سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کدام یک به سود مردم ایران است؟


کوروش گلنام


• هم مردم فلسطین و هم مردم اسرائیل هر دو از این وضع خسته شده اند. جانب داری از این سو یا آن سو کاری از پیش نمی برد. چرا ندای آرامش و دوستی را بلند نکنیم؟ چرا آنان را به پذیرش یکدیگر و هم زیستی در کنار یکدیگر نخوانیم؟ چرا باید اجازه داد که سود جویان و آدم خواران جمهوری اسلامی که ایران را به آستانه فروپاشی کشانده اند، از درگیری میان فلسطینیان و اسرائیلی ها بهره برده، زنان و کوکان و جوانان بی گناه نابود شوند و ما آن را افشا و رسوا نکنیم؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٣ دی ۱٣٨۷ -  ۱۲ ژانويه ۲۰۰۹


نباید هراسی داشت
درگیری، کاربرد خشونت و خون ریزی را هیچ آزادی خواه انسان دوستی نخواسته و نمی پذیرد ولی آن چه ما آرزو می کنیم و می خواهیم با آنچه در زندگی روزمره رخ می دهد، همیشه هم خوانی ندارد. تردیدی نیست که باید برای جهانی بدون جنگ، خونریزی و خشونت، جهانی بهتر، جهانی که به بهانه های گوناگون، کودکان و بی گناهان در آن قربانی خشونت، نادانی وسودجویی سود جویان و زیاده خواهان خودخواه و نیرنگ باز نشوند، مبارزه کرد؛ جهانی که در آن نه تنها انسان ها در چنگال درگیری و خشونت، خون و خون خواهی گرفتار نباشند که بتوانند از آزادی، رفاه دست کم نسبی و بر آوردن نیازهای نخستین زندگی خود بر خوردار باشند. برخورد با رویدادهای تلخ وبررسی درست آنان نمی تواند تنها بر پایه احساس، هم دردی و دل سوزی های گاه آبکی و "عادتی" استوار باشد. راستی را باید گفت و نباید هراسی داشت که دیگران چه خواهند گفت. اگر بنا باشد تنها برای جلوگیری از ناهم خوانی با دیگران که دیدگاه های ما را نمی پسندند و با هیاهو و سوار شدن بر موج، هر ناشایستی نسبت می دهند، لب فرو بندیم و آن چه را که از دید ما درست است بیان نکنیم، چگونه می خواهیم پیشرفت کنیم؟
نگاهی به آن چه در باره درگیری تازه در غزه آمده است، به روشنی نشان می دهد که بخشی از هم میهنان ما چگونه بی توجه به نقش ویرانگر و آتش افروز "جمهوری" اسلامی و بهره هایی که از قربانی کردن مردم در غزه می برد، ناخواسته (اگر از وابستگان به این حکومن ننگین بگذریم) به سود سیاست های جنایت کارانه این حکومت گام بر می دارند.

سیاست های حکومت اسلامی و در پی آن حماس
سیاست ایجاد آشوب و بحران های تازه بر پایه "مظلوم نمایی" و هیاهوی فراوان بر سر آن، سیاستی کاملن شناخته شده از سوی حکومت اسلامی است. هدف نخستین این سیاست های ضدانسانی، کشاندن نگاه نیروهای خودی، مردم درون و بیرون از مرزهای خود به جایی دیگر برای سرپوش نهادن بر رویدادهای هراسناکی است که در درون ایران رخ داده و می دهد. دست یابی به بمب اتمی و بن بستی که در آن گرفتار شده اند، وضع خراب اقتصادی و ورشکستگی در این زمینه، تباهی و آلودگی ای که همه رژیم را در دهان خود فرو کشیده است و نقشه های شومی که برای ماندگاری خود، به هر بهای ممکن حتا از بین رفتن همه مردم غزه، در سر دارند، پایه این تبه کاری هاست. این مظلوم نمایی با سنگدلی هر چه تمامتر همراه شده است زیرا به دستور و به پیروی از سیاست حکومت ناب محمدی، رهبران حماس تا آنجا که می توانند سازمان های خود را در میان ساختمان هایی که در آن مردم عادی زندگی می کنند، بنا نموده و تا آنجا که می توانند کوشش می کنند که کودکان را سپر بلای خود کنند. (1)
باید پرسید که چرا حماس پس از پایان آتش بس شش ماهه، راکت پرانی به سوی اسرائیل را از سر گرفت و بهانه به دست آنها داد که سرکوب خونین خود را آغاز کنند؟ آیا می توان نقش سران حکومت اسلامی پیش از آغاز کار اوباما در قدرت نمایی و از آن میان نقش رذیلانه خامنه ای و رفسنجانی و دستیاران آنان را فراموش نمود؟ چرا پیش از آنکه رهبران حماس درباره آتش بس با اسرائیل و سیاست خود سخنی بگویند این خامنه ای، یا رفسنجانی، یا یک نادان پرگوی دیگری چون شیخ احمد خاتمی یا علی لاریجانی رئیس مجلس مفلوک اسلامی است که با آهنگی که چنین می نماید که مالک غزه و فلسطین هستند، آتش بس را رد می کنند؟
سیاست های ویرانگر، دروغ ها و نیرنگ بازی ها و بهره برداری های حکومت اسلامی از نادانی ها و وابستگی های مالی/ لجستیکی حماس در پیش برد هدف های ضدانسانی خود در منطقه، همه برای امتیازگیری از آمریکا و دیگر کشورهای غربی و پذیراندن خود به عنوان "قدرتی" در نه تنها در منطقه که در رویاهای خود در جهان است (با همین هدف های کودکانه است که اکنون پول و سرمایه های مرم ایران در آمریکای لاتین و آفریقای سوخته دود می شود). ببینید وضع جهان به کجا کشیده شده است که این آدم خواران که در پس ماندگی در اندیشه و در نادانی زبانزد هستند، کسانی که حتا نمی توانند نان مردم ایران را هم فراهم کنند و ایران را با درایت و دوراندیشی به انبار بنجل های روسی و چینی تبدیل کرده و تاکنون پول یا مفت نفتی را که زیر دست و پایشان ریخته شده است، با ابلهانه ترین شیوه ها به باد داده و کشاورزی و صنعت کشور را تقریبن نابود کرده اند و... خود را قدرت جهانی می شمارند! به راستی که وضع دنیا به شدت خراب شده است! رذالت های خامنه ای و وابستگان، این بار کار را به جایی کشاند که در این درگیری، برای نخستین بار در تاریخ مبارزه مردم فلسطین برای بازپس گیری سرزمین های از دست داده خود، برخی کشورهای مسلمان و توانمند و دارای نفوذ عربی چون عربستان، مصر و اردن نیز از اسرائیل پشتیبانی کردند. حتا بخشی از دیگر کشورهای عربی و مسلمان هم چون عراق نیز برای جلوگیری از درگیری با توده های نا آگاه و باورمند در درون کشور خود که به شکلی سنتی/مذهبی پشتیبان فلسطینی ها هستند، در نما به محکوم کردن اسرائیل پرداختند ولی نشانه ها همه گواه آن است که آنان نیز از زدن حماس که آن را دست نشانده حکومت اسلامی و اهرمی در دست رهبر خودکامه و دروغ پرداز آن می دانند، خوشحال نیز شده اند و آرزو دارند که اسرائیل با ضربه ای سهمگین به حماس، در حقیقت ضربه ای کشنده به حکومت اسلامی، این غده سرطانی منطقه وارد آورد. آیا این خود شگفتی بزرگی در تاریخ درگیری های این منطقه به حساب نمی آید؟ تاریخ و آینده نشان خواهد داد که این دیدگاه درست بوده است یا نه.

نوحه خوانی
این تنها رژیم اسلامی نیست که امروز با نیرنگ بازی به نوحه خوانی و ریختن اشک تمساح برای کودکان و زنان فلسطینی پرداخته است که بخشی از روشنفکران جهانی، نیروهای همیشه چپ جهانی و ایرانی که از هر چیز تنها ضدیت با غرب را آموخته اند (البته همه هم در غرب امپریالیست زندگی می کنند، به آن پناه آورده اند و از دست آوردهای دموکراسی در آن برخوردارند و هم زمان ناسزایش می دهند) و به شکلی سنتی با اسرائیل مخالف بوده و از فلسطینی ها هواداری می کنند نیز در این ارکستر ناهمگون شگفت انگیز به هم نوایی پرداخته اند. به پرسش ها هم پاسخ نمی دهند چون توانش را نداشته و با تئوری هایشان جور در نمی آید. پاسخ نمی دهند پس محمود عباس و هوادارانش که نه کمتر از از حماس و هوادارانش که بیش تر از آنانند مگر فلسطینی نیستند؟ چگونه است که محمود عباس به روشنی حماس را در این درگیری و خون ریزی ها مقصر می نامد ولی هم میهنان روشنفکر ما کاسه از آش داغ تر شده و به هیاهو در پشتیبانی از ساکنان غزه (چنین عنوان می کنند ولی هر ناآزموده سیاسی نیز می داند که چنین پشتیبانی خود بخود پشتیبانی از آدمکشان حماس خوانده می شود) پرداخته اند. پاسخ نمی دهند که چرا این بار کشورهای مهم عربی و مسلمان از اسرائیل پشتیبانی کردند؟ آیا می شود از کنار این رویداد تاریخی بسیار مهم به سادگی گذشت و در باره آن سخنی نگفت؟ پاسخ نمی دهند که بر مبنای دستور و سیاست رذیلانه چه کسی است که حماس برای مظلوم نمایی بیشترین کوشش را برای استفاده از کودکان و زنان بکار می برد؟
پاسخ نمی دهند که چرا رهبران حماس که یک بند بر طبل چنگ کوبیده و مذاکره و راه سیاسی را نمی پذیرفتند اینک در میدان آتش و خونی که خود و اربابانشان در غزه براه انداخته اند، هر یک در سوراخ ها خزیده و گاه چون خالد مشعل با خانواده خود به سوریه گریخته اند؟ پاسخ نمی دهند که چه کسی بیشترین سود و بهره را از این درگیری خونین می برد و چرا؟ پاسخ نمی دهند پس کجا رفت آن همه عربده جویی های خامنه ای و احمدی نژاد که می زنیم، نابود می کنیم، نابود شده اند و کار آن ها پایان یافته است؟ چرا اینک که به بخشی از خواسته هایشان که کشاندن توجه جهانیان به سویی دیگر بود، دست یافته اند ولی دامنه کار فراتر از آن رفته است که می پنداشتند، کاری جز راه اندازی هیاهو نکرده و برای برقراری آتش بس و از هم پاشیده نشدن سازمان دست نشانده خود حماس، حتا به پاپ هم پناه بردند و التماس می کنند که او برای برقراری آتش بس کاری کند؟

زدن حماس به سود آزادی مردم ایران
روشن است که نگارنده مانند هر انسان آرامش جو و آزادی خواه دیگری از این درگیری های خونین و دردانگیز و انسان های بی گناهی که قربانی می شوند، افسرده، ناراحت و نگران باشد ولی ریشه یابی انگیزه های دیوانه سری های حماس، خشونت بی اندازه این سازمان علیه خود فلسطینی ها (جز کشتار وحشیانه شماری از هواداران محمود عباس، همه هواداران محمود عباس که به اجبار در غزه ماندگار هستند چون گروگانانی در دست حماس هستند و نمی توانند کوچکترین سخنی در ناسازگاری و شکایت از رفتار حماس داشته باشند) و ارزیابی برنامه های پشت پرده و هدف از این برنامه ها که برای بسیاری از ما به خوبی روشن است و می دانیم که از سوی رهبران جمهوری اسلامی تدارک دیده شده است، نشان می دهد که انگشت اتهام به جنایت و خونریزی را باید به کدام سو گرفت. این هیاهوهای نمایشی و دلسوزانه تنها در خدمت پوشش هدف های ضدانسانی حکومت اسلامی بکار خواهد آمد. بی انگیزه نیست که وابستگان و امنیتی های حکومت اسلامی هر جا که توانسته اند حتا در همه کشورهای غربی، همه کوشش خود را برای بر پایی چنین تظاهرات هایی بکار برده و خود را در میان تظاهر کنندگان جا زده اند.
بپذیرید یا نپذیرید، هر چه حماس در غزه و حزب الله در لبنان آسیب ببینند و از هم پاشیده شوند به سود مبارزه آزادی خواهانه مردم ایران است. شوربختانه این حقیقتی است نفی نشدنی زیرا زدن فرضن حماس آدمخوار، زدن یکی از دست های آتش افروزی و نیرنگ بازی حکومت اسلامی در منطقه و کور نمودن و بستن یکی از مهمترین راه ها برای به کار گیری شیوه های ضدانسانی این حکومت برای ماندگاری خود و امتیازستانی از آمریکا و غرب است.

بهترین راه
هیچ راهی برای پایان درگیری های میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها جز گفت وگو و نشستن بر سر میز سازش و گذشت وجود ندارد. هم مردم فلسطین و هم مردم اسرائیل هر دو از این وضع خسته شده اند. جانب داری از این سو یا آن سو کاری از پیش نمی برد. چرا ندای آرامش و دوستی را بلند نکنیم؟ چرا آنان را به پذیرش یکدیگر و هم زیستی در کنار یکدیگر نخوانیم؟ چرا باید اجازه داد که سود جویان و آدم خواران جمهوری اسلامی که ایران را به آستانه فروپاشی کشانده اند، از درگیری میان فلسطینیان و اسرائیلی ها بهره برده، زنان و کوکان و جوانان بی گناه نابود شوند و ما آن را افشا و رسوا نکنیم؟ وقتی توان برابری با این نیروی ویرانگر را ندارند، چرا با ادعاها و هل من مبارز خواهی های توخالی دست به تحریک و شعله ور کردن آتش درگیری و خونریزی میزنند؟ درست است که ما به عنوان ایرانی با دیگر ستم دیدگان هم دردی می کنیم ولی آیا درد و گرفتاری مردم ایران و سرنوشت آنان و میهنمان برای ما مهمتر و حیاتی تر است یا سازمان حماس و مردم غزه؟ ما غم خود داریم ولی بهترین آرزویی که می توانیم برای این دو ملت درگیر بکنیم رسیدن به صلح و آرامش و پایان دادن به خونریزی و پذیرش یکدیگر است با همه رنجها و زخمها که بر دل و جان دارند و با همه خونهایی که سالیان درازی بر زمین ریخته شده است. بهترین راه نشستن نمایندگان حقیقی این دو سوی درگیر بر سر میز گفت و گو است هر چند که بسیار سخت بوده و به درازا بکشد. برای انجام درست این کار، نخست باید دست جمهوری اسلامی و سوریه از این منطقه کوتاه شود که حماس بخشی از آن است. باید پرسید که کدام یک به سود مردم ایران است؟




زیر نویس:
1 ـ این فیلم بسیار کوتاه، سندی است بسیار گویا. داوری با شما
ca.youtube.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست