از اصلاح طلبان چه خبر؟
اکبر منتجبی
•
سایت تازه تاسیس «تغییر - پایگاه خبری اصلاح طلبان عملگرا» در گزارشی به قلم اکبر منتحبی تحت عنوان «موسوی در تعلیق، کروبی در تردید»، نوشته است که تقاضای دیدار محمد خاتمی با آیت الله خامنه ای پذیرفته نشده و در همین حال احتمال ورود میرحسین موسوی به رقابت های انتخابات دهم ریاست جمهوری جدی شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۷ دی ۱٣٨۷ -
۶ ژانويه ۲۰۰۹
اگرچه چندان خبری از فعل و انفعالات سیاسی در حوزه انتخابات ریاستجمهوری نیست و آنچه به ظاهر منتشر میشود اخبار سرد و یخی است که گویی همه چیز را منجمد و فریز شده به خواننده تحویل میدهد، اما در جلسات و محفلهای خصوصی، اتفاقاتی در حال رخ دادن است گرمی به خصوصی دارد. حتما برای همه جالب است که بدانند مراسم مختلفی که این روزها بیخبر برگزار شده، حول چه محور و کسانی بوده و چه افرادی در آنها شرکت کردند و چه کسانی عهدهای جدید با یکدیگر بستند.
حتما جالب است بدانیم که پیام آن حزب سیاسی اصلاحطلب به میرحسین موسوی چه بوده و چه شده است و چه تقاضاهای جدیدی از موسوی شده است.
در این میان البته، اگر خاتمی به اندازه کفایت و بلکه بیشتر خبرساز بود، میرحسین به غایت خود را از خبرنگاران پنهان کرد و حتی در افتتاح یک نمایشگاه هنری حاضر نشد. با این حال گریز امروز او از خبرنگاران مانند گریز او در سال ۸۴ یا ۷۶ از دست سیاستمداران نبود و نیست. چنان که به همان نسبت که بر تردیدهای خاتمی افزوده میشود. تکلیف بر میرحسین موسوی بیشتر میشود که بیاید.
با این حال در ابتدای امر، لازم است به برخی از اخبار محافل در روزهای گذشته بپردازیم و سپس داستان میرحسین را بازگو کنیم.
چه اتفاقی رخ داده؟
هفتهای که به آغاز ایام محرم منتهی شد، برای برخی از اصلاحطلبان مهم بود. چرا؟ به علت آنکه قبل از آغاز ایام عزاداری، فرصتی فراهم میشد تا در برخی از مراسم سرور، مانند جشنها و عروسیها حاضر شوند و بتوانند به این بهانه، زیر چتر بزرگی از «رفاقت»، معترض و منتقد دور یکدیگر بنشینند و بار دیگر، به دور از خط و ربطهای سیاسی با هم گفتوگو کنند. این چنین بود که در عروسی اولاد ذکور مهندس علی خاتمی، برادر سیدمحمد، همه تلاش کردند خود را به این مراسم برسانند و ضمن دیدار با آن سید، حال و احوال انتخاباتی را دریابند که آیا سید بر تردیدهای خود غلبه کرده است یا خیر.
اینچنین بود که اگرچه میهمانی متعلق به خانواده «خاتمیها» بود اما منحصر به عروس و داماد نماند و خاتمی ماه مجلس خود شد. او از ابتدا تا انتهای مراسم که در هتل هما برگزار شد، حضور داشت و البته مورد مهر میهمانان که عموما حزبی و سیاسی بود، قرار گرفت. با این حال کسی پی به این «راز» نبرد که سیدمحمد خاتمی چه تصمیمی گرفته است اما آنچه که در لابهلای سخنان این میزبان و آن میهمان رد و بدل شد چنین بود که او مدتی است در وضعیت خود تامل کرده و اینک برای فائق آمدن بر این تردید، میخواهد راز دل خود را به یکی از مسوولان عالیرتبه کشور بگوید و بجوید که ایشان چه نظری در این باره دارد.
به همین علت بود که در حاشیه این عروسی، گاه شایعه بر صحت برخی اخبار غلبه میکرد و عدهای این سخن را که «خاتمی مدتی است تقاضای دیدار کرده اما پاسخ منفی شنیده» بیان میکردند و آن را نشانهای از عدم تمایل برای حضور خاتمی در انتخابات تعبیر میکردند.
آن جشن، گویی یک میتینگ سیاسی بود. میتینگی که هیچ سخنرانی نداشت و همه در گوش هم زمزمه میکردند و نیمنگاهی به سیدی که سراپا سفید پوشیده بود میانداختند تا از نگاه او نگرانیاش را دریابند.
***
در جشن دیگری که یکی دو شب بعد نیز برگزار شد، فضا چنین بود. اگرچه این بار به جای سیاسیون، برخی از شیوخ نشسته بودند و آنها به شیوه خود نخ تسبیح انتخابات را میجستند. در جشن عروسی دختر آیتالله بجنوردی با پسر آیتالله نورمفیدی، باز نگاهها به سیدمحمد خاتمی دوخته شده بود که در کنار هممسلکان خود نشسته بود و میگفت و میخندید. کنار او مهدی کروبی و سیدحسن خمینی و تنی چند از علما بودند. گویی نه خبری از انتخابات است و نه رقابت درونجناحی. گعده آنها گل انداخته بود و آنهایی که اخبار این میز را دنبال میکردند، هر چیزی مییافتند جز اخبار انتخابات.
شاید به همین دلیل بود که در میز کناری آنها، یکی از علما سر در گوش کنار دستی خود برد و گفت که بالاخره خاتمی میآید یا کروبی که آن دیگری به خنده و با ابروی چشم به گفتوگوی دونفره خاتمی و کروبی اشاره کرد و گفت که آنچه میبینیم با آنچه که میشنویم دو چیز است. اینجا رفاقت و بیرون رقابت.
***
مراسم سوم اما شب بعد بود. اگر در شب قبل، سیدحسن خمینی یکی از جمله میزبانان بود که صاحب باجناق میشد، در این مراسم سیدیاسر خمینی بود که همانند برادر ارشد خود صاحب باجناق شد. سیدمحمد صدر معاون وزیر خارجه دولت خاتمی که پدر زوجه یاسر خمینی است، آن دیگر دختر خود را به عقد جوانی درآورد که سیدمحمد خاتمی خطبه عقد آنها را خوانده بود.
در این شب نیز اگرچه مراسم عروسی برپا نبود و عقدکنان جاری بود اما بحث انتخابات و آنچه از شبهای قبل مانده بود، پی گرفته شد که آیا دیداری نیز در این روز حاصل شد یا خیر که البته جواب همچنان منفی بود. دیداری حاصل نشده بود و تردید بر تصمیم فائق بود و خاتمی همچنان روی پلی قرار داشت که یک سوی آن آمدن بود و سوی دیگرش نیامدن. بماند یا نماند. بپذیرد یا نپذیرد. اگرچه وضع چنان است که به لحاظ امنیتی حتی، این روزها، خانه و کاشانه او بیش از پیش مورد توجه است و ترددها کنترل بیشتری میشود.
جشنهای ثلاثه اگرچه به پایان رسید و چند روز بعد ایام محرم آغاز شد، اما بحثهای انتخاباتی از مجالس عروسی به مجالس روضه و عزاداری منتقل شد.
چرا اهمیت دارد؟
طبیعتا جبهه اصلاحات این روزها دوران به سامانی را نمیگذراند. خاتمی همچنان بلاتکلیف است و نمیتواند بر تصمیم نهایی خود فائق آید و همین تردید، نهتنها پیشرفت و پیشبردی در کار این جبهه نیست که ضربههای ریز و درشتی را نیز به پیکره نحیف اصلاحات که این سالها ازآن چیزی باقی نمانده وارد میآورد.
به همین دلیل لازم است که او زودتر از آنچه که اطرافیان و هواداران سازمانی و حزبیاش میگویند، تصمیم نهایی خود را بگیرد و جبهه اصلاحاتی را که خود روزی در مقام رئیسجمهور محافظ آن بود، نجات دهد. وضعیت امروز اصلاحات به سان قایقی است که هر کس با پارویی که در دست دارد میخواهد آن را به مسیری که خود تشخیص میدهد، براند. عدم تصمیمگیری خاتمی نیز این مشکل را دوچندان کرده است.
البته دوستان حزبی او آنچنان که از برخی اخبار بر میآید فعالیتهای تبلیغاتی خود را آغاز کردهاند. آنها از یک سو سفرهای استانی خود را سامان دادهاند، از دیگر سو با برخی لابیها در دانشگاههای شهرهای مختلف حاضر شدهاند و مناظرههایی را در دفاع از حضور خاتمی انجام میدهند. بنابرآنچه که آنان طراحی کردهاند باید در سه سطح فعالیت کرد. ابتدا در حوزه دانشگاهها، بعد در مساجد و تکایا و سپس استفاده از رسانههای موجود برای ارتباط و تاثیرگذاری بر مخاطب. چراکه در برخی از جلسات به این نتیجه رسیدهاند که باید مردم را راغب کرد تا در انتخابات شرکت کنند. آنچه که اکنون از نظرسنجیها به دست آمده، نشان میدهد یا مردم رغبت چندانی برای شرکت در انتخابات ندارند و یا هنوز به جمعبندی درباره افراد نرسیدهاند.
نکته حائز اهمیت آن است که اخیرا جبهه مشارکت به این نتیجه رسیده است که سرمایهگذاری ۱۰ ساله بر روی روشنفکران، چندان استراتژی درستی نبوده و آنها را از پرداختن به مردم بازداشته است. چنان که اخیرا نیز بحثهایی در این زمینه مطرح و ابراز گله شده که چرا از کارگران، معلمان و برخی اقشار که تاثیر اجتماعی قابل توجهی در انتخابات دارند، غافل شدهایم و به جای سرمایهگذاری بر روی آنها، بر روی روشنفکرانی که فقط «غر» میزنند و کاری نمیکنند سرمایهگذاری کردهایم. به همین دلیل نیز محسن میردامادی، دبیرکل حزب مشارکت ضمن آنکه خواسته نظرها معطوف به این قشر از افراد جامعه شود، به اعضای حزب گفته است که هر کس یک نفر جذب کند تا بتوانیم آرام آرام در انتخابات تاثیرگذار شویم.
میرحسین، عبور از تردید و سکوت
اگر سیدمحمد خاتمی در تردید به سر میبرد، میرحسین موسوی اما گویی تکلیف را با خود مشخص کرده و مصممتر از چندین سال گذشته است. این چنین است که او هفته گذشته در دیدار با یکی از دیپلماتهای دولت خاتمی، از دغدغهها و تکلیف خود جهت شرکت در انتخابات سخن گفته و بیان کرده بود که وضعیت کشور به مرحلهای رسیده است که دیگر نمیتوان احساس تکلیف نکرد.
چه اتفاقی رخ داده؟
اگرچه این خبر منتشر نشد، اما مسیح مهاجری، مدیر روزنامه جمهوری اسلامی حتما خبر از آنچه که عیان نیست، داشت که بیان کرد: «میرحسین موسوی قطعا میآید.»
شاید به همین دلیل بود که شایعات دیگری که از چند روز پیش در حوزه خبری میرحسین موسوی منتشر شده بود، رنگ واقعیت به خود گرفت و آرامآرام نظرها را بر «تیم» میرحسین موسوی متمرکز کرد. اینکه او از فردی به نام علی عرب مازار خواسته برنامههای اقتصادیاش را بنویسد و یا او را در جریان وقایع اقتصادی بگذارد، شاید از همین باب بود.
چنان که علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز اولین یادداشت خود را در مقام دفاع از میرحسین موسوی در سایت کلمه نوشت و آنچه که بیان شد، این بود که او به اتفاق جمع دیگری مدیریت این سایت را که با استقبال عموم روبهرو شده بود، راه انداختند و همزمان اطلاعات سیاسی و وضعیت موجود را برای او گزارش میکنند. به همین دلیل است که ناگهان خبری کوچک، واکنش این سایت را بر میانگیزد و در اطلاعیهای یادآور میشود که مقامات ارشد نظام هیچ توصیهای مبنی بر نیامدن میرحسین موسوی به عرصه انتخابات نداشتهاند و راه همچنان باز است.
از میرحسین موسوی برخی به عنوان بهترین گزینه برای «دولت وحدت ملی» یاد میکنند. هم اصولگرایان اصیل و هم اصلاحطلبان معتدل و روحانیون چپاندیش از او به نیکی یاد میکنند و مورد وثوق خود میدانند. چنان که نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه از میرحسین به عنوان «فردی اصولگرا» نام برده و برخی اصلاحطلبان نیز برای او پیامی خاص ارسال کردهاند.
از دیگر سو برخلاف آنچه که برخی فضاسازی میکنند، روابط رهبری و میرحسین موسوی حسنه است و آنچنان که شنیده شده، میرحسین در مقام مشاورت عالیرهبری در امور هستهای قرار داشته و حتی منتقد سیاستهای تعلیق بوده است.
چرا اهمیت دارد؟
با این حال میرحسین موسوی، مورد وثوق همه گروههای معتدل سیاسی است. چنانکه اخیرا نیز از سوی جبهه مشارکت پیامی به او ارسال شده که اگر میخواهید وارد انتخابات شوید، این حزب در صورت عدم حضور خاتمی از شما حمایت میکند و هیچ نگاهی نیز به ترکیب کابینه و سهمخواهی ندارد.
میرحسین موسوی البته در فقر رسانهای بهسر میبرد. رسانههای موجود اصلاحطلبان بین مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی تقسیم شدهاند و سهمی برای میرحسین موسوی نمانده است. این وضعیت در رسانههای اصولگرا نیز به چشم میخورد. رسانههای اصولگرا نیز در آرایش خود، بین محمدباقر قالیباف و محمود احمدینژاد تقسیم شدهاند و هیچ یک سهمی ولو کوچک به میرحسین نمیدهند.
با این حال، اگرچه اخباری از میرحسین منتشر نمیشود اما دفتر او کمخبر نیست. چنانکه اخیرا برخی از خبرنگاران خواهان دیدار با میرحسین موسوی شدهاند. ضمن آنکه چندین تقاضا برای گفتوگو به این دفتر ارسال شده و بعضا تقاضای دیگری نیز مطرح است. میرحسین البته همچون خاتمی علاقه چندانی به اینکه از این شهر و آن شهر به دفتر او بیایند و پای سخنش بنشینند، ندارد. همچنان که برخلاف کروبی، علاقهای به سفرهای استانی ندارد. اما او این بار تصمیماش مبنی بر آمدن جدی است. شاید در انتظار این است که ببیند چه رخ میدهد و چه کسی پا به میدان میگذارد و چه کسی به میدان نمیآید.
|