه روحانیت مبارز از حذف نیروها در کشور خبر داد. آنگونه که کرباسچی به نقل از هاشمی بیان کرد، اعضای جامعه روحانیت به رئیس مجلس خبرگان رهبری گفتهاند که «کشور برای همه اقشار است و همه باید در صحنه حضور داشته باشند، حتی اقلیتهایی که از لحاظ مذهبی شاید با ما مخالف باشند.» دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، دغدغههای اعضای جامعه روحانیت مبارز را باعث «شکل گرفتن فرصت مناسبی برای نادیده گرفتن خیلی از مسائل و کنار هم نشستن» دانست و از این منظر «تشکیل دولت وحدت ملی از همه نیروهای فعال کشور را ضروری» دانست.
وی اظهار داشت: برای انتخابات باید به دنبال احیای حق ملت ایران بود که بر گردن ما برای آموزش، زندگی و فراهم شدن شرایط آزادی حق بسیاری دارند که در این زمینه دو راهکار وجود دارد. اگر در سطح ملی تمام دلسوزان در همه جناحها این فرصت و خطر را احساس کنند که باید اقدام جدی صورت گیرد، تشکیل دولت وحدت ملی از همه نیروهای فعال کشور تضمینی است برای توسعه کشور.
وی افزود: نیروهای دلسوز دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا که همه فرزندان این کشور هستند، میتوانند ائتلاف کنند؛ البته طبیعی است که در این زمینه حداقل تضمینهایی باید وجود داشته باشد که به مذاکرات فشرده نیازمند است؛ اما باید دلسوزانه به نتایجی رسید تا چهرههای دلسوز، ملی و مورد قبول مردم در دو جناح نتایجی را کسب کنند.
کرباسچی افزود: ما که مدعی فرهنگ و اخلاق هستیم چرا نمیتوانیم بر محورهایی که امروز به نتیجه واحدی در آن رسیدهایم در کنار هم باشیم. امروز برای اداره کشور باید حرفهای جزئی را کنار گذاشت و کشور را از این ورطه نجات داد؛ حداقل برای مدتی یک اتحاد ملی در کشور ایجاد شود.
واکنش تند طرفداران احمدی نژاد
حمایت کارگزاران از «دولت وحدت ملی» که گفته می شود بانی آن ناطق نوری بوده است، زنگ های خطر را در میان طرفداران احمدی نژاد به صدا در آورد و نیروهای «ملایم» تر اصولگرا را که ظاهرا قرار بوده است مطابق این طرح به ایجاد کابینه ی مشترک با اصلاح طلبان اقدام کنند، به موضع گیری واداشت.
روزنامه ی کیهان پیش قراول حمله به کارگزاران سازندگی شد. این روزنامه در یادداشت روز دوشنبه ی این هفته ی خود به قلم حسین شریعتمداری نوشت:
ید پرسید «دولت وحدت ملی» مورد نظر گروهها و احزاب یاد شده برای رسیدن به چه هدف مقدس و کدام مقصود ارزشمند است؟ مگر دولت کنونی برخاسته از رأی ملت و حاصل وحدت ملی نیست؟! اگر هست- که هست- طرح تشکیل دولت وحدت ملی برای چیست؟! آنچه بیتردید میتوان گفت این است که طرح یاد شده و خواهر دو قلوی آن یعنی «ائتلاف برای نجات کشور»! به منظور مقابله با اصولگرایی و دولت اصولگرای نهم تدارک دیده شده است، چرا که اولین گام آن نفی دولت اصولگرای برخاسته از رأی مردم است و نکته در خور توجه این که کسانی از «ضرورت وحدت ملی» سخن میگویند و برای پی گیری آن همایش برگزار میکنند که در چند دوره انتخاباتی اخیر نظیر ریاست جمهوری نهم، مجلسهای هفتم و هشتم و شوراهای اسلامی شهر و روستای دوم و سوم با رویگردانی معنی دار مردم روبرو بودهاند.
شریعتمداری افزود: جبهه مدعیان اصلاحات و یاران تابلودار و بیتابلوی آن با ذوق زدگی از طرح «دولت وحدت ملی» استقبال کردهاند و آن را ترجمان طرح خود، یعنی «ائتلاف برای نجات کشور»! دانستهاند. که باید پرسید نجات کشور از چه؟ از که؟ و از کدام جریان سیاسی؟! مدعیان اصلاحات پنهان نمیکنند که مقصود آنان نجات کشور از اصولگرایی است! چرا؟! برای یافتن پاسخ این سوال که نه پنهان است و نه پیچیده، کافی است به هویت تجربه شده و به عمل نشسته دو جریان «اصولگرایی» و «اصلاح طلبی» مراجعه کرد.
به نظر مدیر مسئول روزنامه ی کیهان: خط قرمز مدعیان اصلاحات و حامیان غربی آنها ادامه حضور احمدی نژاد در رأس دستگاه اجرایی کشور است بنابراین دوستان اصولگرا نیز باید خط قرمز خود را در همین نقطه تعریف کنند. و در موضوع مورد بحث مراقب باشند که در میدان فریب «دولت وحدت ملی»! که هدف اصلی و تعریف شده آن مقابله با حاکمیت اصولگرایان است وارد نشوند.
مدیر مسئول کیهان فراموش نکرد که «پای آمریکا» را هم به این موضوع بکشاند: شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که آمریکا برای عملیاتی کردن پروژه خود، به ترفند جابه جایی مرزها و تغییر محورها روی آورده است. «طرح دولت وحدت ملی» در این چارچوب قابل ارزیابی است.
روزنامه ی وطن امروز هم در سرمقاله ی خود تحت عنوان «دولت شرکت سهامی نیست» هشدار داد: «ماجرای «دولت وحدت ملی» مدت زمانی است که در مجاری رسانهای کشور مطرح میشود و گستره پردازش آن نیز محدود به یک طیف یا گروه سیاسی نیست. معتقدم ایده دولت وحدت ملی کاملاً سیاق دوم خردادی دارد و منشأ پیدایش آن نیز تلاش این جریان برای ایجاد برخی اختلافها در اردوگاه مقابل است؛ چرا که اگر با دیده درست به مبانی این ایده نگریسته شود، تضادهای بنیادین فکری طرفین به خوبی قابل نظاره است.
روزنامه ی جام جم در این مورد چنین نوشت: طرفداران اینایده، صرفنظر از قضاوت ارزشی درباره آن، کسانی هستند که یا در میان اصولگرایانند اما پایگاه مردمی زیادی ندارند و یا در جریان مقابل هستند و چون خود را در حاشیه میدانند اینایده برای آنان راهی است برای بازگشت مجدد آنها به متن. علاوه بر این، طراحان اینایده را اگر از جریان دوم خرداد بدانیم، میتوانیم هدف دیگری را نیز برای آنها در نظر بگیریم و آن این که با یارگیری از اصولگرایان و یا همراه نشان دادن برخی از آنها با اینایده، اختلاف میان اصولگرایان تعمیق شود.
لذا پیگیری اینایده از سوی جریان دوم خرداد طبیعی و قابل فهم است اما اصولگرایان موافق اینایده، باید مراقب باشند ابزاری برای منویات مخالفان سرسخت اصولگرایی نباشند و اصولگرایان مخالف اینایده هم مواظبت کنند با برخوردهای غیراخلاقی با اصولگرایان موافق هدف دوم جریان مقابل، یعنی تعمیق اختلافات را سرعت و شتاب نبخشند.
روزنامه ی دیگر اصولگرایان یعنی رسالت هم از قافله حمله به این طرح عقب نماند و چنین اظهار نظر کرد: «آنها که احمدینژاد را در مسند اجرا تاب ندارند با دو شعار «دولت نجات ملی» و «دولت وحدت ملی» پا به عرصه فعالیتهای انتخاباتی نهادهاند. رقبای دولت نهم در دو قطب مخالف تحت پرچمهای یاد شده به میدان میآیند تا در یک نقطه که همان «نه به احمدینژاد» در انتخابات آینده است،همدیگر را ملاقات کنند.
آنها که شعار نجات ملی را وجهه همت خود نهادهاند همانها هستند که در چند انتخابات اخیر اقبالی از سوی مردم ندیدهاند لذا با سیاهنمایی سعی میکنند تصویری از کارنامه دولت ارائه دهند که گویی مملکت در حال «غرق شدن» است و تنها جماعتی که قادر به «نجات» آن هستند همینها میباشند. آنها میخواهند در نقش نجات غریق در صحنه ظاهر شوند. آنها اصرار دارند بگویند هیچ نقطه مثبتی درکارنامه دولت نیست!
با کمی دقت در طراحی شعار آنان مردم متوجه میشوند آنکه در حال غرق شدن است خود همین جماعت است. آنها انتظار دارند مردم با رأی خود پای صندوقهای رای، آنها را از توفان امواج فراموشی در صحنه سیاسی ایران، نجات دهند.
ناامیدی کارگزاران
شاید موج مخالفت ها در میان طیف اصولگرایان، امیدهای حزب کارگزاران سازندگی را زودتر از آن چه تصور می شد، به یاس مبدل کرده است.
روز چهارشنبه سیدحسین مرعشی در مقاله ای که در کارگزاران نوشت، از «افول» طرح «دولت وحدت ملی» سخن به میان آورد.
مرعشی نوشت:در پی استقبال دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی از طرح تشکیل دولت وحدت ملی موردنظر جناح اصولگرا، به عنوان یکی از دو راهبرد اصلی این حزب برای انتخابات آتی، شاهد هجوم بیسابقه هواداران معدود آقای احمدینژاد به این طرح و نیز حزب کارگزاران و عقبنشینی زودهنگام اصولگرایان بودیم...
به نوشته ی مرعشی، ریشه موضوع تشکیل دولت وحدت ملی به مبارزات انتخاباتی دوره نهم ریاستجمهوری برمیگردد. او نوشت: همه به یاد داریم که آقای احمدینژاد در مبارزات انتخاباتی دوره نهم، به نظام جمعی اصولگرایی و نیز تذکرات دلسوزانه دال بر ادامه خدمت در شهرداری بیتوجهی کرده و به رقابت با سایر کاندیداها از جمله آقای لاریجانی که کاندیدای رسمی اصولگرایان و آقای قالیباف که کاندیدای مورد حمایت سرداران دوران دفاع مقدس و نیز پارهای مراکز مهم سیاسی بود، ادامه داد.
صرفنظر از نقش بدنه بسیج و تاثیر هزینههایی که از بودجه شهرداری تهران برای جمعآوری عِدّه و عُدّه ، از لحظه اعلام آقای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور نهم جناح اصولگرا هم تکرویهای ایشان را فراموش و بنای همکاری با ایشان را گذاشته و دولت ایشان را به عنوان یک دولت اصولگرا مورد حمایت قرار داده است. لکن در مقابل همه حمایتهای اصولگرایان از شخص آقای احمدینژاد و دولت ایشان، آقای احمدینژاد همواره به جناح اصولگرا، نگاهی ابزاری داشته و هیچگاه علاقهای به همکاری واقعی و سازمانیافته با اصولگرایان نشان نداده است.
به نوشته ی مرعشی طرح دولت وحدت ملی در واقع راهی آبرومندانه برای نجات اصولگرایی و اصولگرایان از وضع موجود تلقی میشد. طراحان این ایده برای گریز از افتادن در یک انتخابات دوجانبه که در یک طرف آقای احمدینژاد و در سوی دیگر یک اصلاحطلب نظیر سیدمحمد خاتمی باشد به ارائه این ایده اقدام کردند. هرچند چنین ایدهای کمک بزرگی به برونرفت کشور از بحرانهای موجود میکرد ولی بیش از کشور اصولگرایان فرصت مییافتند تا در پناه چنین طرحی، خود را از موضع پذیرش مسوولیتهای دولت نهم برهانند.
آقای ناطقنوری اولین فردی بودند که به نظر من دلسوزانه نسبت به طرح چنین ایدهای اقدام کردند. هرچند به دلیل برخورد سرد جناح اصلاحطلب، آقای ناطق خیلی زود پایان تلاشهای خود را اعلام کردند لیکن متعاقب آن آقایان عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقعبینانه از اوضاع کشور بر این نکته پافشاری کردند «که نه کشور با این رئیسجمهور و سیاستهای آن قابل اداره کردن است و نه احمدینژاد قابل اصلاح» و به دنبال این جلسه بود که جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از اصیلترین کانونهای اصولگرایی بر این وحدت ملی پافشاری و گروهی را مامور پیگیری آن کرد. حمایت صریح و روشن آقای لاریجانی، رئیس مجلس اصولگرا هم نشانه دیگری از نگرانی اصولگرایان از آینده کشور بود.
مرعشی سپس می نویسد: حال چه شده است که به محض اینکه بخشی از اصلاحطلبان به محوریت کارگزاران به این طرح پاسخ مثبت دادهاند این طرح یک طرح آمریکایی تلقی میگردد. اصولگرایان باید به سوالات متعددی پاسخ دهند. اول اینکه آیا آقایان با فرض اینکه اصلاحطلبان این طرح را نخواهند پذیرفت و صرفا برای بازی با افکار عمومی به طرح موضوع پرداختهاند؟ و دوم اینکه از کی انقلاب، نظام اسلامی، ارزشها و اصول در شخص آقای احمدینژاد خلاصه شده و عبور از احمدینژاد عبور از همه چیز تلقی میشود؟ سوم اینکه چگونه روحانیت و بزرگان کشور و نظام تسلیم این ادعای موهوم شدهاند؟ صدها احمدینژاد خواهند آمد و خواهند رفت و انقلاب و نظام سر جای خود خواهند ماند.
چرا باید همه ضعفها و ناتوانیها، رفتار ناشایست، سیاستهای غلط و... این فرد یا آن فرد را بر گردن نظام انداخت؟ آیا اصولگرایان میتوانند مسوولیت دولت نهم را بپذیرند و اساسا چرا باید چنین مسوولیتی را بپذیرند؟
مرعشی سپس نوشت: اکنون که با هجوم تندروهای هوادار رئیسجمهور و عدم پایداری اصولگرایان عملا این طرح منتفی شده است.
طرح را واروانه نکنید!
اما در این میان حمله ی هاشمی رفسنجانی به اصلاح طلبان، شاید برای آن ها از همه غافلگیرکننده تر بوده است. روز چهارشنبه، «جام جم آنلاین» به نقل از رفسنجانی مدعی شد که اصلاح طلبان با طرح دولت وحدت ملی مخالف هستند.
به نوشته ی این رسانه اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه در حاشیه همایش علمی کاربردی اصل ۴۴؛ موانع و راهکارها که در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیما و از سوی بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران برگزار شده بود، درخصوص طرح وحدت ملی و طرح آن از سوی اصلاحطلبان، افزود: این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد که او هم جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد. فقط وقتی آقای کرباسچی آن را قبول کرد، موج برگشت و گفتند اصلاحطلبان این را مطرح کردهاند؛ در حالی که اصلاحطلبان با این طرح مخالف هستند؛ چرا که این طرح به این معنی است که رئیسجمهور اصولگرا و کابینه مشترک باشد، این طرح آقای ناطق است؛ آن را وارونه نکنید.
همچنان خاتمی!
جبهه ی مشارکت اسلامی اما برخلاف کارگزاران، طرح «دولت وحدت ملی» را نپذیرفته است و همچنان از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دفاع می کند. محسن میردامادی که در کنگره ی اخیر این حزب دوباره به سمت دبیرکلی انتخاب شده، معتقد است خاتمی آمده است و راه برگشت هم ندارد. به گزارش سایت مشارکت، میردامادی، در دیدار با تعدادی از اعضای هسته مرکزی «پویش دعوت از خاتمی» افزود: از نظر ما هم خاتمی وارد صحنه انتخابات شده است و دیگر نباید منتظر اعلام رسمی نامزدی او ماند و هرچه زودتر باید فعالیتهای انتخاباتیمان را شروع کنیم.
به این ترتیب، ظاهرا راه کار کنگره ی حزب کارگزاران سازندگی به پایان خود رسیده است. تنها چند روز کافی بود تا آن ها را بار دیگر متوجه ی این حقیقت کند، که وقتی صحبت از «وحدت» و «دولت ملی» می شود، منظور آن ها نیستند!
|