یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بگذار برخیزد مردم بی لبخند


امیر یعقوبعلی


• وضعیتی است که در آن وادار به گرفتن موضع می شویم، موضعی که بی طرفانه و خنثی نیست، و تلاش می کند تا جبهه ای را در مقابل جنایتکاران باز کند. موضعی که ممکن است از قضا پارادوکسیکال باشد، چون در چنین شرایطی نمی توان «دو طرف این معادله را محکوم کرد» و تنها یک راه باقی است؛ ایستادن در کنار حقیقت، و این حقیقت را نه تصاویر قربانیان غیرنظامی جنگ، که دل ها را به رحم می آورند، که تصاویر حاکی از انتقام این قربانیان از جنگ افروزان و قصابان غزه بر می سازد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۷ دی ۱٣٨۷ -  ۱۶ ژانويه ۲۰۰۹


ویژه نامه ی اینترنتی «سرپیچ»، به مناسبت جنگ غزه منتشر شده است. در این ویژه نامه «و تاریخ از امروز آغاز می شود»، از امید منتظری، «نشئگی و جنگ» از آریا ثابتیان، «روزگار سپری شده ی فلسطین...» از مهدی شبانی، «غزه و قلمرو» از ایمان گنجی، «به طعم زیتون» از یاشار دارالشفاء به چاپ رسیده است. از این ویژه نامه، مقاله ی «بگذار برخیزد مردم بی لبخند» از امیر یعقوبعلی را در زیر می خوانید:


( ۱ )

هجدهمین روز حمله اسرائیل به غزه است؛ الجزیره تصاویری از مصدومان غزه را نشان می دهد، آسیب ها غیر طبیعی است، پوست بدن مجروحان دچار سوختگی شده است و خبرنگار الجزیره با ذکر شواهدی چنین توضیح می دهد که اسرائیل در بمباران هوایی غزه از بمبهای فسفر استفاده کرده است که از اثرات آن سوختگی شدید پوست خواهد بود و در ادامه بر غیرقانونی بودن استفاده از این بمب ها علیه غیرنظامیان سخن می گوید. مقامات اسرائیلی هم تاکید دارند که از «سلاح های قانونی» استفاده کرده اند و تنها برای مقابله با تروریست ها و برای پایان دادن به پرتاب موشک از غره به سوی سرزمین های اسرائیلی.
در زمانی مشابه تلویزیون فارسی صدای آمریکا تصاویری از اصابت راکت های حماس با خانه هایی در اسرائیل پخش می کند، و خرابی ها را نشان می دهد. بر روی این تصاویر، صدای منوشه امیر، سردبیر بخش فارسی سایت وزارت امور خارجه اسرائیل را می شنویم، که در غیاب کسی که از موضع فلسطینیان دفاع کند، از حق دفاع مشروع اسرائیل از شهروندانش سخن می گوید . منوشه امیر ادامه می دهد که امروز صدها دانش آموز اسرائیلی از ترس موشک های حماس به مدرسه نرفته اند، او فراموش می کند که بگوید در همین روز کودکان فلسطینی، شاید به خاطر آنکه ترس یا حتی تصوری از بمب نداشتند، به مدرسه رفتند و اسیر موشک هایی شدند که به دنبال ستیزه جویان می گشت و سر از مدرسه ها در آورد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم تصاویر دیگری دارد؛ مادرانی که گریه می کنند، کودکان غرقه در خون و «سربازان مقاومت» که به گفته هنیه و مشعل می روند که پیروز شوند و اسرائیل را در باتلاق غزه گرفتار کنند. دیگر رسانه های جهان هم سعی می کنند با پوشش خبری خود، ضمن حفظ موضع «بی طرفانه» خبر را منتقل کنند، فارغ از آنکه اخبار و تصاویری که از این رسانه ها پخش می شود طی چه فرآیندهایی برگزیده و چینش شده اند، بی طرفی این رسانه ها در گزارش خبر، در چنین مواقعی است که «رخ» می نمایاند، چیزی شبیه به « تعداد کشته شدگان فلسطینی در جنگ ۱٨ روزه امروز به مرز ۱۰۰۰ نفر رسید، این در حالی است که ۱٣ نفر از شهروندان اسرائیلی نیز در این درگیری ها کشته شده اند ...»
وجه مشترک تمامی این تصاویر در چیست ؟ چه چیزی باعث می شود کسانی که خبرها را از الجزیره پیگیری می کنند، آنها که از دریچه voa به جهان می نگرند، و دیگرانی که از CNN ، BBC و ... استفاده می کنند موضعی نزدیک به یکدیگر – چیزی میان سکوت و تاسف - انتخاب کنند؟ مگر نه اینکه تصاویر فوق اگر در رفتار مخاطبانش تاثیری نمی گذارد، دست کم باید بر نگرش آنان تاثیری داشته باشد ؟ بگذارید یک سوال پیشینی را طرح کنیم، اصلا این رسانه ها چه موضعی را انتقال می دهند ؟

( ۲ )

امروز دیگر هرگونه سخن گفتن از جنگ غزه، بی اشاره به محکومیت دو طرف ماجرا – حماس و اسرائیل - غیر ممکن شده است . چرا که هرگونه موضع گیری ای ما را با وضعیتی پارادوکسیکال مواجه می کند؛ طرفداری از اسرائیل و حتی عدم محکوم کردن آن، غرب را در مقابل پرسشی از همان جنس پرسش های حقوق بشری خودش قرار داده است؛ تکلیف کودکان و غیر نظامیان کشته شده در غزه چه می شود؟ و طرفداری از مقاومت در مقابل اسرائیل، در این سو روشنفکران و منتقدان اسرائیل را در مقابل سیل پروپاگاند غرب پیرامون جریانی قرار می دهد که ادعا می شود به سوی غیرنظامیان اسرائیلی موشک پرانی می کند، در میان مدرسه ها و بیمارستان ها و ... سنگر گرفته است و از سپر انسانی استفاده می کند، بنیادگراست و مورد حمایت بنیادگرایان و ...
چنین وضعیتی، همه کسانی را که می کوشند موضعی اخلاقی در قبال ماجرای غزه بگیرند را به گوشه رینگ می راند، و آنها را وا می دارد تا به موضع گیری دلخواه گفتمان حاکم بر سیاست بین المللی تن در دهند ؛ عملا هیچ موضعی نگیرند. این چنین می شود که همه بیانیه ها و سخنرانی ها و شعارها یک سویه بارز به خود می گیرند ؛ خواهان آتش بس فوری در غزه می شوند، کشته شدن غیرنظامیان از هر دو سو را محکوم می کنند، و صلح را فریاد می کشند.
اسرائیل ۱٨ روز است که غزه را وجب به وجب شخم می زند ؛ تمامی زیرساخت های این منطقه را از بین برده است، ضربات بسیاری را به دولت حاکم در این منطقه وارد کرده است. رعب و وحشت را در تمام منطقه ایجاد کرده است و برای دیگر بار خط و نشانش را برای مخالفانش کشیده است و حالا صحبت از «صلح» و «آتش بس فوری « در منطقه می شود . صلح و آتش بسی که پیگیرانش مدعی آن هستند که ارمغانی است برای مردم فلسطین تا دمی از جنگ بیاسایند. هیچ کس از وضعیت مردم غزه در تمام مدت آتش بس سخنی نمی گوید. از تحریم و محاصره طولانی مدت، که غزه را برای ماه ها به زندانی بزرگ برای ساکنان آن تبدیل کرده بود، و همگان از حماس می خواهند تا پذیرش صلح و آتش بس، و دست کشیدن از پرتاب موشک به وضعیت مطوب پیشین بازگردد. گویی همان حرف همیشگی است؛ به مرگ می گیرند تا شاید به تب راضی شوند.
فلسطینیان در حال پس دادن تقاص اشتباه خود در گزینش «حماس» در انتخابات هستند. اسرائیل ماه ها تحریم و محاصره را امتحان کرده بود و حالا با حمله به غزه آخرین مرحله تادیب فلسطینان را به مرحله اجرا در آورده است. در این میانه رسانه ها می کوشند با توضیح چگونگی شکل گیری حمله اسرائیل آن را به رفتار دولت منتخب فلسطینان مربوط سازند.

( ٣ )

منطق بی طرفی حالا دیگر مربوط به تنظیم خبر برای رسانه نیست و در آن خلاصه نمی شود . حالا رسانه ها وظیفه دیگری را هم به دوش می کشند، آنها فارغ از آنکه باید «بی طرف» بنمایند، موظف هستند که مخاطبان خود را هم به سوژه های خبری تبدیل کنند ؛ بی طرف، بی جهت گیری .
درست در چنین وضعیتی است که تن زدن از چنین فرآیندی، تنها با گرفتن موضع در قبال حقیقت عریانی مثل جنگ غزه ممکن می شود. وضعیتی که در آن وادار به گرفتن موضع می شویم، موضعی که بی طرفانه و خنثی نیست، و تلاش می کند تا جبهه ای را در مقابل جنایتکاران باز کند. موضعی که ممکن است از قضا پارادوکسیکال باشد، چون در چنین شرایطی نمی توان «دو طرف این معادله را محکوم کرد» و تنها یک راه باقی است؛ ایستادن در کنار حقیقت، و این حقیقت را نه تصاویر قربانیان غیرنظامی جنگ، که دل ها را به رحم می آورند، که تصاویر حاکی از انتقام این قربانیان از جنگ افروزان و قصابان غزه بر می سازد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست