• کدام را باید باور کرد؟ دشمنی با سنیان، ستم گری ها و آدمکشی هایی که تاکنو ن در کردستان و بلوچستان ایران و علیه سنیان بکار برده اند که همه به خوبی از آن اگاه هستیم، دشمنی دیرینه با سنیان در عربستان و اردن و دیگر کشورهای مسلمان سنی مذهب... یا پشتیبانی همه جانبه از حماس سنی مذهب که دست نشانده حکومت اسلامی شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱٣ دی ۱٣٨۷ -  ۲ ژانويه ۲۰۰۹

چه بلبشویی است!
حقیقتن چه بلبشویی است! "جمهوری" اسلامی که اگر زور وچماق کشی وآدم کشی، پول نفت و پول شویی و قاچاق مواد مخدر (از آن میان پخش گسترده مواد مخدر در میان جوانان و آلوده کردن آنان) و... نباشد، یک روز هم دوام نداشته و چندان بی کفایت است که گزاف نیست اگر گفته شود که حتا توان اداره درست یک شهر را هم ندارد (تنها به میزان بالا و هولناک مرگ ومیر در ترافیک وجاده ها ی ایران بنا به گفته خود مسئولان حکومتی نگاه کنید) چه رسد به سرزمین بزرگی چون ایران؛ و با وجود آنکه در میان بیشترین بخش مردم ایران هیچ گونه "مشروعیتی" نداشته و از هرگونه گردهم آیی و یا کوشش برای بر پایی یک گزینش همگانی آزادانه در ایران به همآن زبان باورهای مذهبی خود، چون "جن از یسم الله" هراس دارد با شگفتی ولی در رویاهای خود ادعای رهبری بر منطقه خاورمیانه و "مسلمین جهان" را در سر دارد! جان مردم ایران کمترین ارزشی برای آقایان نداشته و شاهد هستیم که هر روز در ایران دست به جنایت تازه ای می زنند وجوانان بی پناه ما را نابود می کنند ولی سینه چاک مشتی آدمکش دست پرورده خود شده اند و اینک که ضربه کشنده ای بر بخشی از پیکر آلوده حکومت در غزه وارد آمده است، عزاداری وشیون راه انداخته و با فرافکنی و هیاهو از همین سازمان ملل وشورای امنیتی که کاغذ پاره صادر می کنند و دیروز خود با بی شرمی به این نهادها می گفتند:"آنقدر کاغذ پاره صادر کنید تا کاغذ پاره دانتان درآید"! اکنون درخواست می کنند که بیانیه محکومیت سرکوب تروریست ها در غزه را صادر کنند (بخوانید ببینید همن سازمان حماس یا هواداران محمود عباس که خواهان صلح با اسرائیل هستند با چه وحشیگری رفتار کرده اند)! پی در پی از توانایی خود گفته و اسرائیل را تهدید به نابودی کرده و دیگر دولت ها را کافر و زورگو نامیده اند ولی اینک که تنها آغاز کار است و ضربه ای کوچک ولی سخت بر آنها فرود آمده است، هیاهو راه انداخته اند که چرا همین به گفته خود کشورها و سازمان های دشمن و صهیونیست، ساکت نشسته وکاری نمی کنند! جنگ و کشتار از سوی هر کس که باشد نفرت انگیز است ولی چه کسانی امکان صلح و دوستی و آرامش بین فلسظینی ها و اسرائیلی ها را از آن ها گرفته اند؟ آیا اقایان یا هر مدعی دیگری از محمود عباس (می توان به سابقه مبارزاتی چندین دهه ای او علیه اسرائیل نگاهی انداخت)، دولت او، همراهان و پشتیبانانش، فلسطینی تر هستند؟ در باره گرفتاری ها و اختلاف های فلسطینی ها و اسرائیلی ها آیا رهبر معظم بیش از محمود عباس که سراسر زندگیش با آن درگیر بوده وجنگیده است، اگاه تر و دلسوز تر است؟ واین تنها یک روی سکه است.

دشمنی خونین با سنیان ایران و گریستن برای سنیان در سازمان حماس
هفته پیش از این درگیری، یک آخوند عضو دفتر رهبر معظم، شیخ مهدی دانشمند، آشکارا علیه سنیان ایران به تفسیر و تحلیل هایی بسیار کودکانه ولی بسیار دشمنانه دست یازیده، به ناسزا گویی پرداخته، بدترین تهمت ها را به آنان زده و پیشنهادهای تکاندهنده و غیرانسانی می دهد. برای نمونه می گوید برای جلوگیری از افزایش سنی ها در ایران، به بچه های سوم آنان شناسنامه نداده و حق رای از چنین خانواده ها نیز گرفته شود. او سنی ها را قاچاقچیانی می نامد که با برنامه ریزی می خواهند بچه شیعه ها را معتاد کنند و.. ! مطمئن باشیم که سخنان این شیخ با چنین دریدگی و درندگی در دفتر رهبر بین خود رهبر و همراهان او نیز به میان آمده و خواهد آمد. رهبر و سران باندهای وابسته، این کینه ورزی ها را از زبان چنین شیخ های نادان وهوچی گری بیان می کنند(فردا اگر اعتراض وپایداری ای شکل بگیرد، رهبر به سادگی خود را کنار کشیده، آن را نفی کرده و زبان به پند و اندرز می گشاید که نباید چنین گفت، این بشود و آن نشود و..) تا زمینه رفتارهای ضد انسانی خود در جامعه و جدایی و گروه بندی مردم به شیعه وسنی، دین دار وبی دین، خودی وغیر خودی و... را فراهم کنند.   
نخست این یاوه گویی ها را گوش کنیم و فیلم آن را ببینیم تا پس از آن مقاله را دنبال کنیم:   

nz.youtube.com none">
[ nz.youtube.com



کدام را باید باور کرد؟ دشمنی با سنیان، ستم گری ها و آدمکشی هایی که تاکنو ن در کردستان و بلوچستان ایران و علیه سنیان بکار برده اند که همه به خوبی از آن اگاه هستیم، دشمنی دیرینه با سنیان در عربستان و اردن و دیگر کشورهای مسلمان سنی مذهب، که بسته به سیاست روز ملایان و بر آورد سود و یا زیان وارده، پنهان و یا آشکار آن را بیان می کنند، این ها را باور کنیم یا پشتیبانی همه جانبه از حماس سنی مذهب که دست نشانده حکومت اسلامی شده است و نامیدن آنان بنام برادران دینی خود! چگونه است که رهبر معظم امروز در پشتیبانی از حماس سنی، فتوای شهادت صادر می فرماید (البته خود و فرزندان در کاخ تشریف دارند و شهادت برای دیگران است) اما سنیان ایران زیر بدترین فشار ها قرار داشته و حتا یک تن از آنان در پست های کلیدی این حکومت جا ندارند!؟
راستی آدمکشان تا چه زمانی می خواهند به این آتش افروزی ها و تبه کاری های خود در ایران و درمنطقه ادامه دهند؟ هر کودکی می داند که حماس تنها وسیله ای برای کسب قدرت در منطقه و پیش برد سیاست های بلندپروازانه و جاه خواهانه این حکومت است و نه چیزی بیشتر. هر گاه می خواهند نگاه همگانی را از فشار و سرکوب در ایران، شکست در سیاست های جهانی، پنهان کاری در دست یافتن به ساخت بمب اتم، انزوای شدید جهانی خود و وضع خراب اقتصادی و فریاد اعتراض هر روزه مردم ایران و.. را به سوی دیگر بکشانند، فتنه ای به راه انداخته و فریب خوردگانی چون سازمان حماس را که همه هستی خود را وابسته یه این حکومت کرده و اگر یاری های مالی و نظامی حاکمان بر ایران نباشد، توان زندگی، پایداری و ماندگاری را ندارند چون عروسکی به بازی می گیرند. می توان پرسش نمود که چه مجالی بهتر از این برای شهادت وجود دارد؟ چرا رهبر معظم و دیگر ملایان شهادت جو و شهادت خواه همراه با خانواده های خود از این روزهای طلایی استفاده نمی کنند و به جبهه جنگ حق علیه باطل نمی روند؟